-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ شهریور ۱۳, شنبه

Latest New from Green Correspondents for 09/04/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا گزینه دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.

 

حقیقت این است که راز ماندگاری و تاثیر شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» و یا نامگذاری «روز قدس» به نام «روز ایران» برای این است که این آدرس‌های اشتباه دادن و نعل‌های وارونه زدن را بی‌اثر کرده است.
خبرنگاران سبز/ سیاست/ آرمان ایرانی:
مراسم روز قدس امسال هم برگزار شد؛ مراسمی که بنيانگذار اسمی‌اش ديگر در قيد حيات نيست و نزديکان و پيروانش هم يا در زندانند يا در حصر خانگی به سر می‌برند و اپوزيسيون حکومتی شده‌اند که خود زمانی پايه گذار آن بودند.

صرف نظر از استقبال کم مردم و جو کاملا امنيتی آن، خبرگزاری ايسنا ، با تعدادی از سران نظام باقی مانده بر کودتا مصاحبه‌هایی انجام داده که توجه به آن‌ها خالی از لطف نیست.

مرور برخی از این جمله‌ها از آن نظر خواندنی است که با توجه به وحشی‌گری و ظلم و بیدادی که نظام اسلامی بخصوص در یک سال و چند ماه گذشته کرده است براحتی می‌توان به جای واژه فلسطین، ایران را قرار داد و به جای صهیونیست، حکومت مطلقه ولایت فقیه را.

حقیقت این است که راز ماندگاری و تاثیر شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» و یا نامگذاری «روز قدس» به نام «روز ایران» برای این است که این آدرس‌های اشتباه دادن و نعل‌های وارونه زدن را بی‌اثر کرده است. امروز دیگر، این آدرس‌های غلط،‌ همچون غلط املایی عکس پیوست، تنها از چشمان ناآگاه و بی‌دقت دور می‌ماند.

اتفاقا مهندس میرحسین موسوی نیز در بیانیه‌‌ای که در حمایت از مهدی کروبی  و محکومیت اوباشان سیاه اندیش وابسته به حکومت دیروز منتشر کرد به درستی به بهانه بودن دشمنی با اسراییل اشاره کرد تا باز هم سلاحی دروغ دیگری از دست غاضبان و اشغال‌گران ایران گرفته شود. (دشمنی با اسراییل بهانه است؛ از کروبی‌ها و مردم مردم می ترسند)

اکنون به گفته‌های زیر دقت کنید.
- رييس دولت برآمده از کودتا: «در حقيقت مردم به دنبال اصلاح وضع جهان و برچيدن ظلم و ستم و برپايی دوستی و عدالت هستند، چون اصل آن مربوط به حقيقت انسان است و خدا است و چون خدايی است ماندگار است و شکوفاتر می‌شود.»

- رييس مجلس: «تا زمانی که حقوق ملت فلسطين استيفا نشود اين راهپيمايی‌ها هم‌چنان ادامه خواهد داشت.»

- برادر رييس مجلس در قوه قضاييه: "راهپيمايی روز قدس رمزی برای وحدت جهان اسلام و مقابله با غاصبين فلسطين است"

- نماينده خامنه‌ای در سپاه: "تنها راه حل مساله فلسطين اتحاد مسلمانان است"

- علوی نماينده خبرگان: "مردم مذاکرات سازش را تکرار جنايات بی‌نتيجه مسخره‌آميز گذشته می‌دانند"

- پرويز فتاح: "مسلمانان اجازه نمی‌دهند عده خاصی برای مردم فلسطين تصميم‌گيری کنند"

- محمد اسماعيل کوثری: "رفراندوم تنها راه رسيدن به صلح در سرزمين‌های اشغالی است"

- محمد رضا باهنر: "در همين زمان‌گرفتن‌ها مردم فلسطين و کسانی که مدعی رهبری مردم فلسطين هستند بايستی مراقب باشند، تا زمان را برای آزادسازی
مردم فلسطين از دست ندهند."

- علی اکبر ناطق نوری: "از ايستادگی و مقاومت خسته نشويد و بدانيد که اين حرکت نه تنها موجب رسوايی آمريکا و انگيس و استکبار جهانی می‌شود
بلکه باعث بيدار شدن وجدان‌های انسان‌های آزاده در سراسر جهان می‌شود و به صهيونيست‌ها می‌فهماند که اين اسطوره شکست‌ناپذيری که برای خود قائلند، دروغ است و به هر حال آن‌ها به زانو در خواهند آمد کما اين‌که مقاومت مردم فلسطين در جنگ ۲۲ روزه اين را نشان داد و ان‌شاءالله صبح پيروزی نزديک خواهد بود."
(+)

 
 

هنگام ارسال این گزارش یاسر خمینی نیز که به منظور دیدار و دلجویی از مهدی کروبی به خانه کروبی رفته بود هنوز در محل بوده است. بخش دیگری از گزارش حاکی است که با رفتن لباس شخصی‌ها، لباس مشکی‌های سپاه پاسداران به همراه گشت پلیس در منطقه هستند.
خبرنگاران سبز/ گزارش و خبر/ مزدا ایراندوست:
آخرین گزارش اختصاصی خبرنگاران سبز (حدود ساعت نوزده روز جمعه) حاکی است که لباس شخصی‌ها اطراف محل مسکونی مهدی کروبی را ترک کرده‌اند اما آثار تخریب همه جا پیداست. علاوه بر شکستگی شیشه‌های مجتمع مسکونی و رنگ پاشی در جاهای مختلف، همچنین جای گلوله نیز بر در و دیوار دیده می‌شود.

هنگام ارسال این گزارش یاسر خمینی نیز که به منظور دیدار و دلجویی از مهدی کروبی به خانه کروبی رفته بود هنوز در محل بوده است.

بخش دیگری از گزارش حاکی است که با رفتن لباس شخصی‌ها، لباس مشکی‌های سپاه پاسداران به همراه گشت پلیس در منطقه هستند.

ضمنا هم‌اکنون چند آهنگر در حال ساختن یک درب آهنی سنگین و مقاوم برای وردیه مجمتع مسکونی هستند.

گزارش خبرنگاران سبز حاکی است که مردم نگران زیادی با ماشین از برابر ساختمان عبور می‌کنند و تحولات را زیر نظر دارند. همچنین گزارش شده است که ا فراد مشکوکی دیگری نیز در اطراف ساختمان در حال پرسه زنی هستند.

 
 

لباس شخصی ها که گزارش می‌شود بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفرهستند این داربست ها را شکسته و وارد‌ مسجد شدند. آن‌ها سپس درب مسجد را شکستند و به ضرب و شتم طلبه‌های آیت الله دستغیب پردختند.
خبرنگاران سبز/ جامعه:
طبق اخبار رسیده به خبرنگاران سبز: در مسجد قبای شیراز بین نیروهای لباس شخصی و طلبه‌های آیت الله دستغیب درگیری فیزیکی رخ داده‌ است. بعد از راهپبمایی روز قدس در شیراز همانطور که آیت الله دستغیب پیش بینی کرده بود، عده ای از آنها را اجیر کرده و به سمت مسجد قبا کشاندند.

پیش از این مسئولین مسجد قبا با نیروی انتظامی تماس گرفته و به آنها گفته بودند که این چنین برنامه تدارک دیده شده است. اما نیروی انتظامی از اعزام نیرو خود داری کرده و تنها به بستن حصارکشی و داربست پرداختند. اما لباس شخصی ها که گزارش می‌شود بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفرهستند این داربست ها را شکسته و وارد‌ مسجد شدند. آن‌ها سپس درب مسجد را شکستند و به ضرب و شتم طلبه‌های آیت الله دستغیب پردختند.

علاقه مندان به آیت الله دستغیب در سایر جاها غیر از شیراز تنها راه کمکشان را اطلاع رسانی در رسانه ها می دانند. 

 
 

من هم مسلمانم ولی در اسلام من دروغ و ظلم نيست. من هم نماز می‌خوانم ولی نماز نمی‌خوانم که به آخر نماز برسم که با بلندترين صدا برای رهبرم دعای خير کنم تا شعله نفاق آن درون را بسوزاند. روزه می‌گيرم ولی نه روزه‌ای که دهان را ببندم ولی زبان ريا را باز کنم. چهره‌ام را به خواسته تو آراسته می‌کنم ولی نه آن آراستگی که موجب وحشت ديگران شود. در سجده‌هايم سرم را چنان به مهر نمی‌کوبم که پيشانيم خالکوبی شود تا مرا به خاطرش پست و مقامی بدهند. امر به معروف و نهی از منکر را بهانه‌ای برای عمل به منکر خود نميکنم.
خبرنگاران سبز/ رایانامه وارده:
 به نام آنکه از مظلومان روی بر نمی گرداند

گِله دارم از تو ای خدا، که تا به کی ظالم را بر مظلوم حاکم می‌کنی؟ اين مردم مگر جز ساده ترين نوع آزادی طلب ديگری دارد؟

از ما چه می‌خواهيد؟ ميخواهيد ما را از جنس مخالف برانيد و همجنس باز شويم؟ گمان نمی‌کنم؛ چون آقای احمدی نژاد به خوبی می‌دانند که ما اصلاٌ همجنس‌باز در ايران نداريم. پس چرا وقتی با جنس مخالف، به قول آقايان نامحرم زير سقفی به نام اتوموبيل هستيم بايد تمام تن و بدنمان بلرزد که نکند الان يک موتور يا ماشين لباس‌ شخصی، ما را متوقف کند و نسبيت ما را محاسبه کند؟

جريانی که باعث نوشتن اين نامه شد همين امشب يعنی شب قبل از روز قدس برايم اتفاق افتاد. به اتفاق هم کلاسی‌های دانشکده برای افطار به يک رستوران در يکی از خيابان‌های بالای شهر تهران رفتيم. جمع ما هم جنس باز نبود و اگر اسم اين را مخالفت و ايستادگی با آرمان‌های مقدس نظام و برائت از رهبری و پياده شدن از سفينه النجات نمی‌گذاريد جمعی دختر و پسر بوديم که در کنار هم در يک رستوران با درب‌های باز و البته محيطی روشن در حضور چند شاهد عاقل و عالم و بالغ افطار می‌کرديم.

گوش شيطان کر با هم کمی گفتيم و خنديديم، از بابت خودم که مطمئنم  ولی خدا من را ببخشد اگر حرف زدن من با نا محرم يا شوخی و خنده‌هايم ميل جنسی او را بر انگيخته باشد يا با حرف‌های من زنای مجازی کرده باشد. خدايا توبه! می‌دانم که مرا زود بخشيدی و به جای مجازات در آن دنيا در همين دنيا مجازاتی بر من اعطا فرمودی تا بوسيله نيروهای حکومتی که نائب بر حق تو امير المومنين خامنه‌ای آنها را هدايت و رهبری می‌کند مجازات شوم، همان قوم الظالمينی که در قرآنت به آن اشاره کردی.

خلاصه افطار را خورديم و می‌خواستيم راهی خانه شويم که يکی از نامحرمان وسيله نقليه نداشت و اتفاقا هم‌مسير بنده بود و اين شد که تصميم گرفتيم بنده ايشان را برسانم. خدايا! در حال حرکت بوديم که يکدفعه نامحرم به من گفت: «ايست!» منم با خودم فکر کردم خدايی نکرده قصد ناخيری دارد! وقتی به جلو نگاه کردم ديدم منظور ايشان ايست بازرسی بسيج است. من هم هول شدم و به اولين فرعی پيچيدم که شانس بنده، بن بست بود. تا دور زدم و آمدم سر کوچه ديدم که بَله.... يک نفر بيسيم به دست، با يک شکم بزرگ و انبوهی ريش با چهره‌ای پر نفرت دارد نزديک ميشود.

وسط خيابان مدارک را چک کرد، ماشين را گشت و وقتی ديد چيزی نداريم رفت سراغ نسبيت ما دو نفر. در يک چشم بر هم زدن وقتی داشتيم بازجويی می‌شديم چند جوان و نوجوان با صورت‌های پرمو و با شکم‌های سير و همچنان گرسنه و با بيسيم و شالی که برای شب قدر به گردن داشتند دور ما حلقه زدند.
از کوچولوی ۱۳ ساله گرفته تا جوان ۳۰ ساله سئوال می‌کردند و ما جواب می‌داديم که چرا با هم زير يک سقف بدون داشتن رابطه در حال حرکت بوديم. بحث کردن با آن‌ها فايده‌ای نداشت؛ هر چه التماس کردم و غلط کردم گفتم، جز توهين نشنيدم.

خدايا بغض دارم که بگويم با ما بسان بردگان برخورد می‌شد. گويی برما حقی ازلی دارند: حقی برای حکومت، ظلم و تجاوز. يکی از آنها که شايد حداکثر ۲۱ سال داشت به من گفت: «خيلی جلو خودم را گرفتم که نزنم.» ابتدا درک نکردم، به او گفتم: «چيو نزنی؟» گفت: «تو رو!» ناخداگاه خنده‌ام گرفت و بخدا از روی فشاری که احساس می‌کردم گفتم: «آخه به چه حقی؟ مگر وظيفه تو امر به معروف و نهی از منکر نيست؟ پس به چه حقی می‌خواستی من را بزنی؟» گفت: «بخاطر اينکه تو اين شب قدر اين غلط رو کردی!»

خلاصه... بزرگ اين بسيجی ها که حدود ۲۵ سال داشت مسئول رسيدگی به پرونده ی گناه ما شد. او هم همه سوال‌های قبلی را پرسيد و ما هم طبق عادت جواب داديم، معذرت خواستيم، و در مرحله بعدی التماس. خدايا! بنده‌هايت را اينگونه جلوی بنده بی ارزشت خوار نکن! چه بگويم وقتی بسيجی به نامحرم همراه بنده ميگويد: «اگه جای خواهر من بودی می‌زدم تو دهنت که صدای بزغاله بدی؟»

 خدايا! بينايی را به آنهايی بده که با نگاهشان چشم دل خلق تو را کور نکنند! خلاصه اينقدر التماس خواهش تا به خانواده‌هايمان خبری ندهند و بگذارند برويم. آخرش،  مدرکم را گرو گرفتند و گفتند شنبه با من تماس می‌گيرند تا بروم و مدرکم را از يک جايی بگيرم. ولی می‌ترسم تنها برم که نکند جزئی از خانواده تجاوزشدگان کهريزک بشم.

به خداوندی خدا فکر نمی‌کنم قومی ظالمتر و پست‌تر از اين قوم وجود داشته که اينگونه دچار جهل دينی و کرداری شده‌اند و حاضر به پذيرفتن حق نيستند تا مبادا مزه قدرت از زير دندان‌هايشان برود. اينها را بنده‌ای ميگويد که به وحدانيت تو اعتقاد دارد.

خدایا! من هم مسلمانم ولی در اسلام من دروغ و ظلم نيست. من هم نماز می‌خوانم ولی نماز نمی‌خوانم که به آخر نماز برسم که با بلندترين صدا برای رهبرم دعای خير کنم تا شعله نفاق آن درون را بسوزاند. روزه می‌گيرم ولی نه روزه‌ای که دهان را ببندم ولی زبان ريا را باز کنم. چهره‌ام را به خواسته تو آراسته می‌کنم ولی نه آن آراستگی که موجب وحشت ديگران شود. در سجده‌هايم سرم را چنان به مهر نمی‌کوبم که پيشانيم خالکوبی شود تا مرا به خاطرش پست و مقامی بدهند. امر به معروف و نهی از منکر را بهانه‌ای برای عمل به منکر خود نميکنم.

 من هم مسلمانم خدايا و دلم گرفته است از اين همه تاريکی، از اين همه بن بست که ما را خانه نشين کرده است. از اين همه الزامات که زندگی را همچون نوشيدن زهرکرده است. خدايا از اين طرف ها رد شدی نگاهی به قوم مظلوم  خود بينداز.
از تو گله کردم ولی روی بر نگرداندم و هنوز می گويم: الهی آمين!
ع. ب

 
 

این گزارش همچنین می‌افزاید که برای اولین بار حضور نيروهای پليس و يگان ويژه در برخی از مناطق دیده شده است. مثلا برای نخستين بار در ميدان کلانتری (ميدان سيد جمال الدين اسد آبادی) نیروهای ویژه مستقر شده‌اند.
خبرنگاران سبز/ گزارش و خبر/ آرام آیراد:
با وجودی که به دلیل اختلال بی‌سابقه در  اینترنت ارتباط تحریریه «خبرنگاران سبز» با خبرنگاران به سختی صورت می‌گیرد گزارش‌های رسیده حاکی از پرواز دو دستگاه هلیکوپتر در ساعت‌های  ۱۱  و۱۲:۵۰ و نیز حضور پرتعداد نیروهای بسیجی و لباس شخصی در سطح شهر است.

بر طبق این گزارش، علاوه بر بکارگیری نیروهای پلیس راهنمایی و رانندگی برای مقاصد امنیتی همچنین شمار زیادی زا بسیجی‌ها نیز در این لباس در شهر حضور دارند. حضور آمبولانس در نقاط حساس و مهم تهران نیز یکی دیگر از مشاهدات خبرنگاران سبز از تهران است. 

از سوی دیگر  این گزارش می‌افزاید اختلال در اینترنت و سرویس‌های ایمیل چنان شدید است که حتی یک صفحه ساده نیز به راحتی باز نمی‌شود. 

این گزارش همچنین می‌افزاید که برای اولین بار حضور نيروهای پليس و يگان ويژه در برخی از مناطق دیده شده است. مثلا برای نخستين بار در ميدان کلانتری (ميدان سيد جمال الدين اسد آبادی) نیروهای ویژه مستقر شده‌اند. 

از دیگر مشاهدات خبرنگاران سبز استقرار اتوبوس‌های دولتی برای جابجایی اجیرشدگان دولتی است. همچنین با وجودی‌ که سه وانت حامل بلند‌گوهای شعار پراکنی در میدان فاطمی مستقر بوده (که به نظر می‌رسد همچنین برای جلوگیری از شنیده شدن صدای شعارهای آزادی‌خواهان پیش‌بینی شده اند) به دلیل نبود تظاهر کننده دولتی بی‌استفاده مانده است.

 
 

نشان دادند که اشغال قدس شریف و دشمنی با اسرئیل بهانه است دشمن واقعی اقتدارگرایان کروبی و شخصیتهای امثال او و سایر آزادیخواهان است. همانطور که در ۲۲ بهمن نشان داده شد که مقصد اقتدار گرایان نه جشن پیروزی انقلاب بلکه مراسمی برای چنگ و دندان نشان دادن به آزادی خواهان و ملت سبز ایران است.
خبرنگاران سبز/ سیاست/ رهبران سبز:
در پی حملات متوالی در پنج شب به خانه و خانواده مهدی کروبی یکی از رهبران مردمی و شجاع ایران, میرحسین موسوی در نامه‌ای ضمن محکوم کردن این اعمال وحشیانه که به زبان او از جانب «اوباشان روسیاه»ی که از جانب نیروهای انتظامی و امنیتی نیز پشتیبانی می‌شوند تاکید می‌کند که این «اقدامات سیاه و نفرت انگیز» باعث مصمم‌تر شدن مردم آزادی‌خواه برای ادامه مبارزه است. متن کامل این نامه در زیر می‌آید. 

بسمه تعالی
انا لله و انا الیه راجعون
حمله اوباشان رو سیاه به منزل حجت الاسلام و المسلمین کروبی یار شجاع مردم در شب قدر نشان از ره گم کردگی اقتدار گرایان است. آنها با این اقدامات سازمان یافته که حدود ۵روز است زیر نظرنیروهای انتظامی و امنیتی آغاز شده است نشان دادند که اشغال قدس شریف و دشمنی با اسرئیل بهانه است دشمن واقعی اقتدارگرایان کروبی و شخصیتهای امثال او و سایر آزادیخواهان است. همانطور که در ۲۲ بهمن نشان داده شد که مقصد اقتدار گرایان نه جشن پیروزی انقلاب بلکه مراسمی برای چنگ و دندان نشان دادن به آزادی خواهان و ملت سبز ایران است.

فاجعه حمله به منزل جناب اقای کروبی که به دنبال حمله به منازل مراجع عالیقدر در قم و شیراز صورت می گیرد بهترین نشان خوف اقتدار گرایان از جنبش مردمی و نیز بهترین دلیل برای ابزاری شدن همه شعار ها و مراسم و مناسک اسلامی وانقلاب است طرفه آنکه از سوی سازمان دهندگان این اقدامات مفتضحانه، سال و روز هم برای پایان عمر ظلم اسرئیل اعلام می شود. ما می گوئیم شما با این اقدامات سیاه و نفرت بر انگیز اراده معطوف به آزادی مردم را نمی توانید سد کنید بلکه راه نیل به آزادی را برای آزادی خواهان کوتاه تر می کنید.

میرحسین موسوی

 
 

میرحسین موسوی با حمایت ازکروبی و دفاع از ایشان ، طی گفتگویی تلفنی ضمن اعلام آمادگی برای حرکت به سمت منزل مهدی کروبی و حضور در کنار ایشان گفت:" متاسفانه این افراد چیزی از آبروی کشور باقی نگذاشته اند و وضع کشور را به این صورت درآورده اند."
خبرنگاران سبز/ سیاسی/ :
حاصره خانه مهدی کروبی که از شب گذشته آغاز شده، هر لحظه تنگ تر می شود. بسیجی های مسلح و لباس شخصی هایی که انواع سلاح های گرم و سرد و گاز اشک آور در دست دارند اینک بطور کامل در محل مستقر هستند. ساختمان هر لحظه مخروب تر می شود و آثار شیشه های شکسته و در و پیکر سوخته در محل قابل مشاهده است. پس از استقرار گارد ویژه در خیابان محل اقامت کروبی که از شب پیش آغاز شد ؛ صبح امروز ناگهان نیروی انتظامی محل را ترک کرده و اختیار هر اقدامی را به عهده مهاجمان مسلح گذارده است.

بر اساس آمار برخی منابع خبری طی این تهاجم سازمان یافته دست کم چهار تن زخمی شده اند و سرتیم محافظان کروبی هم در بیمارستان و در حال اغماء قرار دارد.

مهاجمان آب و برق خانه کروبی و سیم تلفن های مجتمع را قطع کرده اند. نگرانی مهدی کروبی بیش از هر چیزی صدمه خوردن همسایگانی است که در جوار ایشان زندگی می کنند.

حسین کروبی درگفتگو با جرس اعلام کرد که فکر نمی کردیم آمرانِ این اراذل واوباش تا این حد دست عوامل خود را باز بگذارند که در ماه رمضان اینگونه اوباش گری کنند. وی همچنین در مصاحبه ای با رادیو فردا حمله مهاجمان را به "کودتا علیه یک خانه" و علیه "یک پیرمرد" توصیف کرد و گفت: "فکر می‌کنم، می‌خواهند درباره آقای کروبی تصمیم‌گیری بکنند، و الآن می‌خواستند زمینه آن را فراهم کنند."

حسین کروبی تصریح کرد: "این تهاجم کاملا از طرف بالا حساب شده بود و این کار، یک کار ساده‌ای نبود؛ اینکه وارد محله‌ای بشوند، و این قدر با خشونت رفتار کنند، تیراندازی کنند، گاز اشک‌آور به خانه بزنند و این قدر با خشونت رفتار کنند، قاعدتا یک برنامه‌ای برای آقای کروبی دارند."

در همین رابطه میرحسین موسوی با حمایت ازکروبی و دفاع از ایشان ، طی گفتگویی تلفنی ضمن اعلام آمادگی برای حرکت به سمت منزل مهدی کروبی و حضور در کنار ایشان گفت:" متاسفانه این افراد چیزی از آبروی کشور باقی نگذاشته اند و وضع کشور را به این صورت درآورده اند." مهدی کروبی نیز ضمن تشکر از آقای موسوی به ایشان گفت:" شما خود در صف اول مبارزه ایستاده اید." آقای کروبی در ادامه افزود:" آنچه که اکنون مهم است، دفاع از آزادی و حقوق بر حق مردم است."

 
 

از من می‌پرسند آیا حکومت دینی می‌خواهی؟ من می‌گویم: من طرفدار حکومت دینی و جمهوری اسلامی هستم ولی اینی که الان هست نه اسلام دارد و نه جمهوریت. آن جمهوری اسلامی که مردم برای آن در سال 57 انقلاب کردند این نیست. اگر آن ج. اسلامی محقق می‌شد بسیاری از مشکلات مردم حل می‌شد. مردم مسلمانند و با اسلام و جمهوریت سر جنگ ندارند. آنچه که ما داریم نه جمهوری است و نه اسلامی.
خبرنگاران سبز/ رهبران سبز:
پس از اینکه برای پنجمین بار خانه مهدی کروبی از رهبران جنبش مردمی ایران مورد حمله اجیرشدگان حکومت اسلامی قرار گرفت وی در گفت‌وگویی با خبرنگار جرس این حرکات و تهدیدها را به دلیل صراحت لهجه وی در  انتقاد از حکومت دانست. وی در این مصاحبه نکات مهم دیگری را نیز مطرح کرد که متن آن در زیر می‌آید.

بعد از انتخابات حوادثی رخ داد که همه از آن باخبرند و تا حال ادامه یافته است. ما هم صریح و روشن و دلسوزانه همچنان مواضعمان را بیان می‌کنیم. احساس من این است که چون من مواضعم را در باره مسایل مختلف از قبیل مسایل هسته‌ای، تحریم و انتخابات و دیگر مسایل عمومی کشور صریح و روشن می‌گویم آن‌ها ناراضی هستند.

آن‌ها ادعا می‌کنند که شما تهمت به ما می‌زنید و تقلبی در کار نبوده است ولی ما می‌گوییم مسئله این است که انتخابات مهندسی شده بود و نتیجه انتخابات از قبل تعیین شده بود و ما اشتباه کردیم که از اول وارد انتخابات شدیم البته با توجه به عوارضی که پیش آمده از هرگز از این کار پیشمان نیستیم ولی ما خوش‌بینانه فکر می‌کردیم انتخابات داریم بعد فهمیدیم که انتخاباتی در کار نیست. آن‌ها مدرک می‌خواهند ما می‌گوییم بیایید مناظره کنیم.

هنگامی که در باره مسایل تحریم و تحریک برای جنگ که بحث می‌شود صحبت ما این است که بخشی از سپاه اساسا خواهان این وضع است که بحران درست کند و حتی تحریم هم بشویم تا براحتی پول‌های مردم را غارت کند. این دولت هم که از لحاظ سیاسی و فرهنگی و اقتصادی ناتوان است  و حیاتش را فقط در بحران می‌بیند.

از من می‌پرسند آیا حکومت دینی می‌خواهی؟ من می‌گویم: من طرفدار حکومت دینی و جمهوری اسلامی هستم ولی اینی که الان هست نه اسلام دارد و نه جمهوریت. آن جمهوری اسلامی که مردم برای آن در سال 57 انقلاب کردند این نیست. اگر آن ج. اسلامی محقق می‌شد بسیاری از مشکلات مردم حل می‌شد. مردم مسلمانند و با اسلام و جمهوریت سر جنگ ندارند. آنچه که ما داریم نه جمهوری است و نه  اسلامی.

در باره روز قدس ما تاکید داریم که یک وظیفه است و کسی نمی‌تواند آن را مصادره کند بعد این باعث می‌شود که پنج شب است که اینجا معرکه برپا کرده‌اند؛ شعار دادن و شیشه شکستن کارشان شده و امشب دیگر به اوج رساندن که باعث شرمندگی من در نزد همسایگان شده است. پیش از این همسایه‌های ما خوشحال بودن که همسایگی ما باعث امنیت آن‌ها می‌شود حالا شرمنده‌ام که حضور ما باعث آزار و عدم امنیت آن‌ها شده است.

هم اکنون که ساعت از نیمه شب گذشته {و وقت استراحت مردم است} این‌ها در خیابان شعار می‌دهند و غم انگیز اینکه بعد از این همه رسوایی و افتضاحی که بار آوردند و آسیبی که به خانه‌های مردم وارد کرده‌اند و فحاشی کردن بعد می‌نیشنند کف خیابان قران خواندن و بعدش هم مصیبت امام حسین خواندن! انگار بنایشان این است که آبروی اسلام را کاملا ببرند.


حرف بنده اما این است که بر حرف خودم مانده‌ام و جایی هم نمی‌روم و در خانه‌ام می‌مانم و برنامه‌هایم را هم ادامه می‌دهم و آماده هر گونه هزینه‌دهی هم هستم. اما این‌ها صحبت‌های من است، خانواده من چه گناهی کرده است؟ کجای دنیا خانواده یک مخالف سیاسی را با کمک اراذل و اوباش و چند نوجوان فریب خورده مورد آزار و فحاشی قرار می‌دهند؟

وضع چنان شده است که حتی در مجلس تحریم دوستان و آشنایان نیز نمی‌توانیم شرکت کنیم. همان‌طور که برای همکار مجلسی‌‌امان {اسماییل تتری} که همکار خانم کدیور نیز بود نتوانستیم فاتحه بگیریم. یا یکی از دوستان قدیممان فوت کرده بود نگذاشتند فاتحه بگیریم.

با تمام این‌ها ما به وظیفه عمل می‌کنیم و تا آخر ایستاده‌ایم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
در زیر متن این گفت‌وگو را گوش کنید

 
 

اینکه اینان در شب قدر این رفتار را می‌کنند شگفت انگیز است. همان کاری که یزید با اهل‌بیت امام حسین کرد اینها دارند با اهل بیت آقای کروبی می‌کنند. این که روش حکومت داری نیست. بعد خود را نیز با علی مقایسه می‌کنند.
خبرنگاران سبز/ سیاست/ رهبران سبز:
در پی و درحین پنجمین حمله لباس شخصی‌های اجیر شده حکومت اسلامی به خانه مهدی کروبی، کسی که همراه مردم ایستاده و جنایات کهریزک را برملا کرد، حسین کروبی در گفت‌وگو با خبرنگار جرس جزییاتی از این حادثه را شرح می‌دهد.

وی توضیح می‌دهد که این حمله‌های وحشیانه که با آتش زدن درب مجتمع و شکستن شیشه‌ها و شلیک مستقیم تیر همراه بوده است با رمز «لبیک یا خامنه‌ای» شروع شده است. پس از نزدیک شدن آن‌ها به خانه محافظان اقدام به شلیک تیر مستقیم می‌کنند که منجر به مجروح شدن حمله کنندگان می‌شود که با آمبولانس از محل دور می‌شوند. ساختمان در محاصره این نیروها قرار دارد و برق منطقه را هم با شلیک به تیرهای برق محله قطع کرده‌اند.

اینکه اینان در شب قدر این رفتار را می‌کنند شگفت انگیز است. همان کاری که یزید با اهل‌بیت امام حسین کرد اینها دارند با اهل بیت آقای کروبی می‌کنند. این که روش حکومت داری نیست. بعد خود را نیز با علی مقایسه می‌کنند.

زمان شاه هم این رفتار را با مردم نمی‌کردند. امام خمینی مستقیم به شاه گفت: آقا شاه من شما را از این مملکت بیرون می‌کنم. شاه محترمانه یک ماشین فرستاد و امام را تبعید کرد: کجا به زن و بچه امام کار داشتند؟ کجا به خانه مسکونی امام کار داشتند؟ آقای کروبی که ادعا نداشته کسی را از این کشور بیرون کند. ایشان یک اعتراض کردند که این انتخابات نبوده، انتصابات بوده.
در زیر می‌توانید این گفت‌وگو را بشنوید.


 
 

خبرنگاران سبز/ سیاست/ رهبران سبز:
سحام نیوز خبر می‌دهد که برای پنجمین شب متوالی نیروهای لباس شخصی با استفاده از سلاح سرد به خانه مهدی کروبی حمله کرده‌اند و درب را شکسته‌اند.

بر اساس این گزارش محافظان مجبور به شلیک تیر هوایی شده‌اند. جزییات بیشتری از این حمله مخابره نشده است.
گفتنی است که پیش از این هم در چهار نوبت نیروهای لباس شخصی وابسته به نظام با دادن شعارهایی در حمایت از علی خامنه‌ای به خانه کروبی حمله کرده بودند که منجر به نوشتن نامه‌ای اعتراضی از سوی فاطمه کروبی به علی خامنه‌ای شد. (+)

 
 

اعلام شد که ماموران انتظامی بيرون منزل‌اند و اعلام کرده‌اند که جلسه بايد تعطيل شود، فورا! والا، منزل مورد حمله قرار خواهد گرفت و تمامی حاضرين دستگير خواهند شد. گفتند که منزل مهندس ميثمی نيز که جلسه دعای شب قدر داشت، مورد هجوم قرار گرفته و تعطيل شده است.
خبرنگاران سبز/ جامعه:
 به گزارش خبرنگار سبز از تهران مراسم بزرگداشت شب‌های قدر در خانه دکتر پیمان توسط ماموران امنیتی مختل، عزاداران از خانه اخراج و احیاداری و دعاخوانی حاضران منع و تعطیل شد.

دکتر پیمان دبیرکل جنبش مسلمانان مبارز است و در انتخابات منتهی به کودتای سال گذشته حمایت خویش از میرحسین موسوی را اعلام کرد. وی که به همراه همسرش در راه‌پیمایی سیزده آبان سال گذشته شرکت داشت مورد حمله لباس شخصی‌ها وابسته به کودتا قرار گرفت و مجروح شد. عکس‌های پیوست مربوط به همین حادثه است.

این خبر به همراه خبرهای دیگر از حمله‌های متوالی در شب‌های قدر به خانه مهدی کروبی و حمله و اهانت به زهرا رهنورد در خارج از محل مسکونی‌اش حکایت از وحشت نظامیان و وابستگان کودتا از هر نوع تحرک افراد منتسب به جنبش آزادی خواهی مردم است.

گفتنی است که این مراسم هر ساله در خانه ایشان برگزار می‌شده است و کلا مراسمی غیر سیاسی و مذهبی است.

در زیر محمد علوی گزارشی از این ماجرا که در وبگاه انجمن‌های جنبش سبز آزادی منتشر شده ارائه شده است.

 شب نوزدهم ماه مبارک بود. شب قدر! تلويزيون در هال منزل روشن بود و من در اطاق، نماز می‌خواندم. صدای نوحه خوان، که بی محتوی می‌خواند، روحم را خراش می‌داد. يعنی مرا ياد آن همکارشان می‌انداخت که گفته می‌شود بازجوی زندان بود (و شايد هنوز هم هست) و الان در دفتر رهبری است و در پاره‌ای تشريف‌فرمايی‌های رسمی هم حضور دارد و در تلويزيون ديده می‌شود. پس از خواندن آياتی از قرآن، عازم شدم.

شنيده و خوانده بودم منزل دکتر پيمان مراسم احيا برقرار است. سال‌ها است که به خاطر مشغله، کمتر امکان شرکت در جلسات منزل ايشان را می‌يافتم. رفتم. سخنران آمد. دکتر رجايی بود. شخصيت محجوبی که به شدت مذهبی است. اين را دوستانش، که با وی حشر و نشری دارند، اينجا و آنجا نقل می‌کنند. حتما مقاومت طولانی در سلول انفرادی را نيز با اتکائ به همين روحيه به سر آورده است. او از قرآن سخن گفت، سوره قدر، و نيز آن را ارتباطی داد به سوره فلق. با الهام از برداشت‌های دکتر شريعتی، به مفهوم قدر، تفسير آن و تبديل شب تار تاريخی مردم به روشنی رونده‌ای که زيست جهان آدميان را تغيير می‌دهد، گفت. و گريزی زد به ارتباط امام علی با اين ماه و اين شب.

سپس، دو جوان پشت تريبون قرار گرفتند. اعلام شد که فرازهايی از دعای جوشن کبير را خواهند خواند و از حضار خواستند که در پايان هر فراز با آنان همراهی کنند و خدا را با صدای بلند بخوانند. يکی دعا را به عربی می‌خواند و ديگری ترجمه آن را. صدای آرام و خوش‌ آهنگی داشتند و جلسه را تحت تاثير قرار داده بودند. ۶ فراز از دعا را خوانده بودند. مجلس حالی پيدا کرده بود. خانم‌ها، که احساسات رقيق‌تری داشتند، با دستمال کاغذی صورتِ تر خود را پاک می‌کردند. آقايان، متاثر شده بودند. ناگهان، چراغ اطاق روشن شد و مانع قرائت دعا شدند. همه از حال خوب خود بيرون آمدند. با پوزش از حضار اعلام شد که، ماموران انتظامی بيرون منزل‌اند و اعلام کرده‌اند که جلسه بايد تعطيل شود، فورا! والا، منزل مورد حمله قرار خواهد گرفت و تمامی حاضرين دستگير خواهند شد. گفتند که منزل مهندس ميثمی نيز که جلسه دعای شب قدر داشت، مورد هجوم قرار گرفته و تعطيل شده است. از ميهمانان عذر‌خواهی کردند و خواستار ترک منزل شدند. خانم صاحبخانه، که خود در سال‌های گذشته برگزاری مراسم دعای پر سوزی را به عهده می‌گرفت، رنگ به چهره نداشت و اشک می‌ريخت. شکايت می‌کرد که از حال معنوی خود بيرون آمده است. حاضرين نيز معترض بودند که چرا، در منزلی کوچک و در ميان جمعی اندک، حتی اجازه سخن گفتن با خدا را ندارند؟ آن‌هم با خواندن دعای جوشن کبير، که در چنين شب‌هايی مرسوم است و اتفاقا آن شب کانال‌های ۱و۲و۳ تلويزيون، به طور مستقيم خواندن همين دعا را از حرم امام رضا، حرم حضرت معصومه و نيز مهديه تهران پخش می‌کرد.

آخر چطور ممکن است که قرائت اين دعا در حرم بزرگان دين و با شرکت انبوهی از مردم روا باشد، اما در منازلی کوچک و با حضور دوستان صاحب‌خانه‌ها، نه! آيا اين‌همه دعوت مردم از طريق راديو و تلويزيون به مراجعه به جلسات و متون مذهبی، فقط به معنای انحصار در مرجع دعاست؟ به سخن ديگر، آيا مردم زمانی مجاز به ارتباط با خدا هستند که فقط از طريق کانال های حکومتی صورت گيرد؟

ناگهان ياد چند سال پبش افتادم. زمانی که مسعود ده‌نمکی هنوز هنرمند نشده بود، قراری هم نداشت که ادای روشنفکران را درآورد و از حقوق ديگران، مثلا همکاران هنرپيشه خود، که، به ادعای او، به خاطر وی مغضوب و از دريافت جايزه جشنواره محروم شده بودند، دفاع کند. باز، در منزل دکتر پيمان جلسه ای بود و سالن مملو از جمعيت. ناگهان آرام، آرام جمعيتی چفيه بسته وارد شد. در آن ميان، ده‌نمکی و حاجی بخشی سرشناس بودند. خود را در ميان جمعيت جای دادند. دکتر پيمان، بی اعتنا، سخن می‌گفت. به ناگاه، ده‌نمکی از جای برخاست. با صدای بلند سخن دکتر را قطع کرد و گفت که بايد با وی مناظره کند. دکتر پيمان به آرامی گفت که چنين برنامه‌ای در دستور کار نيست و به علاوه، تمامی رسانه‌های ديداری، شنيداری و نوشتاری به طور انحصاری در اختيار شماست و مامحروم از آن. چرا بايد وقت محدود يک محفل خصوصی را دراختيار شما گذارد؟ وی اصرار می‌کرد که دکتر سروش نيز چون شما يک‌تنه سخن می‌گويد و بايد با ما در اين‌جا مناظره کنيد. هنگامی که وی نااميد از تحميل نظر خود شد، يک تنه نظرات خود را گفت و گفت و گفت! آن زمان، ده نمکی در حال رشد بود و شايد اواخر دوره حمله‌ وی به افراد و مجامع بود لذا، با ذکر اين‌که حزب‌الله اکنون ديگر حمله نمی‌کند، بلکه در حال اخذ مدرک در سطح فوق‌ليسانس و دکتری است، دوستان خود را فرا خواند تا با سينه‌زنی و نوحه ‌خوانی، اما، آرام، جلسه را ترک کنند؛ و پس از لختی ايجاد دلهره، در ميان جمعی که آمده بودند تا سخنی از دين بشنوند، رفتند. البته، آن زمان نه کسی نامی از احمدی‌نژاد شنيده بود و نه نامی از سوپر‌‌وايزر وی، بهبهانی؛ نيز کسی از قصد دانشگاه امام حسين، که در پی اعطای مدرک به نيروهای سپاه پاسداران است، خبر نداشت. بعدا شنيدم که اداره کنندگان جلسه فورا به کلانتری محل اطلاع داده بودند، اما جالب آن که ماموران با مشاهده آنان، محل را ترک کرده و بی اختياری خودرا در برخورد با آنان متذکر شده بودند. بگذريم از اين خاطرات تلخ گذشته! از همين مراسم ديشب بگويم.

از منزل بيرون آمديم. در مقابل در منزل يک سرهنگ، اما، موقر، با دو اتومبيل مامور نيروی انتظامی ايستاده بود. شنيدم برخی از حضار که از منزل بيرون می‌آمدند، به وی اعتراض می‌کردند که از چه روی از برگزاری مراسم دعا ممانعت کرده‌اند. او، مودبانه، پاسخ می‌داد که: "ما به احترام دکتر و برای محافظت از ايشان به اين‌جا آمده‌ايم، ماموريم و معذور، باسياست هم کاری نداريم." حاضران با قدردانی از ايشان راه خود می‌گرفتند و می‌رفتند. اما، چند لباس شخصی آنان را می‌پاييدند و تلاش داشتند که با رفتار خاص خود در آنان هراس ايجاد کنند تا هر چه سريع‌تر محل را ترک کنند.

ياد دهه‌های پيش از انقلاب افتادم و حسينيه ارشاد. شنيده ‌ام که در چنين شب‌هايی، دکتر شريعتی در آنجا فرياد می‌کشيد، ناله می‌زد و سخن‌رانی‌های آتشين می‌کرد. در مجموعه آثار ايشان نيز خوانده‌ام. از علی انقلابی سخن می‌گفت. اما، رژيم هرگز مزاحم او و آن جمعيت انبوه شنونده او نشد. رژيمی که هرگز داعيه مذهب نداشت و جمعيتی که بخش قابل ملاحظه‌ای ازآن، مستقيم عضو گروه‌های فعال مبارزه عليه رژيم وقت بودند. اما اين رژيم، که سياست خود را عين ديانت خود می داند و مردم را مومن، انقلابی و پشتيبان خود، با اين حال چنين عمل می‌کند. آيا موقعيت رژيم چنان شده است که از گردهمايی مردمی اندک نيز بيمناک می‌شود؟ آيا، واقعا، اگر هجوم شبانه به اين دو منزل نبود و اين جمعيت اندک فرصت می‌يافت که بی سر و صدا دعايی بخواند و به منزل خود برود، برای رژيم بهتر بود يا اين که خبر اين تهاجم دهان به دهان و سايت به سايت بچرخد و داخل و خارج از ايران، همه آگاه شوند؟ آيا طراحان اقتدارگرای هجوم شبانه، آگاه به شمار جمعيت و عادی بودن اين جلسات سالانه نبودند؟ آيا اين حمله شبانه را يک خبط سياسی می‌توان تلقی کرد؟

به نظر می‌رسد که چنين نيست. هدف طراحان اقتدارگرای حمله آن است که به جامعه مدنی ايران بگويد: همه تعطيل‌اند! در پی آن است که اين معنا را القا کند که رژيم هشيار است، هر گونه تحرکی را زير نظر دارد، حتی جلسه‌ای کوچک در منزلی شخصی. و اين حمله بايد درس عبرتی برای آن خام خيالانی باشد که به غلط می‌پندارند که رژيم نرم شده، اجازه می‌دهد که محافل خانگی باز به تدريج برقرار شود و مستقل از خواست حکومت، قرآن يا دعا بخواند، مردم را به مذهب، اما با برداشتی نو، دعوت کند، نگاه آنان را تغيير دهد و تفسيری غير حکومتی از دين ارائه دهد. اما، با ميدان دادن به اقتدارگرايان، رژيم باخته است، اين را نه فقط مردم معترض و منتقد، که سران حکومت نيز می‌گويند. آنجا که، حتی سران نظامی رژيم خبر از هواداری فرماندهان عالی نظامی از جنبش سبز مردم ايران می‌دهند. يا ديگر مقام ارشد نظامی گله می‌کند که مردم از کف خيابان‌ها جمع شده‌اند، اما انحرافات ( بخوانيد اعتراضات) آن‌ها همچنان هست که بايد آن‌ها را هدايت (سياست)کرد. والسلام
(+)

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به greencorrespondents-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به greencorrespondents@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته