همزمان با ۱۴ مرداد سالروز پیروزی نهضت مشروطه میرحسین موسوی در یادداشتی به بررسی اهداف و ثمرات این نهضت و نیز چشم انداز پیش روی ملت پرداخت.
به گزارش کلمه، متن این یادداشت به شرح زیر است:
در سالروز پیروزی مشروطیت هستیم و طنین نام مشروطیت بیش از یکصد سال است که باخود پیام لزوم مشروط بودن قدرت را حمل می کند. در کنار خواست برای عدالت، آزادی و قانون، تلاش برای مشروط کردن قدرت یکی از دستاوردهای مجاهدت گذشتگان ما و فداکاری آنهاست. گرچه نهادهای برآمده از مشروطیت با استبداد شبه تجددگرای رضا خانی با مانع روبرو شدند وبا دادن قربانی های بسیار روند مردمسالاری متوقف گشت و دوره ظلمانی پهلوی اول و دوم دستاوردهای اصلی و ارزش های بنیادی مشروطیت را زیر سایه قرار داد ولی این ارزشها که بادادن قربانی های بسیار بدست آمده بود با ادامه مبارزات مردم برای رهائی از خودکامگی و اقتدارطلبی و نیل به آزادی و عدالت و حاکمیت بر سرنوشت خود ادامه یافت.
قربانی های صدر مشروطیت تا سرنوشت سردارملی ستارخان و شهادت نماینده شجاع ملت مدرس و قتل و حبس بسیاری از آزادیخواهان دیگر، شاهدی برای دشواری راهی بوده است که مردم آن را هرگز رها نکردند. نهضت ملی کردن نفت و خیزش مردمی ۱۵ خرداد و مبارزات نفسگیر در سالهای دهه چهل و پنجاه همه وهمه نشان می دهد که آنچه با مشروطیت بدست آمد هر گز از سوی مردم خوار شمرده نشد بلکه همواره آن دستاوردها به عنوان هادی مردم در مبارزاتشان بکار گرفته شد.
پیروزی انقلاب اسلامی با رهبری امام خمینی در بهمن ۵۷ نتیجه یکصد سال مبارزه با فراز و نشیب ملت ما در طول تاریخ است. امروز مشاهده علائم باز تولید استبداد و خودرایی و گریز آشکار از قانون و حاکمیت روز افزون دروغ نشان می دهد که راه طی شده هنوز به اهداف خود نرسیده است. ظلم و جور و خفقان چه در زمان ناصرالین شاه باشد چه پهلوی ها و چه جمهوری اسلامی مردود است و در جمهوری اسلامی ظلم وستم بدتر و سیاه تر است چرا که زیر پوشش نام اسلام چنین تبهکاری هائی صورت می گیرد و همه می دانیم در همان اوان مشروطیت به شکلهای مختلف بعضی از علما از جمله علامه نائینی استبداد دینی را بدترین دانستند. تجربه یکصد سال اخیر و آنچه در یک سال گذشته اتفاق افتاد نشان می دهد در میان مفاهیم کلیدی مربوط به انقلاب مشروطیت از عدالت و آزادی و حکومت قانون، مشروط کردن و مسئول کردن قدرت اهمیت سرنوشت سازتری دارد.
امروز مدام از ملت ما به نام دین تبعیت بی چون و چرا از کانون های قدرت خواسته می شود بی آنکه به حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود اشاره ای شود و یا از کرامت ذاتی انسان ها ویا حقوق شهروندی نامی به میان آید و یا به استدلال حق تعیین سرنوشت توسط ملت که حضرت امام در بدو ورود در بهشت زهرا آن را با صراحت اعلام و برهان قوی برای آن اقامه کردند توجهی شود. طرفه آنکه اقتدارگرایان از اینکه در مورد جنایات بر کف خیابانها در روزهای۲۵و۳۰ خرداد و روز عاشورا وکوی دانشگاه و زندانهامورد سوال قرار بگیرند و یا ازآنها در مورد قانون گریزی های گسترده بازخواست شود عصبانی می شوند و به تهمت افکنی و دروغ و خشونت بیشتر روی می آورند. پس از بستن روزنامه ها و تبدیل صداوسیما به یک رسانه هتاک و غیرملی و لشگرکشی علیه فضای مجازی که باخلاقیت فرهیختگان اغلب جوان تبدیل به معبری برای تعامل و اطلاع رسانی بدون سانسور و شفاف شده است حتی تاب یک خبرگزاری ملی نیمه جان را نمی آورند واین منفذ گرد گرفته را نیز بر خلاف قانون و بدون توجه به عواقب آن کور می کنند. اگر درست نگاه کنیم امروز هیچ مانعی برای پیشروی و گسترش استبداد دیده نمی شود. ازاین روست که دقت در تاریخ مشروطیت به ما می آموزد که مبارزه برای یافتن ساز و کارهائی که قدرت را مشروط سازد با اهمیت ترین چهره مبارزات مسالمت جویانه است که ملت ما در دور تازه، آن راآغاز کرده است. بخشی از مطالبات جنبش سبز بصورت روشنی این وجه از مبارزه کنونی ملت را آشکار می سازد.
حق تجمعات و آزادی رسانه ها و قبول تکثر در سطح ملی بدین دلیل با مخالفتهای جدی از سوی اقتدارطلبان روبروست که به صورت روشن دایره نفوذ قانونگریزانه اقتدار طلبان را محدود می کند. همچنین تمکین نکردن اقتدار گرایان در مقابل مطالبه اجرای بی کم و کاست قانون اساسی نشان می دهد که تاچه حد دل کندن از سریر قدرت و پاسخگو بودن در مقابل ملت برای یال و کوپال دارها و صاحب منصبان دشوار است. و همه می دانیم اولین قدم در قبول اجرای قانون اساسی اعلام قبول حق حاکمیت مردم بر سرنوشت خود از سوی حاکمان است. غمض عین در مقابل این حق روشن در حقیقت پشت کردن به همه دستاوردهائی است که ملت ایران در طول یکصد سال و بویژه در جریان انقلاب اسلامی آ نرا بامجاهدت فراوان به دست آورده است.
درمیان همه مطالبات و راه کارهائی که برای نیل به حاکمیت مردم بر سرنوشت خود و پاسخگو کردن قدرت و مشروط کردن آن وجود دارد تمهید برای انتخابات آزاد و رقابتی با اهمیت ترین آنهاست. انتخاباتی که با گزینشهای شورای نگهبان و نحوه نظارت آن تبدیل به مراسم عزای ملت برای مرگ میثاق ملی نگردد. به همین دلیل همگانی کردن خواست برای انتخابات آزاد ورقابتی یک وظیفه سرنوشت ساز برای همه کسانی است که ایران را خانه همه ایرانیان با همه تنوع و تکثر می دانند.
محمود احمدی نژاد طی سخنانی در همدان، طرح هدفمند کردن یارانه ها را یکی از برنامه های مهم دولت دانست و خاطر نشان کرد: “این یک طرح انقلابی و صد در صد به نفع ملت است.” رئیس دولت همچنین ادعا کرد “با اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها حتی یک فقیری هم در کشور پیدا نخواهد شد و با اجرای طریح دیگر، هیچ جوانی در آینده دغدغه اشتغال، مسکن، ازدواج و سفر حج نخواهند داشت.”
به گزارش ندای سبز آزادی به نقل از ایرنا، محمود احمدی نژاد در جریان سفر به همدان، پیرامون اجرای طرح مذکور اظهار عقیده کرد” “برخی مردم را می ترسانند اما این طرح انقلابی با همراهی مردم و با کمک مردم انجام خواهد شد و از روزی که این طرح اجرا بشود بهبود در زندگی اقتصادی مردم آشکار خواهد شد. ”
احمدی نژاد با بیان اینکه که چرا باید یارانه بیش از ۷۰ درصد مردم در جیب ۳۰ درصد مردم باشد، گفت: حق هر کسی باید در جیب خودش باشد.
حتی یک فقیری هم در کشور پیدا نخواهد شد
وی اظهار امیدواری کرد که با اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها حتی یک فقیری هم در کشور پیدا نخواهد شد… ما در هدفمند کردن یارانه هیچ چیز پنهان نداریم و برنامه ریزی می کنیم و تاثیراتش را به مردم می گوییم و مردم حساب باز می کنند و در مهر ماه امسال قسط اول یارانه به حساب مردم واریز خواهد شد. ”
احمدی نژاد از طرح دیگری برای “خدمت به آینده جوانان” خبر داد و مدعی شد: “این طرح از نیمه شعبان آغاز خواهد شد و فرزندان این مرز و بوم دیگر در آینده دغدغه اشتغال، مسکن، ازدواج و سفر حج نخواهند داشت.”
وی، هیچ اشاره ای به ایرادات کارشناسان کشور پیرامون تبعات و خطرات حذف یارانه ها نکرد.
می گویند ماجراجویی می کنید
احمدی نژاد بدون توجه به نتایج عملکرد دولت خود در سیاست خارجی و دیپلماسی منطقه ای و جهانی، گفت ” “برخی در داخل کشور وقتی ما در مقابل قلدرها می ایستیم می گویند ماجراجویی می کنید و وقتی می گوییم گفت و گو می کنیم، می گویند سازش و عقب نشینی کرده است؛ ملت شما را شناخته است.
وی با بیان اینکه “دیگر دوران جنگ نیست”، ادامه داد “اگر ۱۰۰ جام زهر پر کرده باشید، ملت ایران این جام زهر را در کام منافقین فرو خواهد کرد. ”
با بلند کردن چماق نمی توانید از ملت ایران امتیاز بگیرید
احمدی نژاد خطاب به جامعه جهانی تصریح کرد: “اگر خیال می کنید چماق بلند کنید از ایران امتیاز می گیرید بدانید این ملت با منطق و ایمان خودش صدها چماق شما را بر سرتان خورد خواهد کرد و اگر خیال میکنید با بلند کردن چماق میتوانید امتیازی از ایران بگیرید، بدانید این ملت با منطق خود و ایمان و همبستگی خود صدها چماق خود را در سرتان خرد خواهد کرد.”
وی خطاب به آمریکا، جامعه جهانی و کشورهای غربی گفت: “شما در اشتباه هستید و افکار شما عقب افتاده است. خیال می کنید در دوره استعمار به سر می برید در حالی که دنیا عوض شده است و ملت ها بیدار شده اند…آنان پس از صدور قطعنامه اعلام کردند که آماده مذاکره هستند؛ نماینده اتحادیه اروپا که سه ماه از گفت و گو با ایران فرار می کرد، به محض صدور قطعنامه نامه داد و اعلام کرد که حاضر به گفت و گو است.”
پاسخ ما به این آمادگی آنها این بود که به خاطر بیادبی و بی اخلاقی که کردید و استفاده از اخلاق طاغوتی علیه ملت ایران، دو ماه با شما مذاکره نمی کنیم تا ادب شوید و مانند بچه آدم بنشینید و مذاکره کنید.
وی خطاب به قدرتهای زورگو گفت: آنقدر قطعنامه دهید و پای آن بایستید که تا زیر پایتان علف سبز شود.
تحریم کنندگان در بازار اقتصادی ما جایگاهی ندارند
احمدی نژاد با بیان این که “کشورهای بی ادب را مجازات خواهیم کرد”، تصریح کرد هر کشور اروپایی که بخواهد کالایی را به ایران نفروشد یا تحریم کند بداند که در بازار اقتصادی ایران جایگاهی ندارد.
آمریکا در خیال خود می گوید که از یک طرف ایران را تحریم کنیم تا تبعات سنگین آن گریبانگیر آن کشور شود و در کنار آن چندین حرکت ایذایی را در گوشه و کنار خاورمیانه انجام می دهیم و پس از این فعالیت ها از ایران بخواهیم که تسلیم شوند .
آدمهای ما را دزدیدند
وی با بیان این که آمریکا در راستای اجرای نقشه های شومش افراد ایرانی را از گوشه و کنار دزدید و به آمریکا برد، خاطرنشان کرد: آمریکا این افراد را در شرایط سختی قرارداد و به آنها گفت برعلیه ایران و برنامه هسته ای اش در تلویزیون سخن بگویید تا شما را آزاد کنیم به عنوان مثال هدفشان این بود که این افراد شلوغ کنند و بگویند که ما می دانیم ایران بمب اتمی می سازد .
وی مدعی شد: “عده ای در داخل تا صحبت می کنیم می گویند می خواهند سازش کنند ولی این افراد به دنبال همان جام زهری هستند که آن زمان به دنبال دادن آن به امام بودند.
مگر چه می فروشید؟
احمدی نژاد با تاکید براین که دشمن می خواهد خود را تحریم کند یا ایران را ؟ اظهارداشت ۴ سال است که ایران را تحریم کردید چه شد ؟ مبادلات خارجی ایران ۱/۵ برابر شد و از سوی دیگر نیز پیشرفت های علمی ایران به ۱۰ برابر افزایش یافت .
وی با بیان این که دشمنان می گویند، به شما کالا نمی فروشیم تصریح کرد مگر به ما چی می فروشید ؟ یک مشت کالاهای مصرفی که هیچ فردی آن را نمی خرد. ایرانی ها از شما کالا نخرند پس چه کسی بخرد ؟
احمدی نژاد با تاکید بر اینکه آمریکا در زمان حاضر به جای ایران خود را تحریم کرده است، خاطرنشان کرد: ایران از تحریم استقبال نمی کند ولی هنگامی که بداخلاقی می کنید خوشحال می شویم زیرا ما می خواهیم خود ایران را بسازیم و خواهیم ساخت.
وی ادامه داد: آمریکا با این سناریویی که در پیش گرفته در خیال خود به دنبال این است که ایران تصور کند که اتفاقی افتاده و به آنها امتیازدهد ولی این مسئله اشتباهی بزرگ است ،استکبار در اتاقی نشسته و نقشه دنیا را اطرافش زده و تصور می کند که صاحب دنیا است ولی باید بداند که بسیار منزوی است.
احمدی نژاد با تاکید براین که ایران عطای کالاهای لوکس شما را به لقایش بخشید اظهارداشت: در کنار این کالاها گفتید که تجهیزات نفت و گاز به ایران نمی دهید مسئله ای نیست ما آرزوی این روز را داشتیم ،۴ ،۵ سال است که بنده به ماموران خرید تجهیزات نفت و گاز سفارش می کنم که دلیلی ندارد از بیرون بخرید بیاید با پول ایران این تجهیزات را تولید کنید زیرا دشمنان می خواهند با پول ما برایمان قلدری کنند.
می خواهیم مذاکره کنیم
احمدی نژاد در ادامه با اشاره به بحث مذاکره، گفت: آنان اظهار داشتند که می خواهند در سطح بالا با ما به مذاکره بپردازند لذا باید به آنان گفتیم که در منطق ، استقلال، قانون و عدالت چیزی کم نداریم که از شماها بترسیم.
وی تصریح کرد: در زمان ریاست جمهوری بوش، سه سال پی در پی به نیویورک سفر کردم و قبل از سفر هم اعلام کردم که آماده مذاکره با بوش در حضور ملتها و رسانه ها هستم و امروز هم این موضوع را تکرار می کنم.
وی خاطرنشان کرد: اکنون هم اعلام می کنم که آخر شهریور برای رساندن پیام ملت ایران به سازمان ملل خواهیم رفت و آماده هستم با اوباما در حضور ملت ها گفت و گو کنم به گونه ای که راه خود برای حل مسائل جهان و ریشه های مشکلات را ارائه خواهم کرد تا جهان بداند که مشکلات از کجاست و راه حل آن چیست.
احمدی نژاد افزود: البته آقای بوش نیامد و من دریافتم که علت آن چیست زیرا همان توصیه ای که بعضی ها به بعضی ها می کنند برخی به او کرده بودند مبنی بر اینکه اگر برای گفت و گو بروی ۱۰۰درصد بازنده هستی. اگر نروی ۳ به هیچ و اگر بروی ۶ به هیچ باخته ای و او نیامد.
وی ادامه داد: به او اعلام کردم که اگر نگرانی می توانی با مشاوران خود در این گفتگو شرکت کنی اما او باز هم نیامد اما امیدوارم این آقایی که اعلام کرده قرار است تغییراتی را ایجاد کند برای گفتگو حاضر شود.
احمدی نژاد سپس با تاکید بر این که اوباما تا به امروز فرصت های زیادی را از دست داده، اظهار عقیده کرد: “آمریکا به جای تکیه بر قدرت خود، متکی به قدرت صهیونیست ها شده است و این مساله باعث شده که فرصت های زیادی را از دست بدهد. ”
احمدی نژاد سپس گفت “اوباما فرصت های زیای به خاطر سلطه صهیونیست ها بر مرکز قدرت آمریکا بسیاری از فرصت ها را از دست داده است و خیال می کند همه دنیا در دست صهیونیست ها است. ”
وی با بیان این که “آمریکا به جای تکیه بر قدرت خود، متکی به قدرت صهیونیست ها شده “، اعلام کرد “اوباما فرصت های بزرگی را برای اصلاح نظام آمریکا و مناسبات جهانی از دست داده است. ”
وی دو روز پیش در همایش ایرانیان خارج از کشور که در تهران برگزار شد، خطاب به رئیس جمهور آمریکا خاطرنشان کرد تا با وی در مورد مدیریت بهتر جهان مناظره و مذاکره نماید.
محمود احمدی نژاد شامگاه چهارشنبه در جمع گروهی از خانوادهای شهدا و ایثارگران همدان اظهار عقیده کرد: “ملت ایران امروز انقلابی تر، آگاهتر، مصمم تر و ضد آمریکایی تر از سه دهه گذشته است.”
تحصن خانواده های زندانیان سیاسی اعتصاب کننده غذا در مقابل در اصلی زندان اوین ادامه دارد.
به گزارش کلمه، تحصن خانواده های زندانیان سیاسی اعتصاب کننده غذا تا این لحظه همچنان ادامه دارد و آنها همچنان خواستار ملاقات با عزیزان در بندشان هستند.
دادگاه وحید لعلی پور، همسر مهدیه گلرو فعال دانشجویی، ۳۰ مرداد ماه در شعبه ۲۸ دادگاه برگزار می شود.
به گزارش جرس، لعلی پور که روز ۱۲ آبان ماه به همراه همسرش در منزل بازداشت شد، سه ماه بعد با قید وثیقه آزاد شد.
لعلی پور دفاعیات آخر خود را در دادسرای اوین، یک روز پیش از آزادی ارائه کرد و اتهامات وی تبلیغ علیه نظام و تجمع و تبانی به قصد بر هم زدن نظم عمومی، عنوان شد که هیچ کدام از این اتهامات دارای مصداق نبوده است.
وی که پیش از این هیچ گونه فعالیت سیاسی و مدنی نداشت، تنها به دلیل افزایش فشار به همسرش بازداشت شد.
دکتر فریده غیرت وکیل مدافع عماد بهاور از برگزاری دادگاه وی در روز ۲۷ مرداد در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب خبر داد.
روزنامه شرق نوشت: غیرت اتهامات بهاور را در کیفرخواست صادره، اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور، عضویت در گروه نهضت آزادی و فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران عنوان کرد.
وی اظهار داشت: اتهامات وارده را با توجه به همان مستندات پرونده و دفاعیات خود متهم وارد نمی دانم و موارد رد اتهامات در لایحه دفاعیه به استحضار دادگاه محترم رسانده خواهد شد.
وی در پاسخ به این سوال که آیا جهت گرفتن مرخصی برای ایشان اقدامی صورت داده اید، گفت: آقای عماد بهاور مانند هر متهم دیگر با اجازه مقامات قضایی مربوطه می تواند از مرخصی استفاده کند. اینجانب طی لایحه ای که به محضر دادستان تقدیم داشتم تقاضا آزادی ایشان را تا انجام محاکمه و صدورحکم نهایی تقاضا کردم ولی متاسفانه جوابی دریافت نکردم.
غیرت افزود: عماد بهاور ابتدا در تاریخ ۸/۳/۸۸ در محل کار بازداشت و پس از چهار روز آزاد شد. مجددا در تاریخ ۲۴/۳/۸۸ یک روز پس از انتخابات ریاست جمهوری در منزل دستگیر شدند که حدود دو ماه در بازداشت بود و با قرار کفالت آزاد شدند. شعبه سوم بازپرسی در اسفند ۸۸ از من به عنوان وکیل ایشان خواستند که به ایشان اطلاع دهم جهت امضای صورت جلسه آخرین دفاع در شعبه مذکور حاضر شود.
وی ادامه داد: پس از مراجعه به اتفاق وی به بازپرسی مورد نظر و امضا صورت جلسه توسط ماموران بازداشت و به زندان اوین منتقل شدند ولی پس از ۴۸ ساعت آزاد شدند، اما در حدود ۲۴ ساعت بعد ماموران جهت بازداشت مشارالیه به منزل ایشان مراجعه کرده و به خانواده اخطار دادند که در اولین فرصت ایشان را به دادگاه انقلاب معرفی نمایند.مهندس بهاور شخصا به اتفاق مادرش که متعهد به معرفی ایشان بود به دادگاه انقلاب مراجعه و از آن تاریخ تا کنون در بازداشت به سر می برند.
رئیس دانشگاه علامه طباطبایی از احراز رکود علمی ۱۵ عضو هیئت علمی این دانشگاه و اخطار به آنها خبر داد و گفت: اشخاصی به صورت محرمانه توسط رئیس دانشگاه برای بررسی رکود علمی اعضای هیئت علمی انتخاب می شوند.
به گزارش مهر، صدرالدین شریعتی مدعی شد: اگر یک عضو هیئت علمی سه سال متوالی ارتقا پیدا نکند و پایه های سنواتی اش را نگیرد شامل رکود علمی می شود.
وی اظهار داشت: رئیس دانشگاه به صورت محرمانه باید اشخاصی را انتخاب کند تا پرونده عضو هیئت علمی دچار رکود علمی را بررسی در مورد رکود علمی وی اظهار نظر کنند.
رئیس دانشگاه علامه طباطبایی افزود: پس از احراز رکود علمی یک عضو هیئت علمی این موضوع به وی ابلاغ می شود و هیئت ممیزه دانشگاه نیز طبق قانون می تواند آن ها را بازخرید کند یا وضعیتشان را از عضویت هیئت علمی به کارشناس دانشگاه تبدیل کند البته بازنشستگی نیز از دیگر تصمیماتی است که هیئت ممیزه می تواند برای اعضای هیئت علمی دچار رکود علمی در نظر بگیرد.
وی از اخطار به اعضای هیئت علمی دچار رکود علمی این دانشگاه و اعطای فرصتی یکساله به آنها خبر داد و گفت: پس از اخطار شاهد ایجاد جهشی رو به جلو در این اعضای هیئت علمی بوده ایم و امیدواریم که درباره آنها به مرحله ای نرسیم که مجبور به استفاده از قاعده رکود علمی شویم.
به نظر می رسد احضار اساتید به بهانه ی رکود علمی در دانشگاه بهانه ای برای اعمال فشار بیشتراست.
دبیرکل فراکسیون خط امام(ره) مجلس با رد سکوت مطلق اطلاحطلبان گفت:« سکوت مطلق و عقب نشینی از سوی اصلاحطلبان نمیبینم؛ تاکتیکهای ما مناسب با شرایط زمانی و مکانی تغییر میکند.»
به گزارش«پارلماننیوز»، محمدرضا تابش در گفتگو با شرق، با تقسیمبندی اصلاح طلبان به دو گروه درون حاکمیت و برون حاکمیت، اظهار داشت:«اگر بحث از سکوت اصلاحطلبان درون حاکمیت شود که آنها عمدتا یا به اتهامات گوناگون زندانی و یا تحت تعقیب هستند و از برخی هم تعهد اخذ شده که خیلی در امور سیاسی مداخله نکنند.از سوی دیگر فعالیت احزاب اصلاحطلبان هم متوقف شده و از اظهارنظر رسانهای هم منع شدند و امکان و ابزاری برای اظهار نظر در مسایل مختلف را ندارند.»
وی ، همچنین با توضیح در خصوص اعمال فعالیت سیاسی اصلاحطلبان درون حاکمیت ، تنها گروه موثر اصلاح طلبان را اقلیت درون مجلس دانسته و در مورد اعمال نفوذ و فعالیت آنها این گونه توضیح میدهد:« این گروه با لحاظ کردن مصالح و منافع ملی ، براساس تعهدات شرعی و بر مبنای عقلانیت وظایف خود را انجام میدهند، اظهار نظر میکنند،تذکر میدهند، استیضاح میکنند، در فرایند تحقیق و تفحصها دخالت دارند، اعمال وظایف نظارتی دارند و علیرغم محدودیتهایی که برای آنها اعمال میشود،حضور نسبتا فعال و تعیین کنندهای را دارند. تعیین کننده از آن جهت که میتواند جلوی برخی از کج رویها و رویههای نامناسب را بگیرند.»
تابش با بیان اینکه «اصلاحات پیام دین ما و برگرفته از دین و فرهنگ ما است»، تصریح کرد:« چنین امری را نمیتوان در جامعه حذف و منکوب کرد.ممکن است فراز و فرودهایی داشته باشد؛ اما بالندهتر و پویاتر خواهد شد و رشد خود را در متن و بطن جامعه ادامه خواهد داد.»
وی با تاکید بر این که «ما سکوت نکردهایم»، یادآور شد:« در هر صورت به منافع ملی و مقتضیات زمانی و مکانی توجه داریم و به عهد و پیمانی که با مردم بستهایم،وفادار هستیم ؛ اما بیدرایتی نمیکنیم.»
دبیر کل فراکسیون خط امام(ره)مجلس تاکید کرد:« در برخی عرصهها که اصولگرایان با انشعاب و انشقاق ، مسایلی را بروز میدهند و نقدهای خود را روا میدارند، این بیتدبیری است که ما در مسایل اختلافی وارد شویم و بدون شک افکار عمومی و جامعه هم این مطلب را تایید میکند که هر گونه حرکت نسجیده ما که باعث ایجاد انسجام و وحدت اصولگرایان شود، نوعی “بیتدبیری” است.»
وی با بیان اینکه «سکوت و عقب نشینی از سوی اصلاحطلبان نمیبینم»، خاطر نشان کرد:« تاکتیکهای ما مناسب با شرایط زمانی و مکانی تغییر میکند، در شرایط موجود ضرورتی نمیبینیم که به صورت نسنجیده وارد عمل شویم و بیگدار به آب بزنیم.»
کلمه :فخرالسادات محتشمی پور ،فعال حوزه زنان و دببر انجمن زنان پژوهشگر تاریخ نامه ای به ژیلا بنی یعقوب و پرستو سرمدی که هر دو روزنامه نگارند و همسرانشان این روزها در زندان اوین اعتصاب غذا به سر می برند ،نوشته است.
متن این نامه ،به شرح زیر است :
ژیلا تو که می دانستی اینگونه قرار از کف داده و بی تابی چرا امروز مادر را همراه خود آوردی به جلسه قرآن؟ تو که می دانستی دل شوره هایت برای امساک بهمن از خوردن و آشامیدن به دلیل بی حرمتی های انباشته طی این مدت دیگر امانت را بریده و شاید نتوانی جلوی سرازیر شدن اشک هایت را بگیری. گیریم از مادر روی بپوشانی، لرزش صدا را چه می کنی دختر و اشک های جاری ما را که شنونده واژه واژه سرریزهای احساسات توأیم پس از ختم قرآن.
ژیلا دیگر بس است از روزهای ملاقات نگو. از بهترین روزهای یک زندانی که از صبح همه برنامه های روزانه اش را تعطیل می کند و خودش را برای آن چند دقیقه که جزء عمرش حساب نمی شود از بس شیرین است و زودگذر، آماده می کند. از روزهای ملاقات نگو که زندانی می گردد در همان محدوده کوچک زندگی ساده جمعی تا رختی نو بیابد و پوششی که با آن چشم و دل همسرش، مادرش، فرزندش را نخراشد. از روزهای ملاقات نگو که اینگونه ناجوانمردانه خط خورده از تقویم شعبانیه بهمن و هم بندی هایش که حالا باز میهمان سلول های تنگ انفرادی شده اند تا باز هم آن روزهای منحوس و هول انگیز تنهایی و بی خبری را به یادشان بیاورد.
ژیلا جان تو که خویشتن داریت شهره بود خانوم بگو چه کرده اند با دلت بانوی سبز روزگار ما؟ چه کرده اند که این گونه دل و دین از دست داده ضجه های دلت را تازه به شکل سانسور شده بیرون ریختی امروز. خدایشان نبخشاید خدایشان نبخشاید که راحت و فراغت از شما و ما گرفته اند. از شما که یار دربند دارید و ما که غصه روز و شب شما مجالمان را گرفته برای تدبیر امروز و فردایمان.
و تو پرستوجان که این گونه مغموم کز کرده ای یک گوشه و در دل ذکر حسین حسین داری برای شویت، عزیزت، مونس گرفتاربندت. کاش دیرتر آمده بودی تا وقتی مادرحسین شرح مصائب روزهای فراق را می گفت نباشی و نشنویشان. مادر حسین و مادر مجید و مادر علی و همسر عبدالله و ژیلا و تو و دیگر دل جاگذاشتگان در جنب سالن ملاقاتی که دیروز خالی بود از عطر حضور عزیزان شما و ما. و دیگرانی که دردهای بزرگتر شرمنده شان کرده از شرح دردهای خودشان.
من می دانم که با این حجب و مهربانی که ذاتی توست روی مرا زمین نمی گذاری عزیزم. بیا و بشکن این اعتصاب لعنتی را. بیا و در این خانه ای که بوی عشق و امید از در و دیوارش برخاسته افطار کن با لقمه ای شیرین به نیت شیرین شدن روزگارتان. روزگار تو و حسین و حسین ها. و تو ژیلا تو که اینقدر خیره سر نبودی دختر با این جثه کوچک و ضعیف می خواهی با خود چه کنی؟ و تو فاطمه جان و همه شما مادران و همسران و خواهران و فرزندان و …
عادله هم از راه دور زنگ زده بود و بی تاب پدر بود. گفتمش صبور باش دخترم همه این غصه ها به آخر می رسد. می خواست همراهی کند با بقیه خانواده ها و من شرمگین از این همه ناخوشی که بر این نوعروسان سرزمینم می رود گفتم آرام باش شاید تمام شود این لحظات منحوس بی مروتی. شاید آخرین روزهای شعبان کاری کند و طلیعه رمضان. شاید…
حالا باید دست به دامان زهرای رهنورد شویم. شاید حرمت او را نگاه دارید و به احترام همه مصائبی که بر او و شویش رفته و به احترام همه همراهی هایش با خانواده های زندانیان سیاسی بشکنید این اعتصاب لعنتی را و عزیزانتان را نیز دعوت به جایگزینی روزه کنید برای رساندن اعتراضشان به گوش آنان که می خواهند بشنوند و برای بازگشتشان به بند عمومی تا اجرای عدالت تا حاکمیت عدل تا خروجشان از آن چاردیواری نکبتی که قرار بود گناه کاران را متنبه کند و حالا شده قرارگاه دل های بی قراری که وقتی در اتصال با معبود بال و پر می گشایند، زندانبانان از شدت شرم و حیا صحنه را ترک می کنند و گاهی یواشکی التماس دعا می گویند طفلکی هایی که از سر اضطرار این شغل را پیشه کرده اند.
حالا ما همه همزبان شده ایم تا به شما بگوییم: « عزیزان برای ادامه این راه که کوتاه نمی نماید، نیاز به صحت و سلامت دارید. شما را به خدا باز هم صبوری کنید و با توکل به خدا و با ذکر نامش که موجب آرامش دل هاست، عزیزانتان را نیز به او بسپارید. بیایید دست از اعتصاب غذا بکشید تا با تنی سالم پیگیر رهایی عزیزانتان که عزیزان مایند باشید. بیایید باز هم به خدا پناه ببریم و به آنان که با تفقه در کتاب خدا یاوری ما می کنند. بیایید باز هم راه هایی را با کمک یکدیگر جستجو کنیم که کمترین هزینه را داشته باشد و بیشترین بهره را.
می دانستم. می دانستم که اگر روی مرا هم زمین بگذارید، حرمت مادر سبزها، مادر خودتان، مادر همه جوانان سبز سروقامت زهرا رهنورد را زمین نخواهید گذاشت. سپاس سپاس
کلمه : وضعیت جسمانی سه زندانی اعتصاب کننده زندان اوین که در اعتصاب خشک به سر می برند وخیم گزارش می شود .
طبق تازه ترین اخبار رسیده از زندان اوین به کلمه ،بهمن احمدی امویی ، کیوان صمیمی روزنامه نگاران دربند و مجید توکلی ، فعال دانشجویی سه زندانی هستند که از آغاز اعتصاب غذا ی خود در اعتصاب غذای خشک به سر برده اند و سایر زندانیان اعتصاب غذای تر کرده اند .
در اعتصاب غذای خشک اعتصاب کننده حتی از نوشیدن آب هم خودداری می کند در حالیکه در اعتصاب غذای تر زندانی آب و چای می نوشد .همچنین سایر اخبار رسیده حکایت دارد که از بین این سه زندانی بهمن احمدی امویی و کیوان صمیمی تاکنون یک بار به بهداری زندان هم منتقل شده اند.خانواده زندانیان اعتصاب کننده نسبت به شرایط این زندانیان به ویژه زندانیانی که اعتصاب غذای خشک کرده اند اظهار نگرانی شدید می کنند .
هفده زندانی سیاسی دربند از ده روز قبل اعتصاب غذای خود را آغاز کرده اند .آنها به خاطر اعتراض به شرایط نامناسب بند ۳۵۰ و رفتارهای ماموران زندان به سلول انفرادی منتقل شده و دست به اعتصاب غذا زده اند .
تاکنون خانواده این زندانیان به همه مراجع قانونی مراجعه کرده اما پاسخ مشخصی دریافت نکرده اند .آنها از دادستان تهران درخواست می کنند که هر چه زودتر به خواسته این زندانیان توجه کنند و با انتقال آنان به بندعمومی به اعتصاب غذای شان نیز پایان دهند .
پنج خواسته زندانیان رعایت کامل حقوق زندانیان در آیین نامه سازمان زندانها،برخورد با زندان بانان قانون شکن ، آزادی سریع و بدون قید شرط بابک بردبار،عکاس خبری، افزایش فضای سرانه ،زمان تلفن ، امکانات بهداشتی و درمانی برای هر زندانی و اجرای فوری و کامل قوانین و موارد مصوب مرتبط با زندانیان عنوان شده است
علی ملیحی فعال دانشجویی و عضو ادوار تحکیم وحدت، حسین نورانی نژاد روزنامه نگار و عضو جبهه مشارکت، ، علی پرویز فعال دانشجویی، حمیدرضا محمدی فعال سیاسی، جعفراقدامی فعال مدنی، بابک بردبار عکاس خبری، ضیا نبوی دانشجوی محروم از تحصیل، کوهیار گودرزی فعال حقوق بشر و وب نگار، مجید دری فعال دانشجویی، غلامحسین عرشی و محمد حسین سهرابی رادو پیمان کریمی آزاد از دیگر زندانیان منتقل شده به سلول انفرادی هستند که ازده روز گذشته در اعتصاب غذا به سر می برند.
بدنبال آتش سوزی و انفجار در مجتمع پتروشیمی پردیس تاکنون این حادثه منجر به خسارتهای جانی و مالی شده است.
به گزارش مهر، در ساعت ۱۴ بعدازظهر امروز ۱۳ مرداد بدنبال ترکیدگی در خط لوله گاز ورود به مجتمع پتروشیمی پردیس آتش سوزی و انفجار مهیبی در این واحد پتروشیمی ایجاد شده است.
براساس این گزارش، تاکنون این انفجار منجر به کشته شدن تعدادی از کارکنان مستقر و همچنین خسارتهایی در این واحد مستقر در منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس (عسلویه) شده است.
گفتنی است؛ فاز دوم مجمع پتروشیمی پردیس برای تولید اوره و آمونیاک هفته گذشته با حضور رئیس جمهور و وزیر نفت رسما به بهره برداری رسیده بود.
اخبار تکمیلی متعاقبا ارسال می شود.
اسماعیل صحابه ، در دادگاهی که به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد ، به جرم نقش داشتن در برگزاری کمیل سبز، به چهار سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد.
به گزارش ندای سبز آزادی، در جلسه دادگاه صحابه ، در اقدامی نادر قاضی صلواتی در دادگاه حضور نداشته و بدون شنیدن دفاعیات اسماعیل صحابه اقدام به صدور حکم کرده است.
اسماعیل صحابه عضو جبهه مشارکت قبلا در مراسم دعای کمیل دستگیر و دو ماه زندانی شد که با قید وثیقه تا برگزاری دادگاه به طور موقت آزاد بود .
جمعی از تشکلها و چهره های محیط زیست ایران در بیانیه ای که پیرامون “مرکز تحقیقات محیط زیست در تالاب پریشان” منتشر کرده اند نسبت به ناپایداری و بر هم خوردن تعادل این اکوسیستم به وسیله عوامل انسانی و غیر انسانی واکنش نشان داده اند.
به گزارش مهر، در این بیانیه آمده است: تشدید مشکلات تالاب پریشان به خصوص طی سالهای اخیر که بنا بر دلایل مختلف و متعددی که هم ریشه در عوامل انسانی و هم غیرانسانی دارد، شرایط امروز این تالاب ارزشمند را تا بدان حد ناپایدار کرده که به جز عرصه های خشک در سطح تالاب و تغییرات شدید اکولوژیکی در حاشیه، تهدیدهای هم برای جوامع محلی حاشیه تالاب و گونه های جانوری و گیاهی آن به دنبال داشته است.
در بخشهایی از این اعتراض که به امضای چهره های مطرح محیط زیست و سازمانهای غیر دولتی هوادار محیط زیست رسیده تاکید شده: قویاً معتقدیم بازنگری در شیوه های مدیریت تالاب، تقویت بنیادهای تحقیقاتی و پژوهشی مرتبط، آسیب شناسی هدفمند و علمی مشکلات موجود و طرح ریزی و عملیاتی کردن مجموعه فعالیت های عملی منطبق بر نتایج پژوهشها و مطالعات صورت گرفته و در مجموع افزایش نگرش های علمی به این تالاب پرارزش بین المللی نه تنها می تواند راه را بر تشدید مشکلات تالاب پریشان ببندد، بلکه می تواند بستری مناسب جهت بهبود شرایط موجود و بازگشت حیات طبیعی به این ذخیره گاه پرارزش زیست کره که یکی از ۱۱ ذخیره گاه زیستکره ایران به حساب می آید را فراهم آورد.
در این بیانیه تاکید شده است: با این حال طبیعتاً حرکت به سمت چنین فضای علمی و عملی محقق نخواهد شد، مگر با ایجاد بسترهای مناسب و فراهم آوردن امکانات سخت افزاری مرتبط که بتواند ضمن برقراری ارتباطی مستمر و مداوم با عرصه تالاب، همواره شرایط موجود در آن را رصد کرده و براساس آن برنامه ها و سایر فعالیتها را عملیاتی نموده و یا در قالب بسته های پیشنهادی به مسوولان ذیربط ارائه کند که خوشبختانه در سفر دوم هیئت دولت به استان فارس، احداث بخشی از این امکانات سخت افزاری مصوب و براساس آن احداث ساختمان “مرکز تحقیقات محیط زیست در تالاب پریشان” به تصویب هیئت محترم دولت رسید که بی تردید یکی از دست آوردهای تأثیرگذار و بنیادی این سفر در عرصه محیط زیست محسوب می شود.
همچنین در این بیانیه آمده لذا احداث چنین مرکزی در حاشیه این تالاب بین المللی که تا کنون از وجود چنین مراکز مطالعاتی کاملاً بی بهره بوده این امید را در بین تشکلهای غیردولتی زیست محیطی و فعالان عرصه های طبیعی به وجود آورد که با احداث و آغاز بهره برداری از آن بتوان امید داشت که با افزایش فعالیتهای پژوهشی و مطالعات میدانی، فرصتهای تازه ای برای بازیابی عرصه تالاب، کاهش آسیبهای ناشی از بحرانهای موجود در آن و بهبود شرایط به گونه ای که بحرانهای به وجود آمده رشد معکوسی گرفته و رفته رفته شرایط اکولوژیکی این ذخیرگاه زیستکره رو به بهبودی رود، فراهم آمده است.
امضا کنندگان این بیانیه تاکید کرده اند: زمزمه هایی که به تازگی پیرامون انتقال این مرکز مطالعاتی از حاشیه تالاب پریشان به نقطه ای دیگر مطرح شده این نگرانی را به وجود آورده که ایجاد فاصله مکانی میان مرکز یاد شده و تالاب پریشان، امکان حضور مستمر و مداوم کارشناسان و متخصصان ذیربط و مطالعات میدانی و مستقیم را کاهش داده و بیم آن میرود ذخیره گاه زیستکره پریشان را همچنان از موهبت وجود چنین مراکز تحقیقاتی ارزشمند و بهره مندی از نتایج مطالعاتی آنها بی نصیب گذارد.
در پایان این بیانیه آمده است: بدینوسیله تشکلهای غیردولتی با امضاء این بیانیه ضمن اعلام هشدار مجدد در خصوص افزایش دامنه بحرانهای اکولوژیک از کلیه مسوولین ذیربط و نهادهای متولی خواستار ساخت مرکز مطالعات زیست محیطی تالاب پریشان در حاشیه همین تالاب هستند تا از این طریق ضمن فراهم آمدن شرایط جهت مطالعه میدانی و حضور مستمر محققان و متخصصین ذیربط، بتوان چشم اندازی امیدوار کننده برای آینده این تالاب پرارزش و جوامع انسانی، جانوری و گیاهی حاشیه ای آن متصور شد.
مه لقا ملاح (مادر محیط زیست ایران و مدیرعامل جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست)
مینا انجوی (سرپرست جمعیت زنان مبارز با آلودگی محیط زیست ـ شعبه شیراز)
انجمن هم اندیشان جوان
موسسه ۱۳فروردین
انجمن پیشگامان خورشید استهبان
انجمن دوستداران و نگهدارندگان زیستگاه سروکوهی
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی با بیان اینکه خرید سوخت هستهای با صرفهتر از تولید آن است در عین حال تاکید کرد، کلیه امکانات در کشور برای تولید سوخت ۲۰ درصد فراهم است.
به گزارش خانه ملت، پرویز سروری با اشاره به برخی اظهارات مبنی بر اینکه اگر سوخت مورد نیاز راکتور تهران تامین شود غنی سازی ۲۰ درصد صورت نمی گیرد گفت: از ابتدا نیز این گونه بود چرا که خرید سوخت به صرفه تر است.
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی افزود: ما از اول هم نمی خواستیم تولید سوخت ۲۰ درصد داشته باشیم و برای همین از آژانس خواستیم تا این سوخت را در اختیار ما قرار دهد.
وی افزود: تولید این سوخت دارای هزینه بالایی است و اگر تامین شود ضرورتی برای تولید وجود ندارد اما امکان آن در کشور فراهم است.
سروری با تاکید بر اینکه اگر محدودیتی در تامین سوخت ۲۰ درصد ایجاد شود کشور توانایی تولید این سوخت را دارد خاطرنشان کرد: در بیانیه تهران نیز تاکید نشده است که اگر سوخت تامین شود حتماً تولید ادامه می یابد اما اگر تامین سوخت متوقف شود امکان آن برای تولید در کشور وجود دارد.
عبدالله نوری با حضور در منزل علی ملیحی عضوشورای مرکزی سازمان دانش آموختگان ایران اسلامی (ادوار تحکیم وحدت) با خانواده او دیدار و گفتگو
کرد.
به گزارش جرس، در این دیدار پدر و مادر علی ملیحی با ارائه گزارشی از شکل دستگیری وروند بازجوئی و تشکیل پرونده فرزند پرداختند درادامه والدین علی ملیحی باتوجه به اعتصاب غذای تعدادی از زندانیان سیاسی از جمله علی ملیحی نسبت به سلامتی آنها اظهار نگرانی کردند و جلوگیری از تماس تلفنی و ملاقات با فرزندشان را عامل این نگرانیها با توجه به اعتصاب غذای علی دانستند.
دراین دیدار عبدالله نوری با اظهار تاسف از نوع برخورد با زندانیان سیاسی عقیدتی این نوع برخوردها را به زیان کشور و منافع ملی دانست وآزادی زندانیان بیگناه را که به علت داشتن اعتقاد واندیشه ای متفاوت درزندان هستند را خواستار شد.
اضطرابی که وجود دارد ناشی از آن است که بگویند با وبر انقلاب کردند که این امر ما جامعهشناسان را بسیار مضطرب میکند.
به گزارش آفتاب، دکتر قانعی راد که ریاست انجمن جامعه شناسی و عضو هیات علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور است در نشست تخصصی “علوم انسانی، وضعیت امروز، چشم انداز فردا” با اعلام مطلب بالا گفت: وبر محافظه کاریک اندیشمند محافظه کار بوده و نه جامعه شناس انقلاب است و نه راجع به انقلاب صحبت میکند. ولی راجع به عقلانیت صحبت میکند و می گوید با عقلانیت جامعه رشد پیدا میکند.
وی افزود: اشخاصی نیز آمدند فرآیندهای عقلانیت را در ایران بررسی کردند و بعد شدند وبری و بعد مطرح شد که وبر میخواهد انقلاب بکند. و بعد هم وبر را در دادگاه متهمان حوادث پس از انتخابات پایش را به میان کشیدند، بعد هم میگویند وبر را سیاسی کردهاید.
وی با اشاره به این گفته دکتر فراستخواه که هژمونی دارد پاد هژمونی ایجاد میکند، گفت: آنقدر فشار برروی جامعه شناسی و علوم انسانی در این کشور دارد وارد میشود این موضوع در روستاها هم رفته است.
قانعیراد با اشاره به این که علم سوپرمارکت نیست که هرچیز را بتوانیم در داخل آن قرار بدهیم، گفت: نگرانی و اضطراب از این است که برخی میگویند در کنار ۱۵ فاکتور علمی، فاکتورشانزدهمی را نیزواردش کنیم و بدون آن که بخواهم به کسی جسارت بکنم میگویم کسی که اینگونه در باره علم سخن میگوید مفهوم علم را نمیفهمد.
وی افزود: علم یک پارادایم فکری و یک تئوری است وچیزی نیست که همه چیزرا با آن قاطیاش بکنیم. هرکسی میتواند نگاه خودش را یک پروژه درحال پیشرفت بداند، ولی اضطراب از تعطیلی علوم انسانی است و نه از نقدهایی که به عمل میآید. چرا که که خودمان نقدهای رادیکالتری انجام میدهیم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود،با اشاره به کتابی که در این باره تدوین شده است، گفت: در این کتاب که بحث آزاداندیشی را مطرح میکند میگوید وظیفه دانشگاه این است که علما حکم صادر بکنند و دانشگاهیان عملیاش کنند. چرا؟ چون احکام با مفاهیم سروکار دارند و مفاهیم نیز باید از دین گرفته شود. در این بینش علوم انسانی تبدیل به شعبهای از فقه میشود که نه تنها آزاداندیشی نیست بلکه تعطیل اندیشه است.
وی در ادامه افزود: من این را قبول ندارم که تقسیم کار میان حوزه و دانشگاه اینگونه باشد که حوزه بیندیشد و دانشگاه آن را عملی کند. دانشگاه حق اندیشه دارد و جامعه شناسی تنها این نیست که بنشیند بر مبنای حقوق بخواهد عمل کند.
وی در ادامه، اندیشه دانشگاه باید مجری باشد و اندیشه باید در جایی دیگر صورت بگیرد را برای اهل علم اضطراب آور ذکر کرد و گفت: من معتقدم که علم می تواند پایگاهی برای نجات، پیشرفت و بهبود کشور باشد. ولی در حال حاضر با اتهاماتی که به آن بسته میشود در حال تعطیلی است. من تاکیدم براین است که اگر در حوزه علوم انسانی قرار است پژوهشی مورد تردید و یا رد قرار بگیرد همه فرآیندهای این تردید و رد باید علمی باشد نه آن که با استناد به قانون اساسی و … بخواهیم برای آن خط قرمز مشخص کنیم. این غلط است.
کلمه: مهندس میرحسین موسوی در آستانه روز خبرنگار، با جمعی از مدیران مسئول، خبرنگاران و خانواده های روزنامه نگاران دربند، دیدار و گفت و گو کرد.
به گزارش خبرنگار کلمه، میر حسن موسوی در ابتدا با اشاره به اهمیت فعالیت های خبرنگاران در آگاه سازی جامعه گفت: مساله اطلاع رسانی و مطبوعات آزاد از مهمترین مسائل ما در صدسال اخیر بوده است و این خواسته در انقلاب اسلامی هم به جد دنبال شد. از این جهت چنین جلسه ای و حضور در جمع کسانی که اقدام به روشنگری می کنند، برای من بسیار مغتنم است.
مهندس موسوی ادامه داد: باید صدای ما به دوستان دربندی که برای رسیدن به حقوق ابتدایی خود اعتصاب غذا کرده اند، برسد و آنان بدانند که جنبش سبز، آزادی خواهان و کل آحاد ملت ما پشتیبان آنان برای رسیدن به خواسته های به حق شان است.
وی گفت: وجود این تعداد زیاد روزنامه نگار در زندان هم تاسف انگیز است، هم خیلی با معناست ونشان می دهد گسترش آگاهی به ضرر عده خاصی است. تعدد روزنامه نگاران دربند، حقانیت راهی که جنبش سبز برگزیده است را نشان می دهد چرا که بخشی از قشر آگاه، روشن و حق طلب جامعه به دلیل مخالفت با رویش مجدد استبداد در زندان به سر می برند.
اطلاع رسانی؛ مهمترین ابزار مشروط کردن قدرت
سردبیر اسبق روزنامه جمهوری اسلامی ادامه داد: کلیدواژه هایی از انقلاب مشروطه در ادبیات ملت ایران وجود دارد و دائم به آن رجوع کردیم که مهمترین آن عدالت طلبی و آزادی خواهی و حکومت قانون است. در میان این کلیدواژه ها، ظاهرا کمترین توجه را به خود واژه مشروطیت داشته ایم. تجربیات یک سال گذشته نشان داد که مهمترین خواسته های فعلی ما، مشروط کردن قدرت است و اگر موفق شویم که قدرت را مشروط کنیم، بسیاری از مشکلات بنیادین کشور حل می شود. به نظر من مقاومتی که امروز در برابر پیشرفت کشور وجود دارد از همین ناحیه است و بهایی که امروز خبرنگاران می پردازند به این دلیل است که رکن اطلاع رسانی و گسترش آگاهی، مهمترین ابزار مشروط کردن قدرت است.
وی گفت: حساسیت بسیاری که به کار خبرنگاران و فعالیت رسانه ها وجود دارد و دلیل اصلی حمله به روزنامه ها و روزنامه نگاران همین است که مهمترین مسئله کشور را هدف گرفته اند.
مهندس موسوی با اشاره به وجود بیشترین تعداد روزنامه نگاران زندانی در ایران، گفت: به نظر می رسد همان طور که جنبش سبز کم کم بر مسائل اساسی تمرکز پیدا می کند، بیش از همیشه برمسئله آزادی بیان تاکید کند. وقتی بحث انتخابات آزاد یا اجرای بدون تنازل قانون اساسی هم مطرح می شود، ناظر به مشروط کردن قدرت است و به همین دلیل مورد پذیرش قرار نمی گیرد.
میرحسین موسوی ادامه داد: به نظر می رسد برای بعضی از دست اندرکاران فعلی امور، صحبت کردن با خارجی ها و کوتاه آمدن و کمی پیشرفتن و عقب نشستن، از براورده کردن حقوق ملت، برگشتن به قانون و بازکردن راه ساده تر باشد. در حالی که این روش می تواند بسیاری از مشکلات ملی ما را حل و ریشه های بحران را به تدریج خشک کند و ما را به وضعیت عادی برگرداند.
مهندس موسوی گفت: قدرت همیشه میل به اطلاق دارد و کشورهایی موفق بوده اند که توانسته اند قدرت یا به قول هابز، لویاتان را در چارچوبی قرار دهند و آن را مهار کنند اما ما نتوانسته ایم قدرت را محدود و مهار کنیم. دائم از ما خواسته می شود که به طور کامل از کسی یا حرفی تبعیت کنیم در حالی که در اسلام هم چنین چیزی نداریم و انقلاب اسلامی هم این هدف را دنبال نمی کرد. خود امام بارها گفتند که حکومت فرد نداریم، حکومت فقیه نداریم، حکومت رییس جمهور نداریم و فقط حکومت قانون داریم. قانون را هم در مفهوم محدود و مشروط کننده قدرت به کار می برد.
راه جنبش سبز مسالمت آمیز است
میرحسین موسوی در بخش دیگری از سخنانش به ظهور و سقوط تمدن ها اشاره کرد و گفت: جنبش سبز باید بتواند زندگی کند تا بتواند پیروز شود، یعنی هر نوع اقدامی که تمام نیروهای نظامی و امنیتی را یکپارچه در مقابل مردم قرار دهد و فشارها را افزایش دهد، به ضرر جنبش سبز است و باید از آن پرهیز کنیم.
وی به وضعیت تایلند اشاره کرد و گفت: یک سرکوب گسترده، وسیع و همهجانبه میتواند مدتهای مدید پیروزی این حرکت حقطلبانه مردم را به عقب براند. برای همین ایستادگی روی جنبه های مسالمتآمیز به نظر من حیاتی بوده و بهترین راه برای رسیدن به مطالبات به حق مردم است.
وی افزود: هدف اصلی ما مشروط کردن قدرت، رسیدن به عدالت و آزادی، زنده شدن ارزشهای بنیادین و رفتن به سمت جامعهایست که در آن فشار و تهدید نباشد. این احتیاج به زمان دارد و یک سال مدت زیادی برای رسیدن به این اهداف نیست. گرچه در این یک سال آگاهیهای جامعه ما بسیار گستردهتر شده است. به نظرم ایدهای اگر خوب متولد شود، پیروزی آن قطعی است و من بر این باورم که ایده تغییر در کشور متولد شده است.
موسوی اظهار داشت: در دانشگاه تهران جشن بزرگ ولایت برگزار شد که یک روحانی در آن سخنرانی می کرد و می گفت: اگر در جامعه ای دو دستگی به وجود بیاید و یک گروه بر گروه دیگر حاکم شد، می تواند همه آن دیگران را اعدام کند. سوال اینجاست که چرا این تفکر در یک جشن که برای شادی و سرور و وحدت باید برگزار شود، مطرح می شود. دلیل آن ترس از ریزش نیروها و تولد ایده ایست که به آن اشاره کردم.
از فشار بر کشور خشنود نیستیم
مهندس موسوی در بخش دیگری از سخنانش گفت: مسئله کشور ما تنها پیروزی جنبش سبز و اهداف آن نیست. حفظ وحدت ملی، منافع بلندمدت، یکپارچگی و وحدت ملت از مسایل اساسی کشور است که هم جنبش را متعهد می کند و هم همه کسانی را که در این عرصه فعالیت دارند تا دست به اقدامات بی مهابا نزنند. وی افزود: ما بر پیروزی جنبش سبزبه هر قیمتی باور نداریم و می خواهیم کشور و منافع ملی حفظ شود. ما به هیچ وجه از این تحریم ها و فشارهای بین المللی خشنود و راضی نیستیم.
نخست وزیر دوران دفاع مقدس با اشاره به متن استعفای منتصب به خود در سال ۶۸، اظهار داشت: من در همان زمان نسبت به ضایعاتی که در اثر افراط و ماجراجویی در عرصه بین الملل دچار آن می شدیم هشدار داده بودم و اعتقاد دارم ما از رجوع به اصول و پایبندی به ارزش های بنیادین در سیاست داخلی و خارجی ضرری نکرده ایم و لطماتی که خوردیم، اغلب از نادانی و ماجراجویی بوده است.
نخست وزیر امام خاطره ای از دوران جنگ بیان کرد: روز بعد از حمله صدام به حلبچه، به آنجا رفتیم و آن صحنه های فجیع را از نزدیک دیدیم. با دعوت از خبرنگاران و انتشار فیلم ها و عکس ها، جو جهانی از نظر تبلیغات کمی به نفع ما تغییر کرد. درست در همان زمان – حالا نمی گویم توسط که و چگونه- هواپیمایی ربوده شد و می خواست در مهرآباد فرود بیاید. ما به دوستان گفتیم فرودگاه را ببندند و این هواپیما به مشهد رفت. این وضعیت برای ما قابل دفاع نبود و ضرباتی را بر ما تحمیل کرد.
موسوی ادامه داد: اما گفتن این مسایل با جزئیات به نظر من جز در مواقعی که ضرورتی وجود دارد، به نفع جنش سبز نیست. ما باید نیرو جذب کنیم و همه نیروهای دلسوز انقلاب را با هر اختلاف سلیقه و دیدگاهی کنار هم جمع کنیم. برای ما مهم است که اصول گرایان منصف و علاقمند به حرکت کشور در مسیر درست را در کنار خود داشته باشیم و به آنها بگوییم ما هدف و حرف مشترکی داریم و آن اصلاح امور است.
ناگفته های زیادی از دوران دفاع مقدس وجود دارد
نخست وزیر دوران دفاع مقدس در ادامه به مباحث جدیدی که درباره ادامه جنگ مطرح شده اشاره کرد و گفت: من احساس کردم که این حرف ها در چارچوب یک پروژه است. در سالگرد انتخابات چند مجموعه مطبوعاتی اقدام به چاپ مطالب و ویژه نامه هایی کردند که درجهت قلب تاریخ بود. در سالگرد پذیرش قطعنامه ۵۹۸ هم همان مجموعه ها، شروع به درج مطلب درباره دفاع مقدس کردند. حتی شنیدم که کسی گفته اگر دولت در آن زمان امکانات خود را در اختیار ما می گذاشت، در سال پنجم جنگ بغداد را فتح می کردیم که به هیچ وجه چنین نبود. من اشاراتی داشتم که این مباحث کنترل شود و البته اگر ادامه پیدا کند، ما حرف های زیادی از آن دوران داریم.
موسوی افزود: غیر از مسئله جنگ، احساس من این است که همه ارزش های آن دوره مورد هجمه قرار گرفته است و در این خلال هم تلاش می شود اختلافی بین ما و دوستان ایجاد شود. ما باید متوجه این برنامه ها باشیم و اسیر جوی که طرف مقابل ایجاد می کند، نشویم.
دهه اول انقلاب را نمی توان یکپارچه نقد کرد
مهندس موسوی درباره ابهامات موجود درباره دهه اول انقلاب نیز گفت: من بارها گفته ام که آن دوره بی عیب و نقص نیست. اما در فضایی که امروز ایجاد کرده اند، همه ارزش های سی سال انقلاب مدفون می شود و این بسیار خطرناک است.
وی ادامه داد: در مورد همه موارد مبهم می توان بحث و گفت و گو کرد، حتی درباره تصفیه های اوایل انقلاب. بنده شاهد بودم که دولت جناب آقای بازرگان، به دست خود ش، خودش را از جریان مدیریت منفک کرد. من در شورای انقلاب از نزدیک شاهد حوادث بودم. با ایشان و اعضای نهضت هم دوست بودم و رفاقت داشتم. بسیاری از کسانی که دولت موقت دشمن خود می پنداشت، سعی کردند که مانع سقوط دولت موقت شوند.
وی در ادامه گفت: بعد از استعفای مهندس بازرگان، آقای بهشتی عنوان کردند که اعضای جدید شورای انقلاب به زودی معرفی می شوند و من می خواهم به امام اصرار کنم که اسم ایشان باقی بماند. این در حالی بود که در روزنامه های این دوستان به ایشان، بهشتی جهنمی می گفتند و من هنوز آن تیترها را به یاد دارم. ایشان فردی بود که رفت و با اصرار، امام را راضی کرد که به مهندس بازرگان حکم دهد.
موسوی اظهار داشت: بنابراین سخن گفتن درباره دهه اول انقلاب، ممکن است و حتما نقدهایی هم وجود دارد اما آن را نباید یکپارچه دید و باید هر حادثه ای را تحلیل کرد. انقلاب در وضعیتی بود که از روز دوم استقرار، بندر لنگه شلوغ شد. چند روز بعد بندر ترکمن مشکل پیدا کرد. بلوچستان شلوغ شد. خوزستان و کردستان مسئله پیدا کرد. این فضاها را باید دید و درک کرد و نقد کرد. من از مجموعه اصول و ارزش هایی که در ابتدای انقلاب مطرح شد و کلیت حرکت مردم دفاع می کنم.
قدرت جنبش سبز در اخلاقی بودن آن است
میرحسین موسوی به سئوالات بسیاری که درباره سال ۶۷ وجود دارد اشاره کرد و گفت: مسئله سال ۶۷ را باید در منظر تاریخی خود باید بررسی کرد و بعد هم دید آیا دولت در این زمینه اطلاعی داشته است؟ نقشی داشته است؟ آیا اصلا امکانی برای دخالت داشته است؟ آیا در احکام و اسناد، نامی از دولت وجود داشته است؟ دولت که نقشی در این مسئله نداشته است. خیلی از کسان دیگر هم اطلاع نداشته اند. اما برای مطرح کردن این مسائل با ذکر جزئیات، من هم محذوراتی دارم.
مهندس موسوی اظهار داشت: قدرت جنبش سبز در اخلاقی بودن آن است؛ در این که سفید را سفید گفته و سیاه را سیاه گفته است. ما چیزی که بد بوده را قبول نمی کنیم اما اگر کسی در جایی سکوت می کند، معنای آن موافقت و همراهی با آن نیست و باید این حق را برای افراد قائل باشیم.
نخست وزیر دوران دفاع مقدس، به نحوه انتشار گفتمان ها در جامعه اشاره کرد و گفت: در همان روزهایی که من استعفا دادم، متن آن منتشر شد اما جامعه نسبت به هواپیماربایی واکنشی نشان نداد. این شاید برای این باشد که آن زمان، چنین کاری یک مطلوب اجتماعی محسوب می شده است. این به این معناست که ما باید به تاریخ انقلاب اسلامی خودمان دقت بیشتری داشته باشیم. برخی از ایستادگی ها و خون دل خوردن ها، در چارچوب یک تحلیل درست از موقعیت کشور معنا پیدا می کند.
قائم مقام شهید بهشتی در حزب جمهوری اسلامی به سیره شهید بهشتی اشاره کرد و گفت: ایشان انسان بسیار با اخلاق و آزادی خواهی بود و یکی از دلایل عظمت شخصیت ایشان، این است که بسیاری از ارزش هایی که ما امروز به دنبال آن هستیم، در آن زمان هم در زندگی شخصی و هم در کار، بر آن استوار بود. اعتقاد بر آزادی طرح افکار بود که باعث شد آن مناظره های تلویزیونی با کیانوری یا نماینده فدائیان خلق به اصرار ایشان برگزار شود.
موسوی ادامه داد: من که چنین شخصیت والایی را درک کرده ام و به آن اعتقاد دارم، نمی توانم از این شخصیت به دلیل عدم همراهی یا شناخت جامعه و به اصطلاح فضا، دل بکنم. به دلیل آنکه بد عمل کرده ایم، به دلیل آنکه یک روحانی در یک جشن می گوید نیمی از جامعه را می توان اعدام کرد، این را به پای بهشتی و امام و انقلاب هم می نویسند.
مهندس موسوی گفت: این حرف ها زده می شود که اگر روزی قتل عامی در زندان ها یا جاهای دیگر رخ داد، بگویند یک سابقه تاریخی در زندگی حضرت امیر (ع) دارد. کما اینکه می گویند چنین کاری در جنگ نهروان سابقه داشته است، اما باید ببینیم جنگ نهروان چگونه شروع شد و چه شرایطی به وجود آمد و چگونه می توان حضرت امیررا به چنین کاری متهم کرد.
ایستادگی بر مطالبات
مهندس میرحسین موسوی با اشاره به مطالبات جنبش سبز گفت: تاکید بر استقلال مجلس، یک خواسته کلیدی است. الان افکار پیش از رسیدن به مجلس تصفیه می شود. یکی از امامان جمعه گفته شورای نگهبان، یک صافی است و این صافی مورد رضایت امام زمان هم هست. من می گویم کجا مورد رضایت ایشان است و مدارک آن را نشان دهند که ما هم تسلیم شویم. در انتخابات مجلس ششم، آن قدر رای ها را جا به جا کردند که آقای رجایی حذف شد و آقایی که رییس فرهنگستان ادب! شد وارد مجلس کردند.
وی گفت: استقلال مجلس و انتخابات آزاد، یک خواسته کلیدی است که برای مردم هم ملموس است. به نظر من به عنوان یک همراه جنبش سبز، ایستادگی بر خواسته های انضمامی و روشن، باعث می شود بسیاری از مسائل دیگرمان حل شود.
در پایان این مراسم، لوح هایی از طرف حضار به مهندس موسوی و دکتر رهنورد اهدا شد.
کلمه :نیروی انتظامی خانواده های زندانیان سیاسی اعتصاب کننده را تهدید به بازداشت و دستگیری کرد و مانع تجمع آنها مقابل دادستانی تهران شد.
به گزارش کلمه به نقل از خانواده های زندانیان سیاسی ،نیروهای پلیس ضد شورش که باتوم در دست داشتند با حمله به خانواده های زندانیان سیاسی در سبزه میدان تهران مقابل دراصلی اداره کل دادستانی تهران ،عکس های زندانیان سیاسی را به زور از دست خانواده ها بیرون کشیدند و ضمن پاره کردن عکس ها ،به مادران زندانیان فحاشی و توهین کردند.
ده روز از اعتصاب غذای هفده زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین می گذرد . هفده زندانی در پی اعتراض به رفتارهای توهین آمیز ماموران زندان و تحقیرهای آنان دوشنبه گذشته به سلول انفرادی منتقل شده و تاکنون نیز در اعتصاب غذا در همین سلول ها باقی مانده اند .این زندانیان برای دسترسی به حداقل حقوق انسانی خود مجبور به اعتصاب غذا شده اند.
خانواده های این زندانیان در اعتراض به شرایط نامناسب عزیزان دربندشان امروز چهارشنبه ، بار دیگر مقابل دادستانی تهران جمع شدند تا صدای اعتراض خود را به دادستان تهران و مسئولان برسانند اما با برخورد نیروی انتظامی مواجه شدند.
مقابل دادستانی تهران تا لحظه تنظیم خبر (ساعت سیزده )مملو از نیروهای پلیس و لباس شخصی است و نه تنها اجازه ایستادن به خانواده ها را مقابل ساختمان دادستانینمی دهند که آنها را تهدید به بازداشت و دستگیری کرده اند. خانواده ها تهدید شدند که در صورت ایستادن مقابل ساختمان دادستانی به زندان منتقل می شوند.
همچنین به گفته خانواده های متحصن، چند نیروی لباس شخصی نیز بطور مداوم از این خانواده ها و دیگر حاضران در محل فیلمبرداری و عکسبرداری کرده اند.
حانواده های زندانیان اعتصاب کننده پس از برخورد خشونت آمیز پلیس به دفتر رییس کل دادگستری در خیایان خیام تهران رفندو برای بیان اعتراض و ابراز نگرانی شان در مقابل ساختمان دادگستری تحصن کردند .خانواده ها خبر داده اند که نیروهای ضد شورش به این محل نیز هجوم آورده و خانواده ها را محاصره کرده اند.
در یک هفته اخیر ،این دومین حضور خانواده های این زندانیان مقابل دادستانی تهران بوده است و روزهای گذشته نیز مقابل ساختمان امور زندان ها و نیز زندان اوین ساعت ها تجمع کرده و خواستار رسیدگی به اوضاع نگران کننده عزیزان شان شده بودند.
شرح عکس :
وقتی خانواده های زندانیان با اجبار پلیس مجبور به ترک محل تحصن خود در مقابل دادستانی تهران شدند ، در حرکت به سوی ساختمان مرکزی دادگستری ،در پیاده روهای خیابان خیام برای مردم شرح درد گفتند .در تعدادی از عکس ها مادران برخی از زندانیان ،عکس های پاره شده فرزندانشان را به مردم نشان می دهند.
کلمه – داریوش محمدی :اگر چه به لحاظ نظری خشونت غیر قابل دفاع است و خشونت مطلق ، مطلقاً قابل دفاع نیست . اما در یک قضاوت اخلاقی ، خشونت اگر «ابزاری» برای تامین امنیت و آزادی جامعه باشد ، در شرایطی قابل دفاع می نماید . به عبارتی دیگر خشونت موجه است اگر ابزاری ، برای تضمین هنجارهای اجتماعی باشد و توسط مراجع ذیصلاح اعمال شود . این گونه خشونت که کارکردی ابزاری دارد و به قصد تامین حقوق انسانی و مدنی اعمال می شود لاجرم خشونتی است محدود . خشونت محدود ، محدود است به آن چه درصدد تامین آن است ، محدود است به آن که قانوناً اختیارش را دارد و البته محدود است به زمانی معین و مکانی مشخص . به عبارتی دیگر ، « خشونتِ محدود » ، اعمال خشونت برای پرهیز از خشونت بیشتر است و به نوعی دفع افسد ا ست به فاسد .
از طرفی دیگر ، درهیچ قضاوت اخلاقی ، از « خشونت به مثابه ی یک هدف » دفاع نمی شود . خشونت به مثابه ی یک هدف ، ابزاری برای تامین یک آرمان نیست ، بلکه خود همان آرمانی است که عامل خشونت ، آرزوی رسیدن به آن را دارد . واضح است که این گونه خشونت هیچ قیدی را بر نمی تابد . یعنی خشونتی است نامحدود . خشونت نامحدود ، همان «خشونت مطلق » است که به لحاظ نظری مطلقاً قابل دفاع نیست ، حتی برای کسانی که به آن روی می آورند . بی دلیل نیست که ، بانیان این گونه خشونت ، به جای دفاع ، اغلب به ستایش آن مشغول اند و در نظر آنان « خشونت نامحدود» در حقیقت « خشونتی است محمود» .
با این اوصاف و با اندکی مسامحه می توان به مجازات زندان ، بسان نوعی از اعمال خشونت نگریست .
اگرچه به لحاظ نظری ، زندان به مانند یک محرومیت و محدودیت پسندیده و قابل دفاع نیست ؛ اما در یک وضعیت واقعی ، زندان اگر وسیله ای برای تنبیه مجرمین باشد و «ابزاری» برای تضمین هنجارها شود و الگویی برای تامین امنیت عمومی گردد ، می تواند موجه ، اخلاقی و قابل دفاع باشد . همچنین ، « زندان بسان یک هدف » اگر مطلوبی برای محصور ساختن مخالفان سیاسی و انتقام از رقیبان شود ، در یک داوری اخلاقی همواره مردود است . به عبارتی دیگر ، آن گاه که زندان ، ابزاری برای مجازات مجرم است ؛ قاضی به فراخور جرم و به آئین قانون ، مجرم را به زندان می فرستد تا با استفاده از آن، زندانی را تنبیه و با سلب آزادی او ، آزادی و امنیت جامعه را تامین کند . اما وقتی زندان خود هدفی برای انتقام از زندانی شود ، آن گاه قاضی و قانون و زندانبان ، به ابزاری برای به زندان آمدن رقیب و انتقام از زندانی تبدیل می شوند . از آنجا که این انحراف در وسیله و هدف ممکن می نماید ، اغلب ساز و کار های قانونی و مدنی برای تشخیص و پرهیز از آن وجود دارند .
در شرایطی که این سازو کارها کارکرد خود را از دست می دهند و یا کارائی لازم را برای تشخیص ندارند ، می توان به نشانه های اجتماعی آنها رجوع کرد . « زندان بسان یک ابزار » ، زندانی را فردی مجرم می داند و جایگاه اجتماعی او را به تناسب جرم تنزل می دهد و بستگان او را در انزواء قرار داده و میزان همبستگی اجتماعی را با مشکلات و خواسته های آنان کم می کند . اما «زندان بسان یک هدف» ، از زندانی مظلوم و یا قهرمانی می سازد که رقیب نتوانسته است با ساز و کار سیاسی بر او غالب آید و با سوء استفاده از قانون او را محدود ساخته است . طبیعی است که در این حال بستگان زندانی نه تنها در انزواء قرار نمی گیرند که میزان همبستگی اجتماعی با مظلوم و قهرمان بیشتر می شود و البته تعمیم این قضیه عمق فاجعه را نشان می دهد . یعنی : آن گاه « زندان » یک « ارزش » است ، لاجرم «زندانی شدن» یک « فضیلت » است .
آنچه در یک سال اخیر از زندان های ایران به گوش می رسد و آن گونه که افکار عمومی با زندانیان و خانواده های آنان مواجهه می شوند ، نشانه هایی است که نشان می دهند فاجعه ای از این دست در حال وقوع است . فاجعه ای که حاکی از ناتوانی و محدودیت سازوکار های قانونی و یا وجود اراده ای غیر قانونی برای انحراف در کارکرد اجتماعی و قضایی زندانها است . نمونه ها بسیارند : ناتوانی دادستان در تاثیر بر روند ملاقات ها و برخورد با زندانیان ، ناتوانی مجلس در نظارت بر زندان ها ، صدها گزارش با نام و بی نام از سوء رفتار و شکنجه ی زندانیان ، عدم بر خورد با آمرین و عاملین وقایع کهریزک ، تحقیر و تهدید و تبعید زندانیان ، توزیع و اشاعه ی مواد مخدر در زندان ها و بندهای سیاسی ، اعتصاب های مکرر زندانیان ، اعتصاب های خانواده های زندانیان ، حجم نامه های سرگشاده به روسای قوه های مقننه و قضائیه و موارد بی شمار دیگر نشانه های کافی بر ناتوانی سازوکارهای قانونی است . و در غیاب این سازوکارهای قانونی ، حمایت وسیع افکار عمومی از زندانیانی که علی القاعده باید فاقد جایگاه اجتماعی باشند و همراهی و همبستگی اجتماعی با خانواده های آنان همان نشانه هایی است که از آن ها سخن رفت .
فاجعه ای در راه است . آیا روسای قوای نظارتی کشور ، از این فاجعه و مسئولیت خود در قبال آن بی خبراند ؟ آیا مراجع عظام و روحانیت شیعه راهکاری برای گریز از این فاجعه ندارند ؟ راستی مسئولیت نا امیدی زندانیان و خانواده های آنان از سیستم قضایی با کیست ؟ آیا در نامه ها و اعتصاب های آنان هشدارهای برای این نا امیدی دیده نمی شود ؟ به راستی زندانیان باید شکایت خود را به کجا ببرند ؟
رئیسجمهوری برزیل بار دیگر اعلام کرد که اعمال تحریم علیه برنامه هستهای ایران بینتیجه است.
به گزارش ایلنا، «لوئیس ایناسیو لولا دا سیلوا» با اعلام اینکه اعمال تحریم علیه ایران بهرغم اثبات حسن نیت هستهای این کشور بسیار غیرمنتظره بود، گفت که این تحریمها راه به جایی نمیبرد.
وی افزود: «سندی که ما (برزیل و ترکیه) با رئیسجمهوری ایران امضا کردیم تقریبا کلمه به کلمه همان اصولی را تکرار میکند که رئیسجمهوری آمریکا در جریان گفتوگو با من بر آنها پافشاری میکرد.»
لولا پیش از این نیز گفته بود که قدرتهای عضو شورای امنیت سازمان ملل با اعمال دور جدید تحریمها علیه ایران فرصتی تاریخی را از دست دادند.
وی افزود: «این فرصت زمانی مناسب برای مذاکره بود و کسانی که تمایلی به گفتوگو نداشتند آنهایی بودند که فکر میکنند اعمال زور همه چیز را حل خواهد کرد.»
بنا بر این گزارش، ۱۷ ماه می وزرای خارجه ایران، برزیل و ترکیه بیانیه تبادل اورانیوم کم غنای موجود در ایران با سوخت ۲۰درصد برای رآکتور تحقیقاتی تهران را امضا کردند. طبق این سند، مبادله در ترکیه انجام خواهد شد. در چارچوب این توافقنامه ایران آماده ارسال ۱,۲ تن اورانیوم کم غنا و تحویل ۱۲۰ کیلوگرم سوخت هستهای در ازای آن است.
کلمه-گروه اقتصادی: عبدالرضا شیخالاسلامى، وزیر کار و امور اجتماعی، چند روز پیش با تکلیفی خواندن تسهیلات ۱۱ هزار میلیارد تومانی مصوب شورایعالی اشتغال در مورد طرح بنگاه های زودبازده براى بانکها گفت: ۱۳ هزار میلیارد تومان نیز برای طرح های جدید پیش بینی شده است.
بنگاههای زودبازده به موسساتی اطلاق میشوند که موسسان آن با دریافت وام دولتی باید یک واحد تولیدی یا خدماتی را برای ایجاد اشتغال تاسیس کنند.
طرح بنگاه های زودبازده از زمان آغاز به کار دولت محمود احمدی نژاد در سال ۱۳۸۴، با پیش بینی ایجاد اشتغال برای ۶۰۰ هزار نفر در هر سال به اجرا در آمد.
در این راستا، شیخ الاسلامی در اسفند سال گذشته گفت که به طور تقریبی، قریب به ۱۵ هزار میلیارد تومان تاکنون صرف ایجاد بنگاههای زودبازده و کارآفرین شده است، ولی خبرگزاری مهر در گزارشی نوشت که تاکنون بیش از ۲۲۱ هزار میلیارد ریال تسهیلات توسط سیستم بانکی به بنگاههای زودبازده اقتصادی پرداخت شده است.
همچنین روزنامه جهان صنعت روز ۱۲ مرداد در گزارشی در خصوص طرح بنگاه های زود بازده نوشت که این طرح از سال ۱۳۸۴ تاکنون حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان هزینه براى اقتصاد ایران در برداشته است.
این روزنامه نوشت که این رقم با توجه به اعلام این موضوع که اعلام شده بود براى ایجاد هر شغل بین یک تا دو میلیون تومان نیاز است، به این معناست که امروز نباید هیچ بیکارى در کشور داشته باشیم و این درحالى است که به گزارش خبرگزاری مهر، ۲۱ استان در ایران نرخ بیکارى دو رقمى دارند و نرخ بیکارى نیز هر ماه در حال افزایش است.
بر اساس طرح مذکور که در دوره محمد جهرمی، نخستین وزیر کار و امور اجتماعی احمدی نژاد، به اجرا در آمد، پیش بینی شده بود که بنگاههای زود بازده سالانه ۶۰۰ هزار فرصت شغلی ایجاد کنند.
اما به اعتراف عبدالرضا شیخ الاسلامی، وزیر کار و امور اجتماعی کنونی احمدی نژاد با صرف ۱۵ هزار میلیارد تومان، حدود ۵۴۵ هزار شغل ایجاد شده است.
محمدرضا رحیمی، معاون اول احمدی نژاد، نیز در همان زمان گفت: بنگاه های زودبازده، نیم میلیون شغل در کشور ایجاد کرده اند.
به این ترتیب، در مدت بیش از پنج سالی که از ریاست جمهوری احمدی نژاد می گذرد، سه میلیون شغل پیش بینی شده جای خود را به بیش از نیم میلیون شغل ایجاد شده، داده است. این بدان معناست که دولت احمدی نژاد حدود دو و نیم میلیون شغل از برنامه خود هم عقب تر است.
اما برخلاف این آمار روشن، او و وزیر کار و امور اجتماعی اش بارها بر موفق بودن طرح بنگاه های زودبازده در کاهش نرخ بیکاری تاکید کرده واز آن دفاع کرده اند.
شیخ الاسلامی در اسفند سال گذشته با موفق ارزیابی کردن آن گفت که در این طرح، «به جهت تعداد، کمتر از دو درصد و در خصوص تعداد اشتغال ایجاد شده، کمتر از چهار درصد انحراف داشته است.»
موفق ارزیابی کردن طرح بنگاههای زودبازده در شرایطی است که گزارشهای تحقیقی از جمله گزارش بانک مرکزی تصریح کرده اند که این طرح در ایجاد اشتغال ناموفق بوده است.
در این مورد می توان به چالش میان طهماسب مظاهری رئیس کل وقت بانک مرکزی و محمد جهرمی وزیر وقت کار و امور اجتماعی در اواسط سال ۱۳۸۷ اشاره کرد که در نهایت به برکناری مظاهری توسط احمدی نژاد منجر شد.
در آن هنگام، بانک مرکزی از انحراف حدود ۴۰ درصدی بنگاههای زودبازده سخن می گفت، اما وزارت کار و امور اجتماعی بر انحراف به میزان حدود ۴ درصد تاکید داشت.
با این وجود، طرح مذکور تا آن حد ناموفق بوده است که معاون مبارزه با جرائم اقتصادی نیروی انتظامی به نقل از یک گزارش سازمان بازرسی کل کشور گفت که ۵۰ درصد بنگاههای زودبازده اقتصادی به انحراف رفتهاند.
البته خبرگزاری مهر در گزارشی به نقل از مصطفی پورمحمدی، رئیس سازمان بازرسی کل کشور، از انحراف حدود ۳۰ درصدی بنگاههای زودبازده براساس بررسی های این سازمان خبر داد و معلوم نیست که کدام گزارش این سازمان مورد استناد معاون مبارزه با جرائم اقتصادی نیروی انتظامی قرار گرفته است.
در کنار این آمار و نقل قول ها، می توان سخنان علی اکبر ناطق نوری، رئیس دفتر بازرسی رهبری، در شهریور ۱۳۸۷ را مورد نظر قرار داد که با انتقاد از بنگاه های اقتصادی زودبازده به خبرگزاری ایلنا گفت :اشتغال با پول دادن به مردم ایجاد نمی شود.
وی با بیان اینکه بنگاه های زودبازده حتی اگر انحراف هم نداشته باشند، برای اقتصاد ایران جواب نمی دهند، افزود: «کارآمدترین بنگاه ها لزوماً زودبازده ترین و کوچک ترین آنها نیست. اصل قضیه این است که این طرح خیلی جواب نمی دهد. اساساً حتی اگر انحراف هم نداشته باشد، این نوع تسهیلات پاسخ نمی دهد و ایجاد اشتغال نمی کند.»
اما آیا این وضعیت و شکست دولت احمدی نژاد در بزرگترین طرح تاریخ ایران برای ایجاد اشتغال در کشور، باعث شده است که دستوری از بالا برای بررسی این موضوع صادر شود؟
در کنار عدم اقدام از سوی مجلس در این مورد، پاسخ علی اکبر ناطق نوری به پرسش ایلنا در این زمینه که آیا تاکنون درخصوص بنگاه های زودبازده تحقیق و تفحصی از سوی نهاد بازرسی رهبری صورت گرفته است یا خیر، به اندازه کافی گویاست.
او گفت که «ایشان به ما دستوری نداده اند اما در هر حال ما بازرس کل کشور نیستیم. ایشان باید به ما دستور بدهند که البته این موضوع نیز قانون خودش را دارد.»
به طور کلی، ایجاد بنگاههای زودبازده، یکی از سیاستهای توسعه است که در کشورهای مختلف برای ترغیب شهروندان به کار گرفته میشود. با این همه، زمانی چنین طرح هایی مثمر ثمر واقع خواهند شد که شرایط اقتصادی کشور و سیاست های اعمال شده از سوی دولت به ایجاد اشتغال کمک رسانند.
اما هنگامی که سیاست های اقتصادی دولت احمدی نژاد، مانند واردات ۱۷ میلیارد دلاری در سال، به ورشکستگی کارخانه ها و بیکاری روزافزون منجر شده است، اکثر این بنگاه ها که موسساتی کوچک به حساب می آیند، نه تنها قادر به ایجاد شغل نخواهند بود، بلکه مانند کارخانه های بزرگ کشور، به سمت رکود و تعطیلی پیش می روند.
از طرف دیگر، ساختار وام دهی و وام گرفتن در ایران به شکلی است که وامگیرندگان باید تضمین کافی را به بانک برای باز پرداخت بدهند، اما چون قادر به این کار نیستند، این وامها عملا به دست گروه مورد نظر نمیرسد و در عوض به کسانی داده می شود که به قول معاون مبارزه با جرائم اقتصادی نیروی انتظامی، با گرفتن تسهیلات بنگاههای زودبازده اقتصادی به میزان ۶۷ میلیارد تومان، به رغم تعهد ایجاد شغل برای ۲۰ هزار نفر، تنها ۳۰ کارگر روزمزد را بدون بیمه به کار گرفت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر