رسا ، رسانه سبز ایران
برنامه های ۱۲ آبان ۱۳۸۹
ندای سبز آزادی: علی شکوری راد، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت، در نامهای به رئیس سازمان صدا و سیما، خواستار آن شد که میلیونها رای دهنده به نامزدهای انتخاباتی منتقد احمدی نژاد، از امکان حضور در رسانه ملی بهرهمند شوند.
وی با رد امنیتی بودن اتهام خود، تنها دلیل بازداشت و محور بازجوییهای دوران بازداشت خود را مصاحبههایش با رسانههای فارسیزبان خارج از ایران از جمله تلویزیون بیبیسی فارسی ذکر کرد و از ضرغامی خواست سهم و حق ۱۳ میلیون نفر را به منتقدین دولت و وضع موجود بدهد.
شکوری راد با اشاره به اینکه از روی اضطرار با رسانههای خارج از کشور مصاحبه میکند، خطاب به ضرغامی نوشت: این سهم و این حق را به منتقدین دولت و وضعیت موجود بدهید تا به نسبت جمعیت خود که ۱۳ میلیون نفر آن را رسما پذیرفته اید، ۳۵ درصد اوقات برنامه های خبری و تحلیلی مجموعه شبکه ها به آنان اختصاص یابد و چنانچه ادای این حق برایتان ثقیل است، فقط نیم ساعت از هر یک از شبکه ها را در روز، و اگر این هم سخت و سنگین است کلاً روزانه نیم ساعت فرصت اطلاع رسانی در یکی از شبکه های تلویزیونی را به مخالفین دولت و منتقدین وضع موجود اختصاص دهید تا اضطرار برداشته شود و فرد مقیدی مانند من که وجهه همت خود را حفظ و اعتلای نظام جمهوری اسلامی ایران و رعایت مصالح ملی قرار داده است ناگزیر به استفاده از رسانه های دیگران نشود.
متن کامل نامه شکوری راد را به نقل از وبلاگ شخصی وی در ادامه میخوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای مهندس عزت الله ضرغامی
رئیس محترم صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
با عرض سلام و تحیت
همانطور که لابد اجمالش را می دانید بنده اخیراً توسط شعبه ۴ دادسرای اوین احضار و پس از چهار جلسه بازجویی که سه جلسه آن در دفتر پیگیری واقع در ساختمان دادستانی تهران در میدان ارک و توسط بازجوی اطلاعات و جلسه آخر در دادسرای اوین و توسط بازپرس محمد مهدی حاج محمدی انجام شد در تاریخ ۲۰/۷/۸۹ توسط این بازپرس جوان بازداشت و به مدت شانزده روز در سلول انفرادی بند دوی الف زندان اوین که مربوط به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است زندانی بوده و توسط بازجوی این نهاد نیز مورد بازجویی قرار گرفتم. البته چند ماه پیش از آن نیز به دعوت برادران اطلاعات سپاه دو جلسه گفتگو با آنها داشته ام.
برخلاف آنکه دادستان محترم تهران اتهام بنده را امنیتی اعلام نمود، محور اصلی همه این فشارها، بازجوئی ها و نهایتا بازداشت بنده جلوگیری از مصاحبه با تلویزیون فارسی بی بی سی که تنها رسانه فارسی زبان خارجی است که تا کنون با آن مصاحبه نموده ام، بوده است و البته محتوای مصاحبه آخر من در مورد گفته های ناصواب سخنگوی قوه قضائیه در مورد حکم انحلال جبهه مشارکت ایران اسلامی نیز به لحاظ قرائن، مزید بر علت شده و به گمان من بی تأثیر در احضار و بازداشت اخیر نبوده است.
بنده در همه مراحل و کراراً در پاسخ به سوال در مورد اینکه چرا با بی بی سی مصاحبه می کنم اظهار داشته ام که اگرچه این کار به لحاظ حقوقی و قوانین جاری کشور مغایرتی با قانون ندارد و جرم محسوب نمی شود با این حال اگر اضطرار وجود نداشته باشد به لحاظ مصلحت سیاسی همچون دوران پیش از انتخابات سال گذشته نسبت به آن امتناع داشته و ترجیح می دهم به انجام آن تن ندهم. متأسفانه مدعیان وجود منع قانونی برای مصاحبه با این رسانه، علی رغم درخواست مکرر من، تا کنون هیچ سند و دلیلی برای ادعای خود ارائه نکرده اند و بجای ارائه دلیل حقوقی که وظیفه آنان است از زبان تحکم و تهدید استفاده نموده و یا به قول مبهم کسانی استناد کرده اند که دارای جایگاه حقوقی تعیین تکلیف قانونی برای دیگران نیستند.
پیش آمدن اضطرار برای استفاده از رسانه خارجی حاصل رویکرد بسته و غیر حرفه ای رسانه ملی در انعکاس اخبار و نظرات مردم است بطوری که همان حد اقل ۱۳ ملیون نفری که شما و جناح حاکم رسما پذیرفته اید که در انتخابات سال گذشته به رقبای آقای احمدی نژاد رأی داده اند هیچ سهمی از این همه شبکه های نوعاً ۲۴ ساعته صدا و سیما ندارند ولی در عوض تا دلتان بخواهد از این رسانه علیه آنها تبلیغ و یا اخبار مربوط به آنها وارونه به اطلاع مردم رسانده شده و می شود. البته نتیجه این رویکرد نه تنها به کام شما و جناح حاکم نبوده بلکه موجب از دست رفتن اعتبار صدا و سیما و در نتیجه روی آوردن مردم به منابع خبری غیر دولتی و یا خارجی بوده است به نحوی که سازمان صدا و سیما با این عرض و طول عملاً مقهور اطلاع رسانی برخی از این رسانه ها شده است و لذا نهادهای حکومتی همسوی با آن به دست و پا افتاده اند تا به هر وسیله مانع این روند شوند اما متأسفانه همچنان راه را اشتباه می روند.
لابد مطلع هستید که در نظر سنجی چندی پیش ایسپا، موسسه وابسته به جهاددانشگاهی، سهم خبرگیری مردم از صدا و سیما به ۴۵ درصد کاهش یافته و در عوض برخی از شبکه های ماهواره ای رشد قابل ملاحظه ای داشته اند و در این میان سهم تلویزیون فارسی بی بی سی با ۸ ساعت برنامه در روز به ۱۲ درصد رسیده است که البته زنگ خطری برای همه آنان است که دلسوز کشور و نظام هستند. پیش از این بنده در یادداشت “پاس بی بی سی و آبشار صدا و سیما” که صرفاً مجال انتشار در وبلاگ فیلتر شده خودم و برخی از سایت های فیلتر شده دیگر را یافت – و همانطور که در بالا توضیح دادم، منظور و مفهوم وارونه ای از آن در صدا وسیما به خورد بینندگان این رسانه داده شد – در این مورد توضیح داده ام و شما را به مطالعه دوباره آن ارجاع می دهم.
بنده هیچگاه خود با بی بی سی تماسی برقرار نکرده ام اما بعضا به درخواست آنان برای مصاحبه تلفنی زنده و یا شرکت تلفنی دربرنامه های مناظره و گفتگو با تضمین رعایت امانت و انعکاس کامل گفته ها، پاسخ مثبت داده ام و آنان نیز بر اساس قواعد اطلاع رسانی حرفه ای، تا کنون رعایت امانت را کرده اند.
علی ای حال فشار زیادی بر من وارد شد تا تعهد بدهم و یا حتی شفاهاً بپذیرم که دیگر با بی بی سی مصاحبه نکنم و من زیر بار نرفتم و اعلام کردم تا زمانی که صدا و سیما فرصت انعکاس نظرات این ۱۳ ملیون نفر را در آن رسانه فراهم نیاورد باب استفاده اضطراری از رسانه های خارجی مفتوح خواهد بود. بنابر این از شما می خواهم که این سهم و این حق را به منتقدین دولت و وضعیت موجود بدهید تا به نسبت جمعیت خود که ۱۳ میلیون نفر آن را رسما پذیرفته اید ۳۵ درصد اوقات برنامه های خبری و تحلیلی مجموعه شبکه ها به آنان اختصاص یابد و چنانچه ادای این حق برایتان ثقیل است، فقط نیم ساعت از هر یک از شبکه ها را در روز، و اگر این هم سخت و سنگین است کلاً روزانه نیم ساعت فرصت اطلاع رسانی در یکی از شبکه های تلویزیونی را به مخالفین دولت و منتقدین وضع موجود اختصاص دهید تا اضطرار برداشته شود و فرد مقیدی مانند من که وجهه همت خود را حفظ و اعتلای نظام جمهوری اسلامی ایران و رعایت مصالح ملی قرار داده است ناگزیر به استفاده از رسانه های دیگران نشود.
منتظر اعلام نظر و اقدام عملی صریح و سریع شما در مورد این پیشنهاد هستم.
ندای سبز آزادی: سید مصطفی تاجزاده در ملاقات کابینی این هفته خود با همسرش در ارتباط با مسائل روز مطالبی را بیان و همچنین از انتشار روزنامه کلمه ابراز خوشحالی کرد. معاون سیاسی وزارت کشور دولت آقای خاتمی در سخنانش با گرامی داشتن رسیدن سالروز ۱۳آبان گفت: ” این روز را در حالی گرامی می داریم که دکتر محسن میردامادی از رهبران جنبش دانشجویی آن زمان، هم چنان در زندان است و امکان گفتگوی مستقیم با دانشجویان و مردم را ندارد و آیة الله موسوی خوئینی ها و دوستانش تحت فشارها و تضییقات زیادی هستند. بسیار متأسفم که آقایان با توسل به شیوه های استالینیستی در صدد جعل تاریخ انقلاب برآمده اند آن هم متناسب با حال و هوای انسدادی و اختناقی امروز.”
به گزارش کلمه متن سخنان مصطفی تاجزاده به شرح زیر است:
اگراین ملت رشید نبودتابه حال دربرابراستبداد دینی تسلیم شده بودیم
معنای اخراج نیروهای طرفدار احزاب سیاسی از مدارس و آموزش و پرورش، تداوم ایجاد تک صدایی در جامعه و حکومت است و تداوم کودتاست و این که می خواهند نیروهای سبز و هواداران این جنبش را تحت فشار قرار دهند و با تجربه ای که من دارم عرض می کنم وقتی چنین تصمیمات سراسری می گیرند نشانه رشد جریان سبز د رسراسر ایران است و کسانی که فکر می کنند جنبش سبز خاتمه یافته به خصوص جناح حاکم خوب است اجازه دهند اجتماعی در هر روز هفته و در هر نقطه تهران برگزار شود تا معلوم شود اجتماعی عظیم تر از ۲۵ خرداد ۸۸ شکل می گیرد. من به آگاهی این مردم ایمان دارم و دلیلم این است که اگر این ملت رشید نبود تا به حال در برابر استبداد دینی تسلیم شده بود و این طور همه جانبه مقاومت نمی کرد.
امیدوارم توزیع روزنامه کلمه سراسری شود
در عین حال از شنیدن توزیع روزنامه کلمه در مدارس، بسیار خوشحال شدم و از این بابت به سهم خود از همه عزیزان تهیه کننده و توزیع کننده این ندای سبز مردم ایران تشکر می کنم. و امیدوارم این کار به زودی سراسری شود. تاجزاده هم چنین از دیدار رهبران جنبش سبز با یکدیگر ابراز خوشوقتی کرد و اثرات این گونه ملاقات ها و گفتگو و تشریک مساعی را بسیار سودمند دانست.
روز ۱۳ ابان امسال نیز چون سال گذشته دانشجویان پیرو خط امام در زندانند
وی در ارتباط با مناسبت ۱۳ آبان نیز گفت: این روز را در حالی گرامی می داریم که دکتر محسن میردامادی از رهبران جنبش دانشجویی آن زمان، هم چنان در زندان است و امکان گفتگوی مستقیم با دانشجویان و مردم را ندارد و آیة الله موسوی خوئینی ها و دوستانش تحت فشارها و تضییقات زیادی هستند. بسیار متأسفم که آقایان با توسل به شیوه های استالینیستی در صدد جعل تاریخ انقلاب برآمده اند آن هم متناسب با حال و هوای انسدادی و اختناقی امروز.
دوره شعار خدا شاه میهن سپری شده و امروز فصل الخطاب قانون اساسی است
این زندانی شاکی از کودتاگران نظامی در ادامه گفت: اخیرا شنیده می شود که می گویند اگر فرد یا تشکلی اعتقاد به شخص رهبر نداشته باشد و ایشان را فصل الخطاب نداند، حق بهره مندی از حقوق مدنی و سیاسی را نخواهد داشت. در واقع شعارچهارگانه اقتدارگرایان (اسلام، انقلاب، امام و رهبر) که آن را محور وحدت می خوانند، و در این میان مردم و قانون هیچ جایی ندارند و کاملا حذف شده اند و حتی به ظاهر هم مورد اعتنا واقع نشده و نمی شوند، ما را به یاد شعار (خدا شاه میهن)قبل از انقلاب می اندازد.و در نقد این شعار باید بگویم فصل الخطاب، قانون اساسی است که خون بهای شهیدان و میثاق ملی ما است. در این قانون در هر بخش مشخص شده که فصل الخطاب کیست. برای مثال طبق قانون، فصا الخطاب در تهیه قوانین مجلس است و در بخش رسیدگی به شکایات و دعاوی فصل الخطاب حکم قاضی است، به همین دلیل حتی رهبر نیز نمی تواند نه مجلس را منحل کند و نه در حکم قاضی دخالت کند. اگرچه در عمل متاسفانه همه امور ما میلی شده اند و به جای مصلحت ملت میل یکنفر و میل جناح حاکم، مبنای کار قرار می گیرد ولی به لحاظ نظری «قانون» همچنان فصل الخطاب است و هرکس بپذیرد در چارچوب قانون کار کند، حق بهره مندی از همه حقوق قانونی را دارد و این یک بدعت است که اعتقاد به یک شخص را را مبنای تامین و رعایت حقوق شهروندان اعلام می کند. چنین نگاهی متعلق به یک صد سال پیش، یعنی قبل از دوران مشروطه است در زمانیکه سخن و اراده شاه حکم قانون را داشت و وفاداری به شخص مبنای شرکت در حکومت بود و البته هر پستی امتیازی بود که شاه به نوکران خود می داد اما پس از انقلاب مشروطه و تدوین قانون اساسی مبنای بهره مندی از حقوق، تعهد به این قانون است.
هم پاسخ گویی به ملت هم پوزش از دولت اصلاحات
تاجزاده در بخش دیگری از سخنانش در ارتباط با حذف یارانه ها گفت: از مجموعه رفتار و گفتار مقامات چنین بر می آید که خودشان خوب می دانند این طرح با شکست و یا دستکم نارضایتی گسترده مردم مواجه خواهد شد و به همین جهت از هم اکنون در پی این هستند که تقصیرهارا به گردن یکدیگر بی اندازند در صورت شکست این طرح جناح حاکم علاوه بر پاسخگویی در این زمینه باید یک عذرخواهی بزرگ نیز به دلیل کارشکنی در کار دولت اصلاحات داشته باشد که این طرح را عاقلانه و تدریجی اجرا می کرد و اقتدارگراها با شعار تثبیت قیمت ها مانع اجرای آن شدند و مشکلات زیادی را ایجاد کردند.
ندای سبز آزادی: اعتراض دانشجویان در دانشگاه علوم پزشکی ایران همچنان ادامه دارد، بسیج، پرسنل دانشگاه و اعضای هیات علمی به جمع دانشجویان پیوستهاند و میخواهند با توجه به فرصت یک هفتهای که مجلس به وزیر بهداشت برای لغو حکم انحلال دانشگاه ایران داده است، همه چیز به حالت اول بازگردد.
به گزارش ایلنا، دانشجویان و بیش از ۶۰ درصد پرسنل دانشگاه ایران صبح امروز روبروی ساختمان مرکزی این دانشگاه زیر باران منتظر رئیس دانشگاه تهران، محمدباقر لاریجانی ماندند، تا بتواند با توضیحاتش دانشجویان را توجیه کند.
یکی از دانشجویان این دانشگاه به خبرنگار ایلنا گفت: دانشجویان خواستار این بودند که لاریجانی که اکنون پنج روز از استقرارش در ساختمان مرکزی دانشگاه علوم پزشکی ایران میگذرد، سکوتش را شکسته و به دانشجویان توضیح دهد، اما او در جمع دانشجویان حاضر نشد.
دانشجوی دیگر این دانشگاه نیز گفت: صبح امروز رئیس بسیج دانشجویی دانشگاه ایران در جمع دانشجویان صحبت کرد و گفت: ما هیچگونه مشکلی با نظام و حکومت نداریم، شعارهایمان هم سیاسی نیست، ما تنها برای حفظ دانشگاه خود تلاش میکنیم.
این دانشجو به نقل از رئیس بسیج دانشگاه ایران میگوید: او همچنین گفت، احتمالا هدف اصلی برقراری حکومت دانشگاه جهان است، اما به دانشجویان اطمینان میدهم که بسیج دانشگاه علوم پزشکی ایران ۱۰۰ درصد پشت دانشجویان و اساتید این دانشگاه است.
بر اساس این گزارش، امروز نامهای توسط پرسنل دانشگاه علوم پزشکی ایران نوشته شد که رونوشت آن به مجلس، وزارت بهداشت، بازرسی کل کشور و دفتر مقام رهبری ارسال میشود.
همچنین نامهای با امضای اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران به دفتر رئیسجمهور ارسال شده است که در آن از محمود احمدینژاد خواسته شده به سئوالاتی از قبیل اینکه “اعلام خبر انحلال دانشگاه در ساعت ۱۹:۳۰ دقیقه عصر روز جمعه در سایت وزارت بهداشت چه مفهومی دارد؟ آیا حضور سراسیمه ریاست دانشگاه تهران و جمعی از معاونین او در هفت صبح روز شنبه مفهومی جز اشغال دانشگاه ایران را دارد؟” پاسخ دهد.
نامه دیگری نیز توسط اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران، خطاب به وزیر بهداشت امضا شده است، آنها در این نامه اعتراض شدید خود را نسبت به تغییرات پیش آمده در سطح دانشگاه ایران اعلام کردهاند.
مهستی شیرازی: سردار مشفق را کسی فراموش نخواهد کرد؛ حتی اگر حاکمیت و دستگاه قضا هیچ گاه به او نپردازد و پرده از چهره ی او برندارد و او را به تاوان پرده هایی که دریده است فرانخواند و بی پردگی هایش را به محکمه نکشاند.
سردار مشفق را نباید فراموش کرد. او سردار یک کودتاست؛ کودتای یک گفتمان. گفتمانی که به مراد اقتدارگریان، همه چیز را از آن خود می خواهد و اقتدار سیاسی را به قدرت نظامی فروکاسته و نه تنها سیاست که تاریخ را هم به قربانگاه برده است و خاطره های معاصر و خاطر مردمان معاصر را هم قربانِ خود می خواهد.
در این یادداشت، به یاد هفت دلاوری که قربانی این گفتمان اند و در حمایت از شکایت این هفت تن، به سادگی هر چه تمام تر نشان می دهیم که سخنرانی سردار مشفق، چگونه واقعیات مسلم تاریخی را در خصوص ۱۳ آبان تحریف کرده و تلاش کرده است تا از این تحریف تاریخی، کلاهی برای مانیفیست همه چیزخواهان بسازد و کلاهی بر سر مخاطبان خود بگذارد و رسم کلاهداری را به کلاهبرداری فروبکاهد .
نشان می دهم که نشانه ها کافی اند. سیزدهم آبان هشتاد ونه؛ محسن میردامادی زندانی است. او از دانشجویان پیرو خط امام و از فاتحان سفارت آمریکا و از شاکیان سردار مشفق است.
سردار مشفق نماینده ی تمامیت خواهان است و سخنرانی سردار مشفق آئینه ی تمام نمای گفتمان همه چیزخواهان . سیزدهم آبان هشتاد و نه، یاران و یاوران سردار مشفق، محسن میردامادی و یاران او را زندانی کرده اند. گاهی برای دیدن حقیقت کافی است چشمانمان را باز کنیم . اندکی بصیرت، معلوم می کند چه کسانی حاملانِ گفتمان ۱۳ آبان را در بند و مطالبات سیزدهم آبان را به لجن کشیده اند.
نمونه ها و مستندات خود را تنها از سا یتِ مرکز اسناد انقلاب اسلامی می آورم تا جای هیچ گونه اگر و امایی باقی نماند؛ که این سایت در سیطره ی حسینیان نامی است که از قاتلان ِ به نام ( لقبی که خود ایشان به خودشان داده اند) و از حاملان همین گفتمان است. این سایت در خصوص ماجرای ۱۳ آبان و نقش آیت الله موسوی خوئینی ها در تسخیر سفارت آمریکا آورده است:
در این میان، آنچه که دانشجویان پیرو خط امام را در مورد اشغال یا عدم اشغال لانهی جاسوسی مردد کرده بود، ناآگاهی از موضعحضرت امام بود. این مشکل نیز با استفاده از نظرات حجةالاسلام والمسلمین موسوی خوئینیها حلشد. موسوی خوئینیها به دانشجویان اطمینان داد که امام از این کار پشتیبانی میکند. وی در این باره میگوید: «دانشجویان پرسیدند که به نظر شما حضرت امام با چنیناقدامی موافق خواهند بود یا نه؟ بنده در ضمن تحلیل کوتاهی، چنین نتیجه گرفتم کهایشان قطعاً موافق خواهند بود.»
میردامادی، از دانشجویان پیرو خط امام، در این مورد میگوید: «آقای خوئینیها میگفتند، ما از مجموعهی نظرات امام اینطور درک میکنیم که امام مخالفتی ـ قاعدتاًـ نباید داشته باشند، اما اگر از ایشان سؤال شود، احتمالاً به دلیل محظوراتی، نتوانند اعلامموافقت کنند و احتیاج به سؤال نیست. اما یک حرکت هوشمندانه دیگر از جانب امام، باعث شد تا آنان برای انجام این کار مطمئن شوند. حجةالاسلام محتشمی پور در این باره میگوید: «حضرت امام در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۵۸، پیامی به ملت ایران دادند که سرآغازحرکتی نوین برای دانشجویان مسلمان شد، و این آگاهان جامعه پیام را دریافت کردند و به آن جامهی عمل پوشانیدند. امام در بخشی از آن پیام فرمودند: بر دانشآموزان، دانشگاهیان و محصلین علوم دینیه است که با قدرت تمام،حملات خود را علیه آمریکا و اسرائیل گسترش داده و آمریکا را وادار به استرداداین شاه مخلوع جنایتکار نمایند و این توطئهی بزرگ را بار دیگر، شدیداً محکوم کنند».
و در همین سایت ، در خصوص واکنش امام به ماجرای تسخیر سفارت آمریکا آمده است:
در نهایت، همانطور که انتظار میرفت، حضرت امام (ره) اصل حرکت را تاییدکرده و با واسطه شدن مرحوم حاج احمدآقا خمینی به دانشجویان میگویند که«خوب جایی را گرفتهاید، محکم نگهدارید»
و ایضاً:
مرحوم حاج احمدآقا نیز در مورد عملکرد حضرت امام میگویند: «امام خمینی (ره)،به عنوان رهبر انقلاب، نخستین کسی بود که از اقدام شجاعانه دانشجویان حمایت کردو عمل آنان را واکنش طبیعی ملت در مقابل جنایات بیشمار آمریکا دانست.»
هم چنین، نمونه هایی از سخنان امام خمینی در سالگرد ماجرای تسخیر سفارت خالی از لطف نیست:
در هر صورت من از شماها تشکر مىکنم که خودتان بدون اینکه غیر از خدا یک کسى وادارتان بکند (این چیزى است که از مبدا الهى جوشش پیدا کرده) خودتان وارد این میدان شدید. …
…ما باید هر چه فریاد داریم به سر اینها بزنیم و امروز که سالروز لانه جاسوسى است، من به ملتمان تبریک عرض مىکنم و این عملى که دوستان اسلام، مجاهدین اسلام انجام دادند، اگر این لانه جاسوسى در اینجا بود، شاید ایران را به تباهى مىکشید. دانشجویان مسلمان و مبارزى که لانه جاسوسى را اشغال کردهاند با عمل انقلابى خودشان ضربهاى بزرگ بر پیکر امریکاى جهانخوار وارد نمودند و ملت را سرافراز کردند.
تا اینجای کار، هر آدم عاقلی می فهمد که اصل تسخیر سفارت آمریکا مورد تائید امام بوده وآقای خوئینی ها آن را به نوعی مدیریت کرده است که مسئولیت این عمل انقلابی بر دوش حاکمیت و رهبری نیافتد و به نوعی خود را سپر بلا کرده است.
اگرچه میزان تاثیر ماجرای تسخیر سفارت آمریکا در تحولات سیاسی بر کسی پوشیده نیست؛ اما خوانش این تحولات سیاسی و قبول و رد آنها موضوع این نوشته نیست. موضوع این نوشته، نعل وارونه ای است که سردار مشفق در سخنرانی مشهور خود می زند و می کوشد تا با تحریفِ آشکار این واقعه بگوید که تسخیر سفارت توطئه ی آمریکایی ها بوده است و لابد موسوی خوئینی ها جاسوس و عامل آمریکایی در تسخیر سفارت و امام هم از تسخیر آن ناراضی .
کاش پای مدرکی یا مستندی در میان بود و همه چیز به توهمات و تحلیل های این سردار جنگ نرم تمام نمی شد. متاسفانه ! مشفق همه ی این وارونه گویی ها را می کوشد تا نشان دهد موسوی خوئینی ها خائن و جاسوس است و نتیجه بگیرد خاتمی هم همدست اوست و آنها با هم توطئه کرده اند تا خاتمی از کاندیداتوری انصراف دهد و آمدنِ میر حسین به انتخابات هم جزئی از همان توطئه است و سرانجام «تئوری توطئه» را ثابت کند و کودتای ۲۲ خرداد ۸۸ را اقدامی برای ناکام ساختن این توطئه ! قلمداد کند تا هم کیشان خود را پاک کند و کیش خود را پاسداری کند .به عبارتی دیگر مشفق می گوید: کودتا کردیم چون توطئه بود و توطئه بود چون میر حسین موسوی پس از بیست سال آمد و خاتمی به خاطر او انصراف داد و خاتمی در مجمع روحانیون با خوئینی ها حضور دارد و موسوی خوئینی ها همان کسی است که در ماجرای ۱۳ آبان جاسوس آمریکا بود و البته به رسمِ محمود زمانه ! اسناد و مدارک همه ی این مدعیات هم موجود است و در نزد دانای کل محفوظ است . زهی بلاهت و زهی رسوایی !
مشفقانه ! قاضی القضات را به خواندنِ اصل سخنان سردار مشفق در ادامه دعوت می کنم و از او که از منطقیون به نام است و مغلطه و محکمه را خوب می شناسد، می پرسم: هنوز هم نمی خواهید این «بنده ی خدا» را بیابید و اسناد جاسوسی آن بندگان خدا را ببینید و دروغگو را رسوا کنید؟ آیا شما هم با خواندن این همه وارونه نمایی به کودتای یک گفتمان ایمان نمی آورید؟
مشفق می گوید: «خوب. آقای خوئینی ها چه شخصیتی است؟ .. آقای موسوی خوئینی ها برادران اساسا از ابتدای انقلاب تا به امروز تمام اقدامات و عملکردش مشکوک است. براساس اسناد و اطلاعاتی که در اختیار ما هست ایشان بی شک مرتبط با سرویس های جاسوسی بیگانه است . نقش ایشان در تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان که نزدیک بود و از آن گذشتیم بسیار حائز اهمیت و قابل بررسی است. … جالب اینجاست که امروز در دانشکده های امنیتی آمریکا، سیستم های اطلاعاتی غرب امروز دارند تدریس می کنند برای افسران اطلاعاتی که یکی از شگردهای ما که یکی از شگردهای ما برای اینکه در کشورهای که رژیم مورد نظر سقوط می کند، برای اینکه ما بتوانیم دولت مورد نظرمان را برگردانیم و مستقر کنیم، به عوامل خودمان دستور می دهیم که به سفارتخانه هایمان حمله بکنند و سفارتخانه ها را تسخیر بکنند، چون بخشی از خاک ماست به بهانه اینکه بخشی از خاک ما تسخیر شده به آنجا لشکرکشی بکنیم و ساقط آن نظام را و نظام مورد نظر خودمان را مجددا مستقرکنیم. این واقعه طبس و یکی پس از دیگری کودتای نوژه که اتفاق افتاد در این سیر قرار می گیرد که من فقط در حد یک اشاره مطرح می کنم و شما خودتان تحقیق و بررسی بکنید و اسناد هم در این زمینه فراوان است. نقش آقای موسوی خوئینی ها هم دراین اتفاق مشخص است و بسیار مسئله است. خوب شما می بینید که آقای موسوی خوئینی اینکار را انجام می دهد بدون هماهنگی با امام . کشوری که انقلابش تازه ظهور پیدا کرده، هنوز دولت مستقر و توانمندی برای اداره کشور ندارد. نیروهای نظامی هنوز درگیر مسئله تسویه هستند؛ نیروهای مردمی هنوز سازماندهی نشده اند؛ یک دفعه کشور در آستانه یک مسئله بسیار مخاطره آمیز قرار می گیرد و امام با مدیریت خودشان بلافاصله خودشان بلافاصله سوار مسئله ۱۳ آبان و تسخیر مسئله لانه جاسوسی شدند و اجازه ندادند که دشمن از این فرصت بهره برداری کند. بلافاصله ایشان اعلام کردند که این یک انقلاب دوم است و مدیریت کشور را در اختیار خودشان گرفتند…ما که مسائل پشت پرده را می دانیم و می دانیم این جزو طراحی های دشمن است. واسطه ها را من امروز وقت ندارم به شما بگویم که با چه واسطه ای اینکار انجام شد…».
و اینک در آستانه ی سیزدهم آبان هشتاد و نه ، صاحبان بصیرت را به قضاوت می خوانم : براستی چه کسانی حاملان گفتمان ۱۳ ابان را به بند کشیده اند و چه کسانی خواسته های ۱۳ ابان را تحریف کرده اند؟ خواسته های استبداد ستیز و مردمی ۱۳ ابان را چه کسانی حاملان اند و دستگیری حماسه سازان انقلاب دوم را چه کسانی عاملان اند؟
منبع: کلمه
ندای سبز آزادی: رئیس کمیسیون اهل نود مجلس ششم، تنها مبنای ممکن برای وحدت را قانون اساسی دانست و با اشاره به برخی اختلافات جناح های سیاسی، گفت: بیشتر اختلاف ناشی از قدرت مسلط است که قانون را یکطرفه تفسیر می کند و اصولی که قدرت را مقید می سازد به کار گرفته نمی شود. وی تصریح کرد که هم اکنون قانون اساسی به نفع بخشی از قدرت تفسیر می شود.
حجت الاسلام حسین انصاری راد در گفتگو با جماران، درباره مراد حضرت امام خمینی(س) از وحدت گفت: از آن چه در منشور برادری و مجموعه همه گفته های حضرت امام (س) آمده است بر می آید که ایشان عمل به قانون اساسی را محور وحدت می دانستند، مخصوصاً نامه ایشان در پاسخ نمایندگان که عنوان می کنند من در ایام جنگ تصمیماتی گرفته ام تا گره هایی گشوده شود اما همه باید در راستای قانون اساسی عمل کنیم و به قانون بازگردیم نشانگر این دیدگاه است.
این نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی در ادامه با اشاره به اصول مدنظر حضرت امام خمینی(س) افزود: اصولی که امام در گفته ها و نوشته ها و عمل به آن تکیه کرده اند اول اسلام با توجه به مقتضیات زمان و مکان و حفظ مصالح فوق العاده است که در تاسیس مجمع تشخیص مصلحت نظام آن را فتوا دادند و بعد در قانون اساسی رسماً مورد تصویب و تایید قرار گرفت و دوم تکیه بر آرای عمومی است که از زمان ورود به ایران آن را اصل قرار دادند و در قانون اساسی نیز پایه رسمیت نظام قرار گرفته است.
انصاری راد با تکیه بر مبارزات حضرت امام(س) ادامه داد: ایشان در مبارزه با رژیم گذشته بعد از خداوند متعال هیچ تکیه گاهی غیر از مردم نداشتند و در دوره اداره نظام نیز تلاش داشتند با انجام انتخابات آزاد مردم به درستی در صحنه حضور داشته باشند.
وی درباره اهمیت نقش مردم در نظام جمهوری اسلامی افزود: چون حضرت امام (س) دوام و بقای نظام را بسته و مربوط به حفظ اعتماد مردم می دانستند حفظ این مصلحت را اصل نظام جمهوری اسلامی می دانند و هیچ امری در تضاد با آن را قابل قبول نمی دانند و آن را مصلحت مهمی تشخیص داده بودند که باید در هر حال محفوظ بماند.
حسین انصاری راد با اشاره بر تاکید حضرت امام(س) برای هر دو جناح در حفظ خشم و کینه انقلابى علیه قدرت های استعمارگر در منشور برادری، افزود: این مطلب ناشی از تکلیف مبارزه با ظالم است که از اصول مسلم اسلامی است و ملت مسلمان ایران نیز هم به عنوان فرد فرد و هم به عنوان جامعه موظف به مبارزه با ظلم واجرای عدالت است و مصداق آن می تواند تغییر کند و در زمان های مختلف مقتضیات خاص خود را دارد.
انصاری راد افزود: قانون اساسی می تواند مبنای وحدت قرار گیرد و هیچ اصلی غیر از قانون اساسی وجود ندارد. البته قانون اساسی یک بار تغییر کرده است و می تواند بارها تغییر کند و وحی منزل نیست.
نماینده ادوار مجلس با اشاره به اختلافات جناح های سیاسی ادامه داد: البته بیشتر اختلاف ناشی از قدرت مسلط است که قانون را یک طرفه تفسیر می کند و اصولی که قدرت را مقید می سازد به کار گرفته نمی شود و گرنه تفسیر قانون مشکل نیست. قانون اساسی اکنون به نفع بخشی از قدرت تفسیر می شود.
حجت الاسلام و المسلمین انصاری راد ضمن اشاره به فرازهایی از منشور برادری حضرت امام(س) مبنی بر “پرهیز از واسطه هایی که کارشان القای بدبینی به جناح مقابل است” و “اگر در این نظام کسى یا گروهى خداى ناکرده بىجهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، حتماً پیش از آنکه به رقیب یا رقباى خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است” ادامه داد: بسیار روشن است که حذف یک جناح مساوی تضعیف و تضییع اصل نظام جمهوری اسلامی است و عامل اصلی نیروهای تند وغیر اخلاقی هستند که باید از آنها پرهیز گردد و امور واقع بینانه و کارشناسانه در چهار چوب قانون اساسی اختلافات حل و فصل گردد.
ندای سبز آزادی: اسماعیل گرامی مقدم، نماینده مجلس و سخنگوی حزب اعتماد ملی، معتقد است که بر مجموعه آنچه در انتخابات دهم ریاست جمهوری و پس از آن رخ داد، نامی جز کودتا نمیتوان نهاد. او در گفتوگو با سایت حزب اعتماد ملی، در بیان مصادیق کودتا به “قطع ارتباطات، خارج کردن نمایندگان دو نامزد اصلاح طلب از شعب اخذ رای، بازداشت عناصر موثر ستادهای انتخاباتی، بازداشت بیش از ۴۰۰۰ نفر در سه ماه اول بعد از انتخابات، توقیف چندین روزنامه ی پر تیراژ از جمله اعتماد ملی، فیلتر سایت های منتقد، برگزاری دادگاه های فرمایشی به انگیزه ی اعتراف گیری، صدور احکام سنگین بازداشت عناصر برجسته احزاب سیاسی، متمرکز کردن و انتقال نیروهای نظامی و شبه نظامی در تهران و کلان شهر ها برای ممانعت از راهپیمایی آرام معترضین به نتیجه ی انتخابات، بستن دفاتر احزاب اصلاح طلب و کشته شدن دهها نفر، حادثه کوی دانشگاه، محدود کردن رهبران اصلاح طلب و دهها مورد دیگر که همگی دلالت بر به کار گیری خشونت با ابزار نظامی دارد” اشاره میکند.
گرامی مقدم همچنین با اذعان به اختلاف نظرهای حزب متبوع خود با دو حزب اصلاح طلب مشارکت و مجاهدین انقلاب، در عین حال انحلال این دو حزب را غیرقانونی میخواند و به آن اعتراض میکند. وی میگوید: “انحلال این دو حزب از ریشه جنبه قانونی ندارد، این دو حزب دارای شناسنامه، اساسنامه و مرامنامه قانونی هستند و هیچ عمل غیر قانونی را در مدت فعالیت خود مرتکب نشده اند و دادگاه هم تاکنون به جز اتکا کردن به برخی از کلیات، دلیل محکمه پسندی اعلام نکرده است.”
سخنگوی حزب اعتماد ملی همچنین به ممانعت نیروهای امنیتی از فعالیت حزب اعتماد ملی اشاره و خاطرنشان میکند: “در تاریخ ۱۷ شهریور ماه سال ۸۸، همزمان ماموران اطلاعاتی و امنیتی وارد ساختمان حزب و دفتر آقای کروبی شدند و پس از پلمپ آن اسناد و مدارک را نیز با خود بردند و عملا از آن تاریخ تاکنون فعالیت رسمی حزب تعطیل شده و تنها به انتشار اطلاعیه و بیانیه اکتفا شده است. چندین مرتبه هم که دبیرکل و اعضا تلاش کردند که خارج از حزب جلسه داشته باشیم، مامورین امنیتی مانع از برگزاری جلسات شدند.”
وی همچنین در خصوص سابقه واژه فتنه، میگوید: “به کار گیری واژه فتنه … اولین بار در آستانه ی انتخابات مجلس چهارم از تریبون نماز جمعه تهران توسط مقام رهبری صورت گرفت که ایشان اظهار داشتند مردم مراقب باشند و به فتنه گرها رای ندهند، این در حالی بود که نیروهای خط امامی در مجلس سوم دارای اکثریت مجلس بودند.
وی همچنین به اشاره به اینکه صاحبان قدرت پس از انتخابات ۸۸ بار دیگر کلمه فتنه را به کار میگیرند، ادبیات مسئولان کشور را با مسئولان کشور افغانستان مقایسه میکند و میافزاید: “از دیدگاه حکومت، منتقدین فتنه گرند، در حالی که کرزای در مقابل گروه تروریستی طالبان به جای استفاده واژه فتنه گر و غیره از واژه ی “برادران ناراضی” استفاده می کند!”
متن کامل مصاحبه گرامی مقدم با سایت سحام نیوز در ادامه می آید:
سؤال: جناب آقای گرامی مقدم ضمن تقدیر و تشکر از اینکه وقت مناسبی را برای مصاحبه اختصاص داده اید اولین سؤال پیرامون نحوه فعالیت سیاسی خود جناب عالی است؟
جواب: ابتدا از تمامی دست اندر کاران سایت سحام نیوز تقدیر و تشکر می کنم و امیدوارم پیروز و سر بلند باشید. اما در مورد سؤال اول، باید عرض کنم که فعالیت سیاسی همه اعضای شورای مرکزی و دیگر احزاب محدود شده و یا به معنی دیگر متوقف هم گردیده بنابراین فعالیت سیاسی من هم بی تاثیر از این فضا نبوده و مسلما کارسیاسی ما هم محدود شده است.
سؤال: گفتید فعالیت سیاسی متوقف شده یا محدود آیا می توانید در مورد منحصرا” شرایط حزب اعتماد ملی بیشتر توضیح بدهید؟
جواب: مستحضرید که در تاریخ ۱۷ شهریور ماه سال ۸۸، هم زمان ماموران اطلاعاتی و امنیتی وارد ساختمان حزب و دفتر آقای کروبی شدند و پس از پلمپ آن اسناد و مدارک را نیز با خود بردند و عملا” از آن تاریخ تاکنون فعالیت رسمی حزب تعطیل شده و تنها به انتشار اطلاعیه و بیانیه اکتفا شده است. چندین مرتبه هم که دبیر کل و اعضا تلاش کردند که خارج از حزب جلسه داشته باشیم مامورین امنیتی مانع از برگزاری جلسات شدند و ادامه این روند شرایط فعالیت را برای جریان خط امام سخت کرده، از حملات وحشیانه به دبیر کل محترم حزب ، در جلوگیری از شرکت ایشان در مراسم ها ، تیر اندازی به اتومبیل ایشان در قزوین، حمله به منزل آیت الله العظمی صانعی هنگامی که آقای کروبی آنجا حضور داشتند و یک شب و یک روز در محاصره بودند، و سرانجام زشت ترین حرکت درشب های احیا توسط لباس شخصی ها به منزل ایشان صورت گرفت که در نوع خود بی سابقه بود، بی سابقه از این جهت می گویم که حتی حرمت شب های قدر را نیز نگه نداشتند.
شما ببینید اگر کسی از اعضای احزاب سیاسی اصلاح طلب فوت کند حتی اجازه برگزاری مراسم ختم را نمی دهند هنگامی که مرحوم اسماعیل ططری نماینده دو دوره مجلس و عضو اعتماد ملی دار فانی را وداع گفت اجازه برگزاری ختم نه در تهران بلکه در کرمانشاه هم به حزب اعتماد ملی و خانواده ایشان ندادند، و حتی از مراسم ختم بستگان اعضای حزب ما ودیگر اصلاح طلبان جلوگیری می کنند به عنوان نمونه به آقای دکتر ابراهیم امینی نماینده دوره ششم مجلس اجازه داده نشد که مراسم ختم والده خود را در تهران برگزار کند. مسلم است که در یک چنین فضایی به خودی خود فعالیت سیاسی حزب اعتماد ملی و دیگر احزاب محدود می شود.
سؤال: نظر شما در خصوص واژه هایی که بعد از انتخابات از سوی دو طرف مانند براندازی نرم یا انقلاب مخملی، کودتاچی، فتنه گر و غیره مطرح شد چیست؟
جواب: من فکر می کنم اگر بدون آنکه فاعل این واژه ها را فهم کنیم موقعیت هر یک یعنی تعریفی که از آن واژه ها می شود وزمان کاربرد هر یک را بپردازیم بیشتر کمک مان خواهد کرد تا روشن شود کدام واژه برخوردار از محتوای حقیقی و یا خالی از محتوا است؟!
در مورد اتهام براندازی نرم همانگونه که طی یک یادداشت ، یک ماه پس از انتخابات سال ۸۸ عرض کردم اساسا” ریشه یک چنین حرکتی در نزد صاحبان قدرت شکل می گیرد و نمونه نداریم که انقلاب مخملی از ناحیه ی جریانات فاقد قدرت فوران زده باشد، حال گیریم به استناد سخنان سردار مشفق از یک سال قبل شخصیت های سیاسی جریان اصلاح طلب به دنبال برنامه ریزی برای حضور در راس قوه مجریه اقدام کرده باشند اشکال این اقدام سیاسی کجاست ؟این که گروهی یا حزبی این اقدام سیاسی رابرای تغییر رئیس دولت ،ازمسیرانتخابات رقم زده باشند بدیهی است و خلاف آن کاری عبث وبیهوده برای گروه های سیاسی خواهد بود . بنابراین ضمن اینکه این واژه در سی سال گذشته بکار بردن آن تجربه نشده بود اما زمان آن خواص و با برنامه ی قبلی بود .
اما واژه کودتاچی که از سوی معترضین به نتیجه انتخابات به کار برده شد به لحاظ زمانی ضمن اینکه در سی سال گذشته برای اولین بار به کار گرفته شد اما از نقطه نظر مفهومی انطباق کاملی با آنچه سردار مشفق بیان می کند و نظامیان انجام داده اند دارد. برآیند همه تعاریفی که از واژه کودتا شده است عبارت است از “یک اقدام نظامی برعلیه روند عادی نظام سیاسی اداری یک کشور” اینک شما می توانید عملیات امنیتی که درست ازروز انتخابات تاکنون صورت گرفته وواژه هایی که به هر کدام از آنها اطلاق می گردد یک به یک مقایسه نمایید. ببینید آیا بکاربرندگان این واژه تاچه میزان دردرستی و نادرستی آن، جانب انصاف را درنظر می گیرند.
آنها می گویند روند یک انتخابات سالم که نتیجه آن نادرست است منجربه خروج مسیر عادی نظام انتخاباتی ،اداری وسیاسی کشور شده است، این اقدام با ابزار قطع ارتباطات ،خارج کردن نمایندگان دو نامزد اصلاح طلب از شعب اخذ رای ،بازداشت عناصر موثر ستادهای انتخاباتی ، بازداشت بیش از ۴۰۰۰نفر درسه ماه اول بعد از انتخابات ،توقیف چندین روزنامه ی پر تیراژاز جمله اعتماد ملی ،فیلتر سایت های منتقد، برگزاری دادگاه های فرمایشی به انگیزه ی اعتراف گیری ،صد ور احکام سنگین باز داشت عناصر برجسته احزاب سیاسی ،متمرکز کردن وانتقال نیروهای نظامی و شبه نظامی در تهران و کلان شهر ها برای ممانعت از راهپیمایی آرام معترضین به نتیجه ی انتخابات ، بستن دفاتر احزاب اصلاح طلب و کشته شدن ده ها نفر ،حادثه کوی دانشگاه ،محدود کردن رهبران اصلاح طلب وده ها مورد دیگرکه همگی دلالت بر بکار گیری خشونت باابزار نظامی دارد صورت گرفته است.
از این رو به لحاظ نظری و عملی دو نکته ی کلیدی در تعریف کودتا برجسته است یعنی خارج شدن از روند عادی نتیجه ی یک انتخابات ودوم اقدام نظامی و امنیتی مشهود است، این استدلال استفاده کنندگان ازاین واژه است. حال اقدام کنندگان و یا عاملین این تحرکات نظامی خودشان بگوینداگرمجموعه ی این شیوه های نظامی در منظومه ی فکری آنها نمی شود نام کودتا برآن نهاد ، چه نامی مناسب آن است ؟
درباب بکارگیری واژه فتنه باید عرض کنم که دردومقطع این اتهام زده شده است یک باردرآستانه ی انتخابات مجلس چهارم از تریبون نماز جمعه تهران توسط مقام رهبری صورت گرفت که ایشان اظهارداشتند مردم مراقب باشند و به فتنه گرها رای ندهند ،این در حالی بود که نیروهای خط امامی یا اصلاح طلبان کنونی در مجلس سوم دارای اکثریت کرسی های مجلس بودند و نقد های جدی را نیز بر برخی از ارکان حکومت از جمله دولت سازندگی داشتن و شورای نگهبان دریک اقدام بی سابقه ، سه سال بعد از رحلت امام خمینی (ره) نزدیک به ۵۰ نفر ازنمایندگان مجلس سوم را که همگی منتصب به خط امام بودند رد صلاحیت کرد و بیشترواژه ی فتنه گر درآن روزها از سوی جریان محافظه کار به مجموعه ی نامزدهای مورد حمایت مجمع روحانیون مبارز اطلاق گردید و بعد از انتخابات سال ۸۸ نیز این واژه از سوی نهاد های قدرت به حامیان ورهبران جنبش سبز بکارگرفته شد.
نهایت استدلال نهاد های قدرت این است که آقای موسوی و کروبی هواداران خود را به خیابان ها ریختند و به نتایج انتخابات معترض اند وآقای احمدی نژاد را رئیس جمهور قانونی نمی دانند. اولا” اگر شخصی یا گروهی هواداران خود را به خیابان ها بیاورد براساس کدام قانون فتنه بر پا کرده است در حالی که اگر این چنین باشد آقای احمدی نژاد نیز با تبلیغات رسانه های دولتی از هواداران خود رسما” خواست در میدان ولی عصر تجمع کنند و ایشان در آن روز برای معترضین واژه ی خس و خاشاک را به کار برد حال اگر بخواهیم اقدام رهبران جنبش را فتنه گر بنامیم، رئیس دولت دهم که اقدامی به مراتب شدید تر کرده ودر حقیقت معترضین خود را تحریک کرده است اگر فتنه گرتر ننامیم باید چه بنامیم؟
سؤال : شما می دانید که بجز گروه های اصلاح طلب در داخل ایران بسیاری از گروه های خارج از کشور نیز خود را همراه این جنبش می دانند چه تفاوتهایی میان آنها وجود دارد و در چه مواضع ای باهم مشترک هستند ؟
جواب : ما قبل از اینکه به تفاوتها و یا مشترکات اشاره کنیم خوب است به سر آغاز این جنبش و اهداف آن ازهر دو دیدگاه بپردازیم پرواضح است که که در اعتراض به نتیجه انتخابات سال ۸۸ هواداران دو نامزد اصلاح طلب به خیابانها آمدند ورفته رفته جنبش شکل گرفت و هم زمان برخی از گروهای خارج از کشورهم، که البته من به نقل از خودشان می گویم، بین بد و بدتر که بد را انتخاب کرده بودند، یعنی مطلوب آنها آقای موسوی یا کروبی نبود بلکه بین احمدی نژاد واین دو نامزد آنها آقایان کروبی و موسوی را انتخاب کرده بودند وبرای آنها فعالیت می کردند .می بینیم که مخرج مشترک گروه های داخل وخارج که معتقدا”که بایستی در انتخابات شرکت کنند حول محور اعتراض به نتیجه انتخابات می گردد .البته دراین میان گروه هایی هم بودند و هستند که از بنیان انتخابات را تحریم کرده بودند و هم اکنون هم رسما”اعلام می کنند که جنبش سبز ایران منفک از اعتراض به نتیجه انتخابات است و آن را منحصرا” منسوب به خود می دانند.
در برشمردن تفاوتها میان گروه های داخل و خارج برای روشن شدن مسئله اگر نگاه این گروه ها را به اهداف آنها از جنبش مد نظر قرار دهیم تفاوتهای آشکاری هم به لحاظ شکلی هم به لحاظ محتوایی مبین است. آقایان کروبی و موسوی به عنوان دو رهبر برجسته این جنبش بارها اعلام کرده اند که هدف ما براندازی و یا تغییر حکومت نیست و همچنان وفاداریی خود را به امام، انقلاب وآرمانهای شهدا اعلام کرده اند و در همین چهار چوب خواستار اجرای تمامی مفاد قانون اساسی هستند و بارها دبیر کل محترم حزب اعتماد ملی سریعا” اعلام کردند: من به اصلاحات برای رسیدن به آزادی های تصریح شده در قانون اساسی معتقدم و مشی و منش من خارج از اصلاحات نیست. به اعتقاد من ایشان به درستی کلیدی ترین رمز موفقیت خواست ملت ایران را یعنی اجرای قانون اساسی کلید زدند چرا که اگر بر طبق همین قانون اساسی هم انتخابات ها خارج از اعمال سلایق سیاسی وآزادانه و سالم برگزار گردد آنچه خروجی صندوقهای رای باشد در حقیقت بارزترین مصادیق جمهوریت به وقوع خواهد پیوست .
سؤال : هم اکنون شاهد آن هستیم دو حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی توسط دستگاه قضایی منحل گردیده اند نظر شما به عنوان یک شخصیت حزبی چیست ؟
جواب : خوب شما می دانید که من در مقاطعی نقد ، بر برخی از عملکردهای این دو حزب داشته ام البته آنها هم در پاسخ به نقد من در انتخابات مجلس هشتم با اینکه از ۱۹ گروه حاضر ۱۶ گروه به قرار گرفتن نام من در لیست ائتلاف رای داده بودند ولی این دو حزب در آستانه شروع روز تبلیغات اعلام کردند به شرطی ما در ائتلاف می مانیم که گرامی مقدم از لیست ائتلاف خارج شود. و به خوبی خاطرتان است که عملا”این شیوه دمکراتیک توسط آنها نقض شد.
با وجود این، انحلال این دو حزب از ریشه جنبه قانونی ندارد، این دو حزب دارای شناسنامه ،اساسنامه و مرام نامه قانونی هستند و هیچ عمل غیر قانونی را در مدت فعالیت خود مرتکب نشده اند و دادگاه هم تاکنون بجز اتکاء کردن به برخی از کلیات دلیل محکمه پسندی اعلام نکرده است!؟ شما ببینید یکی از اعضای کمسیون امنیت ملی مجلس و مسئولین ارشد قضایی اعلام می کنند این حزب معتقد به ولایت فقیه نیستند و بر ضد آن عمل کرده اند و به همین دلیل این دو حزب قانونا”منحل شده اند.
در بررسی عملکرد این دو حزب تاکنون اعلام نشده است که آنها با اصل ولایت فقیه مخالفند ویا بر علیه آن اقدام می کنند اما آنچه مسلم است این دو حزب دیدگاه هایی بر خلاق نظرات مقام رهبری دارند به عنوان مثال رهبری انتخابات سال ۸۸ را سالم اعلام کرده است اما این دو گروه بر خلاف آن نظر دارند و حتی از دستگاه های امنیتی نیز به دستگاه قضایی شکایت کرده اند پس این اقدام آنها اقدام علیه ولایت فقیه نیست بلکه آنها نظری بر خلاف نظر رهبری دارند.
اگر قرار باشد که هر کسی نظر مخالفی با برخی از نظرات رهبری داشته باشدنمی شود آن را ضد ولایت فقیه دانست!؟ خوب آنگاه چند نفر در ایران ممکن است وجود داشته باشند که در همه شئون ذهنی و فکری مثل مقام رهبری فکر کنند! اما مسلم است که حکم رهبری به لحاظ قانونی قابل اجرا است و منتقدین هم از مجاری قانونی به دنبال به کرسی نشاندن مواضع خود هستند.
آقایان توجه ندارند که وقتی می گویند این دو حزب هیچگونه نظری را بر خلاف نظرات رهبری بیان نکنند در حقیقت به نوعی با آفرینش خدا مخالفت می کنند، روشن است که اگر در آفرینش مطلوب خدا این بود که دید گاه مخالف مطرح نشود خداوند یک فرد را شعور انسانی عطا می کرد ودیگر خلق الله را فارغ از این شعور به تبعیت ازیک شعور واحد انسانی فرا می خواند، ذات مقدس باری تعالی نعمت اندیشیدن را در تنوع و تکثر کامل به همه انسانها ارزانی بخشیده تا در همکاری، تقابل و تضادها راه کمال را در پیش گیرد. اینکه از افراد و یا احزاب و یا از این دو حزب بخواهیم که شما نه فکر کنید و اگر فکر می کنید آن را بیان نکنید آیا در مقابل رحمت و نعمت خداوند نیست و به عبارت دیگر آیا جرم ضد خدابودن از جرم خلاف نظر رهبری نظری داشتن بالاتر نیست؟
هر کسی که الفبای کار سیاست رامی داند از منظر سیاسی و حکومتی به انحلال این دو حزب که اعضای تشکیل دهنده آن همگی از مدیران سی ساله ی انقلاب بوده اند، هزینه های فراوانی هم جهت حفظ آن پرداخته اند می نگرند فایده ای را برای آن متصور نمی دانند. حال این اقدام غیر قانونی با کدام استدلال سیاسی صورت گرفته نمی دانم!
در همین جا خوب است به باز داشت جناب آقای دکتر علی شکوری راد اشاره کنیم ایشان بعد از حادثه انتخابات بازداشت نشده اند پس این نشان می دهد که او جرمی را از دیدگاه دستگاه قضایی حداقل تا چند روز قبل از انحلال حزبش انجام نداده است چه اتفاقی افتاده که به یکباره او باز داشت شد تنها جرم آقای شکوری راد می تواند آن باشد که او به عنوان عضو شورای حزب مشارکت از مواضع حزبی خود دفاع کرده است و تا روز آخرین دفاع نیز حزب متبوعش قانونی بوده است و دفاع از مواضع حزبی اش نیز قانونی قلمداد می شود پس به کدام گناه او باز داشت شد و با وثیقه ی سنگین سپس آزاد شد.
سوال : به نظر شما دربرنامه های رهبران جنبش سبز تفاهم با حکومت می تواند وجود داشته باشد و یک راه میانه ای را در پیش بگیرند ؟
جواب : بارها آقایان کروبی و موسوی اعلام کردندکه کف مطالباتشان اجرای درست قانون اساسی است و حتی آقای موسوی با بزرگواری و نجابت اعلام کردند که اگر ما فتنه گر، عامل بیگانه و از این دست بر چسب ها به ما نسبت می دهند هستیم! خود حاکمیت مطالبات مردم را پاسخ گو باشد.
اما بحث تفاهم، زمانی می تواند عینیت واقعی به خود می گیرد که طرف مقابلی که قدرت اجرایی و حکومتی را در اختیار دارد باید به ضرورت رسیدن به وحدت ملی برسد و آنگاه می شود نشست و خواستهای طرفین را بر روی یک میز گذاشت و بر روی آن به تفاهم رسید. اما مادامی که یک طرف گوش چشم خود را بر همه واقعیات بسته است و از رسانه ی ملی خود به طور مستمر هر آنچه پخش می کند گویا کشور در بهترین شرایط اقتصادی سیاسی و اجتماعی به سر می برد، و اتفاقا” وجود احساس نا امنی سیاسی به تداوم در حضور قدرت می انجامد برایش همین شرایط راضی کننده است از این رو پیدا کردن راهی برای تفاهم سخت و دشوار خواهد بود.
برای من سخت است که بجای الگو ها ی مدرن با سوابق ۴۰۰ ساله در دنیا به الگو های نو پا که در نزدیک ما در حال وقوع است اشاره کنم لاجرم به یک نمونه آن یعنی تشکیل شورای صلح در کشور افغانستان بسنده می کنم. شما ببینید گروه طالبان ۱۱ سال است مسلحانه بر علیه حکومت مرکزی و قانونی عملیات نظامی انجام می دهد اما رئیس جمهور کرزای تمامی راه ها برای مذاکره را در پیش گرفته و در حالی که قوای نظامی پنتاگون پشت سر او و همچنین پشتوانه ی بخش عظیمی از رای مردم پشتش قرار گرفته در افتتاحیه جلسه شورای صلح به جای واژه هایی نظیر فتنه گر، وابسته به خارج و غیره برای گروه طالبان از واژه ی “برادران ناراضی” استفاده می کند.
گمان نمی کنم این کار در جمهوری اسلامی که همه نیروهای اصلاح طلب و اصول گرا از صدر تا ذیل ۳۰ سال کنار هم مدیریت کشور را بر عهده داشتند و به سهولت هیئت، کمیته و یا هر شورایی از معتمدین دو طرف می تواند تشکیل شود، امری دشوار باشد .
سوال: به نظر شما اختلاف میان دولت و مجلس و یا دیدگاه های احمدی نژاد و سپاه پاسداران بر سر آقای مشایی تا چه اندازه ای جدی است و آیا اختلاف آنها صرفا بر سر آینده قوه مجریه است یا خیر؟
جواب: این اختلافات می تواند برای جریانات مذکور فرصت یا تهدید تلقی گردد، بدین معنا می توانیم این اختلافات را فرصت منظور کنیم که جای خالی جریان اصلی منتقد یعنی اصلاح طلبان را خود اصول گرایان پر کرده اند و بدین ترتیب می توانند فضای دو قطبی در میان خود ایجاد کنند. از سوی دیگر اگر این اختلافات سامان داده نشود و هر کدام از آنها تا آخر بر روی دیدگاه های خود از جمله تصاحب قدرت در قوه مجریه بر سر مواضع خود بایستد مسلما منجر به تهدید خواهد شد.
به اعتقاد من نمی شود هر کاری که آقای احمدی نژاد انجام می دهد فی البداهه آن را مردود تلقی نماییم مثلا چون با ذاقه جریان ما ناسازگاری دارد، آنچه مسلم است آقای احمدی نژاد از روز اول به قدرت رسیدن با حزب مخالفت کرده و تا جایی پیش رفت که گفت: ما فقط یک حزب داریم و آن هم حزب ولایت است. بله، ایشان به حزب اعتقادی ندارد اما نمی شود هم کتمان کرد که آقای احمدی نژاد دارای فرقه و باند ساسی اقتصادی نیست، از این جهت که ایشان برای همین فرقه و باند خود آینده ای را متصور است از نظر تشکیلاتی کاری درست و آینده نگری است، جدای از اینکه در برنامه ی آینده ی فرقه ی ایشان آقای رحیم مشایی چه جایگاهی خواهد داشت و یا اساسا ما با شخصیت صوفی گرایی و سیاسی آقای رحیم مشایی مشکلی داریم یا خیر، مهم نیست بلکه مهم آن است که آقای احمدی نژاد برنامه ی دقیقی را برای استمرار اندیشه های خود در دولت آینده مفروض دارد جای اشکال وجود ندارد و شاید در یک نقد جدی بر عملکرد دوره ی اصلاحات همین مسئله باشد که اگر در آن دوران برای مجموعه ی بزرگ اصلاح طلبان که از چندین حزب قدرتمند تشکیل می شد برنامه ای برای حضور در قدرت وجود داشت و تلاش می شد با یک نامزد به طور منسجم در انتخابات ریاست جمهوری نهم وارد عرصه می شد، امروز شاهد این نبودیم که با برنامه بودن فرقه ی احمدی نژاد مخالفت یا موافقت نماییم!
معتقدم با وجود همه ی مخالفتهایی که اعضای شورای نگهبان و برخی از اصول گرایان سنتی با مطرح شدن آقای رحیم مشایی برای نامزدی در دوره ی آینده انجام می دهند آقای احمدی نژاد اصرار بر برنامه ی خود خواهد داشت و او از این مسیر عقب نشینی نخواهد کرد، در همین راستا باید عرض کنم که مشکل آقای احمدی نژاد برای جانشینی مشایی؛ با شورای نگهبان و یا سایر گروه های اصول گرا نخواهد بود او به خوبی می داند که اگر با فرماندهان سپاه پاسداران و مقام رهبری به تفاهم بر سر آینده قوه مجریه دست یابد؛ رد صلاحیت آقای رحیم مشایی دیگر موضوعیت نخواهد داشت.
به عنوان آخرین سوال، شما تا چه اندازه ای معتقد هستید که جنبش سبز متوقف شده و مدیریت کشور در شرایط عادی است؟
جواب: اگر منظور از فعال بودن جنبش سبز در سطح خیابانها باشد جواب من هم مثبت است. یعنی سرکوب باعث جمع شدن اعتراضات از خیابانها شده است، ولی اگر منظور متوقف شدن اندیشه و اثر گذاری جنبش و همچنین توسعه آن باشد نظر مخالف دارم و معتقدم شرایطی که حکومت در کشور ایجاد کرده و با همه پدیده ها با ابزار نظامی برخورد می شود و حتی از مشکلات اقتصادی بعنوان فتنه اقتصادی یاد می شود، همه و همه نشان دهنده ی فعالیت ذاتی جنبش و توسعه آن به دیگر لایه های مردم است، و باید عرض کنم که کشور شرایط عادی را ندارد، زیرا در یک شرایط طبیعی روزنامه های منتقد و احزاب سیاسی فعالیتهای خود را بدون ممانعت نیرو های امنیتی انجام می دهند. بنابراین اینکه تصور کنیم شرایط فعلی برای جمهوری اسلامی راضی کننده است می توان از عکس العمل های ارکان حکومت به خوبی فهمید که نامطلوب و نادرست است.
رامین هدایتی: این روزها بار دیگر موضوع تقلب در انتخابات ۲۲ خرداد ۸۸ مطرح شده و هرچند که وقوع تقلب گسترده برای طیف اکثریت جامعه غیرقابل انکار است اما در این بین برای برخی این سئوال پیش آمده که آیا تنها سند بر اثبات این ادعا مشاهدات از مخالفت مردم با احمدی نژاد در کوچه و خیابان است؟! قطعا نه.
در این جا بخشی از مدارک مستدل را که سال گذشته نیز بارها به آنها اشاره شد، در کنار هم قرار میدهیم تا بار دیگر با مطالعه آنها، پاسخ عینی و منطقی به این سئوال ذهن برخی داده شود که چگونه شد که چنان شد؟
قبل از اشاره به مستندات اعلام شده از سوی خود دولت، به بدیهیاتی اشاره میکنیم که در روز انتخابات رخ داد و هرچند که شاید به تنهایی نمیتوانند سند محکمه پسندی برای تقلب در انتخابات باشند، اما برای هر عقل سلیمی همین اتفاقات نیز که در ابتدای این گزارش می آید، میتواند دلیلی آشکار و عینی بر وقوع تقلب باشد.
فیلتر شدن همزمان پنج سایت خبری در روز انتخابات
به روز انتخابات ریاست جمهوری سال قبل برویم. درست ظهر انتخابات و حدود ساعت ۱۲ بود که پنج سایت اصلاح طلب به طور همزمان فیلرتر شدند؛ سایتهایی که برخی از آنها از حدود پنج ماه قبل و برخی از حدود دو سال قبل از انتخابات فعال بودند و مشکلی نیز در فعالیتشان ایجاد نشده بود. این وب سایتها شامل جمهوریت، تریبون، موج سوم، نوروز و بازنویس میشدند. آیا تا به حال این سئوال برایتان پیش آمده که چه دلیلی جز ترس از اطلاع رسانی درباره کودتا در پایان انتخابات میتوانست برای فیلترینگ این سایتها وجود داشته باشد؟ چه دلیلی می تواند درست در روز انتخابات موجب فیلتر شدن همزمان این پنج وب سایت که مدت ها بدون مشکل کار کرده بودند، شود؟
قطع اس ام اس ها در شب ۲۲ خرداد
اما موضوع تامل برانگیز دیگر قطع شدن اس ام اس ها درست در شب انتخابات بود. بر این اساس از حدود ساعت ۱۱ پنجشنبه شب و تنها ۹ ساعت مانده به آغاز رسمی رایگیری در حوزههای انتخابات ریاست جمهوری، سرویس پیامک(اس ام اس) تمامی مشترکان تلفن همراه ائم از همراه اول، ایرانسل و تالیا در سراسر کشور قطع شد و این در شرایطی بود که تلفن همراه تمام مسئولان مخابرات نیز در تماس خبرنگاران با آنها خاموش بود. هر دلیل و بهانهای را هم که در نظر بگیریم تنها دلیل منطقی که به ذهن می رسد پیشبینی اطلاع رسانی مردمی برای اعتراض به کودتا از طریق اس ام اس، می تواند موجب قطع پیام کوتاه آن هم درست یک شب مانده به انتخابات، شود.
اما چند اتفاق دیگر نیز برای تایید این مدعا کم ارزش نیستند. چه آنکه بعد از ظهر روز انتخابات، ماموران پلیس امنیت به ستاد مرکزی مهدی کروبی در بلوار کشاورز مراجعه کرده و اعلام کردند که ستاد را خلوت کنید، انتخابات تمام است! این در حالی بود که هنوز حدود شش ساعت به پایان وقت قانونی انتخابات باقی مانده بود. عصر و شب انتخابات نیز به ستاد فاطمی میرحسین موسوی حمله شد و برخی وسایل به سرقت رفت و چند نفر نیز دستگیر شدند، در حالی که هنوز وقت قانونی برای انتخابات تمام نشده و هنوز هیچ نتیجه ای اعلام نشده بود. به راستی چه دلیلی می تواند برای این حمله وحشیانه نیروی انتظامی به ستادی که از حدود دو ماه قبل به طور قانونی فعالیت داشته، وجود داشته باشد؟
چه دلیلی وجود داشت که از عصر روز ۲۲ خرداد خیابان فاطمی و اطراف وزارت کشور به منطقه ای جنگی شبیه شود و با ماسه های شنی و حضور تعداد زیادی مامور در حالی حفاظت شود که هنوز انتخابات تمام نشده و هیچ اتفاقی رخ نداده بود؟
چه دلیلی برای حمله ماموران یگان ویژه به مردمی که صبح روز ۲۳ خرداد مشغول خرید در خیابان ولی عصر بودند، وجود داشت؟ در شرایطی که هنوز هیچ تجمعی رخ نداده بود و مردم در میدان ولی عصر به طور عادی در حال عبور بودند، نیروی انتظامی پیش بینی چه حادثه ای را کرده بود که به مردم عادی در خیابان ولی عصر حمله ور شد؟
ما در این مطلب، استفاده غیر قانونی از امکانات دولتی به منظور تبلیغات برای محمود احمدینژاد، تطمیع و خرید رای با استفاده از بودجه دولتی، فعالیتهای جانبدارانه وزارت کشور و شورای نگهبان به نفع رییسجمهور، دخالت غیرقانونی نهادهای نظامی در انتخابات، و ایجاد مانع در برابر نظارت نمایندگان کاندیداهای اصلاح طلب بر رای گیری و شمارش آرا را به کناری میگذاریم که در جای خود، قابل بررسی هستند.
۱۴ میلیون برگه اخذ رای اضافه و کم آمدن برگه در برخی صندوق ها
بنا بر اعلام وزارت کشور دولت نهم برای انتخابات دهم ریاست جمهوری بیش از ۱۴ میلیون برگه رای اضافی (با شماره سریال) چاپ شده بود و این جدا از میلیون ها برگه رای اضافی (بدون شماره سریال) است که مورد ادعای کاندیداهای معترض به نتیجه انتخابات است اما اگر همین ۱۴ میلیون برگه رای اضافه مورد اشاره وزارت کشور را در نظر بگیریم چطور ممکن است مشکل کمبود برگه های اخذ رای که باعث توقف رای گیری در پیش از ظهر ۲۲ خرداد در سطح هزاران صندوق شد، به وجود آید؟ چه دلیلی می تواند برای پایان برگههای رای گیری در مهدیه تهران و ایجاد درگیری حدود ساعت ۷ عصر ۲۲ خرداد در مقابل این مرکز مهم رای گیری وجود داشته باشد؟
همچنین در انتخابات ریاست جمهوری دهم، برای نخستین بار حدود ۱۴ هزار “صندوق سیار” (که امکان نظارت بر آنها توسط رقبا بسیار ناچیز است) که معادل یک سوم تعداد کل صندوق های رای در کشور میشود، به کار گرفته شدند.
در این بین با توجه به موج مخالفت با ریاست جمهوری مجدد احمدی نژاد در بین مردم، آنچه که از سوی برخی حامیان دولت مورد اشاره قرار می گیرد این است که در روستاها تعداد بیشتری از مردم نسبت به شهرها به احمدی نژاد رای داده اند و آنطور صحبت می شود که گویی تمام آن ۲۴ میلیون مورد ادعای حامیان دولت از جمعیت روستایی بودهاند.
بد نیست نگاهی داشته باشیم به تعداد ساکنان روستاهای کشور، طبق آنچه که مرکز آمار ایران اعلام کرده است. بر اساس آمار این مرکز در سال ۸۵ تعداد روستاییان ۲۲ میلیون و ۲۲۷ هزار و ۷۷۱ نفر بوده که نسبت به سال ۷۵، یک میلیون کاهش یافته است و با توجه به سیاست های اقتصادی دولت، این آمار طی سه سال بعد از سال ۸۵ کاهش نیز یافته است. با توجه به حضور نزدیک به چهل میلون نفر در انتخابات سال گذشته از میان جمعیت ۷۱ میلیونی ایران، در بین روستاییان واجد شرایط رای دادن نیز حدود ۱۲ میلیون نفر در انتخابات شرکت کرده اند. حال بر اساس این آمار رسمی، از بین این “۱۲ میلیون نفر” که قطعا فشارهای اقتصادی و سیاستهای وارداتی دولت، کمر بسیاری از آنها را نیز خموده کرده است، چند نفر به محمود احمدی نژاد رای دادهاند؟
اما نکته دیگری که مورد اعتراض کاندیدداهای اصلاحطلب قرار گرفته، آغاز اعلام نتایج شمارش آرا از ساعت ۱۲ و نیم شب ۲۲ خرداد، تنها دو ساعت و نیم پس از اتمام زمان رای گیری بوده، که تردیدهایی جدی را در مورد امکانپذیر بودن شمارش آرا با این سرعت ایجاد کرده است.
در رابطه با موارد یادشده شواهد مستدلی وجود دارد، اما برای اطمینان از وقوع تقلب، تمام دلایل بالا را کنار میگذاریم و به شواهدی که از سوی دولت احمدینژاد منتشر شده و در روزهای پس از انتخابات نیز از سوی کمیته صیانت از آرا و برخی سایتهای خبری مورد اشاره قرار گرفت، استناد میکنیم.
پس از انتخابات ریاست جمهوری شورای نگهبان با صدور بیانیهای به برخی ابهامات در مورد انتخابات ریاست جمهوری اشاره کرد اما د راین بیانیه به هیچیک از موارد و مستندات مورد اشاره کمیته صیانت از آرا اشارهای نشد.
درصد های مشارکت غیر طبیعی
مهمترین ابهام قابل مشاهده در نتایج انتخابات ریاست جمهوری، به گونهای که در جداول تفصیلی نتایج در ۲ تیر ۸۸ ازسوی وزارت کشور منتشر شد، اعلام درصدهای مشارکت انتخاباتی بسیار غیر عادی در ارتباط با مناطق مختلف کشور است.
بیانیه شورای نگهبان، با اشاره به ابهام فوق، تلاش زیادی را صرف توضیح “دلایلی” کرده که به عقیده این شورا ممکن است باعث شوند تا تعداد رای دهنگان در یک حوزه انتخابیه، از تعداد واجدان شرایط در آن حوزه بیشتر شوند. دلایلی که وجه مشترک آنها، وجود رای دهندگان غیر بومی در یک حوزه انتخابیه است که ممکن است به دلایل تحصیلی و تفریحی و غیره به شهرستان دیگری رفته و در آنجا رای داده باشند. اما نکته قابل تامل در توضیحات شورای نگهبان، از قلم انداختن مهم ترین جنبه مشارکت غیر عادی در انتخابات ۲۲ خرداد است: “تعداد” حوزه های دارای نرخ مشارکت نزدیک یا بیش از صد درصد.
در واقع، در انتخابات اخیر، در میان “بخش” های کشور (در تقسیمات کشوری ایران، هر “بخش” مجموعه ای از چند ده یا احتمالا یک شهر مجاور آنهاست) ۱۹۲ بخش با بیش از صددرصد مشارکت در انتخابات مواجه بوده اند. تعداد رای های شمارش و اعلام شده توسط وزارت کشور در این بخش ها بین ۱۰۰ ٪ تا ۲۱۱ ٪ تعداد کسانی بوده که در سن رای دادن قرار داشته اند.
همچنین، در میان “شهرستان” ها (هر شهرستان شامل یک شهر و احیانا چند روستای مجاور آن است) در تعداد ۶۰ شهرستان تعداد رای های شمارش شده بیش از واجدین شرایط رای دادن بوده است. ۶ روز بعد از انتخابات، در ۲۸ خرداد، محسن رضایی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در برنامه ای تلویزیونی به وجود بیش از ۱۷۰ حوزه انتخابیه با درصد مشارکت بین ۹۵ تا ۱۴۰ درصد اشاره کرد. اهمیت این آمار در آن بود که تعداد کل “حوزه” های انتخابیه ریاست جمهوری ایران (یا تعداد “شهرستان” هایی که مردم در آنها رای می دهند) ۳۶۸ است و به این ترتیب
تعداد مورد اشاره توسط وی، بیش از ۴۶ درصد از کل حوزه های انتخاباتی ایران را شامل می شدند. هر چند محسن رضایی نام و مشخصات حوزه های دارای مشارکت غیر عادی را اعلام نکرد، اما کمیته صیانت از آرای میرحسین موسوی، در ۱۳ تیر و بر مبنای آمار رسمی منتشر شده از سوی وزارت کشور در تاریخ ۲ تیر ماه ۱۳۸۸، اسامی و میزان آرای ماخوذه در ۱۲۶ حوزه دارای مشارکت بالاتر بین ۹۵ تا ۱۲۷ درصد را منتشر کرد.
برای مشاهده اطلاعات دقیق تر در مورد بخش ها و شهرستان های دارای مشارکت غیرعادی، به جداول (۲) و (۳) از مجموعه جداول ضمیمه گزارش شماره (۹) کمیته صیانت از آرای میرحسین موسوی نگاه کنید.
این در حالی است که در سطح استان ها نیز، در دو استان یزد و مازندران میزان آرای شمارش شده بیشتر از صددرصد واجدین شرایط شرکت در انتخابات بوده است.
یک نکته آماری بسیار مهم در همین ارتباط آن است که در اکثریت قریب به اتفاق حوزه هایی که دارای نرخ مشارکت بالای ۹۵ درصد هستند، آرای اعلام شده برای احمدی نژاد با اختلاف زیادی بیشتر از سایر کاندیداها بوده است (به جدول ۳ فوق نگاه کنید).
بدپه این ترتیب، اگرچه می توان توضیحات مفصل بیانیه اخیر شورای نگهبان را قبول کرد که غیر ممکن نیست شهرستانی وجود داشته باشد که به خاطر وجود مسافران یا دانشجویان سایر مناطق، تعداد رای های شمرده شده در آن از تعداد کل افراد حائز شرایط رای دادن بیشتر باشد، اما آیا به لحاظ ریاضی، ممکن است که تعداد چنین حوزه هایی بین یک سوم تا نصف کل شهرستان های کشور باشد؟ و آیا عادی است که تقریبا در تمام چنین حوزه هایی، نام محمود احمدی نژاد به عنوان کاندیدای پیروز از صندوق ها خارج شده باشد؟
آرای غیر طبیعی احمدی نژاد در بسیاری از صندوق ها
یکی دیگر از ابهامات فراموش شده در دفاعیه اخیر شورای نگهبان از انتخابات، این است که مطابق ارقام و اطلاعات منتشر شده توسط وزارت کشور، در۲۲۳۳ صندق رای درصد آرای محمود احمدی نژاد بالای ۹۵ بوده است. از میان این صندوق ها، در ۳۰۷ صندوق آرای احمدی نژاد حتی بیش تر از ۹۹ درصد است، و در ۱۰۳ صندوق، میزان این آرا ۱۰۰ درصد است. این در حالی است که به لحاظ منطقی، در هر صندوق حداقل ناظران سه کاندیدای رقیب محمود احمدی نژاد به او رای نداده اند.
ضمیمه توصیفی گزارش شماره (۹) کمیته صیانت از آرای میرحسین موسوی، در این ارتباط به عنوان نمونه به شهرستان دلفان استان غربی لرستان اشاره می کند. در دلفان، حداقل ۱۹ صندوق وجود داشته که حتی یک رأی باطله ندارند و میزان رأی احمدی نژاد در آنها بین۷۵ تا ۱۰۰ درصد است. در اکثر این صندوق ها تعداد آرای کروبی و رضایی که خود لر هستند صفر یا یک است. در برخی صندوق ها نه رأی باطله ای وجود دارد و نه هیچ یک از نامزدهای رقیب احمدی نژاد حتی یک رأی آورده اند. در شهرستان دلفان، میزان مشارکت هم ۱۰۰ ٪ بوده است.
مثال دیگر مربوط به نتایج انتخابات شهرستان عنبرآباد استان کرمان است. در شهرستان مذکور میزان آرای اخذ شده معادل ۱۱۰ درصد واجدین شرایط است و براساس آمار اعلام شده از سوی وزارت کشور ۹۵ درصد آراء به احمدی نژاد تعلق داشته است. در همین شهرستان، در برخی از صندوقها تمامی آرا به احمدی نژاد تعلق دارد و سه کاندیدای دیگر دارای هیچ رأیی نیستند. مثلاً در صندوق شماره ۱۳ بخش جبالبارز جنوبی تمامی ۳۰۷ رأی، در صندوق شماره ۱۴ تمامی ۷۰۰ رأی، در صندوق شماره ۱۶ تمامی ۳۳۵ رأی و در صندوق شماره ۱۸ تمامی ۶۰۰ رأی و در صندوق شماره ۲۱ تمامی ۱۰۰۰ رأی به احمدی نژاد تعلق دارد. در برخی دیگر از صندوقهای این شهرستان، مجموع آرای سه نامزد دیگر تک رقمی است. مثلاً در صندوق شماره ۱۳، ۱۶، ۲۰ و ۳۰ بخش مرکزی از کل آرای ریخته شده به صندوق، سه نامزد دیگر مجموعاً ۷ رأی کسب کرده اند. وضعیت مشابهی در صندوق های شمار۳، ۴، ۷، ۱۱، ۱۹، ۲۲، ۲۴ و ۲۵ بخش جبالبارز جنوبی و صندوق شماره ۳ بخش اسماعلیلی مشاهده می شود.
صندوق های حاوی آرای کل مضرب صد
یک پدیده غیرمعمول دیگر در ارتباط با آمار وزارت کشور، آن است که در تعداد بسیار زیادی از صندوق ها، تعداد آرای اعلام شده مضربی از عدد صد (مثلا ۹۰۰، ۱۰۰۰، ۱۱۰۰ و …) است.
نسبت صندوق های دارای مضرب ۱۰۰ به کل صندوق های رای موجود، در بعضی حوزه های انتخابیه بسیار قابل توجه بوده است (نگاه کنید به جدول ۴ مجموعه جداول ضمیمه گزارش کمیته صیانت از آرا). مطابق گزارش کمیته صیانت از آرا، این نسبت مثلا در در شهرستان کوهدشت استان لرستان ۲۹ درصد، در شهرستان سلسله لرستان ۲۳ درصد ، در شهرستان دلفان استان لرستان ۲۰ درصد ، در شهرستان فلاورجان استان اصفهان۱۹ درصد ، و در شهرستان عنبرآباد استان کرمان ۱۴ درصد بوده است. به لحاظ ریاضی، در حالت معمولی احتمال وقوع آرای کل مضرب صد در هر صندوق یک درصد است. با توجه به اینکه برگه های رای در مجموعه های صدتایی منتشر می شوند، وجود صندوق های رای دارای اعداد مضرب صد، در صندوق هایی که تمام برگه های رای چاپ شده در آنها مصرف شده باشد نیز ممکن است. اما همواره برای کم نیامدن تعداد برگه های رای، تعداد برگه هایی که در اختیار هر حوزه انتخاباتی گذاشته می شود از تعداد واجدین شرایط آن حوزه بیشتر است؛ در نتیجه، مصرف شدن کامل بسته های صد تایی رای در بسیاری از حوزه ها، احتمالا نشان می دهد که از تمام برگه های رای موجود، برای پر کردن صندوق ها با آرای یک کاندیدای خاص استفاده شده است. از سوی دیگر، صندوق های دارای تعداد آرای مضرب صد، همگی در صندوق های حوزه های دارای مشارکت بالای صد درصد (که تمام برگه های رای آنها مصرف شده باشد) نیستند و بسیاری از آنها در حوزه های دارای درصد مشارکت پایین تر قرار دارند.
اعلام آرای متفاوت برای استانها و شهرستان های مختلف
طبق جدول شماره (۱) گزارش کمیته صیانت از آرای میرحسین موسوی، در بسیاری از استان های ایران، مجموع آرای “شهرستانهای” استان (ارائه شده در تاریخ ۲ تیرماه ۸۸ بر روی سایت رسمی وزارت کشور) با مجموع آرای “صندوق های رای” همان استان (ارائه شده در تاریخ ۲۵ خرداد ۸۸ بر روی سایت وزارت کشور) فرق دارند. این پدیده در ۲۴ استان از ۳۰ استان ایران قابل مشاهده است و میزان تفاوت اعداد ذکر برای استان ها در دو روش فوق از یک رأی تا ۲۹ هزار رأی است. به نحوی که به نظر می رسد آرای اعلام شده برای شهرستان ها از مجموع آرای صندوق های همان شهرستانها حاصل نشده و بر مبنای محاسبات دیگری به دست آمده است.
این ابهام وقتی برجسته تر می شود که که مقایسه آرای کلی اعلام شده با حاصل جمع آرای صندوق ها، در مورد تک تک شهرستانهای هر یک از استانها انجام بگیرد. نتایج آزمون فرضیه فوق در سطح شهرستانهای مختلف نشان از تفاوت گسترده مجموع آرای صندوق های شهرستان ها با تعداد آرای کلی اعلام شده برای همان شهرستان ها دارد. این تفاوت در در ۷۸ شهرستان کشور قابل مشاهده است که مجموع آرای آنها به ۱۱ میلیون و ۱۷۵۸۵۳ رأی بالغ می شود.
ثابت ماندن نسبت آرا در هنگام اعلام اولیه نتایج انتخابات
در انتخابات هایی که تاکنون در ایران برگزار می شده، همواره اعلام تدریجی نتایج شمارش آرا، با مشخص کردن اینکه آرای شمارش شده به کدام حوزه های انتخاباتی تعلق داشته اند صورت می گرفته است. اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد، که از نیمه شب همان روز صورت گرفت، به شیوه ای غیر معمول و بدون مشخص کردن آنکه نتایجی که اعلام می شوند مربوط به کدام مناطق کشور هستند انجام گرفت. در هنگام اعلام نتایج، وزارت کشور تنها اعلام می کرد که با شمردن این تعداد صندوق رای، میزان رای کاندیداها چقدر بوده است (البته در پی اعتراضات شدید کاندیداهای معترض، بعد از چند روز آمار تفکیکی حوزه های انتخاباتی هم منتشر شد که بحث های جدیدی را برانگیخت).
بعد از شروع اعلام نتایج انتخابات، یکی از نکاتی که توجه ناظران را به خود جلب کرد، آن بود که میان آرای محمود احممدی نژاد و آرای میرحسین موسوی، همواره نسبت عددی ثابتی وجود داشت، نسبتی که هر چقدر تعداد صندوق های شمرده شده افزایش می یافت، باز هم تقریبا ثابت باقی می ماند. در واقع، به لحاظ ریاضی، نمودار آرای اعلام شده برای کاندیداها (در زمان های مختلف) به شکل یک خط راست (و نه یک منحنی) بود و به اصطلاح، واریانسی نزدیک به ۱ داشت. این پدیده تنها در صورتی می توانست امکانپذیر باشد که در تمام شهرها و روستاهای ایران مردم به یک نسبت به کاندیداهای مختلف رای داده باشند، پدیده ای که نه تنها در ایران بی سابقه است، که حتی بر مبنای آمار آرای تفکیکی شهرستان ها که بعدها توسط وزارت کشور منتشر شدند هم قابل قبول نیست. آمار تفکیکی حوزه های انتخابیه، اگرچه دارای نقاط ابهام فراوان بودند، اما حتی بر مبنای آنها هم نسبت آرای کاندیداها در مناطق مختلف کشور تفاوت داشت و نمودار حاصل از آنها نمی توانست یک خط مستقیم باشد.
وجود نداشتن آرای باطله تا زمان شمارش ۲۱ میلیون رای
یک نکته قابل توجه دیگر در زمینه آرای اولیه اعلام شده توسط وزارت کشور، آن بود که تا دهمین نوبت اعلام نتایج “آخرین شمارش آرا”، حتی یک رای باطله نیز در میان کل آرای شمارش شده وجود نداشت.
وجود نداشتن آرای باطله، پس از شروع اعلام نتایج انتخابات توسط وزارت کشور به طور گسترده مورد اشاره منتقدان دولت قرار گرفت که از این موضوع، به عنوان نشانه ای از ساختگی بودن اعداد اعلام شده یاد می کردند. قابل توجه است که انتشار نتایج اولیه انتخابات بدون ذکر آرای باطله، تا دهمین نوبت انتشار نتایج شمارش آرا ادامه یافت. سپس، پس از چند ساعت توقف در اعلام نتایج، “نتایج نهایی انتخابات” منتشر گردید، که تنها نتایجی بودند که در آنها، بر خلاف ده نوبت قبلی، عددی نیز (۴۰۹۳۸۹ رای) به آرای باطله اختصاص یافته بود. بدون هیچ توضیحی در این مورد که چطور در ده نوبت قبلی اعلام نتایج، ۲۱,۷۸۱,۳۹۱ رای شمرده شده بود بدون آنکه حتی یک رای باطله در میانشان باشد.
یک تغییر قابل توجه دیگر در خصوص اعلام نتایج اولیه انتخابات توسط وزارت کشور، آن بود که طبق نهمین نوبت نتایج اعلام شده، آرای محسن رضایی تا هنگام شمارش ۱۹,۷۶۱,۴۳۳ رای ۶۳۳,۰۴۸ رای بود. اما طبق دهمین نتایج اعلام شده، با شمارش ۲ میلیون رای بیشتر ( ۲۱,۷۸۱,۳۹۱) آرای محسن رضایی نه تنها افزایش نیافت، که ۴۵۱۳۵ رای هم کاهش یافت و به ۵۸۷,۹۱۳ رای رسید.
افشای تعداد زیاد آرای تانخورده در هنگام “بازشماری” آرا
در پی افزایش اعتراضات به تخلفات انتخاباتی و اعلام بازشماری تصادفی ۱۰ درصد صندوق های رای توسط شورای نگهبان، که البته کاندیداهای اصلاح طلب به علت عدم بی طرفی شورای نگهبان از معرفی نماینده به هیات بازشماری آرا خودداری کردند، خبرگزاری دولتی ایرنا تصاویری از “بازشماری” آرا را به منتشر کرد که خود به ایجاد ابهامات جدیدیدر مورد انتخابات منجر شدند.
در تصاویر منتشر شده توسط خبرگزاری ایرنا، تعداد بسیار زیادی برگه رای نو و تانخورده دیده می شد که مسوولان شورای نگهبان در حال شمردن آنها بودند. این در حالی بود که وارد کردن برگه ها به شکاف صندوق رای، بدون تا کردن آنها تقریبا غیر ممکن است و از قضا پیش از بازشماری آرا هم، شخص وزیر اطلاعات “تانخورده” بودن برگه های رای را یکی از نشانه هایی دانسته بود که وجود آن، می تواند به اثبات تقلب در انتخابات منجر شود.
اظهارات وی که در شماره ۸ تیر روزنامه جام جم به چاپ رسیده بود، حکایت داشت: “او [یکی از افراد معتقد به تخلف در انتخابات] گفت شنیده است که صندوق های دو جداره آرا ساخته شده است که در طبقه زیرین آن از پیش برگه های آراء را به نفع یکی از کاندیداها قرار داده اند و آراء مردم در طبقه بالای صندوق ریخته می شود و به هنگام باز کردن در صندوق ، آراء جاسازی شده بالا می آید که نتیجه کنونی انتخابات ناشی از این امر است…. من از شنیدن این موضوع خندیدم و به او گفتم اگر کسی هیچ گاه انتخابات و هیئت های نظارت اجرایی و اعضای شعبه های انتخابات را ندیده بود و چنین سخن می گفت مقداری قابل پذیرش بود… مردم به طور معمول برگه های آرا را تا می زنند و به این علت آراء [روی هم] انباشته می شود و اینکه گفته شد برگه های آراء در بخش مخفی صندوق قرار داده شده باید [برای امکانپذیر بودن این کار، برگه های بخش مخفی] کاملاً صاف و تا نخورده باشد تا مقدار زیادی برگه رأی در آنجا قرار گیرد.”
نکته دیگری که در تصاویر منتشر شده از سوی خبرگزاری ایرنا مورد توجه منتقدان قرار گرفت، این بود که در یکی از تصاویر، وجود دستخط هایی مشابه بر روی برگه های آرا قابل تشخیص بودند.
توجه به مجموعه شواهد یادشده، که همگی به طور رسمی از سوی دستگاه های رسمی مدافع دولت احمدی نژاد منتشر شده اند، ظاهرا برای بسیاری از ایرانیان و غیرایرانیان تردیدی باقی نگذاشته اند که در دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران، به گونه ای گسترده تقلب شده است.
شواهد منتشر شده از سوی دولت و شورای نگهبان، حتی با فرض نادرست بودن تمام ادعاهای اصلاح طلبان در مورد رفتارهای غیرقانونی دولت، برای اثبات تخلفات گسترده انتخاباتی در ۲۲ خرداد ۸۸ کافی به نظر می رسند.
وضوح تقلب انتخاباتی در اطلاعات منتشر شده ازسوی دولت، به حدی است که شاید بزرگترین راز انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در ایران، انتشار این اطلاعات ازسوی خود دولت باشد.
اما چرا در این میان آرای میرحسین موسوی حدود ۱۳ میلیون و آرای مهدی کروبی به عنوان کاندیدای دیگر اصلاح طلبان تنها سیصد هزار رای اعلام شد؟ یکی از دلایلی که مورد تایید بسیاری از صاحب نظران بوده این است که حاکمیت با توجه به سبقه مهدی کروبی در افشاگری و ایستادگی در مقابل تقلب که در انتخابات دور نهم نیز به وضوح رخ داد، سعی بر آن کرد تا با نزدیک به صفر اعلام کردن آرای کروبی با وجود حمایت دراویش اهل حق(بیش از یک و نیم میلیون در سراسر کشور)، دفتر تحکیم وحدت، ادوار تحکیم، بسیاری از تحریمی ها و…، او را به طور کامل از گردونه خارج کند که این اتفاق هرگز رخ نداد و اظهارات و افشاگریهای کروبی در رابطه با تقلب در انتخابات و حوادث و جنایتهای پس از آن، عصبانیت حاکمیت را با ضرب و شتم و حمله به خانه او، نشان داد.
برخی معتقدند که اقتدارگرایان با توجه به روحیات آرام مهندس موسوی انتظار این برخورد از سوی او را نداشتند و تصور می کردند که او پس از انتخابات و تقلبهای صورت گرفته صحنه را خالی می کند و به کارهای هنری خود میپردازد که چنین تصوری نیز غلط از آب درآمد و میرحسین موسوی با تمام قدرت در مقابل کودتای ۲۲ خرداد ایستادگی کرد.
منبع: تحول سبز
ندای سبز آزادی: اگر بحثهای سیاسی و بحرانهای مربوط به مکتب ایرانی، کورش و… را فراموش کنیم، احتمالا وقتی برای فکر کردن به سفرههایمان داریم.
تقریبا هر جا که باشید از صندلی اتوبوس و تاکسی تا کلاس درس دانشگاه و جلسه درس حوزه، همه جا وقتی صحبت از خرید میشود، آهی جگرسوز پیشبندش میآید و بعد این عبارت گرانی شده تمام حدیث حقوق اول برج و قرض دهم ماه را بازگو میکند.
بله؛ گرانی هم شده اما کمتر کسی میگوید چه چیزی، چقدر گران شده!
نمودار بازی نکنیم و اسیر قیمت گوجه فرنگی از میدان ونک تا نارمک هم نشویم، دست به نقد، روی همین آمار رسمی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران توافق کنیم و آن را رسما معیار قرار بدهیم تا ببینیم براساس این آمار رسمی که حتما مورد قبول همه مسوولان هم هست، چه چیزی، چقدر گران شده است.
بانک مرکزی هر هفته آماری ارایه میدهد، شامل قیمت خرده فروشی کالاهای مصرفی، اتفاقا یکی از راههای محاسبه تورم هم همین جدول است.
احمدینژاد در هفته اول تیرماه سال ۸۴ در دور دوم انتخابات، رسما رییسجمهور ایران شد. حدودا یک ماه جابهجاییها طول کشید.
در این خصوص جهانصنعت با بررسی قیمت مواد غذایی براساس جداول قیمتی بانک مرکزی در هفته اول مردادماه ۱۳۸۴ با قیمتهای همان جدول در هفته چهارم مهرماه ۱۳۸۹ را مقایسه میکند.
لبنیات: افزایش قیمت ۹۴ درصدی
در گروه لبینات، پنیر غیر پاستوریزه (باز) با ۱۶۴ درصد افزایش، بیشترین افزایش قیمت را داشته است.
پس از آن کره پاستوریزه با ۱۲۵ درصد، ماست غیرپاستوریزه (باز) با ۹۶، ماست پاستوریزه با ۸۳، شیر با ۶۶ و پنیر پاستوریزه با ۳۳ درصد افزایش به ترتیب صاحبان رتبه در افزایش قیمت هستند.
برنج: افزایش قیمت ۱۴۳ درصدی
در گروه تخممرغ، شاهد افزایش ۱۵۰ درصدی قیمت بودیم و در گروه برنج نیز به ترتیب برنج وارداتی غیرتایلندی با ۱۹۷ درصد، برنج ایرانی درجه ۲ با ۱۲۳ و برنج ایرانی درجه یک با ۱۱۱ درصد رتبههای افزایش قیمت برنج را به خود اختصاص دادند.
حبوبات: افزایش قیمت ۱۴۶ درصدی
در گروه حبوبات به ترتیب لوبیا چیتی ۱۷۸، لوبیا سفید ۱۷۰، لوبیا چشم بلبلی ۱۶۵، لوبیا قرمز ۱۴۵، عدس ۱۳۵، لپه ۱۲۹ و نخود ۱۰۱ درصد افزایش قیمت داشته است.
میوه: افزایش قیمت ۱۸۴ درصدی
در گروه میوههای تازه نیز به ترتیب اقلام سیب گلاب ۳۱۰ درصد، هلو ۲۶۸، گلابی ۲۳۷، خربزه ۱۷۶، پرتقال ۱۰۶، انگور ۱۰۲ و هندوانه ۹۵ درصد افزایش قیمت داشتند.
سبزیهای تازه: افزایش قیمت ۱۸۲ درصدی
در گروه سبزیجات نیز اقلام خیار ۲۵۹ درصد، کدو ۲۴۶، گوجه ۱۹۶، لوبیا سبز ۱۹۳، سیبزمینی و بادنجان ۱۵۱، پیاز ۱۳۲ و سبزیهای برگی ۱۳۰ درصد افزایش قیمت داشتند.
گوشت: افزایش قیمت ۱۹۹ درصدی
گوشت مرغ در هفته آخر مهرماه ۱۳۸۹ نسبت به هفته آخر مردادماه ۱۳۸۴ چیزی حدود ۹۶ درصد افزایش
قیمت داشته است.گوشت گوسفند با استخوان که در آمار بانک مرکزی در حال حاضر هر کیلو ۱۷ هزار و ۳۰۰ تومان اعلام شده است، نسبت به مدت مشابه قبلی یعنی پنج هزار تومان چیزی حدود ۲۴۶ درصد افزایش قیمت داشته است.
گوشت گاو و گوساله نیز ۹۶ درصد افزایش قیمت نشان میدهد.
قند و شکر: افزایش قیمت ۱۲۰ درصدی
بستههای نیم کیلویی چای خارجی ۶۹ درصد افزایش داشتند. قیمت قند شکسته ۱۳۵ درصد و قیمت شکر ۱۰۵ درصد افزایش داشته است.
روغن: افزایش قیمت ۱۲۰ درصدی
در گروه روغن، حلب روغن پنج کیلویی در تابستان ۸۴ چهار هزار و ۳۰۰ تومان بوده که در حال حاضر ۱۰ هزار تومان شده و افزایش ۱۴۳ درصدی دارد. روغن مایع نیز که هر لیتر آن در سال ۸۴، ۹۸۰ تومان بوده در حال حاضر هر لیتر یکهزار و ۹۰۰ تومان شده است و افزایش ۹۸ درصدی را نشان میدهد.
افزایش ۱۲۵ درصدی هزینههای سفرهها
بیشک این ۳۹ قلم کالا که در ۱۲ گروه کلی موردبررسی قرار گرفتند، تمام مصرف خانوار را نشان نمیدهد. هزینه مسکن، سوخت، بهداشت و درمان، تحصیل، پوشاک، دخانیات و… نیز هزینههایی هستند که خانوادهها ناگزیر از پرداخت آنها هستند.
اما در همین گروه محدود از اقلام مصرفی خانوادهها نیز به طور متوسط شاهد افزایش ۱۲۵ درصدی اقلام مصرفی هستیم.
این دیگر سیاهنمایی و… نیست، هرچه هست آمار بانک مرکزی جمهوری اسلامی است که اعلام شده است. در مقابل درآمد افراد چقدر افزایش یافته است؟ نرخ بیکاری چه وضعی دارد و… در گزارشهای بعدی به این سوالات نیز خواهیم پرداخت.
بیشک رضایت عمومی با سخنرانی و برگزاری همایش و وعده و… میسر نمیشود، ممکن است وعده (آن هم فقط وعده) برخورد با پولدارها و ثروتمندان مقطعی مسکن درد برخی از مردم جامعه شود اما این قطعی نیست.
پس از گذشت بیش از پنج سال، همچنان اکثر مردم هم با نظر آقای دکتر احمدی نژاد موافق هستند که گفته بود: ” یعنی مشکل مردم ما شکل موی جوانهاست؟ جوانها هر طور میخواهند مویشان را بزنند به من و شما چه ربطی دارد؟ دولت باید اقتصاد کشور را سامان بدهد” امیدواریم در این سه سال باقیمانده از دولت آقای احمدینژاد اقتصاد سامان پیدا کند و در سال ۱۳۹۲، گزارشی از کاهش یا دستکم تثبیت قیمتها بدهیم. اگر هم اینطور نیست، در سال ۱۳۹۲ این درصدهای افزایش رشد مضاعف نداشته و همین قدر باشند.
منبع: روزنامه جهان صنعت
ندای سبز آزادی: شبنم مددزاده، عضو زندانیِ شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تربیت معلم، پس از ۲۲ روز بی خبری مطلق، توانست با خواهرش ملاقات کند.
به گزارش دانشجو نیوز، این ملاقات در حالی صورت می گیرد، که با وجود گذشت بیش از ۶۲۱ روز از بازداشت این فعال دانشجویی، تا کنون اجازه استفاده از مرخصی را نداشته است.
گفته می شود حال روحی شبنم مددزاده مساعد میباشد اما از نظر فیزیکی دچار ضعف جسمانی شدید است که با توجه به ناراحتی قلبی و گوارشی نگرانی ها را در رابطه با وضعیت سلامت وی افزایش می دهد.
در روز بیست و دوم مهرماه، تمامی ارتباطات این عضو انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم از جمله ملاقات و استفاده از تلفن، به دستور معاون زندان قطع شده بود. در مراجعات مکرر خانواده مددزاده به مسئولین ذیربط هیچ کدام پاسخ قانع کننده ای در رابطه با این اقدام غیر قانونی آقای علیمحمدی، معاون زندان رجایی شهر نداده اند.
با وجود گذشت ۲۲ روز و اجازه ملاقات شبنم مددزاده با خانواده اش، کماکان این فعال دانشجویی زندانی اجازه استفاده از تلفن را ندارد.
چندی پیش شبنم مددزاده نایب دبیر شورای تهران دفتر تحکیم وحدت و عضو انجمن اسلامی دانشگاه تربیت معلم تهران و برادرش فرزاد مددزاده، بعد از شش جلسه دادگاه، به تحمل پنج سال حبس تعزیری با تبعید به زندان رجایی شهر محکوم شدند.
وکیل مدافع شبنم، محمد اولیایی فرد نیز، خود از زندانیان و محکومان زندان اوین است.
ندای سبز آزادی: در واكنش به اظهارنظر اخیر معاون رئیس دولت و رئیس سازمان تربیتبدنی مبنی بر "وجود پدیده دلالی در مجلس"، رئیس كمیته تربیتبدنی مجلس هشتم شورای اسلامی میگوید: "در مجلس هم مثل سایر ارگانها این پدیده زشت وجود دارد. "
به گزارش ایلنا، علی سعیدلو، معاون رئیس دولت و رئیس سازمان تربیتبدنی، طی روزهای اخیر در حاشیه بازدید از اردوی تیم امید ایران، در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر اظهارات بیژن نوباوه، نماینده تهران در مجلس كه مدعی شده بود "دلالی در ورزش در حال افزایش است"، گفت كه نه تنها در ورزش بلكه در سایر امور كشور هم دلالی وجود دارد و از جمله در مجلس هم این پدیده دیده میشود.
معاون رئیس دولت اضافه کرده بود "آیا در بین نمایندگان مجلس شورای اسلامی شاهد پدیده دلالیسم نیستیم؟ در كجا دلالی وجود ندارد؟ "
سیدجلال یحییزاده، رئیس كمیته تربیتبدنی مجلس به ایلنا گفته است: "باید ببینم سعیدلو روی چه حسابی این حرف را زده. در مورد دلالی در ورزش الان نمیتوان اظهارنظری كنم. در آینده نزدیك گزارش تحقیق و تفحص از سازمان تربیتبدنی امكان ارائه در صحن علنی مجلس را پیدا میكند و پس از آن میتوانم گزارش مبسوطی از محتوای آن به خبرگزاری شما ارائه دهم."
این نماینده اصولگرای مجلس ادامه داد: "ممكن است در مجلس هم چنین كار زشتی انجام شود. در دورههای گذشته بعضی از نمایندگان وارد این كار زشت شدند كه البته برای كاندیداتوری دوره بعد رد صلاحیت شدند. به هر حال سعیدلو درست گفته، همانطور كه دلالی در ورزش محتمل به نظر میرسد نمیتوانم دلالی در مجلس را نفی كنم."
ندای سبز آزادی: در واکنش به فسخ قرارداد ارسال سامانه های موشکی اس ٣۰۰ روسیه به ایران و همچنین دستور رئیس جمهور آن کشور مبنی بر ممنوعیت فروش تجهیزات نظامی به جمهوری اسلامی، محمود احمدی نژاد اعلام کرد "قرارداد دفاعی ما با کشوری که فریب آمریکا را خورده، معتبر می باشد و زیان های ناشی از آن را دریافت خواهیم کرد و اگر چند موشک را به ایران ندهند، تسلیم نشده و قدرتی تولید می کنیم که آنها را در کاخ های خودشان منکوب کند."
احمدی نژاد با بیان اینکه "امروز دیگر آنها در مقابل ما قدرتی محسوب نمی شوند"، هشدار داد "اگر فکر می کنند که توانایی خاصی دارند به ملت خود رسیده و معضلات داخلی خود را برطرف نمایند."
به گزارش مهر، رئیس دولت دهم روز چهارشنبه ۱٢ آبان ماه، در جریان سفر استانی به خراسان شمالی، در جمع مردم بجنورد، با اشاره به درخواست اخیر اعضای گروه ۱+۵ جهت گفتگو با ایران گفت: ما همواره طرفدار گفتگو بوده ایم ولی آنها چهار قطعنامه علیه ایران صادر کردند و این در حالیست که پیش از ضربه خوردن ملت ایران، آنها دست و بال خود را بیشتر بستند.
احمدی نژاد افزود: آنها پس از قطعنامه اول به طور غلیظ تری قطعنامه های دوم، سوم و چهارم را صادر کردند تا راهکار را بر ما ببندند و به تعبیر خودشان قطعنامه چهارم را صادر کردند تا به این وسیله ایران را فلج کنند ولی آن پنج ماه هم گذشت و هیچ اتفاقی نیفتاد و امروز خودشان گرفتار شدند.
وی گفت: آنها امروز در شرایطی درخواست گفتگو با ایران را مطرح کردند که همانند یک فرد بی سلاح هستند و همه تیرهای خود را رها کرده اند در حالیکه ایران تیردانش پر از تیر و کاملا مقابل آنها مسلح است.
احمدی نژاد تاکید کرد: آنها برای اینکه بتوانند رابطه خود را با کل ملت های جهان برقرار کنند یک راه دارند آن هم به رسمیت شناختن حقوق ملت ها و ملت ایران است که در این صورت امکان دارد ملت های جهان به آنها فرصت جبران بدهند ولی اگر مسیر قبلی را دنبال کنند همین مردم تا واصل شدن به جهنم آنها را دنبال خواهند کرد.
رئیس دولت دهم تاکید کرد "به گونه ای سخن می گویند گویا ما نیازی به آنها داریم درحالیکه اینگونه نبوده و ما به هر چیزی که نیاز داشته باشیم خواهیم ساخت."
احمدی نژاد سپس به همراهی روسیه با تحریم های جهانی علیه جمهوری اسلامی تاخت و آنرا "تحت تاثیر قرار گرفتن برخی کشورها از قطعنامه های ضد ایرانی" ذکر کرد و گفت: بعضی از کشورها که تحت تاثیر شیطان هستند فکر می کنند اگر قراردادهای دفاعی خود را با ایران به طور یک طرفه متوقف کنند ما زیان خواهیم دید ولی در پاسخ آنها باید گفت "اولا آن قرارداد معتبر بوده و زیان های ناشی از آن را دریافت خواهیم کرد و دوم اینکه اگر چند موشک را به ایران ندهند تسلیم آنها نشده و ما قدرتی را تولید می کنیم که آنها را در کاخ های خودشان منکوب کند."
وی گفت: در یک مقطع زمانی آمریکا و شوروی و همه دنباله های آنان یک دست شدند که به ایران ضربه بزنند ولی درسی به آنان داده شد که تا عمر دارند فراموش نمی کنند؛ حال امروز که دیگر آنها قدرتی محسوب نمی شوند.
احمدی نژاد به آن کشورها توصیه کرد اگر فکر می کنند که توانایی خاصی دارند به ملت خود رسیده و معضلات داخلی خود را برطرف نمایند.
گفتنی است مهرماه امسال، رئیس جمهوری روسیه، فرمان منع فروش موشک های پیشرفتۀ ضد هوایی اس ٣۰۰ و همچنین تسلیحات سنگین دیگر به ایران را امضا کرد و لیست گروهی از دانشمندان و مسئولان دست اندر کار هستهای ایران را که حق ورود به این کشور یا عبور از خاک آن را ندارند را نیز اعلام نمود.
رسانه های روس گفته بودند دیمیتری مدودف، این اقدام را در چهارچوب اجرای آخرین قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه جمهوری اسلامی (١۹٢۹) انجام داده است.
احمدی نژاد در سفر چندی پیش خود به کرمان نیز، از همراهی روسیه با قطعنامه تحریم ایران در شورای امنیت خشمگین شده و آن کشور را با الفاظ نامناسبی مورد حمله قرار داده بود.
بر اساس دستور جدید رئیس جمهوری روسیه، انتقال مستقیم یا غیرمستقیم هشت نوع سلاح سنگین از جمله تانک، خودروهای زره ای، هواپیماهای جنگی، هلیکوپترهای تهاجمی، کشتی های نظامی و سیستم های موشکی به ایران ممنوع شده و هرگونه حضور ایران در طرح های استخراج اورانیوم روسیه غیرقانونی اعلام شد.
همان زمان السکاندر فومین، معاون اول مدیر سازمان فدرال همکاریهای فنی و نظامی روسیه، تاکید کرده بود که بر اساس قطعنامه جدید شورای امنیت، مسکو هیچ گونه سیستم موشکی در اختیار تهران قرار نمی دهد.
مقامات جمهوری اسلامی تا کنون بارها از طرح دعاوی خسارت بابت فسخ این قرارداد سخن گفته اند، اما طرف روسی صرفا این پرداخت غرامت را پذیرفته است، بدون اینکه آن را عملی نماید.
ندای سبز آزادی: رهبر جمهوری اسلامی معتقد است چند سال بعد که قلم های بسته شده آگاهان بین المللی روان شود، خواهید خواند که چه توطئه بزرگی پشت فتنه ٨٨ بود و چه قصد عجیبی داشتند.
به گزارش ایرنا، آقای خامنه ای صبح امروز چهارشنبه ۱٢ آبان ماه ٨٩، در دیدار گروهی از دانش آموزان مدارس، ١٣ آبان را نماد طمع ورزی آمریکا، وابستگی رژیم طاغوت، ایستادگی ایمان متکی به بصیرت، پیشقراولی نسل جوان در صحنه، و شجاعت و جسارت نسل جوان انقلابی دانست و گفت "این موضوع همواره باید درحافظه تاریخی ملت ایران بماند که آمریکا هیچ گاه به دنبال روابط عادی با کشورها نیست بلکه خواهان روابطی از نوع ارباب - رعیتی و غارت منافع ملت ها است و اگر در مقابل او ایستادگی نشود، تا لگدمال کردن شرف یک ملت نیز پیشروی خواهد کرد."
رهبر جمهوری اسلامی با اشاره به "سخنان ظاهرا دوستانۀ روسای جمهور آمریکا در دوره های مختلف" سخنان خود در مشهد را تکرار کرد و گفت "اگر چه این سخنان در ظاهر، نرم است اما در باطن، همان پنجه چدنی در زیر دستکش مخملی است."
آقای خامنه ای با حمایت از تصرف سفارت آمریکا در ١٣ آبان سال ١٣۵٨، افزود: این اقدام، نماد شجاعت و جسارت نسل جوان انقلابی در مقابل هیمنه آمریکاست زیرا آمریکا را که در آن زمان، بسیار پرهیمنه بود، متزلزل کرد و به زانو درآورد.
وی بدون اشاره به ماهیت و شعارهای معترضان به نتایج بعد از انتخابات - بویژه تجمع سبزها در روز ۱٣ آبان- اظهار عقیده کرد "با تامل در حقایق می توان متوجه شد که آن جمعیت محدودی که در ١٣ آبان سال گذشته، در خیابان های تهران بر ضد این مناسبت شعار دادند، در واقع به دنبال زنده کردن هیمنه آمریکا، پنهان کردن سلطه طلبی آن و زیر سئوال بردن حرکت عظیم ملت ایران در مقابل ظلم بزرگ آمریکا بودند، که البته شکست خوردند."
آقای خامنه ای افزود "شکست فتنه سال ٨٨ نمونه بارزی از حضور تاثیرگذار و هوشمندانه جوانان بود و فتنه بزرگی بود که سالها بعد مشخص خواهد شد چه توطئه خطرناکی در پشت آن نهفته بود و به همت حضور پیشگامانه جوانان در صحنه، شکست خورد."
وی با بیان اینکه "صحنه گردانان اصلی فتنه سال ٨٨ در طراحی پیچیده خود، به دنبال تسخیر ایران بودند"، افزود:
در این میان، عوامل فتنه که اکثر آنها ندانسته وارد این ماجرا شده بودند، بدون آنکه خود متوجه باشند، در جهت اهداف طراحان اصلی حرکت می کردند و این موضوع نیازمند تحلیل های دقیق روان شناختی است که چگونه عده ای، ندانسته به دشمن کمک کردند.
رهبر انقلاب اسلامی با تاکید بر لزوم حفظ هوشیاری و حضور جوانان در صحنه، خاطر نشان کردند: امروز ملت ایران، قویتر از هر زمان دیگر است ودر مقابل دشمنان او،ضعیف تر و منفورتر ازهر زمانی هستند اما هیچگاه نباید از کید و طراحی دشمن غافل شد.
ندای سبز آزادی: پس از دو سال از تشکیل سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه ، رضارخشان رئیس این سندیکا ، با انتشار متنی شرح دو سال فعالیت این سندیکا را بیان کرد.
متن کامل این نامه که در اختیار ندای سبز آزادی قرار گرفته به شرح ذیل است:
سندیکای کارگران نیشکرهفت تپه که درآبانماه سال 1387تشکیل شدواکنون دوسال ازتشکیل آن می گذرد. دوسالی که باتلخیهاوشادی های زیادی گذشت .ازیک سو، پنج تن ازاعضای هیئت مدیره ،بنامهای آقایان فریدون نیکوفرد،علی نجاتی ،جلیل احمدی ،قربان علیپورومحمدحیدری مهرپس ازکش وقوس های فراوان سرانجام ازطرف دادگاه انقلاب دزفول محکوم به حبس وبه زندان انداخته شدندوسرانجام ازکارنیزاخراج گشتندوخود من هم درپی بازداشتهای متعددی اکنون بیش ازده ماه است که ازکارهم اخراج شده ام .دردنباله روندکار،حکم اخراج ماتوسط هیئتهای تشخیص وحل اختلاف اداره کارشهرستان شوش موردتاییدقرارگرفت ومابناچارجهت احقاق حقمان دردیوان عدالت اداری بدنبال بازگشت بکارهستیم.ازسوی دیگرایجاداین سندیکابرای دیگرکارگران دستاوردهای مهمی داشته است که فقط یکی ازاین دستاوردها این بوده است که باتاسیس این سندیکا شرکتی که دراین دوسه ساله تقریبابه حال خودرهاشده بودموردتوجه وحساسیت مسئولین امرقرارگرفت بدین صورت که امروزاوضاع کارگران ونیزشرکت نیشکرهفت تپه بسیاربهترازگذشته است .شرکتی که باانواع مشکلات مثل افت شدید تولید(درسال 1387کل شکرتولید11هزارتن بوده است این درحالیست که درهمین 5-6سال پیش تولیدکارخانه ازمرز120 هزارتن شکرهم می گذشت) ،فرسودگی کارخانه ،بدهکاریهای فراوان(به بیمه ،سازمان آب وبرق وغیره)روبروبودامااکنون پرداخت دستمزدکارگران بسیارمطلوب شده است بطوریکه فعلا هیچگونه تاخیردرپرداخت دستمزدوجودندارد.همچنین امسال پیش بینی می شودکه کل شکرتولیدی هفت تپه از80هزارتن هم فراتربرودکه این نشان ازبهبودی اوضاع است.بااینهمه هرچندما(اعضای هیئت مدیره)راسخت تنبیه کردنداماازاین لحاظ که دوباره چرخ کارخانه بکارافتاد.کارگرکارمی کندونانی برسرسفره اش می بردوزندگی ادامه دارد. هرچندکه سفره ماخالی وزندگی سخت شده است ولی این دستاوردها نشان ازتوفیق مادارد. حال نکته اسف انگیزاینست که دراین دوساله ای که ازتاسیس این سندیکامی گذردسندیکای دیگری شکل نگرفت. ماوسندیکای واحدتنهامانده ایم.اگرامروز10یا20سندیکاداشتیم اوضاع ماخیلی بهترمی شد.این نشان می دهدکه جنبش کارگری درحال حاضرزایانیست.هرچندکه بنظرمن می شداین کارراانجام دادولی نشد.چراکه کارگران درهفت تپه توانستندپس دیگران هم می تواننداین مهم رابه انجام برسانند.
پیروزباشید
رضارخشان رئیس سندیکای کارگران نیشکرهفت تپه
11/8/1389
ندای سبز آزادی: دکتر محمد شریف وکیل هدی صابر طی نامهای به ریاست جدید زندان اوین از وی خواست دلیل قانونی نگهدای هدی صابر در اوین را اعلام نماید. وی در این نامه به دو بار بازداشت قبلی هدی صابر در سالهای 79 و 82 اشاره کرده و در رابطه با پرونده اول گفته هنوز دادنامه قطعی به وی ابلاغ نشده است و در رابطه با پرونده دوم نیز صابر مدت حبساش را گذرانده است.
دکتر شریف در این نامه به مرخصی صابر در جریان تحمل کیفر (در سالهای84-82) اشاره کرده و گفته است که محکومیت (قبلی) وی نیز در مرخصی خاتمه یافته است.
وکیل هدی صابر در پایان این نامه خطاب به ریاست زندان اوین آورده است که «از آن پس پرونده جدیدی برای ایشان مفتوح نشده و محکومیت دیگری به وی تعلق نگرفته است. لذا تقاضا دارد موجب قانونی بازداشت فعلی موکل را اعلام فرمایند».
شایان ذکر است هدی صابر برای سومین بار در سالیان اخیر، در تاریخ 2/5/89 بازداشت شده و تاکنون در زندان اوین به سر میبرد.
هم چنین مدتی پیش شورای فعالان ملی - مذهبی، مهندس عزتالله سحابی، تقی رحمانی و رضا علیجانی و نیز فیروزه صابر (خواهر) و فریده صابر (همسر هدی صابر) طی بیانیهها و نامههایی به بازداشت وی اعتراض کرده و خواهان
اعلام مجوز قانونی بازداشت و نگهداری وی در اوین شده و خواستار آزادی هر چه سریعتر هدی صابر شدهاند.
ندای سبز آزادی: مسئولین دانشگاه مازندران مانع از برگزاری جشن روز جهانی کوروش در این دانشگاه شدند.
به گزارش دانشجونیوز، جمعی از فعالین دانشجوئی دانشگاه مازندران پس از مخالفت مدیریت فرهنگی دانشگاه در برگزاری جشن روز جهانی کوروش کبیر، اقدام به برگزاری مراسمی نمادین برای بزرگ داشت روز جهانی کوروش نمودند.
گفتنی است دانشجویان نمادی از منشور حقوق بشر کوروش کبیر به همراه وصیتنامه را در دانشکده اقتصاد و علوم انسانی دانشگاه مازندران در معرض دید دانشجویان قرار دادند.
منابع آگاه به دانشجونیوز گزارش می دهد که این حرکت دانشجویان منجر به برخورد چند تن از اعضای حراست با دانشجویان شد. مسئولین حراست دانشگاه مازندران به همراه چند تن از عناصر ناشناس و لباس شخصی به منشور نمادین کوروش حمله کرده و این کار موجب برخورد فیزیکی بین اعضای حراست و دانشجویان شده که نهایتا موجب ضرب و شتم چند تن از دانشجویان در این درگیری شده است.
عناصر لباس شخصی پس از برهم زدن مراسم نمادین و ضبط منشور نمادین کوروش اقدام به بازداشت دو ساعته دو تن از مسئولین این مراسم نمودند. بازداشت موقت این دو دانشجو توسط نیروهای لباس شخصی منجر به اعتراض جمعی از فعالین دانشجوئی در دانشگاه مازندران شده بود که پس از دو ساعت با مذاکره نماینده دانشجویان با اعضای حراست پردیس دانشگاه این دو دانشجو آزاد شدند.
در جریان حوادث پس از انتخابات عده ای از دانشجویان دانشگاه مازندران معتقدند که در جریان برگزاری مراسم های مختلف حضور نیروهای ناشناس و لباس شخصی در فضای پردیس دانشگه مازندران محسوس شده است.
۲۹ اکتبر روز جهانی کوروش در تقویم های بین المللی می باشد که در این روز از مقام والای کوروش کبیر در سرتاسر جهان تجلیل می شود اما این روز از تقویم جمهوری اسلامی حذف شده است و هرگونه مراسمی منجر به برخورد نیروهای امنیتی می شود.
فرزانه بذرپور
مولوی عبد الحمید از علمای اهل تسنن و امام جمعه زاهدان است ، شخصیتی که نه فقط مورد احترام اهل سنت ایران، بلکه مورد توجه شیعیان هم بوده و به داشتن روشی اعتدالی شهره است. این روحانی اهل تسنن مدتهاست صدای جامعه اهل سنت ایران است .بااین حال کمتر این صدا به گوش حکومت رسیده است. مولوی عبدلحمید و تنی چند از روحانیان اهل سنت ممنوع الخروج هستند و دو داماد مولوی هم زندانی شده اند . با این شخصیت اهل تسنن درباره مشکلات اقلیت سنی و منطقه سیستان و بلوچستان که محروم ترین استان ایران به شمار می رود گفت و گو کردیم .
جناب مولوی عبد الحمید، اخیرا گروهی از علمای اهل سنت ممنوع الخروج شدند، این کنفرانس چه تهدیدی بود برای نظام که علما را ممنوع الخروج کردند؟
عرض کنم که به نظر من هیچ خطری برای نظام نداشت که بلکه بسیار مفید است که علمای اهل سنت برای کنفرانسی شرکت کنند و این نشان آزادی اهل سنت است و تبلیغاتی که علیه نظام و جمهوری اسلامی است را خنثی می کند؛ اگر علمای اهل سنت بروند و در کنفرانسهای بین الملللی شرکت کنند. جلو گیری از شرکت علمای اهل سنت تبلیغات بسیاری راه می اندازند که اهل سنت آزادی ندارند و اگر بخواهند یک کنفرانس در خارج ایران بروند نمی گذارند و این مساله ضرر دارد برای نظام جمهوری اسلامی و ضرر دارد برای وحدت امت اسلامی و خلاف تقریب مسلمین است و سوء تفاهم می شود .
به دست دشمنان نباید بهانه داد.
هم اکنون عبدالعظیم شه بخش داماد و برادرزاده شما در بازداشت هستند. علت بازداشت ایشان را چه عنوان کردند؟
داماد من نه فردی سیاسی هست و نه فرد تحصیل کرده که در حوزه تحصیل کند که جزو فضلا باشد و فرد دانشگاهی هم نیست . ایشان مسسول کارگاه حوزه بوده است و در کارهای عمرانی مسجد همکاری داشته است ،ایشان بازداشتشان هیچ دلیلی ندارد، چون ایشان در خبر گزاری های خارجی صحبتی بوده که سفرهای مشکوکی داشته به خارج کشور، ایشان در خارج با بنده همراه بوده است و خدمتی می کرده از بابت نزدیکی با بنده ، به هر حال من به انگیزه خدمت ایشان را برده بودم . ایشان هیچ ضرری برای نظام جمهوری اسلامی نه در داخل و نه خارج نداشته است . بر خود من مشهود نیست که چرا بازداشتش کردند.
آیا فکر می کنید این بازداشت به انگیزه فشار بر شخص شما و محدود کردن فعالیت های علمای اهل سنت زاهدان است ؟
فکر می کنم که برای فشار به بنده این کار را کردند.
آیا آقای عبدالعظیم با خانواده شان ملاقاتی داشته اند؟
خانواده به تهران مراجعه کردند و ملاقات ندادند.
در یکسال اخیر نماز جمعه اهل سنت بارها محدود شده است ، شنیده ایم که دولت برای ترویج و تبلیغ اهل سنت محدودیت ایجاد کرده است و در تهران مسجد اهل سنت وجود ندارد، شما وضع را چه طور می بینید؟
در اوایل انقلاب زمانی که امام راحل در بیمارستان قلب بستری بودند ، مولانا عبدالعزیز علیه الرحمه ، خدمت امام رسیدند و گفتند اهل سنت در زمان رژیم شاه هم پیگیر بودند، مسجدی بسازند در تهران و الان که انقلاب پیروز شده است ، مناسب است که اهل سنت مسجدی داشته باشند. امام راحل این را پذیرفتند و گفتند چه اشکالی دارد که اهل سنت مسجدی داشته باشند . امام فرموده بود که چه مقدار زمین نیاز دارید ، مولانا گفته بودند 10 هزار متر نیاز داریم ، و گفتند زیاد است ، چه کار می خواهید بکنید، مولانا عبد اللعزیز گفته بودند که می خواهیم مسجدی بسازیم برای نمازهای پنج گانه،برای نماز جمعه و روز عید هم داشته باشیم و یک هتلی هم می سازیم که اهل سنت که از شهرستانها که می آیند سکونت کنند. امام راحل همان زمان دستور دادند که 10 هزار متر بدهند و اخبار رادیو هم آن روز اعلام کرد و روزنامه ها هم نوشتند.به هر حال پیگیری کردند و بسیاری از مسوولین امضا کردند وپرونده قطوری بود. به هر حال این زمین را پس گرفتند وبرای صدا و سیما سا ختند. متاسفانه افراد افراطی و تندرو از فرمان امام جلو گیری کردند. مرتب پیگیر بودیم در این سی سال و با مقام رهبری هم مکاتبات شده است و عرض کنم که کلیه مقامات در کل این سی سال مطرح کردند. تهران مرکز کشور است و از همه استانها آنجا اقامت می کنند و بسیاری از اهل سنت در تهران شاغل هستند و متاسفانه این نیاز تا به حال بر آورده نشده است. در تمام کشورهای دنیا که بین مسلمانان شیعه یا سنی فرقی نیست . نماز می خوانند، مسجدی دارند. ما مسلمانیم. شیعه مسلمان است، سنی مسلمان است . ما فرق اسلامی هستیم . نماز جمعه تهران را در مدرسه پا کستانی ها اقامه می کردند ، مسلمانان اهل سنت آنجا می رفتند ، در رژیم گذشته سابقه نداشت. اما در جمهوری اسلامی با آن برخورد شد. الان در خانه ها نماز می خوانند ، یا سالنی گرفتند ، همین ها را هم متا سفانه تحمل نمی کنند. نماز عید فطر را هم نگذاشتند برگزار شود . اهل سنت در تهران و در اصفهان یا مثلا کرمان یا یزد، نماز جمعه می خواندند همه را تعطیل کردند.این همه حرف از وحدت و مجمع تقریب و بالاخره نظام هم جمهوری اسلامی است ، برای نماز نباید مشکل بوجود بیاید . در هیچ جای دنیا حتی جا هایی که نظام کمونیستی دارند، مشکلی برای نماز نیست .
پاسخ مسوولین در باره اعتراضات شما چه بوده است؟
پاسخی نگرفتیم ما معتقدیم که اهل سنت باید آزادانه نماز بخوانند. اگر ما برادریم و مسلمان، باید بتوانیم نماز بخوانیم ، و حق اهل سنت است از لحاظ قانونی و هم عرفی و هم شرعی حق آنها هست . قانون اساسی هم آزادی داده است و اهل سنت می توانند فرزندانشان را تعلیم بدهند . آقایان می گویند که پشت سرشیعیان بخوانند در حالی که در مناطق سنی نشین که برادران شیعه دو درصد و پنج در صد هستند، خودشان مسجد دارند و ما هم دعوتی نکردیم که با ما نماز بخوانند. برادران شیعه که در همه دنیا اقلیت هستند اقلیتشان نماز جمعه و عید فطر می خوانند و هیچ جا حکومتها نگفتند که بروید پشت برادران سنی نماز بخوانید.
آقای خامنه ای اخیرا فتوایی دادند که به شخصیت های محترم اهل سنت و جناب عایشه نباید توهینی شود،فکر می کنید این فتوا موثر بوده و آیا برای اینکه حقوق اقلیت ها حفظ شود تنها این قتوا کافی است ؟
من به نوبه خودم در مسجد زاهدان تشکر کردم از این فتوی ، اهل سنت به بزرگان شیعه اهانت نمی کنند و اعتقاد دارند به اینها. مذهب ما مذهب اسلامی است و شیعه هم همین طور و توهین به شیعه خلاف شرع است . در کشورهای عربی خیلی بر این فتوا تبلیغ شده و نشر شده و همه استقبال کردند. آن چیزی که مایه تاسف است اینکه در داخل ایران این فتوا تبلیغ نشد و به صورت کا فی منتشر نکردند ، و آن رامصلحتی تلقی کردند. اهل سنت می گفتند که این فتوا را بالاتر از مصلحت بدانند . توهین به ام المومنین و مقدسات اهل سنت در هیچ مذهب و دینی جایز نیست . اهل سنت گلایه دارند از صدا و سیما که این همه فیلم درست می کنند و پخش می کنند و در این فیلم ها به اعتقادات اهل سنت توهین می شود آن هم با هزینه بیت المال .
آقای خامنه ای در هفته گذشته به مدت ده روز در قم بودند، اگر قرار بود آقای خامنه ای دیداری با علمای اهل سنت داشته باشند، مهمترین خواسته شما از ایشان چه بود ؟
ما نامه ای نوشتیم و تقا ضای ملاقات کردیم . چند سال است که اهل سنت موفق نشده اند که با مقام رهبری دیداری داشته باشند و مشکلات اهل سنت بیشتر شده است در مناطق سنی نشین . ما درخواست داشتیم که بامقام رهبری ملاقات کنیم و مستقیما مشکلات را مطرح کنیم و پاسخ بگیریم ولی نا مه هایی که می نویسیم جوابی نمی رسد . ما می خواستیم گفت و گو کنیم و صحبت کنیم که تا حالا موفق نشدیم خیلی خوب بود که با علمای اهل سنت دیداری می شد . نه دیداری تنها، بلکه دیداری که به صورت گفتمانی باشد و صحبت ها را مقام رهبری بشنوند و پاسخ مستقیما گفته شود.
در یکسال اخیر ما شاهد تشنجاتی در مناطق سنی نشین سیستان و بلو چستان بودیم با اینکه عبدلمالک ریگی دستگیر و اعدام شد با این حال باز هم شکاف سنی و شیعه فعال است ، شما به عنوان یکی از رهبران اهل تسنن بسیار نسبت به این اختلافات هشدار دادید ، شما آیا فکر می کنید ریشه این اختلاف ریشه خارجی دارد یا ناشی از عملکرد حاکمیت است؟
هر دو موضوع عوامل اختلاف موجود در منطقه است ، به هر حال منطقه سیستان و بلو چستان منطقه ای است که هیچ زمانی عملیات نظامی در آن نمی توان انجام داد. منطقه صعب العبور است و مرزهای طولانی با پا کستان و افغانستان دارد و در مرزهای ایران نه افغانستان و نه پا کستان تسلطی ندارند و کویر است و کو ههای بلند دارد ، این منطقه هم آسیب پذیر می شود . این منطقه را می شود کنترل کرد با اعتماد مردم و باید به مردم تکیه شود . مردمی که اینجا هستند خود علما و اندیشمندان اینجا و معتمدین اینجا و ریش سفیدان قبایل باید به مشورت اینها منطقه را کنترل کنند والا در منطقه اگر مردم در بحث امنیت مشارکت نداشته باشند نمی شود کنترل کرد . با توجه به اینکه درگیری در منطقه هست با مسائل مختلف و گوناگونی مواجه است و این مسائل باید آسیب شناسی شود و ریشه یابی گردد و باید اعتماد مردم کسب شو د و حرمت بگذارند به علما و افرادی که مورد وثوق مردم هستند . با مشورت اینها می توانند منطقه را از نظر امنیتی مهار کنند. به هر حال تحریک دیگران هم موجود است ، پشت مرزها همانطور که می دانید آمریکایی ها هستند و ناتو و کسانی هستند که صددر صد آنها امنیت ایران را نمی خواهند و می خواهند بی ثبات باشد . منتهی ما می توانیم بادرایت و تدبیر و با آسیب شناسی به نحوی رفتار کنیم که نتوانند دشمنان ما به ما ضربه بزنند و ایران اسلامی را دستخوش نا امنی کنند.
جناب آقای مولوی سیستان و بلوچستان یکی از فقیرترین استانهای ایران است و این فقر باعث رشد مواد مخدر شده است ، دولت تا به حال چه کمکی به این استان کرده است ؟
استان سیستان و بلو چستان با معضل بزرگ مواد مخدر روبرو بوده است . با همسایگی با افغانستان و اینکه مرزهای افغانستان تحت نظارت نیست. مسلما از این راه مواد مخدر می آید و با گرسنگی و بیکاری که در ایران و افغانستان است مبادله می شود . یکی از علت ها همین فقر و تنگدستی و بیچارگی است و یکی هم ویژگی این مرزهاست . درست است که تا حالا بسیار مبارزه شده با مواد مخدر اما این مبارزه همه جانبه نبوده است .به صورتی که برای مردمی که بیکار هستند شغل ایجاد شود و مبارزه فرهنگی هم نبوده که به هر حال تبلیغ بشود . اینجا اهل سنت هیچ وسیله ای برای تبلیغات ندارند و اخبار و جلساتشان و نماز جمعه تحت پو شش قرار نمی گیرد و منتشر نمی شود و محبوس می شود در چار دیواری مسجد . اگر بخواهند مبارزه کنند با مواد مخدر ،اعدام و قوای قهریه راهش نیست . با درایت و تدبیر می شود مبارزه کرد ، مبارزه با فقر و تنگدستی . شغل باید ایجاد شود و هم تبلیغات فرهنگی مهم است و هم باید مبارزه مسلحانه هم به عنوان یکی از مبارزات باید کرد . هنوز متاسفانه مواد مخدر وارد می شود.
مردم این استان معمولا در انتخابات ادوار مختلف ریاست جمهوری رای بالایی به نامزدهای اصلاح طلبان ، آقایان خاتمی و موسوی و کروبی و معین داده اند، آیا وضعیت اهل سنت در هشت سال اصلاحات بهبود پیدا کرده بود که این همه اهل سنت به اصلاح طلبان اقبال داشتند ؟
اینکه مردم به اصلاح طلبان رای دادند ، اصلاح طلبها هم در دوره خودشان همین شکایت و فریاد بوده است . منتهی در دوره اصلاح طلبها فضا راحت تر بوده و نفس راحت تری می شد بکشند . در طول این سی سال مشکلات تبعیض را حل نکردند . در دوره اصلاح طلبها هم همین مشکلات بوده و تبعیض را نمی توانستند حل کنند حالا اصلاح طلبها می گفتند که مشکل جای دیگری است و نمی گذارند . آنها هم می گفتند آزادی عمل نداریم که وزیر اهل سنت بگذارند و حتی استاندار. رای هم اگر دادند به امید این بود که فرج بیشتر بیاید و فشار نباشد و با این حساب پناه می آوردند.
منبع: جرس
مسعود پیوسته: شاید تنوع آیتم ها و جلوه های بصری برنامه هایی مثل صفحه دوی بی بی سی ، موجب می شود ریتم و آهنگ برنامه ، تند به نظر برسد و مخاطب احساس کند این یک ساعت ، چهل و پنج دقیقه چه سریع گذشت .
اگر عنایت فانی به عنوان مجری و عامل ارتباط و اتصال برنامه از درون استودیو به هرنقطه دنیا به لحاظ ارتباط گیری با میهمانان که گاهی رو به ایشان است و گاهی پشت به آنان ( با هدف توجه به حرف های میهمان حاضر در استودیو ) و البته پرسش های نسبتا صریح او از میهمانان برنامه ؛ و گردش و چرخش دوربین از چهره ها به فانی یا بالعکس ، همه و همه موجب جذابیت و دیده شدن برنامه صفحه دویی می شود که اتفاقا مسعود بهنود در انتها میهمان آن است و فانی از او تند تند می خواهد که :
" خب ، حالا بریم سراغ مجلات ، حالا بریم سراغ کارتن ها ، حالا هم بریم سراغ ایمیل ها و ... جالب تر از همه آنکه ، وقتی مسعود بهنود ، این نسبتا پیر عرصه رسانه ومطبوعات ایران ، که طعم همه گونه کنش های استبدادی و ایدئولوژیک و دمکراتیک نظام های سیاسی طی چهل پنجاه سال اخیر را در ایران و خارج ایران چشیده است ، لب به سخن باز می کند ، تو گویی هم چنان در سپهر رسانه ای ایران نفس می کشد . با این تفاوت که در عین آمد و شد در این سپهر رسانه ای که طی سی ، سی و یک سال پس از انقلاب ( از آزادی مطبوعات تا حصر آن و حصر و حبس خودش مثل خیلی های دیگر ) در این فضا ، شناور بوده و نفس می کشیده و حرف می زده و نمی زده ، غیر مستقیم ، نشانه هایی از رسانه های غیر الکن وآزاد و مطبوعات بیرون پیشرفته و متمدن را با دست گذاشتن به موضوعات برخی مطبوعات داخل کشور ( اعم از به اصطلاح چپ و راست و حتا مطبوعات آن وسط گیر کرده و سرگردان بین اصولگرا و اصلاح طلب ) و خواندن یکی دو جمله از آنان ، عملا واگویه می کند .
وی تنگی و تنگنای فضای مطبوعات ایران را که خود پیشتر با جانش لمس کرده ، با همان ملاحظات حرف می زند . یعنی هم سقف و حداکثری های مترتب بر مطبوعات ایران را می گوید و هم تا حدودی " ناگفته های آنان " را که مخاطب ایرانی ساکن کشور ، می خواهد شنونده اتفاقا همان " ناگفته ها " باشد .
جالب تر از همه اینکه :
وقتی پرسش و پاسخ بین آقای فانی و بهنود بر سر همین خبرها و تحلیل ها و در رسانه و مطبوعات ایران در می گیرد ، مخاطب ایرانی ساکن ایران ، بیش از آنکه به شیطنت بی بی سی بیندیشد و سرگرم تداوم تئوری توهم توطئه شود به رسانه صدا و سیمای کشور افسوس می خورد که چرا این رسانه ، این همه " کم ظرفیت " است . ( نمی گویم بی ظرفیت که خیلی از نگاه واقع گرایانه دور نشوم ) حال آنکه گفت و گوهایی از این دست می تواند در رسانه سیمای ایران رخ دهد . همان گونه که این رسانه ، دو سه سال پیش در " رادیو گفت و گو " یش تجربیاتی داشته که روشنگری هایش موجب فروریزی هیچ بنیانی نشد و داشت فقط دیوار بی اعتمادی مخاطب با رسانه را کوتاه می کرد . می خواهم بگویم اگر بهنود همان حرف های " صفحه دو " را در رسانه سیمای جمهوری اسلامی ایران بزند هیچ اتفاقی در کشور رخ نمی دهد و ضمنا دوستان این رسانه یعنی متولیانش می توانند قدرت نرم از پیش تولید شده شان را روی پیشخوان بگذارند تا مخاطب از بین این " نرم " های حاصل آمده ، یکی را برگزینند .
اولا او می توانست مثل خیلی ها از همان روز نخست خروج از کشور ، " عقده گشایی " سی ساله کند و همه حرف ها را از همان روز اول حضور در برابر تلویزیون های بیرونی پرمخاطب بگوید ولی این کار را نکرد یا لزومی نمی بیند . به نظر می آید او همراه با میانگین نبض جامعه ایرانی است نه همراه با اقلیت های پرشتاب و عجول و ویرانگر .
برای این هوشیاری رسانه ای بهنود ، دو نشانی دارم .
یکی مربوط به پنج شش سال پیش است ، وقتی آقای احمدی نژاد ، رئیس جمهور شده بود و آقای کروبی پشیمان از خواب عصرگاهی اش بود وآقای هاشمی رفسنجانی در جست و جوی راهی بود که بتواند شکایتش را فقط به خدا ببرد ، بهنود ، میهمان تلفنی دفترتحکیم وحدت بود . خب ، از خیابان خواجه نصیر طوسی تا خیابانی در لندن فاصله نزدیکی نیست . بهنود می توانست صریح ترین حرف ها را باتحکم بزند و اصرار داشته باشد که نه ، اینجا اتفاقی افتاده و باید مثلا افشاگری کرد . بهنود این کار را نکرد . در جمع تقریبا چهل پنجاه نفره دفتر تحکیم وحدت که عکس پرریش و نزار آقای گنجی هم بر دیوار بود و همه درخواست آزادی او را داشتند و فضا نسبتا ملتهب و رادیکال بود ، بهنود چنان حرف میزد و در لابه لای حرف هایش " آقای احمدی نژاد " می گفت و روند را بررسی می کرد انگار از ایران خارج نشده و در حال کاوش در خیابان ها و دکه های مطبوعاتی شهر و دفاتر روزنامه و رسانه های ایران است . حال آنکه شاید شتاب آنان که در جلسه حضور داشتند ، بیش از بهنود بود .
نشانی دوم از هوشیاری رسانه ای بهنود ، یک پیشینه سی و دو ساله دارد. یک نقل قول است . نقل قولی از همکار و دوست عزیزمان " آلبرت کوچویی " که در ادامه فعالیت پنجاه ساله رسانه ای اش ، الان چند سالی است با رادیو تهران همکاری می کند که مشهورترین برنامه اش همان آیتم نگاهی به مطبوعات است که صبح ها از رادیو تهران پخش می شود .
تعریف می کرد قبل ازپیروزی انقلاب در سال 57 وقتی که مطبوعاتی ها اعتصاب کرده بودند ، یکی به جمع شان نپیوسته بود . او مسعود بهنود بود . همکاران دلخور بودند که چرا بهنود با ایشان همراهی نمی کند . وی از اعتصابیون ، یک فرصت دفاع از انتخاب مشی اش خواست . رفت پشت تریبون .
وقتی حرفش تمام شد . همه اعتصابیون روزنامه چی برایش کف زدند . درست دیده بود . ظاهرا در آن شرایط ، گزینه اعتصاب خانواده مطبوعات ، گزینه مطلوبی نبود . بنابراین با شواهد و ادله ای که ارائه کرده بود ، همه حرفش را " حق " دانستند .
الان هم که در استودیوی تلویزیون فارسی بی بی سی ، به خصوص در برنامه صفحه دوی آن ، در حال نگاه به مطبوعات ایران است او را دور نمی بینیم . به نوعی ادامه منطقی همان نگاه تحلیلی نسبت به خبر ها و رویداد ها در ایران است با این وجه تمایز برجسته که در لندن ،به دور از کمترین نشانه ها وعلائم " تهدید " ، در حال رصد انواع " جنگ ها و یا قدرت های نرم " متقابل است که در رسانه های داخلی و خارجی بازتاب داده می شوند .
ندای سبز آزادی: در پی فعالیتهای گسترده و پیگیر اعضای شورای صنفی دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد، ریاست این دانشگاه، دستور پلمپ دفتر این شورا را صادر و از برگزاری مجدد انتخابات این نهاد صنفی دانشجویی در موعد مقرر جلوگیری کرد.
به گزارش دانشجو نیوز، اعضای این شورا، به جز یک نفر همگی از دانشجویان طیف علامه ی تحکیم وحدت بوده و گرایشات اصلاح طلبانه دارند و در پی اعمال سلایق غیر قانونی مسوولین دانشگاه در موارد مختلف، بارها و بارها با پیگیری های مصرانه، در مقاطعی مسوولین را وادار به عقب نشینی کرده بودند.
به طور کلی از اردیبهشت ماه سال ۸۹ به منظور کنترل بیشتر دانشگاه (علی الخصوص دانشکده ی مهندسی) و پس از پشت سر گذاردن ناآرامی های سال ۸۸، مسوولین قصد داشتند با حربه های مختلف، ضمن اعمال فشار بر دانشجویان منتقد، زمینه را برای اعمال سلطه و پیشگیری از هر نوع حرکت اعتراضی آماده کنند.
از جمله این اقدامات می توان به تذکرات مکرر انتظامات و توقیف کارتهای دانشجویی و ارسال گزارش به حراست به بهانه حجاب و مسائل به قول آنان خلاف عفت عمومی و ... اشاره کرد. در پی این اقدامات شنیع تیم حراست و انتظامات، شورای صنفی و نیروهای جنبش سبز دانشگاه با برگزاری تحصنی عمومی در راهروهای این دانشگاه ضمن اعتراض به این روند، خواهان برقراری فضای احترام متقابل در دانشگاه شدند. همچنین به تفکیک جنسیتی سایت دانشکده و کتابخانه فرهنگی نیز اعتراض شد که مسوولین پس از این تجمع در عقب نشینی آشکار، از موضع خود کوتاه آمدند.
در این بین بسیج و جامعه اسلامی دانشگاه نیز بیکار ننشسته و با راه اندازی جنگ روانی، سعی کردند این اعتراضات به خشونت کشیده شود.
اما در آغاز سال تحصیلی جدید، در کمال ناباوری، دانشجویان شاهد تفکیک جنسیتی برخی کلاس های درس برای ورودی های جدید بودند که این عمل مسوولین دانشگاه، با اعتراض گسترده ی دانشجویان همراه بوده و شورای صنفی دانشکده در پی رایزنی های طولانی مدت، موفق به عقب راندن مسوولین از این اقدام شنیع و توهین آمیز به دانشجویان شد هر چند نمود عینی این عقب نشینی در ترم جاری مشخص نگردید و به وعده هایی برای ترم آتی بسنده شد.
در همین راستا، در تاریخ ۹ آبان ماه، در اقدامی غیر قانونی دفتر شورای صنفی دانشکده مهندسی پلمپ شد و اجازه ی برگزاری مجدد انتخابات نیز داده نشد.
جو دانشگاه فردوسی به شدت امنیتی است و در هر گوشه ی این دانشگاه نیروهای حراست و انتظامات به وفور، در حال گشت زنی هستند که این فضای امنیتی از زمستان سال گذشته تاکنون بی سابقه بوده است.
گفتنی است فشارها در دانشگاه فردوسی بر فعالین دانشجویی کماکان ادامه دارد و مهر ماه سال جاری ، احکام انضباطی جدیدی صادر گردید که جهت مشخص نبودن رای تجدید نظر از اعلام ان خودداری میشود.
اما در سال ۸۸ قریب به ۳۰ حکم محرومیت از تحصیل و بیش از ۲۰ حکم انضباطی در جریان اعتراضات سال ۸۸ صادر شده است
ندای سبز آزادی: نازنین خسروانی همکار روزنامه های اصلاح طلب صبح امروز در منزلش بازداشت شد.
براساس اعلام خانواده وی، این روزنامه نگار صبح چهارشنبه در منزل پدری خود بازداشت گردیده است. نازنین خسروانی همکار روزنامه هایی چون نوروز، شرق و اقبال و بسیاری نشریات دیگر بوده است.
گفتنیست تا این لحظه خانواده خسروانی از دلیل بازداشت و محل نگهداری وی بی اطلاع هستند.
ندای سبز آزادی: بانک مرکزی نرخ تورم مهر ماه امسال نسبت به مهر ماه سال قبل را ۱۱٫۹ درصد و نرخ تورم در دوازده ماهه منتهی به مهرماه امسال را ۹٫۲ درصد اعلام کرد که هر دو شاخص تورم، نشاندهنده روند افزایشی قیمتها و حرکت نمودار تورم به سمت بالاست.
به گزارش کلمه، این رقم تورم در شرایطی اعلام میشود که برخی کارشناسان به شیوه محاسبه تورم از سوی بانک مرکزی – که در دوره احمدی نژاد نسبت به گذشته تغییراتی داشت – انتقاد دارند و معتقدند نرخ واقعی تورم بیش از این است.
بر اساس اعلام بانک مرکزی، خلاصه نتایج به دست آمده از شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در مناطق شهری ایران براساس سال پایه ۱۰۰=۱۳۸۳ ( ۳۵۹ قلم کالا و خدمت) در مهرماه ۱۳۸۹ نشان میدهد شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در مناطق شهری ایران در مهرماه ۱۳۸۹ نسبت به ماه قبل ۱٫۸ درصد افزایش یافته و در مقایسه با ماه مشابه سال قبل، شاخص مذکور ۱۱٫۹ درصد رشد داشته است.
این گزارش حاکی است، نرخ تورم در دوازده ماه منتهی به مهرماه ۱۳۸۹ نسبت به دوازده ماه منتهی به مهرماه ۱۳۸۸ معادل ۹٫۲ درصد برآورد شده، و این درحالی است که نرخ تورم در دوازده ماه منتهی به تیر، مرداد و شهریورماه امسال به ترتیب ۹٫۱ و ۸٫۸ و ۸٫۹ درصد بوده است. نرخ تورم در دوازده ماهه منتهی به فروردین ماه ۱۰٫۴ درصد، در اردیبهشت ماه ۹٫۹ و در خردادماه ۹٫۴ درصد گزارش شده است.
مجموعه این ارقام نشان میدهد که نرخ تورم، حتی طبق شیوه محاسبه بانک مرکزی، از شهریور ماه گذشته روند افزایشی به خود گرفته و در مهر ماه نیز شتاب رشد تورم، بیشتر شده است.
این افزایش تورم در حالی اعلام میشود که پیشبینی میشود با آغاز اجرای طرح هدفمندی یارانهها، نرخ تورم به میزان قابل توجهی افزایش یابد.
ندای سبز آزادی: براساس آمارهای موجود از روز گذشته تا کنون درجه هوا در ۹ استان به زیر صفر رسیده است و همین امر باعث افزایش مصرف گاز در کشور شده است.
به گزارش کلمه این در حالی است که پیش از این نیز سازمان هواشناسی پیش بینی کرده بود که زمستان امسال یکی از سردترین زمستان ها طی سال های گذشته خواهد بود.
به همین خاطر، از اوایل امسال کمیته ویژه ای در وزارت نفت در جهت تامین گاز مورد نیاز زمستان تشکیل شده است تا در زمستان امسال مشکل قطع گاز پیش نیاید.
سه سال قبل، در زمستان سال ۸۶، با قطع واردات گاز از سوی ترکمنستان به ایران بسیاری از مناطق شمال و شمال غرب کشور با قطع گاز مواجه شدند و بحران جدی در کشور رقم خورد. اما مسئولان دولتی وعده میدهند که زمستان امسال بدون دغدغه های گذشته سپری شود.
براساس اظهارات معاون وزیر نفت، با کاهش دما در روزهای گذشته، مصرف روزانه گاز ایران به ۴۵۰ میلیون مترمکعب رسیده است. اما تاکنون هیچ گونه افت فشار و یا قطعی گاز برای مشترکان به وجود نیامده است.
به گزارش خبر، جواد اوجی درباره آخرین وضعیت تولید و مصرف گاز طبیعی همزمان با کاهش برودت هوا در روزهای گذشته، گفت: در حال حاضر متوسط مصرف روزانه گاز در بخشهای خانگی و تجاری از ۱۷۵ میلیون متر مکعب در هفته گذشته به بیش از ۲۱۰ میلیون متر مکعب افزایش یافته است.
مدیر عامل شرکت ملی گاز با تاکید بر اینکه هم اکنون هیچ گونه محدودیتی در تامین گاز نیروگاهها و صنایع عمده اعمال نشده است، تصریح کرد: در شرایط فعلی به طور متوسط روزانه ۷۶ میلیون متر مکعب گاز به صنایع تحویل داده می شود.
وی از گازرسانی روزانه ۱۲۰ میلیون متر مکعب گاز (معادل تولید پنج فاز پارس جنوبی) به نیروگاهها با وجود سرد شدن هوا و افزایش مصرف گاز خانگی خبر داد و یادآور شد: در روزهای اخیر متوسط مصرف گاز در بخشهای مختلف خانگی، تجاری و صنایع عمده به بیش از ۴۵۰ میلیون متر مکعب در روز افزایش یافته است.
معاون وزیر نفت خاطرنشان کرد که در صورت کاهش دمای هوا امکان افزایش مصرف روزانه گاز کشور تا ۴۷۰ میلیون متر مکعب در روز وجود دارد.
این در حالی است که هنوز در میانه فصل پاییز قرار داریم و با توجه به پیش بینی های هواشناسی درباره زمستان سرد امسال، به نظر می رسد نگران های جدی تری درباره احتمال بحرانی شدن وضعیت تامین گاز کشور وجود دارد و دولت باید غیر از وعده و اطمینان دادن، برنامه های جدی تری برای محروم نماندن مردم سراسر کشور زا گاز در روزهای سرد زمستان در پیش بگیرد
ندای سبز آزادی: خبرگزاری رویترز به نقل از فعالان بازار جهانی نفت که نامی از آنها نبرد، اعلام کرد که ایران در ماه اکتبر (مهر) حداقل دو محموله بنزین خریداری و وارد کرده است.
رویترز در حالی از واردات بنزین ایران در ماه اکتبر خبر می دهد که مسئولان دولتی از شهریور ماه ادعا می کنند ایران در زمینه تولید بنزین به مرز خودکفائی رسیده و نیاز مهمی به واردات ندارد.
اما به گزارش فارس، رویترز از قول منابع آگاه تجاری نوشته است: در ماه اکتبر حداقل دو محموله بنزین به ایران وارد شده است. به نوشته رویترز، ایران طی سالهای گذشته ۳۰ درصد بنزین مورد نیاز خود را به علت کمبود ظرفیت پالایشگاهی وارد می کرد اما طی ماه سپتامبر (شهریور) تنها نیمی از یک محموله کامل بنزین را وارد کرده بود.
پیش از آغاز اعمال تحریم های تجاری آمریکا بر ضد ایران از اوایل سال ۲۰۱۰ ایران ماهانه ۱۰ تا ۱۲ محموله بزرگ بنزین خریداری می کرد که با تولید بنزین در پتروشیمی ها از واردات این حجم بنزین بی نیاز شد. مقامات ایران ادعا کرده اند با تولید بنزین در پتروشیمی ها به مرز خودکفائی رسیده و حتی مقداری از بنزین تولیدی خود را به کشورهای همسایه صادر کرده اند.
به گزارش رویترز، یک تاجر بنزین در بازار جهانی انرژی به رویترز گفت: ایران طی هفته های گذشته حداقل دو تا سه محموله بنزین از شرق خریداری کرده است. یک تاجر دیگر در بازار جهانی انرژی نیز گفت: البته من هنوز نسبت به خودکفایی تولید بنزین در ایران شک و تردید دارم. این مساله به صورت ناگهانی و یک شبه اتفاق نیفتاده است. ایران غیر از استفاده از ظرفیت واحدهای پتروشیمی برای تولید بنزین از ذخایر انبار شده در ماههای قبل نیز استفاده می کند.
این گزارش افزوده است: کارشناسان مستقل انرژی بر این باورند که ایران نمی تواند برای مدت زیادی از ظرفیت های واحدهای پتروشیمی برای تولید بنزین استفاده کند، چرا که صنعت پتروشیمی نقش مهمی در اقتصاد ایران دارد.
ندای سبز آزادی: صبح امروز و در اعتراض به جدا شدن درمان از تامین اجتماعی و انتقال آن به وزارت بهداشت ۱۵۰ نفر از بازنشستگان خانه کارگر غرب تهران و شهر ری مقابل مجلس تجمع کردند.
به گزارش ایلنا، صبح امروز نزدیک به ۱۵۰ نفر از بازنشستگان تامیناجتماعی که عضو اتحادیه پیشکسوتان بازنشستگان شهرری و خانه کارگر غرب تهران بودند در اعتراض به جدا شدن درمان مستقیم از تامین اجتماعی و انتقال آن به وزارت بهداشت مقابل درب شمالی مجلس شورای اسلامی تجمع کردند.
گفتنی است؛ این کارگران که نزدیک به ۱۵۰ نفر بودند در پلاکاردهایی با مضمون «ما مخالف جدا شدن درمان مستقیم از تامین اجتماعی و انتقال آن به وزارت بهداشت هستیم» و «نمایندگان مجلس به وضعیت معیشتی ما کارگران توجه کنند» در دست داشتند و زیر باران به تجمع آرام خود ادامه دادند.
ندای سبز آزادی: رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نگرانیهای موجود در فضای دانشگاه و محیطهای علمی را مهم خواند و تصریح کرد: بالندگی و رشد و پیشرفت جامعه در سایه آرامش و اطمینان اهل علم به دست خواهد آمد و در این راه همه باید تلاش کنیم ناامنی به محیط دانشگاه راه نیابد.
به گزارش ایلنا، آیت الله هاشمیرفسنجانی در دیدار جمعی از اساتید عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها، پویایی علم و دانشگاه را نیاز واقعی و کنونی جامعه اسلامی ایران خواند و با اشاره به رشد کمّی و کیفی دانشگاه و علم پس از انقلاب اسلامی،گفت: عموم جامعه دانشگاهی و مسئولان کشور باید استعداد موجود در محیطهای علمی را به درستی تشخیص و هدایت کنند و در این راه حمایت از استاد و دانشجو اساس پویایی علمی کشور خواهد بود.
رئیسمجمع تشخیص مصلحت نظام نگرانیهای موجود در فضای دانشگاه و محیطهای علمی را مهم خواند و تصریح کرد: بالندگی و رشد و پیشرفت جامعه در سایه آرامش و اطمینان اهل علم به دست خواهد آمد و در این راه همه باید تلاش کنیم ناامنی به محیط دانشگاه راه نیابد.
آیتالله هاشمیرفسنجانی با تأکید بر اینکه در اسلام هر تفکری قابل طرح و بحث است، منع محیطهای علمی از طرح برخی مباحث در چارچوب قانون اساسی و خانواده نظام را بیفایده خواند وگفت: تابلو دین ما این است که عباد مخصوص خدا کسانی هستند که به همه سخنان گوش میدهند و از میانشان به انتخاب احسن میپردازند.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام دانشگاه و حوزه را محل بحث و گفتوگو و طرح الگوهای جدید خواند وتصریح کرد: در دنیایی که هیچ اطلاع و خبری را از مردم و نخبگان نمیشود پنهان کرد، محیطهای علمی میتوانند محل تنقیح و تبادل علم و اطلاعات باشند و مسئولان نظام اسلامی باید به این روند به هر صورت ممکن کمک کنند.
در ابتدای این دیدار علی محمد حاضری دبیرکل این انجمن و تعدادی از اساتید حاضر در جلسه به طرح دیدگاهها و نگرانیهای خود از تحولات محیطهای دانشگاهی و جامعه پرداختند و خواستار طرح دیدگاهها و راههای برونرفت جامعه و دانشگاهی از مشکلات کنونی توسط هاشمیرفسنجانی شدند.
ندای سبز آزادی: کانون کارگران بازنشسته تامین اجتماعی استان تهران در نامهای به پورمحمدی، رییس سازمان بازرسی کل کشور، خواستار ورود این سازمان به بخشنامه غیر قانونی افزایش ۶ درصدی مستمریها در سازمان تامین اجتماعی شد.
بهگزارش ایلنا، در این نامه خطاب به رییس سازمان بازرسی کل کشور آمده است: صندوق تامین اجتماعی با صدور بخشنامه شماره ۵۹ مستمریها حقوق کلیه بازنشستگان و مستمری بگیران مشمول قانون تامین اجتماعی را به استناد ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی به میزان ۶ درصد افزایش و نسبت به پرداخت آن عمل نموده است.
در ادامه این نامه تصریح شده است: اقدام صندوق تامین اجتماعی به صراحت ماده قانونی مذکور (ماده ۹۶ قانون تامین اجتماعی) را زیر سوال میبرد و با توجه به مراجعات و مکاتبات مکرر ذی نفعان خواهشمند است دستور بررسی واحقاق حق فرمایند.
در پایان این نامه خاطرنشان شده است که در صورت صلاحدید رییس سازمان بازرسی کل کشور،کانون کارگران بازنشسته تامین اجتماعی استان تهران آمادگی برگزاری جلسات مشترک را دارد.
گفتنی است تامین اجتماعی حدود یک میلیون و سیصد هزار بازنشسته دارد.
دیروز هم محمدرضا باهنر در صحن علنی مجلس فاش کرده بود که دولت ۲۰ هزار میلیارد تومان به تامین اجتماعی بدهکار است.
ندای سبز آزادی: نائب رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس خبر داد: وزیر بهداشت اشتباه خود را در عدم مشورت با مجلس در جریان انحلال دانشگاه علوم پزشکی تهران قبول کرده است.
غلامحسین مسعودی ریحان نماینده اهر در گفتوگو با ایلنا، در مورد جلسه روز گذشته این کمیسیون با وزیر بهداشت، اظهار داشت: خانم دستجردی توضیح داد که انحلال این دانشگاه توسط بالاترین مرجع تاسیس موسسات و ادغام آن یعنی شورای گسترش آموزش عالی که در وزارت علوم مستقر است و شورای گسترش آموزش بهداشت در وزارت بهداشت اتخاذ شده و ما هم براساس تصویب آن، دانشگاه علوم پزشکی ایران را منحل کردیم.
وی افزود: وزیر بهداشت همچنین تاکید کرد: که هدف ما ارتقای آموزش و پژوهش بوده و حتی در ابتدای طرح این موضوع نظر فروزنده معاون نیروی انسانی رئیسجمهور بر این بود که انتقال دانشگاه ایران به کرج صورت گیرد، اما من در مقابل آن ایستادم، ولی با انحلال دانشگاه که توسط شورای گسترش آموزش عالی انجام شد موافقت کردم ،زیرا میخواهیم سال ۲۰۱۴ مقام اول علمی در منطقه باشیم لذا هدف ما هم افزایی بود نهحذف.
نایب رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با اشاره به انتقاد یکی از اعضای این کمیسیون در مورد انحلال این دانشگاه باسابقه تصریح کرد: نظر ما بر این بود که حتما باید با کمیسیونهای آموزش و تحقیقات مجلس و بهداشت درمان مشاوره صورت میگرفت که وزیر در این مورد اشتباه خود را قبول کرد و گفت؛ که باید مشورت میکردم اما ترسیدم که در صورت مشورت کردن جلوی این کار بزرگ گرفته شود.
مسعودی ریحان همچنین به نقل از یکی از نمایندگان گفت: مگر میشود یک دانشگاه را از بالا منحل کرد.
وی ادامه داد: ما پیشنهاد دادیم که با توجه به بودجه مربوط به وزارت علوم ۱۰۰ میلیارد تومان برای ساخت این دانشگاه در کرج اختصاص داده شود تا مجبور به حذف یک دانشگاه نشویم.
نماینده اهر در مورد نتیجه این جلسه گفت: وزیر دست آخر قولی نداد، اما دو کمیسیون تصمیم گرفتند که موضوع به حالت تعلیق و سکوت در آید تا تصمیمات بعدی گرفته شود.
ندای سبز آزادی: معاون حقوقی و پارلمانی وزیر کشور دولت اصلاحات گفت: جریان اصلاحطلب، جریانی ریشهدار، اصیل و دارای دیدگاههای روشن و شفاف است و اصلاحطلبان امروز آنقدر به نوعی از توازن قوا رسیدهاند که اصولگرایان افراطی که تلاش و اراده داشتند تا اصلاحطلبان را حذف کنند، نتوانستند.
محمود میرلوحی در گفتوگو با ایسنا، ضمن اینکه جریان اصلاحطلب را جریانی ریشهدار، اصیل و دارای دیدگاههای روشن و شفاف خواند، خاطرنشان کرد: هماکنون این جریان طرفداران پر و پا قرصی دارد و یکی از جناحهای محکم کشور است و در مجموع با توجه به شرایط موجود کشور دارای دیدگاههای مشخص در حوزههای مختلف است.
وی با تاکید بر اینکه «رقیب اصلی جریان اصلاحطلبی، طیف اصولگرایی است»، گفت: اصلاحطلبان امروز آنقدر به نوعی از توازن قوا رسیدهاند که اصولگرایان افراطی که تلاش و اراده داشتند تا اصلاحطلبان را حذف کنند، نتوانستند. این در حالی است که اصلاحطلبان نه میخواهند و نه میتوانند که رقیب خود را از صحنه حذف کنند.
وی اظهار کرد: برخی هرجا مشکلی پیدا میشود آن را بر گردن اصلاحطلبان میاندازند، این خود بهترین دلیل برای وجود اصلاحطلبان است و باید دانست که اصلاحطلبان قابل حذف نیستند و هر کس چنین فکری را در ذهن خود دارد و میخواهد در کشور تکصدایی ایجاد کند باید بداند که این رویکرد آب در هاون کوبیدن است.
این فعال سیاسی با بیان اینکه «اصلاحطلبی در جامعه ایران در حال پیگیری پیوند دین و دنیا و دموکراسی و آزادی با عدالت و برطرف کردن شکافها در طول دورانهای مختلف بوده است» گفت: چنین نگاهی در دنیا طرفدار دارد و اصلاحطلبان منادی چنین دیدگاه و نگاهی هستند.
وی معتقد است: در سالهای اولیه انقلاب اصولگرایان دیدگاههای بازتری داشتند ولی هماکنون برخی اصولگرایان به خصوص افراطیهای آنان مواضع تند چپهای اول انقلاب را دنبال میکنند. این در حالی است که اصلاحطلبان امروز که همان چپهای دهه اول انقلاب هستند متوجه شرایط و تحولات دنیا شدهاند و فهمیدهاند که باید رویکردهای خود را تغییر دهند.
وی در عین حال اظهار کرد: اصلاحات این نکته را مورد توجه قرار میدهد که نباید درجا زد و تنها به سرمایههای قبلی خود بالید، بلکه لازم است نیازهای روز و زمان و مکان را شناخت و بر اساس آن حرکت کرد. همچنین معتقدیم هر لحظه باید اتاق فکری دائمی و سیستم هوشمندی، نیازها و اقتضائات را البته با حفظ هویتها و اصالتها بشناسد و خود را با آن تطبیق دهد.
میرلوحی گفت: اصلاحطلبان بینقص نیستند و وجود ادعای بینقص بودن خود اولین نقص است ولی به هر ترتیب این جریان به اندیشههای جمعی، خردورزی، توجه به نخبگان، تعامل، گفتوگو و سازگاری در حوزههای مختلف توجه ویژه دارد.
وی با بیان اینکه «آینده جریان اصلاحطلبی در دست عقلای اصلاحطلب خواهد بود» گفت: عقلای اصلاحطلب باید پنج مولفه ایرانی و اسلامی بودن، اعتدال، توجه به امام و دیدگاههای ایشان، همچنین آبادانی کشور را مورد توجه ویژه قرار دهند.
ندای سبز آزادی: رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی، گفت: تجربه آزمون دستیاری و مشکلاتی که برای آن بهوجود آمد و بحث انحلال دوباره پرونده قدیمی جداسازی و منفک شدن آموزش پزشکی از وزارت بهداشت و واگذاری دوباره آن به وزارت علوم در کمیسیون آموزش باز شده است.
علی عباسپور رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در گفتوگو با ایلنا، با اشاره به جلسه روز گذشته کمیسیون بهداشت و کمیسیون آموزش و تحقیقات با وزیر بهداشت در مورد انحلال دانشگاه و نتایج آن گفت: در جلسه روز گذشته اعضا در ابتدا به ترتیب نظرات خود را در رابطه با انحلال این دانشگاه اعلام کردند و پس از آن نیز وزیر بهداشت دلایل این اقدام را مطرح کرد که در اکثر مواقع نتوانست نمایندگان را قانع کند.
وی افزود: در این جلسه اکثر اعضا به وزیر بهداشت پیشنهاد لغو این دستور دادند و مسوولان وزارت بهداشت اعلام کردند که پس از بررسی هفته آینده نتیجه دقیق این بحث را مطرح میکند.
او با تاکید بر اینکه وزارت بهداشت یک هفته از مجلس شورای اسلامی زمان خواسته است، گفت: استدلال مسوولان وزارت بهداشت بر این اساس است که این دانشگاه با دانشگاههای علوم پزشکی به صورت موازی فعالیت میکرده است که برای جلوگیری از موازی کاریها در بحث آموزش و پزشکی و کاهش هزینهها اقدام به انحلال این دانشگاه کردهاند که هم از نظر قانون و هم از نظر منطقی این اقدام نادرست است و مجلس نیز پیگیر لغو این دستور است.
وی تاکید کرد: تجربه آزمون دستیاری و مشکلاتی که برای آن بوجود آمد و بحث انحلال دوباره پرونده قدیمی جداسازی و منفک شدن آموزش پزشکی از وزارت بهداشت و واگذاری دوباره آن به وزارت علوم در کمیسیون آموزش باز شده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر