احمدی نژاد سالها بود که آرزو داشت تا کسی او را ترور کند, زیرا در سوابق رقیب سرسختش هاشمی رفسنجانی , ترور ناموفقی وجود داشت که نشان دهنده اهمیت هاشمی رفسنجانی از نظر مخالفان آن دوره ی نظام بود. و این ترور نشدن برای احمدی نژاد به عنوان عقده ای درآمده بود , چون نشان میداد که احمدی نژاد در مملکت کاره ای نیست و اصلا ارزش ترور شدن ندارد و هیچکس او را در حد ترور شدن نمی داند. پس احمدی تصمیمش را گرفت و عزمش را جزم کرد و نامه ای جهت درخواست ترور شدنش به چاه جمکران انداخت و با کمک گرفتن از هاله نورش پیش بینی کرد که به زودی توسط صهیونیستها ترور خواهد شد: امروز هم توسط ترقه ای که خودش آنرا به یک بسیجی جان برکف داده بود ترور شد. این ترقه در فاصله بیش از 100 متری از ماشین احمدی نژاد ترکید. جالبتر این است که بسیجی مزبور از بین آنهمه وزیر و وکیلی که همراه احمدی نژاد به سفر استانی همدان آمده بودند, ترقه را به سمت ماشین خبرنگاران انداخت تا این خبر حسابی صدا کند و خبرنگاران رسانه های مزبور که همگی هم طرفدار دولت هستند , بدون واسطه به خبر دسترسی داشته باشند و آنرا با آب و تاب منتشر کنند. و جابتتر از همه اینکه فرد ساندیسی مزبور هم به ادعای این خبرگزاریها دستگیر شده است که به زودی شاهد اعترافات او هم خواهیم بود و کلی تفریح خواهیم کرد. مثلا اعتراف خواهد کرد که این ترقه را از شخص اوباما گرفته است و یا اینکه پادشاه عربستان را دیده است که پول ترقه را به اوباما میداده و … با ۲۷۴ امتیاز و ۲۵ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی نظرات در دیدار با روزنامه نگاران جرس: میرحسین موسوی به سئوالات بسیاری که درباره سال ۶۷ وجود دارد اشاره کرد و گفت: مسئله سال ۶۷ را باید در منظر تاریخی خود باید بررسی کرد و بعد هم دید آیا دولت در این زمینه اطلاعی داشته است؟ نقشی داشته است؟ آیا اصلا امکانی برای دخالت داشته است؟ آیا در احکام و اسناد، نامی از دولت وجود داشته است؟ دولت که نقشی در این مسئله نداشته است. خیلی از کسان دیگر هم اطلاع نداشته اند. اما برای مطرح کردن این مسائل با ذکر جزئیات، من هم محذوراتی دارم. مهندس میرحسین موسوی در آستانه روز خبرنگار، با جمعی از مدیران مسئول، خبرنگاران و خانواده های روزنامه نگاران دربند، دیدار و گفت و گو کرد. به گزارش خبرنگار کلمه، میر حسن موسوی در ابتدا با اشاره به اهمیت فعالیت های خبرنگاران در آگاه سازی جامعه گفت: مساله اطلاع رسانی و مطبوعات آزاد از مهمترین مسائل ما در صدسال اخیر بوده است و این خواسته در انقلاب اسلامی هم به جد دنبال شد. از این جهت چنین جلسه ای و حضور در جمع کسانی که اقدام به روشنگری می کنند، برای من بسیار مغتنم است. مهندس موسوی ادامه داد: باید صدای ما به دوستان دربندی که برای رسیدن به حقوق ابتدایی خود اعتصاب غذا کرده اند، برسد و آنان بدانند که جنبش سبز، آزادی خواهان و کل آحاد ملت ما پشتیبان آنان برای رسیدن به خواسته های به حق شان است. وی گفت: وجود این تعداد زیاد روزنامه نگار در زندان هم تاسف انگیز است، هم خیلی با معناست ونشان می دهد گسترش آگاهی به ضرر عده خاصی است. تعدد روزنامه نگاران دربند، حقانیت راهی که جنبش سبز برگزیده است را نشان می دهد چرا که بخشی از قشر آگاه، روشن و حق طلب جامعه به دلیل مخالفت با رویش مجدد استبداد در زندان به سر می برند. اطلاع رسانی؛ مهمترین ابزار مشروط کردن قدرت سردبیر اسبق روزنامه جمهوری اسلامی ادامه داد: کلیدواژه هایی از انقلاب مشروطه در ادبیات ملت ایران وجود دارد و دائم به آن رجوع کردیم که مهمترین آن عدالت طلبی و آزادی خواهی و حکومت قانون است. در میان این کلیدواژه ها، ظاهرا کمترین توجه را به خود واژه مشروطیت داشته ایم. تجربیات یک سال گذشته نشان داد که مهمترین خواسته های فعلی ما، مشروط کردن قدرت است و اگر موفق شویم که قدرت را مشروط کنیم، بسیاری از مشکلات بنیادین کشور حل می شود. به نظر من مقاومتی که امروز در برابر پیشرفت کشور وجود دارد از همین ناحیه است و بهایی که امروز خبرنگاران می پردازند به این دلیل است که رکن اطلاع رسانی و گسترش آگاهی، مهمترین ابزار مشروط کردن قدرت است. وی گفت: حساسیت بسیاری که به کار خبرنگاران و فعالیت رسانه ها وجود دارد و دلیل اصلی حمله به روزنامه ها و روزنامه نگاران همین است که مهمترین مسئله کشور را هدف گرفته اند. مهندس موسوی با اشاره به وجود بیشترین تعداد روزنامه نگاران زندانی در ایران، گفت: به نظر می رسد همان طور که جنبش سبز کم کم بر مسائل اساسی تمرکز پیدا می کند، بیش از همیشه برمسئله آزادی بیان تاکید کند. وقتی بحث انتخابات آزاد یا اجرای بدون تنازل قانون اساسی هم مطرح می شود، ناظر به مشروط کردن قدرت است و به همین دلیل مورد پذیرش قرار نمی گیرد. میرحسین موسوی ادامه داد: به نظر می رسد برای بعضی از دست اندرکاران فعلی امور، صحبت کردن با خارجی ها و کوتاه آمدن و کمی پیشرفتن و عقب نشستن، از براورده کردن حقوق ملت، برگشتن به قانون و بازکردن راه ساده تر باشد. در حالی که این روش می تواند بسیاری از مشکلات ملی ما را حل و ریشه های بحران را به تدریج خشک کند و ما را به وضعیت عادی برگرداند. مهندس موسوی گفت: قدرت همیشه میل به اطلاق دارد و کشورهایی موفق بوده اند که توانسته اند قدرت یا به قول هابز، لویاتان را در چارچوبی قرار دهند و آن را مهار کنند اما ما نتوانسته ایم قدرت را محدود و مهار کنیم. دائم از ما خواسته می شود که به طور کامل از کسی یا حرفی تبعیت کنیم در حالی که در اسلام هم چنین چیزی نداریم و انقلاب اسلامی هم این هدف را دنبال نمی کرد. خود امام بارها گفتند که حکومت فرد نداریم، حکومت فقیه نداریم، حکومت رییس جمهور نداریم و فقط حکومت قانون داریم. قانون را هم در مفهوم محدود و مشروط کننده قدرت به کار می برد. راه جنبش سبز مسالمت آمیز است میرحسین موسوی در بخش دیگری از سخنانش به ظهور و سقوط تمدن ها اشاره کرد و گفت: جنبش سبز باید بتواند زندگی کند تا بتواند پیروز شود، یعنی هر نوع اقدامی که تمام نیروهای نظامی و امنیتی را یکپارچه در مقابل مردم قرار دهد و فشارها را افزایش دهد، به ضرر جنبش سبز است و باید از آن پرهیز کنیم. وی به وضعیت تایلند اشاره کرد و گفت: یک سرکوب گسترده، وسیع و همهجانبه میتواند مدتهای مدید پیروزی این حرکت حقطلبانه مردم را به عقب براند. برای همین ایستادگی روی جنبه های مسالمتآمیز به نظر من حیاتی بوده و بهترین راه برای رسیدن به مطالبات به حق مردم است. وی افزود: هدف اصلی ما مشروط کردن قدرت، رسیدن به عدالت و آزادی، زنده شدن ارزشهای بنیادین و رفتن به سمت جامعهایست که در آن فشار و تهدید نباشد. این احتیاج به زمان دارد و یک سال مدت زیادی برای رسیدن به این اهداف نیست. گرچه در این یک سال آگاهیهای جامعه ما بسیار گستردهتر شده است. به نظرم ایدهای اگر خوب متولد شود، پیروزی آن قطعی است و من بر این باورم که ایده تغییر در کشور متولد شده است. موسوی اظهار داشت: در دانشگاه تهران جشن بزرگ ولایت برگزار شد که یک روحانی در آن سخنرانی می کرد و می گفت: اگر در جامعه ای دو دستگی به وجود بیاید و یک گروه بر گروه دیگر حاکم شد، می تواند همه آن دیگران را اعدام کند. سوال اینجاست که چرا این تفکر در یک جشن که برای شادی و سرور و وحدت باید برگزار شود، مطرح می شود. دلیل آن ترس از ریزش نیروها و تولد ایده ایست که به آن اشاره کردم. از فشار بر کشور خشنود نیستیم مهندس موسوی در بخش دیگری از سخنانش گفت: مسئله کشور ما تنها پیروزی جنبش سبز و اهداف آن نیست. حفظ وحدت ملی، منافع بلندمدت، یکپارچگی و وحدت ملت از مسایل اساسی کشور است که هم جنبش را متعهد می کند و هم همه کسانی را که در این عرصه فعالیت دارند تا دست به اقدامات بی مهابا نزنند. وی افزود: ما بر پیروزی جنبش سبزبه هر قیمتی باور نداریم و می خواهیم کشور و منافع ملی حفظ شود. ما به هیچ وجه از این تحریم ها و فشارهای بین المللی خشنود و راضی نیستیم. وی با اشاره به متن استعفای منتصب به خود در سال ۶۸، اظهار داشت: من در همان زمان نسبت به ضایعاتی که در اثر افراط و ماجراجویی در عرصه بین الملل دچار آن می شدیم هشدار داده بودم و اعتقاد دارم ما از رجوع به اصول و پایبندی به ارزش های بنیادین در سیاست داخلی و خارجی ضرری نکرده ایم و لطماتی که خوردیم، اغلب از نادانی و ماجراجویی بوده است. موسوی خاطره ای از دوران جنگ بیان کرد: روز بعد از حمله صدام به حلبچه، به آنجا رفتیم و آن صحنه های فجیع را از نزدیک دیدیم. با دعوت از خبرنگاران و انتشار فیلم ها و عکس ها، جو جهانی از نظر تبلیغات کمی به نفع ما تغییر کرد. درست در همان زمان – حالا نمی گویم توسط که و چگونه- هواپیمایی ربوده شد و می خواست در مهرآباد فرود بیاید. ما به دوستان گفتیم فرودگاه را ببندند و این هواپیما به مشهد رفت. این وضعیت برای ما قابل دفاع نبود و ضرباتی را بر ما تحمیل کرد. موسوی ادامه داد: اما گفتن این مسایل با جزئیات به نظر من جز در مواقعی که ضرورتی وجود دارد، به نفع جنش سبز نیست. ما باید نیرو جذب کنیم و همه نیروهای دلسوز انقلاب را با هر اختلاف سلیقه و دیدگاهی کنار هم جمع کنیم. برای ما مهم است که اصول گرایان منصف و علاقمند به حرکت کشور در مسیر درست را در کنار خود داشته باشیم و به آنها بگوییم ما هدف و حرف مشترکی داریم و آن اصلاح امور است. ناگفته های زیادی از دوران دفاع مقدس وجود دارد نخست وزیر دوران دفاع مقدس در ادامه به مباحث جدیدی که درباره ادامه جنگ مطرح شده اشاره کرد و گفت: من احساس کردم که این حرف ها در چارچوب یک پروژه است. در سالگرد انتخابات چند مجموعه مطبوعاتی اقدام به چاپ مطالب و ویژه نامه هایی کردند که درجهت قلب تاریخ بود. در سالگرد پذیرش قطعنامه ۵۹۸ هم همان مجموعه ها، شروع به درج مطلب درباره دفاع مقدس کردند. حتی شنیدم که کسی گفته اگر دولت در آن زمان امکانات خود را در اختیار ما می گذاشت، در سال پنجم جنگ بغداد را فتح می کردیم که به هیچ وجه چنین نبود. من اشاراتی داشتم که این مباحث کنترل شود و البته اگر ادامه پیدا کند، ما حرف های زیادی از آن دوران داریم. موسوی افزود: غیر از مسئله جنگ، احساس من این است که همه ارزش های آن دوره مورد هجمه قرار گرفته است و در این خلال هم تلاش می شود اختلافی بین ما و دوستان ایجاد شود. ما باید متوجه این برنامه ها باشیم و اسیر جوی که طرف مقابل ایجاد می کند، نشویم. دهه اول انقلاب را نمی توان یکپارچه نقد کرد مهندس موسوی درباره ابهامات موجود درباره دهه اول انقلاب نیز گفت: من بارها گفته ام که آن دوره بی عیب و نقص نیست. اما در فضایی که امروز ایجاد کرده اند، همه ارزش های سی سال انقلاب مدفون می شود و این بسیار خطرناک است. وی ادامه داد: در مورد همه موارد مبهم می توان بحث و گفت و گو کرد، حتی درباره تصفیه های اوایل انقلاب. بنده شاهد بودم که دولت جناب آقای بازرگان، به دست خود ش، خودش را از جریان مدیریت منفک کرد. من در شورای انقلاب از نزدیک شاهد حوادث بودم. با ایشان و اعضای نهضت هم دوست بودم و رفاقت داشتم. بسیاری از کسانی که دولت موقت دشمن خود می پنداشت، سعی کردند که مانع سقوط دولت موقت شوند. وی در ادامه گفت: بعد از استعفای مهندس بازرگان، آقای بهشتی عنوان کردند که اعضای جدید شورای انقلاب به زودی معرفی می شوند و من می خواهم به امام اصرار کنم که اسم ایشان باقی بماند. این در حالی بود که در روزنامه های این دوستان به ایشان، بهشتی جهنمی می گفتند و من هنوز آن تیترها را به یاد دارم. ایشان فردی بود که رفت و با اصرار، امام را راضی کرد که به مهندس بازرگان حکم دهد. موسوی اظهار داشت: بنابراین سخن گفتن درباره دهه اول انقلاب، ممکن است و حتما نقدهایی هم وجود دارد اما آن را نباید یکپارچه دید و باید هر حادثه ای را تحلیل کرد. انقلاب در وضعیتی بود که از روز دوم استقرار، بندر لنگه شلوغ شد. چند روز بعد بندر ترکمن مشکل پیدا کرد. بلوچستان شلوغ شد. خوزستان و کردستان مسئله پیدا کرد. این فضاها را باید دید و درک کرد و نقد کرد. من از مجموعه اصول و ارزش هایی که در ابتدای انقلاب مطرح شد و کلیت حرکت مردم دفاع می کنم. قدرت جنبش سبز در اخلاقی بودن آن است میرحسین موسوی به سئوالات بسیاری که درباره سال ۶۷ وجود دارد اشاره کرد و گفت: مسئله سال ۶۷ را باید در منظر تاریخی خود باید بررسی کرد و بعد هم دید آیا دولت در این زمینه اطلاعی داشته است؟ نقشی داشته است؟ آیا اصلا امکانی برای دخالت داشته است؟ آیا در احکام و اسناد، نامی از دولت وجود داشته است؟ دولت که نقشی در این مسئله نداشته است. خیلی از کسان دیگر هم اطلاع نداشته اند. اما برای مطرح کردن این مسائل با ذکر جزئیات، من هم محذوراتی دارم. مهندس موسوی اظهار داشت: قدرت جنبش سبز در اخلاقی بودن آن است؛ در این که سفید را سفید گفته و سیاه را سیاه گفته است. ما چیزی که بد بوده را قبول نمی کنیم اما اگر کسی در جایی سکوت می کند، معنای آن موافقت و همراهی با آن نیست و باید این حق را برای افراد قائل باشیم. نخست وزیر دوران دفاع مقدس، به نحوه انتشار گفتمان ها در جامعه اشاره کرد و گفت: در همان روزهایی که من استعفا دادم، متن آن منتشر شد اما جامعه نسبت به هواپیماربایی واکنشی نشان نداد. این شاید برای این باشد که آن زمان، چنین کاری یک مطلوب اجتماعی محسوب می شده است. این به این معناست که ما باید به تاریخ انقلاب اسلامی خودمان دقت بیشتری داشته باشیم. برخی از ایستادگی ها و خون دل خوردن ها، در چارچوب یک تحلیل درست از موقعیت کشور معنا پیدا می کند. با ۲۴۱ امتیاز و ۱۹۹ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات حتي هشت پاي آلماني هم براي اثبات حقانيتش دست به چنين نمايش مسخره اي نميزند. هر كودكي ميداند كه اين بازي كه البته به زخمي و يا كشته شدن تعدادي از هموطنان تمام شد، نمايشي مسخره است براي آنكه بگويد اخبار محمود آنقدر ها كه به نظر ميرسد ابلهانه نيست. اين مسخره بازيها و جاي دوست و دشمن نشان دادن ها تنها از لوطي برميايد و عنترش. از سيد علي خامنه اي و سيد محمودش با ۲۰۴ امتیاز و ۹ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی نظرات کلمه: مهندس میرحسین موسوی در آستانه روز خبرنگار، با جمعی از مدیران مسئول، خبرنگاران و خانواده های روزنامه نگاران دربند، دیدار و گفت و گو کرد. به گزارش خبرنگار کلمه، میر حسن موسوی در ابتدا با اشاره به اهمیت فعالیت های خبرنگاران در آگاه سازی جامعه گفت: مساله اطلاع رسانی و مطبوعات آزاد از مهمترین مسائل ما در صدسال اخیر بوده است و این خواسته در انقلاب اسلامی هم به جد دنبال شد. از این جهت چنین جلسه ای و حضور در جمع کسانی که اقدام به روشنگری می کنند، برای من بسیار مغتنم است. مهندس موسوی ادامه داد: باید صدای ما به دوستان دربندی که برای رسیدن به حقوق ابتدایی خود اعتصاب غذا کرده اند، برسد و آنان بدانند که جنبش سبز، آزادی خواهان و کل آحاد ملت ما پشتیبان آنان برای رسیدن به خواسته های به حق شان است. وی گفت: وجود این تعداد زیاد روزنامه نگار در زندان هم تاسف انگیز است، هم خیلی با معناست ونشان می دهد گسترش آگاهی به ضرر عده خاصی است. تعدد روزنامه نگاران دربند، حقانیت راهی که جنبش سبز برگزیده است را نشان می دهد چرا که بخشی از قشر آگاه، روشن و حق طلب جامعه به دلیل مخالفت با رویش مجدد استبداد در زندان به سر می برند. با ۲۰۲ امتیاز و ۳۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات امروز احمدی نژاد در جمع مردم همدان گفت انگلیس یک جزیره کوچک در غرب افریقاست با ۲۰۱ امتیاز و ۵۴ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی نظرات جرس:در دهمین روز از اعتصاب غذای زندانیان بند 350 نیروی انتظامی خانواده های زندانیان سیاسی اعتصاب کننده را تهدید به بازداشت و دستگیری کرد و مانع تجمع آنها مقابل دادستانی تهران شد. به گزارش کلمه به نقل از خانواده های زندانیان سیاسی، نیروهای پلیس ضد شورش که باتوم در دست داشتند با حمله به خانواده های زندانیان سیاسی در سبزه میدان تهران مقابل دراصلی اداره کل دادستانی تهران ،عکس های زندانیان سیاسی را به زور از دست خانواده ها بیرون کشیدند و ضمن پاره کردن عکس ها، به مادران زندانیان فحاشی و توهین کردند. ده روز از اعتصاب غذای هفده زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین می گذرد. هفده زندانی در پی اعتراض به رفتارهای توهین آمیز ماموران زندان و تحقیرهای آنان دوشنبه گذشته به سلول انفرادی منتقل شده و تاکنون نیز در اعتصاب غذا در همین سلول ها باقی مانده اند .این زندانیان برای دسترسی به حداقل حقوق انسانی خود مجبور به اعتصاب غذا شده اند. خانواده های این زندانیان در اعتراض به شرایط نامناسب عزیزان دربندشان امروز چهارشنبه، بار دیگر مقابل دادستانی تهران جمع شدند تا صدای اعتراض خود را به دادستان تهران و مسئولان برسانند اما با برخورد نیروی انتظامی مواجه شدند. مقابل دادستانی تهران تا لحظه تنظیم خبر (ساعت سیزده )مملو از نیروهای پلیس و لباس شخصی است و نه تنها اجازه ایستادن به خانواده ها را مقابل ساختمان دادستانینمی دهند که آنها را تهدید به بازداشت و دستگیری کرده اند. خانواده ها تهدید شدند که در صورت ایستادن مقابل ساختمان دادستانی به زندان منتقل می شوند. همچنین به گفته خانواده های متحصن، چند نیروی لباس شخصی نیز بطور مداوم از این خانواده ها و دیگر حاضران در محل فیلمبرداری و عکسبرداری کرده اند. خانواده های زندانیان اعتصاب کننده پس از برخورد خشونت آمیز پلیس به دفتر رییس کل دادگستری در خیایان خیام تهران رفتند و برای بیان اعتراض و ابراز نگرانی شان در مقابل ساختمان دادگستری تحصن کردند. خانواده ها خبر داده اند که نیروهای ضد شورش به این محل نیز هجوم آورده و خانواده ها را محاصره کرده اند. در یک هفته اخیر، این دومین حضور خانواده های این زندانیان مقابل دادستانی تهران بوده است و روزهای گذشته نیز مقابل ساختمان امور زندان ها و نیز زندان اوین ساعت ها تجمع کرده و خواستار رسیدگی به اوضاع نگران کننده عزیزان شان شده بودند. با ۱۵۵ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات مهندس میرحسین موسوی در آستانه روز خبرنگار، با جمعی از مدیران مسئول، خبرنگاران و خانواده های روزنامه نگاران دربند، دیدار و گفت و گو کرد. به گزارش خبرنگار کلمه، میر حسن موسوی در ابتدا با اشاره به اهمیت فعالیت های خبرنگاران در آگاه سازی جامعه گفت: مساله اطلاع رسانی و مطبوعات آزاد از مهمترین مسائل ما در صدسال اخیر بوده است و این خواسته در انقلاب اسلامی هم به جد دنبال شد. از این جهت چنین جلسه ای و حضور در جمع کسانی که اقدام به روشنگری می کنند، برای من بسیار مغتنم است. مهندس موسوی ادامه داد: باید صدای ما به دوستان دربندی که برای رسیدن به حقوق ابتدایی خود اعتصاب غذا کرده اند، برسد و آنان بدانند که جنبش سبز، آزادی خواهان و کل آحاد ملت ما پشتیبان آنان برای رسیدن به خواسته های به حق شان است. وی گفت: وجود این تعداد زیاد روزنامه نگار در زندان هم تاسف انگیز است، هم خیلی با معناست ونشان می دهد گسترش آگاهی به ضرر عده خاصی است. تعدد روزنامه نگاران دربند، حقانیت راهی که جنبش سبز برگزیده است را نشان می دهد چرا که بخشی از قشر آگاه، روشن و حق طلب جامعه به دلیل مخالفت با رویش مجدد استبداد در زندان به سر می برند. اطلاع رسانی؛ مهمترین ابزار مشروط کردن قدرت سردبیر اسبق روزنامه جمهوری اسلامی ادامه داد: کلیدواژه هایی از انقلاب مشروطه در ادبیات ملت ایران وجود دارد و دائم به آن رجوع کردیم که مهمترین آن عدالت طلبی و آزادی خواهی و حکومت قانون است. در میان این کلیدواژه ها، ظاهرا کمترین توجه را به خود واژه مشروطیت داشته ایم. تجربیات یک سال گذشته نشان داد که مهمترین خواسته های فعلی ما، مشروط کردن قدرت است و اگر موفق شویم که قدرت را مشروط کنیم، بسیاری از مشکلات بنیادین کشور حل می شود. به نظر من مقاومتی که امروز در برابر پیشرفت کشور وجود دارد از همین ناحیه است و بهایی که امروز خبرنگاران می پردازند به این دلیل است که رکن اطلاع رسانی و گسترش آگاهی، مهمترین ابزار مشروط کردن قدرت است. وی گفت: حساسیت بسیاری که به کار خبرنگاران و فعالیت رسانه ها وجود دارد و دلیل اصلی حمله به روزنامه ها و روزنامه نگاران همین است که مهمترین مسئله کشور را هدف گرفته اند. مهندس موسوی با اشاره به وجود بیشترین تعداد روزنامه نگاران زندانی در ایران، گفت: به نظر می رسد همان طور که جنبش سبز کم کم بر مسائل اساسی تمرکز پیدا می کند، بیش از همیشه برمسئله آزادی بیان تاکید کند. وقتی بحث انتخابات آزاد یا اجرای بدون تنازل قانون اساسی هم مطرح می شود، ناظر به مشروط کردن قدرت است و به همین دلیل مورد پذیرش قرار نمی گیرد. میرحسین موسوی ادامه داد: به نظر می رسد برای بعضی از دست اندرکاران فعلی امور، صحبت کردن با خارجی ها و کوتاه آمدن و کمی پیشرفتن و عقب نشستن، از براورده کردن حقوق ملت، برگشتن به قانون و بازکردن راه ساده تر باشد. در حالی که این روش می تواند بسیاری از مشکلات ملی ما را حل و ریشه های بحران را به تدریج خشک کند و ما را به وضعیت عادی برگرداند. مهندس موسوی گفت: قدرت همیشه میل به اطلاق دارد و کشورهایی موفق بوده اند که توانسته اند قدرت یا به قول هابز، لویاتان را در چارچوبی قرار دهند و آن را مهار کنند اما ما نتوانسته ایم قدرت را محدود و مهار کنیم. دائم از ما خواسته می شود که به طور کامل از کسی یا حرفی تبعیت کنیم در حالی که در اسلام هم چنین چیزی نداریم و انقلاب اسلامی هم این هدف را دنبال نمی کرد. خود امام بارها گفتند که حکومت فرد نداریم، حکومت فقیه نداریم، حکومت رییس جمهور نداریم و فقط حکومت قانون داریم. قانون را هم در مفهوم محدود و مشروط کننده قدرت به کار می برد. با ۱۴۲ امتیاز و ۱۶ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات زهرا رهنورد در آستانه ١٧ مرداد، روز خبرنگار در ایران از حاکمیت خواسته تا به رفتارهای پلیسی پایان دهد و با اجرای آزادی مطبوعات، آرامش را به کشور برگرداند. به گزارش تارنمای کلمه، رهنورد روز گذشته در جمع روزنامهنگاران گفته که «در زمان مظفرالدین شاه و محمد علیشاه با وجود بگیر و ببندها و تعطیل کردنها و بازگشاییها در روند مشروطیت تعداد روزنامهها از شش عدد به نزدیک صد عدد رسید و ملت حرف خود را میگفت و آنها هم آن را می شنیدند. آیا حاکمیت کنونی از دولت قاجار هم کمتر و تنگنظرتر است که این چنین به بستن دهانها ادامه میدهد؟» پس از انتخابات بحثبرانگیز ریاستجمهوری سال ٨٩ در ایران، دهها روزنامهنگار و عکاس خبری بازداشت شدند. «کمیته حمایت از روزنامهنگاران» دوم مرداد با انتشار گزارشی اعلام کرد که دستکم ٣٧ روزنامهنگار در ایران در زندان هستند. این کمیته با اشاره به وضعیت عبدالرضا تاجیک، حامد صابری و محمدصدیق کبودوند از جمهوری اسلامی خواست که «ضمن آزاد کردن روزنامهنگاران زندانی به گزارشگران اجازه دهد بدون محدودیت کار خود را انجام دهند.» سازمان گزارشگران بدون مرز نیز اول تیرماه گذشته با انتشار اطلاعیهای گفت که ایران همچنان «بزرگترین زندان خاورمیانه برای روزنامه نگاران» است. رهنورد در این دیدار گفته هشت خبرنگار در زندان اوین اعتصاب غذا کردهاند اما حاکمیت به جای «دلجویی» آنها را به سلول انفرادی منتقل کرده است. کیوان صمیمی، بهمن احمدیامویی، بابک بردبار، حسین نورانینژاد، کوهیار گودرزی، علی ملیحی و عبدالله مومنی، هشت روزنامهنگاری هستند که از ١١ مرداد در اعتراض به «رفتار نامناسب ماموران و مسئولان زندان اوین با زندانیان سیاسی و همچنین شرایط نامناسب بند ۳۵۰ و مانعتراشی در ملاقات زندانیان» اعتصاب غذا کردهاند. رهنورد افزوده که اکنون دست کم ۲۳ زن هم به عنوان زندانی سیاسی در شرایط «بسیار سخت و غیرانسانی» زندانی هستند. رهنورد همچنین گفته «در حالی که به سالروز بزرگداشت مشروطه نزدیک میشویم، مشروطهای که با شعار آزادی، عدالت و قانون، تقسیم قوا و مطبوعات به عنوان رکن چهارم مشروطه تحقق یافت زندانها پر از روزنامهنگاران و سایر افراد نخبه این کشور است.» او با اشاره به تحریمهای گسترده علیه ایران، «رفع محیط خفقان، پلیسی و آزادی مطبوعات» را «اکسیر حیاتی بخشی برای کسب مشروعیت داخلی» دانسته است. شورای امنیت سازمان ملل ١٩ خردادماه گذشته با تصویب قطعنامه ١٩٢٩ به دور تازهای از تحریمها علیه ایران رای داد. رهنورد همچنین گفته که «گروکانگیری خانواده آقای مصطفایی یکی از روشهایی است که در یک حاکمیت عاقل و عادل مشاهده نشده است. کدام حکومتی با گروگانگیری و انتقامجویی و انداختن زندانیان در سلولهای انفرادی و تهدید فرزندان، دختران و زنانشان میتواند به خواستهاش برسد؟» محمد مصطفایی، وکیل در ایران روز دوم مرداد پس از خارج شدن از بازپرسی دادسرای مقدس زندان اوین ناپدید شد. شامگاه همان روز فرشته حلیمی، همسر مصطفایی و فرهاد حلیمی، برادر همسر مصطفایی بازداشت شدند. مصطفایی یک هفته پس از این اتفاق در نامه سرگشادهای به عباس جعفریدولت آبادی، دادستان تهران خواستار آزادی همسر و برادر همسرش شد و گفت که تا زمانی که آنها آزاد نشوند، خود را به قوه قضایی معرفی نمیکند. رهنورد از حکومت ایران خواسته تا در روزهای آخر ماه شعبان و در آستانه ماه رمضان، زندانیان سیاسی را آزاد کند. او افزوده که «حاکمیت مطمئن باشد که با این حرکت کوچک نشده و از دید هیچ کس هم به جا زدن محکوم نخواهد شد .بلکه شجاع ، قابل انعطاف، موقعیت شناس و مردم دوست محسوب میشود.» در جریان اعتراض به نتیجه انتخابات ریاستجمهوری در ایران، علاوه بر بازداشت دهها روزنامهنگار، زن، دانشجو، فعالان سیاسی و حقوق بشر، به گفته مقامات نیروی انتظامی دست کم چهار هزار نفر از شهروندان نیز بازداشت شدند. فاطمه کروبی همسر مهدی کروبی از رهبران مخالف دولت در ایران، گفته که سال گذشته در جریان دیدار با آیتالله خامنهای، رهبر ایران، درخواست کرده تا دانشجویان زندانی آزاد شوند اما رهبر ایران با این پیشنهاد مخالفت کرده بود. با ۱۳۹ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات خبرآنلاین نوشت:یک نارنجک دستی کنار یکی از خودروهای همراه رئیسجمهور در سفر امروز وی به همدان منفجر شد.محمود احمدینژاد صبح امروز به همدان سفر کرده بود که در مسیر فرودگاه این شهر تا ورزشگاه قدس، این اتفاق رخ داد. خودروی مورد حمله،مینیبوسی بوده است که خبرنگاران همراه رئیسجمهور را منتقل میکرد.گفتنی است تا کنون از تعداد مجروحین این حادثه خبری منعکس نشده است.احمدی نژاد دو روز پیش اعلام کرده بود که صهیونیستهای احمق قصد ترور او را داشتهاند.فرد مهاجم به خودرو همراهان رئیسجمهور دستگیر شد. این انفجار با صدا و دود بسیار همراه بود اما تا کنون از تلفات و یا مجروحین این حادثه خبری منتشر نشده است. با ۱۳۵ امتیاز و ۴۷ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات مگر هدف این ترور شخص احمدی نژاد نبود پس از چه روی به مینی بوس حامل خبرنگاران حمله شد؟! آیا شخص تروریست فرق بین مینی بوس حامل خبرنگاران و ماشین حامل احمدی نژاد را که عموما ایشان از سقف آن آویزان میشود را نمیداند؟ احمدی نژاد در ۵ سالی که در پست ریاست جمهوری مشغول به کار است بارها و بارها از قصد ترور اسرائیل و دیگر سرویسهای اطلاعاتی کشورهای غربی و آمریکا به خودش سخن گفته بود تا آنجایی که این ادعای او در محافل سیاسی و مطرح جهان ، به جوکی بدل گشته بود. در آخرین ادعای احمدی نژاد در این باره که در همایش ایرانیان خارج از کشور، که روز دوشنبه با حضور او در سالن اجلاس سران کشورهای اسلامی در تهران گشایش یافت ،احمدی نژاد بار دیگر این ادعا را مطرح نمود که «صهیونیستهای احمق قصد ترور او را داشتهاند!» گو این که این ادعا تا بحال بصورت طنزی خبری در آمده بود اما این بار احمدی نژاد ، به منظور بازخرید آبروی خویش در خارج از کشور که او را بیشتر بعنوان یک دلقک سیاسی میدانند تا یک رئیس جمهور کشوری کهن همانند ایران و از دیگر سوی برای تعمیم افکار مردم بالاخص قشر عوام و غیر سیاسی جامعه که از خبرگزاری های همین رژیم تغذیه خبری میگردند، دست به نمایش بسیار غیرانسانی زده و با انفجاری ساختگی سعی بر آن دارد تا خود را در سطح بین الملل و همچنین جامعه ایران مطرح کند و از دیگر سوی صحت و سقم ادعاهای خویش را به اثبات برساند. سومین هدف سیاسی این نمایش ساختگی، منحرف کردن افکار سیاسی داخلی و بین المللی از ادامه حرکتهای معترضانه مردم است. با ۱۳۵ امتیاز و ۶ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات وقتی احمدینژاد رو مسخره میکنین که گفته صهیونیستها میخوان منو ترور کنن یا وقتی هی گیر میدین به اون جنتی که مدرکت کو٬ آخرش این میشه دیگه. حالا آقایون میخوان با یک تیر٬ نه ببخشید٬ با یک بمب چند تا نشون رو بترکونن؛ اول اینکه همه میفهمن احمدینژاد چقدر راستگو و غیبگو و باهوشه. چون درست سه روز بعد از پیشگویی ترورش این اتفاق افتاد. فقط ممکنه یه عده خس و خاشاک بگن: تو که نصفش رو گفته بودی خب بقیهاش رو هم میگفتی و این بابا رو قبل از ارتکاب عمل شناسایی و دستگیر میکردی. ولی اینها به قدر بزغاله هم از دنیا فهم ندارند و اصلا مهم نیستند. دوم اینکه هرچند این بمبه برای ترور احمدینژاد منفجر شد ولی به خواست خدا تنها آسیبی که ممکن بود برسونه به یک عده خبرنگار سریش و فضول بود که هرچی کمتر باشن دنیا جای قشنگتریه برای زندگی. و از همه مهمتر اعترافات تکان دهندهایست که این برادر تروریست به جای وصیتنامه از قبل آماده کرده و بزودی پخش خواهد شد. او در این اعترافات عنوان کرده که از طرف صهیونیستها و سازمان سیا و اون جزیره غرب آفریقا ماموریت داشته که اول بره تهران یک میلیارد پیشپرداخت براندازی سران فتنه رو بده٬ بعدشم سر ته کنه بیاد همدان ا.ن بترکونه با ۱۲۹ امتیاز و ۱۴ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی نظرات نیروی انتظامی خانواده های زندانیان سیاسی اعتصاب کننده را تهدید به بازداشت و دستگیری کرد و مانع تجمع آنها مقابل دادستانی تهران شد. به گزارش کلمه به نقل از خانواده های زندانیان سیاسی ،نیروهای پلیس ضد شورش که باتوم در دست داشتند با حمله به خانواده های زندانیان سیاسی در سبزه میدان تهران مقابل دراصلی اداره کل دادستانی تهران ،عکس های زندانیان سیاسی را به زور از دست خانواده ها بیرون کشیدند و ضمن پاره کردن عکس ها ،به مادران زندانیان فحاشی و توهین کردند. ده روز از اعتصاب غذای هفده زندانی سیاسی بند ۳۵۰ زندان اوین می گذرد . هفده زندانی در پی اعتراض به رفتارهای توهین آمیز ماموران زندان و تحقیرهای آنان دوشنبه گذشته به سلول انفرادی منتقل شده و تاکنون نیز در اعتصاب غذا در همین سلول ها باقی مانده اند .این زندانیان برای دسترسی به حداقل حقوق انسانی خود مجبور به اعتصاب غذا شده اند. خانواده های این زندانیان در اعتراض به شرایط نامناسب عزیزان دربندشان امروز چهارشنبه ، بار دیگر مقابل دادستانی تهران جمع شدند تا صدای اعتراض خود را به دادستان تهران و مسئولان برسانند اما با برخورد نیروی انتظامی مواجه شدند. مقابل دادستانی تهران تا لحظه تنظیم خبر (ساعت سیزده )مملو از نیروهای پلیس و لباس شخصی است و نه تنها اجازه ایستادن به خانواده ها را مقابل ساختمان دادستانینمی دهند که آنها را تهدید به بازداشت و دستگیری کرده اند. خانواده ها تهدید شدند که در صورت ایستادن مقابل ساختمان دادستانی به زندان منتقل می شوند. همچنین به گفته خانواده های متحصن، چند نیروی لباس شخصی نیز بطور مداوم از این خانواده ها و دیگر حاضران در محل فیلمبرداری و عکسبرداری کرده اند. حانواده های زندانیان اعتصاب کننده پس از برخورد خشونت آمیز پلیس به دفتر رییس کل دادگستری در خیایان خیام تهران رفندو برای بیان اعتراض و ابراز نگرانی شان در مقابل ساختمان دادگستری تحصن کردند .خانواده ها خبر داده اند که نیروهای ضد شورش به این محل نیز هجوم آورده و خانواده ها را محاصره کرده اند. در یک هفته اخیر ،این دومین حضور خانواده های این زندانیان مقابل دادستانی تهران بوده است و روزهای گذشته نیز مقابل ساختمان امور زندان ها و نیز زندان اوین ساعت ها تجمع کرده و خواستار رسیدگی به اوضاع نگران کننده عزیزان شان شده بودند. با ۱۲۶ امتیاز و ۲ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات اعضای موسس این بنیاد، داریوش آشوری، مهران براتی، شهرنوش پارسی پور، مهدی جامی، رامین جهانبگلو، رضا دقتی، آرش سبحانی، رضا علامهزاده، محبوبه عباسقلیزاده، کاظم علمداری، مسیح علینژاد، مهرانگیز کار، نیک آهنگ کوثر، محسن نامجو و محمدرضا نیکفر هستند. آنها در نخستین بیانیه خود اعلام کردهاند، رسانهای که تلاش میکنند راهاندازی کنند «رسانه حزب و تشکیلات سیاسی معینی نخواهد بود و هدفی جز روشنگری و مبارزه با دروغ و باز کردن فضا برای مشارکت شهروندان و ارتقای رسانهای فرهنگ ایران ندارد.» با ۱۲۴ امتیاز و ۴۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات چنان وحشت وجودشان را فرا گرفته که از تجمعی چندین نفره نیز می هراسند و سراسیمه و وحشت زده با یورش نیروهای اهریمنی شان به جان این عزیزان می تازند .آری یکبار دیگر خانواده های این عزیزان در بند و این اسرای زنده دل که با اعتصاب غذای خود همه ارکان اینان را بر هم ریخته اند در مقابل دادستانی تهران تجمع کردند و در پی این تجمع مورد حمله و یورش وحشیانه قرار گرفتند. به گزارش کلمه به نقل از خانواده های زندانیان سیاسی، نیروهای پلیس ضد شورش که باتوم در دست داشتند با حمله به خانواده های زندانیان سیاسی در سبزه میدان تهران مقابل دراصلی اداره کل دادستانی تهران ،عکس های زندانیان سیاسی را به زور از دست خانواده ها بیرون کشیدند و ضمن پاره کردن عکس ها، به مادران زندانیان فحاشی و توهین کردند. با ۱۲۴ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات کلمه: مهندس میرحسین موسوی در آستانه روز خبرنگار، با جمعی از مدیران مسئول، خبرنگاران و خانواده های روزنامه نگاران دربند، دیدار و گفت و گو کرد. به گزارش خبرنگار کلمه، میر حسن موسوی در ابتدا با اشاره به اهمیت فعالیت های خبرنگاران در آگاه سازی جامعه گفت: مساله اطلاع رسانی و مطبوعات آزاد از مهمترین مسائل ما در صدسال اخیر بوده است و این خواسته در انقلاب اسلامی هم به جد دنبال شد. از این جهت چنین جلسه ای و حضور در جمع کسانی که اقدام به روشنگری می کنند، برای من بسیار مغتنم است. مهندس موسوی ادامه داد: باید صدای ما به دوستان دربندی که برای رسیدن به حقوق ابتدایی خود اعتصاب غذا کرده اند، برسد و آنان بدانند که جنبش سبز، آزادی خواهان و کل آحاد ملت ما پشتیبان آنان برای رسیدن به خواسته های به حق شان است. وی گفت: وجود این تعداد زیاد روزنامه نگار در زندان هم تاسف انگیز است، هم خیلی با معناست ونشان می دهد گسترش آگاهی به ضرر عده خاصی است. تعدد روزنامه نگاران دربند، حقانیت راهی که جنبش سبز برگزیده است را نشان می دهد چرا که بخشی از قشر آگاه، روشن و حق طلب جامعه به دلیل مخالفت با رویش مجدد استبداد در زندان به سر می برند. اطلاع رسانی؛ مهمترین ابزار مشروط کردن قدرت سردبیر اسبق روزنامه جمهوری اسلامی ادامه داد: کلیدواژه هایی از انقلاب مشروطه در ادبیات ملت ایران وجود دارد و دائم به آن رجوع کردیم که مهمترین آن عدالت طلبی و آزادی خواهی و حکومت قانون است. در میان این کلیدواژه ها، ظاهرا کمترین توجه را به خود واژه مشروطیت داشته ایم. تجربیات یک سال گذشته نشان داد که مهمترین خواسته های فعلی ما، مشروط کردن قدرت است و اگر موفق شویم که قدرت را مشروط کنیم، بسیاری از مشکلات بنیادین کشور حل می شود. به نظر من مقاومتی که امروز در برابر پیشرفت کشور وجود دارد از همین ناحیه است و بهایی که امروز خبرنگاران می پردازند به این دلیل است که رکن اطلاع رسانی و گسترش آگاهی، مهمترین ابزار مشروط کردن قدرت است. وی گفت: حساسیت بسیاری که به کار خبرنگاران و فعالیت رسانه ها وجود دارد و دلیل اصلی حمله به روزنامه ها و روزنامه نگاران همین است که مهمترین مسئله کشور را هدف گرفته اند. مهندس موسوی با اشاره به وجود بیشترین تعداد روزنامه نگاران زندانی در ایران، گفت: به نظر می رسد همان طور که جنبش سبز کم کم بر مسائل اساسی تمرکز پیدا می کند، بیش از همیشه برمسئله آزادی بیان تاکید کند. وقتی بحث انتخابات آزاد یا اجرای بدون تنازل قانون اساسی هم مطرح می شود، ناظر به مشروط کردن قدرت است و به همین دلیل مورد پذیرش قرار نمی گیرد. میرحسین موسوی ادامه داد: به نظر می رسد برای بعضی از دست اندرکاران فعلی امور، صحبت کردن با خارجی ها و کوتاه آمدن و کمی پیشرفتن و عقب نشستن، از براورده کردن حقوق ملت، برگشتن به قانون و بازکردن راه ساده تر باشد. در حالی که این روش می تواند بسیاری از مشکلات ملی ما را حل و ریشه های بحران را به تدریج خشک کند و ما را به وضعیت عادی برگرداند. مهندس موسوی گفت: قدرت همیشه میل به اطلاق دارد و کشورهایی موفق بوده اند که توانسته اند قدرت یا به قول هابز، لویاتان را در چارچوبی قرار دهند و آن را مهار کنند اما ما نتوانسته ایم قدرت را محدود و مهار کنیم. دائم از ما خواسته می شود که به طور کامل از کسی یا حرفی تبعیت کنیم در حالی که در اسلام هم چنین چیزی نداریم و انقلاب اسلامی هم این هدف را دنبال نمی کرد. خود امام بارها گفتند که حکومت فرد نداریم، حکومت فقیه نداریم، حکومت رییس جمهور نداریم و فقط حکومت قانون داریم. قانون را هم در مفهوم محدود و مشروط کننده قدرت به کار می برد. راه جنبش سبز مسالمت آمیز است میرحسین موسوی در بخش دیگری از سخنانش به ظهور و سقوط تمدن ها اشاره کرد و گفت: جنبش سبز باید بتواند زندگی کند تا بتواند پیروز شود، یعنی هر نوع اقدامی که تمام نیروهای نظامی و امنیتی را یکپارچه در مقابل مردم قرار دهد و فشارها را افزایش دهد، به ضرر جنبش سبز است و باید از آن پرهیز کنیم. وی به وضعیت تایلند اشاره کرد و گفت: یک سرکوب گسترده، وسیع و همهجانبه میتواند مدتهای مدید پیروزی این حرکت حقطلبانه مردم را به عقب براند. برای همین ایستادگی روی جنبه های مسالمتآمیز به نظر من حیاتی بوده و بهترین راه برای رسیدن به مطالبات به حق مردم است. وی افزود: هدف اصلی ما مشروط کردن قدرت، رسیدن به عدالت و آزادی، زنده شدن ارزشهای بنیادین و رفتن به سمت جامعهایست که در آن فشار و تهدید نباشد. این احتیاج به زمان دارد و یک سال مدت زیادی برای رسیدن به این اهداف نیست. گرچه در این یک سال آگاهیهای جامعه ما بسیار گستردهتر شده است. به نظرم ایدهای اگر خوب متولد شود، پیروزی آن قطعی است و من بر این باورم که ایده تغییر در کشور متولد شده است. موسوی اظهار داشت: در دانشگاه تهران جشن بزرگ ولایت برگزار شد که یک روحانی در آن سخنرانی می کرد و می گفت: اگر در جامعه ای دو دستگی به وجود بیاید و یک گروه بر گروه دیگر حاکم شد، می تواند همه آن دیگران را اعدام کند. سوال اینجاست که چرا این تفکر در یک جشن که برای شادی و سرور و وحدت باید برگزار شود، مطرح می شود. دلیل آن ترس از ریزش نیروها و تولد ایده ایست که به آن اشاره کردم. از فشار بر کشور خشنود نیستیم مهندس موسوی در بخش دیگری از سخنانش گفت: مسئله کشور ما تنها پیروزی جنبش سبز و اهداف آن نیست. حفظ وحدت ملی، منافع بلندمدت، یکپارچگی و وحدت ملت از مسایل اساسی کشور است که هم جنبش را متعهد می کند و هم همه کسانی را که در این عرصه فعالیت دارند تا دست به اقدامات بی مهابا نزنند. وی افزود: ما بر پیروزی جنبش سبزبه هر قیمتی باور نداریم و می خواهیم کشور و منافع ملی حفظ شود. ما به هیچ وجه از این تحریم ها و فشارهای بین المللی خشنود و راضی نیستیم. نخست وزیر دوران دفاع مقدس با اشاره به متن استعفای منتصب به خود در سال ۶۸، اظهار داشت: من در همان زمان نسبت به ضایعاتی که در اثر افراط و ماجراجویی در عرصه بین الملل دچار آن می شدیم هشدار داده بودم و اعتقاد دارم ما از رجوع به اصول و پایبندی به ارزش های بنیادین در سیاست داخلی و خارجی ضرری نکرده ایم و لطماتی که خوردیم، اغلب از نادانی و ماجراجویی بوده است. نخست وزیر امام خاطره ای از دوران جنگ بیان کرد: روز بعد از حمله صدام به حلبچه، به آنجا رفتیم و آن صحنه های فجیع را از نزدیک دیدیم. با دعوت از خبرنگاران و انتشار فیلم ها و عکس ها، جو جهانی از نظر تبلیغات کمی به نفع ما تغییر کرد. درست در همان زمان – حالا نمی گویم توسط که و چگونه- هواپیمایی ربوده شد و می خواست در مهرآباد فرود بیاید. ما به دوستان گفتیم فرودگاه را ببندند و این هواپیما به مشهد رفت. این وضعیت برای ما قابل دفاع نبود و ضرباتی را بر ما تحمیل کرد. موسوی ادامه داد: اما گفتن این مسایل با جزئیات به نظر من جز در مواقعی که ضرورتی وجود دارد، به نفع جنش سبز نیست. ما باید نیرو جذب کنیم و همه نیروهای دلسوز انقلاب را با هر اختلاف سلیقه و دیدگاهی کنار هم جمع کنیم. برای ما مهم است که اصول گرایان منصف و علاقمند به حرکت کشور در مسیر درست را در کنار خود داشته باشیم و به آنها بگوییم ما هدف و حرف مشترکی داریم و آن اصلاح امور است. ناگفته های زیادی از دوران دفاع مقدس وجود دارد نخست وزیر دوران دفاع مقدس در ادامه به مباحث جدیدی که درباره ادامه جنگ مطرح شده اشاره کرد و گفت: من احساس کردم که این حرف ها در چارچوب یک پروژه است. در سالگرد انتخابات چند مجموعه مطبوعاتی اقدام به چاپ مطالب و ویژه نامه هایی کردند که درجهت قلب تاریخ بود. در سالگرد پذیرش قطعنامه ۵۹۸ هم همان مجموعه ها، شروع به درج مطلب درباره دفاع مقدس کردند. حتی شنیدم که کسی گفته اگر دولت در آن زمان امکانات خود را در اختیار ما می گذاشت، در سال پنجم جنگ بغداد را فتح می کردیم که به هیچ وجه چنین نبود. من اشاراتی داشتم که این مباحث کنترل شود و البته اگر ادامه پیدا کند، ما حرف های زیادی از آن دوران داریم. موسوی افزود: غیر از مسئله جنگ، احساس من این است که همه ارزش های آن دوره مورد هجمه قرار گرفته است و در این خلال هم تلاش می شود اختلافی بین ما و دوستان ایجاد شود. ما باید متوجه این برنامه ها باشیم و اسیر جوی که طرف مقابل ایجاد می کند، نشویم. دهه اول انقلاب را نمی توان یکپارچه نقد کرد مهندس موسوی درباره ابهامات موجود درباره دهه اول انقلاب نیز گفت: من بارها گفته ام که آن دوره بی عیب و نقص نیست. اما در فضایی که امروز ایجاد کرده اند، همه ارزش های سی سال انقلاب مدفون می شود و این بسیار خطرناک است. وی ادامه داد: در مورد همه موارد مبهم می توان بحث و گفت و گو کرد، حتی درباره تصفیه های اوایل انقلاب. بنده شاهد بودم که دولت جناب آقای بازرگان، به دست خود ش، خودش را از جریان مدیریت منفک کرد. من در شورای انقلاب از نزدیک شاهد حوادث بودم. با ایشان و اعضای نهضت هم دوست بودم و رفاقت داشتم. بسیاری از کسانی که دولت موقت دشمن خود می پنداشت، سعی کردند که مانع سقوط دولت موقت شوند. وی در ادامه گفت: بعد از استعفای مهندس بازرگان، آقای بهشتی عنوان کردند که اعضای جدید شورای انقلاب به زودی معرفی می شوند و من می خواهم به امام اصرار کنم که اسم ایشان باقی بماند. این در حالی بود که در روزنامه های این دوستان به ایشان، بهشتی جهنمی می گفتند و من هنوز آن تیترها را به یاد دارم. ایشان فردی بود که رفت و با اصرار، امام را راضی کرد که به مهندس بازرگان حکم دهد. موسوی اظهار داشت: بنابراین سخن گفتن درباره دهه اول انقلاب، ممکن است و حتما نقدهایی هم وجود دارد اما آن را نباید یکپارچه دید و باید هر حادثه ای را تحلیل کرد. انقلاب در وضعیتی بود که از روز دوم استقرار، بندر لنگه شلوغ شد. چند روز بعد بندر ترکمن مشکل پیدا کرد. بلوچستان شلوغ شد. خوزستان و کردستان مسئله پیدا کرد. این فضاها را باید دید و درک کرد و نقد کرد. من از مجموعه اصول و ارزش هایی که در ابتدای انقلاب مطرح شد و کلیت حرکت مردم دفاع می کنم. قدرت جنبش سبز در اخلاقی بودن آن است میرحسین موسوی به سئوالات بسیاری که درباره سال ۶۷ وجود دارد اشاره کرد و گفت: مسئله سال ۶۷ را باید در منظر تاریخی خود باید بررسی کرد و بعد هم دید آیا دولت در این زمینه اطلاعی داشته است؟ نقشی داشته است؟ آیا اصلا امکانی برای دخالت داشته است؟ آیا در احکام و اسناد، نامی از دولت وجود داشته است؟ دولت که نقشی در این مسئله نداشته است. خیلی از کسان دیگر هم اطلاع نداشته اند. اما برای مطرح کردن این مسائل با ذکر جزئیات، من هم محذوراتی دارم. مهندس موسوی اظهار داشت: قدرت جنبش سبز در اخلاقی بودن آن است؛ در این که سفید را سفید گفته و سیاه را سیاه گفته است. ما چیزی که بد بوده را قبول نمی کنیم اما اگر کسی در جایی سکوت می کند، معنای آن موافقت و همراهی با آن نیست و باید این حق را برای افراد قائل باشیم. نخست وزیر دوران دفاع مقدس، به نحوه انتشار گفتمان ها در جامعه اشاره کرد و گفت: در همان روزهایی که من استعفا دادم، متن آن منتشر شد اما جامعه نسبت به هواپیماربایی واکنشی نشان نداد. این شاید برای این باشد که آن زمان، چنین کاری یک مطلوب اجتماعی محسوب می شده است. این به این معناست که ما باید به تاریخ انقلاب اسلامی خودمان دقت بیشتری داشته باشیم. برخی از ایستادگی ها و خون دل خوردن ها، در چارچوب یک تحلیل درست از موقعیت کشور معنا پیدا می کند. قائم مقام شهید بهشتی در حزب جمهوری اسلامی به سیره شهید بهشتی اشاره کرد و گفت: ایشان انسان بسیار با اخلاق و آزادی خواهی بود و یکی از دلایل عظمت شخصیت ایشان، این است که بسیاری از ارزش هایی که ما امروز به دنبال آن هستیم، در آن زمان هم در زندگی شخصی و هم در کار، بر آن استوار بود. اعتقاد بر آزادی طرح افکار بود که باعث شد آن مناظره های تلویزیونی با کیانوری یا نماینده فدائیان خلق به اصرار ایشان برگزار شود. موسوی ادامه داد: من که چنین شخصیت والایی را درک کرده ام و به آن اعتقاد دارم، نمی توانم از این شخصیت به دلیل عدم همراهی یا شناخت جامعه و به اصطلاح فضا، دل بکنم. به دلیل آنکه بد عمل کرده ایم، به دلیل آنکه یک روحانی در یک جشن می گوید نیمی از جامعه را می توان اعدام کرد، این را به پای بهشتی و امام و انقلاب هم می نویسند. مهندس موسوی گفت: این حرف ها زده می شود که اگر روزی قتل عامی در زندان ها یا جاهای دیگر رخ داد، بگویند یک سابقه تاریخی در زندگی حضرت امیر (ع) دارد. کما اینکه می گویند چنین کاری در جنگ نهروان سابقه داشته است، اما باید ببینیم جنگ نهروان چگونه شروع شد و چه شرایطی به وجود آمد و چگونه می توان حضرت امیررا به چنین کاری متهم کرد. ایستادگی بر مطالبات مهندس میرحسین موسوی با اشاره به مطالبات جنبش سبز گفت: تاکید بر استقلال مجلس، یک خواسته کلیدی است. الان افکار پیش از رسیدن به مجلس تصفیه می شود. یکی از امامان جمعه گفته شورای نگهبان، یک صافی است و این صافی مورد رضایت امام زمان هم هست. من می گویم کجا مورد رضایت ایشان است و مدارک آن را نشان دهند که ما هم تسلیم شویم. در انتخابات مجلس ششم، آن قدر رای ها را جا به جا کردند که آقای رجایی حذف شد و آقایی که رییس فرهنگستان ادب! شد وارد مجلس کردند. وی گفت: استقلال مجلس و انتخابات آزاد، یک خواسته کلیدی است که برای مردم هم ملموس است. به نظر من به عنوان یک همراه جنبش سبز، ایستادگی بر خواسته های انضمامی و روشن، باعث می شود بسیاری از مسائل دیگرمان حل شود. در پایان این مراسم، لوح هایی از طرف حضار به مهندس موسوی و دکتر رهنورد اهدا شد. با ۱۱۵ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد میگوید محمد مصطفایی، وکیل دادگستری که پس از بازداشت نزدیکانش اعلام کرده بود خود را به دستگاه قضائی معرفی نخواهد کرد. محمد مصطفایی وکالت شماری از پروندههایی را برعهده داشته است که متهمان آنها به اعدام یا سنگسار محکوم شده بودند. پرونده بهنود شجاعی و سکینه محمدی آشتیانی که کمپینی بینالمللی را به دنبال داشت از جمله این پروندههاست. وی در ترکیه توسط پلیس جلب و زندانی شده است. همسر وی در حال حاضر به عنوان گروگان در زندان اوین است و محمد مصطفایی طی نامه سرگشاده ای به دادستانی تهران عنوان کرد که زیر بار این بی قانونی نخواهد رفت و موکدا خواهان آزادی همسرش و برادر وی شد. به نظر می آید تنها راه نجات وی از زندان ترکیه فشار به مقامات دولت ترکیه است تا وی را هر چه سریعتر آزاد کنند تا راهی کشور امن و ثالث شود. دولت ترکیه با توجه به تقاضایش برای پیوستن به اتحادیه اروپا و ادعای رعایت حقوق بشر که اتفاقا یکی از موارد مورد مشاجره برای پذیرش و عضویت در اتحادیه اروپا بوده است، بایستی نشان دهد که به این ابتدایی ترین موازین حقوق بشر پایبند میماند و اجازه نمیدهد که یک فعال حقوق بشر قربانی فشار جمهوری اسلامی گردد. سازمان عفو بین الملل نیز در جریان پرونده آقای مصطفایی قرار داشته و از دولت ترکیه آزادی سریع و بی قید و شرط وی را خواستار شده است. دولت ترکیه تا کنون از آزادی وی امتناع کرده است. بایستی وسیعا و از طرق مختلف از دولت ترکیه خواست که در نقض حقوق انسانی محمد مصطفایی همکاری نکرده و او را آزاد کند. با ۱۱۴ امتیاز و ۱۳ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات دیدار موسوی با روزنامه نگاران با ۱۱۱ امتیاز و ۹ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات محمود احمدینژاد امروز چهارشنبه 13 مرداد در جمع مردم همدان گفت: انگلیس یک جزیره کوچک در غرب آفریقا است! با ۱۱۱ امتیاز و ۱۴ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی نظرات بنابه گزارشات رسیده به "فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران" نیروهای سرکوبگر به اعتراضات خانواده های زندانیان سیاسی در مقابل دادستانی یورش بردند و عکسهای فرزندان آنها را پاره و به خانواده وحشیانه برخورد کردند روز چهارشنبه 13 مرداد ماه حوالی ساعت 10:00 صبح خانواده های زندانیان سیاسی بند 350 زندان اوین در اعتراض به انتقال عزیزانشان به سلولهای انفرادی و وادار کردن آنها به اعتصاب غذا و ایجاد شرایط و محدودیتهای غیر انسانی در مقابل دادستانی تهران که در سبزه میدان می باشد تجمع اعتراضی خود را برپا کردند خانواده ها خواستار رسیدگی به خواسته های عزیزان در بندشان هستند. عباس جعفری دولت آبادی دادستان تهران این بار فریبکاری و دغل بازی را کنار گذاشت و پاسخ خواسته های مشروع و منطقی خانواده های زندانیان سیاسی را بایورش وحشیانه با باتون و توهین و پاره کردن عکس عزیزانشان را داد از لحظات اولیه تجمع اعتراضی نیروهای سرکوبگر ولی فقیه در اطراف دادستانی مستقر شده بودند و خانواده های زندانیان سیاسی را تهدید به دستگیری می کردند وقتی که خانواده ها بر خواسته های حق طلبانه خود اصرار می ورزیدند با یورش و حشیانه نیروهای سرکوبگر مواجه شدند نیروهای سرکوبگر به سمت خانواده ها یورش بردند و عکسهای عزیزانشان که در بند هستند را پاره کردند و آنها را مورد توهین واذیت وآزار قرار دادند خانواده ها علیرغم حملات وحشیانه نیروهای سرکوبگر تا حوالی ساعت 13:30 همچنان در مقابل دادستانی به اعتراضات خود ادامه می دادند خانواده های زندانیان سیاسی سپس در مقابل ساختمان دادگستری اقدام به تحص کردند و نیروهای سرکوبگر برای جلوگیری از پیوستن مردم به آنها با ۱۰۶ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات مهندس میرحسین موسوی در آستانه روز خبرنگار، با جمعی از مدیران مسئول، خبرنگاران و خانواده های روزنامه نگاران دربند، دیدار و گفت و گو کرد. میر حسن موسوی در ابتدا با اشاره به اهمیت فعالیت های خبرنگاران در آگاه سازی جامعه گفت: مساله اطلاع رسانی و مطبوعات آزاد از مهمترین مسائل ما در صدسال اخیر بوده است و این خواسته در انقلاب اسلامی هم به جد دنبال شد. از این جهت چنین جلسه ای و حضور در جمع کسانی که اقدام به روشنگری می کنند، برای من بسیار مغتنم است. مهندس موسوی ادامه داد: باید صدای ما به دوستان دربندی که برای رسیدن به حقوق ابتدایی خود اعتصاب غذا کرده اند، برسد و آنان بدانند که جنبش سبز، آزادی خواهان و کل آحاد ملت ما پشتیبان آنان برای رسیدن به خواسته های به حق شان است. وی گفت: وجود این تعداد زیاد روزنامه نگار در زندان هم تاسف انگیز است، هم خیلی با معناست ونشان می دهد گسترش آگاهی به ضرر عده خاصی است. تعدد روزنامه نگاران دربند، حقانیت راهی که جنبش سبز برگزیده است را نشان می دهد چرا که بخشی از قشر آگاه، روشن و حق طلب جامعه به دلیل مخالفت با رویش مجدد استبداد در زندان به سر می برند. اطلاع رسانی؛ مهمترین ابزار مشروط کردن قدرت سردبیر اسبق روزنامه جمهوری اسلامی ادامه داد: کلیدواژه هایی از انقلاب مشروطه در ادبیات ملت ایران وجود دارد و دائم به آن رجوع کردیم که مهمترین آن عدالت طلبی و آزادی خواهی و حکومت قانون است. در میان این کلیدواژه ها، ظاهرا کمترین توجه را به خود واژه مشروطیت داشته ایم. تجربیات یک سال گذشته نشان داد که مهمترین خواسته های فعلی ما، مشروط کردن قدرت است و اگر موفق شویم که قدرت را مشروط کنیم، بسیاری از مشکلات بنیادین کشور حل می شود. به نظر من مقاومتی که امروز در برابر پیشرفت کشور وجود دارد از همین ناحیه است و بهایی که امروز خبرنگاران می پردازند به این دلیل است که رکن اطلاع رسانی و گسترش آگاهی، مهمترین ابزار مشروط کردن قدرت است. وی گفت: حساسیت بسیاری که به کار خبرنگاران و فعالیت رسانه ها وجود دارد و دلیل اصلی حمله به روزنامه ها و روزنامه نگاران همین است که مهمترین مسئله کشور را هدف گرفته اند. مهندس موسوی با اشاره به وجود بیشترین تعداد روزنامه نگاران زندانی در ایران، گفت: به نظر می رسد همان طور که جنبش سبز کم کم بر مسائل اساسی تمرکز پیدا می کند، بیش از همیشه برمسئله آزادی بیان تاکید کند. وقتی بحث انتخابات آزاد یا اجرای بدون تنازل قانون اساسی هم مطرح می شود، ناظر به مشروط کردن قدرت است و به همین دلیل مورد پذیرش قرار نمی گیرد. میرحسین موسوی ادامه داد: به نظر می رسد برای بعضی از دست اندرکاران فعلی امور، صحبت کردن با خارجی ها و کوتاه آمدن و کمی پیشرفتن و عقب نشستن، از براورده کردن حقوق ملت، برگشتن به قانون و بازکردن راه ساده تر باشد. در حالی که این روش می تواند بسیاری از مشکلات ملی ما را حل و ریشه های بحران را به تدریج خشک کند و ما را به وضعیت عادی برگرداند. مهندس موسوی گفت: قدرت همیشه میل به اطلاق دارد و کشورهایی موفق بوده اند که توانسته اند قدرت یا به قول هابز، لویاتان را در چارچوبی قرار دهند و آن را مهار کنند اما ما نتوانسته ایم قدرت را محدود و مهار کنیم. دائم از ما خواسته می شود که به طور کامل از کسی یا حرفی تبعیت کنیم در حالی که در اسلام هم چنین چیزی نداریم و انقلاب اسلامی هم این هدف را دنبال نمی کرد. خود امام بارها گفتند که حکومت فرد نداریم، حکومت فقیه نداریم، حکومت رییس جمهور نداریم و فقط حکومت قانون داریم. قانون را هم در مفهوم محدود و مشروط کننده قدرت به کار می برد. راه جنبش سبز مسالمت آمیز است میرحسین موسوی در بخش دیگری از سخنانش به ظهور و سقوط تمدن ها اشاره کرد و گفت: جنبش سبز باید بتواند زندگی کند تا بتواند پیروز شود، یعنی هر نوع اقدامی که تمام نیروهای نظامی و امنیتی را یکپارچه در مقابل مردم قرار دهد و فشارها را افزایش دهد، به ضرر جنبش سبز است و باید از آن پرهیز کنیم. وی به وضعیت تایلند اشاره کرد و گفت: یک سرکوب گسترده، وسیع و همهجانبه میتواند مدتهای مدید پیروزی این حرکت حقطلبانه مردم را به عقب براند. برای همین ایستادگی روی جنبه های مسالمتآمیز به نظر من حیاتی بوده و بهترین راه برای رسیدن به مطالبات به حق مردم است. وی افزود: هدف اصلی ما مشروط کردن قدرت، رسیدن به عدالت و آزادی، زنده شدن ارزشهای بنیادین و رفتن به سمت جامعهایست که در آن فشار و تهدید نباشد. این احتیاج به زمان دارد و یک سال مدت زیادی برای رسیدن به این اهداف نیست. گرچه در این یک سال آگاهیهای جامعه ما بسیار گستردهتر شده است. به نظرم ایدهای اگر خوب متولد شود، پیروزی آن قطعی است و من بر این باورم که ایده تغییر در کشور متولد شده است. موسوی اظهار داشت: در دانشگاه تهران جشن بزرگ ولایت برگزار شد که یک روحانی در آن سخنرانی می کرد و می گفت: اگر در جامعه ای دو دستگی به وجود بیاید و یک گروه بر گروه دیگر حاکم شد، می تواند همه آن دیگران را اعدام کند. سوال اینجاست که چرا این تفکر در یک جشن که برای شادی و سرور و وحدت باید برگزار شود، مطرح می شود. دلیل آن ترس از ریزش نیروها و تولد ایده ایست که به آن اشاره کردم. از فشار بر کشور خشنود نیستیم مهندس موسوی در بخش دیگری از سخنانش گفت: مسئله کشور ما تنها پیروزی جنبش سبز و اهداف آن نیست. حفظ وحدت ملی، منافع بلندمدت، یکپارچگی و وحدت ملت از مسایل اساسی کشور است که هم جنبش را متعهد می کند و هم همه کسانی را که در این عرصه فعالیت دارند تا دست به اقدامات بی مهابا نزنند. وی افزود: ما بر پیروزی جنبش سبزبه هر قیمتی باور نداریم و می خواهیم کشور و منافع ملی حفظ شود. ما به هیچ وجه از این تحریم ها و فشارهای بین المللی خشنود و راضی نیستیم. نخست وزیر دوران دفاع مقدس با اشاره به متن استعفای منتصب به خود در سال ۶۸، اظهار داشت: من در همان زمان نسبت به ضایعاتی که در اثر افراط و ماجراجویی در عرصه بین الملل دچار آن می شدیم هشدار داده بودم و اعتقاد دارم ما از رجوع به اصول و پایبندی به ارزش های بنیادین در سیاست داخلی و خارجی ضرری نکرده ایم و لطماتی که خوردیم، اغلب از نادانی و ماجراجویی بوده است. نخست وزیر امام خاطره ای از دوران جنگ بیان کرد: روز بعد از حمله صدام به حلبچه، به آنجا رفتیم و آن صحنه های فجیع را از نزدیک دیدیم. با دعوت از خبرنگاران و انتشار فیلم ها و عکس ها، جو جهانی از نظر تبلیغات کمی به نفع ما تغییر کرد. درست در همان زمان – حالا نمی گویم توسط که و چگونه- هواپیمایی ربوده شد و می خواست در مهرآباد فرود بیاید. ما به دوستان گفتیم فرودگاه را ببندند و این هواپیما به مشهد رفت. این وضعیت برای ما قابل دفاع نبود و ضرباتی را بر ما تحمیل کرد. موسوی ادامه داد: اما گفتن این مسایل با جزئیات به نظر من جز در مواقعی که ضرورتی وجود دارد، به نفع جنش سبز نیست. ما باید نیرو جذب کنیم و همه نیروهای دلسوز انقلاب را با هر اختلاف سلیقه و دیدگاهی کنار هم جمع کنیم. برای ما مهم است که اصول گرایان منصف و علاقمند به حرکت کشور در مسیر درست را در کنار خود داشته باشیم و به آنها بگوییم ما هدف و حرف مشترکی داریم و آن اصلاح امور است. ناگفته های زیادی از دوران دفاع مقدس وجود دارد نخست وزیر دوران دفاع مقدس در ادامه به مباحث جدیدی که درباره ادامه جنگ مطرح شده اشاره کرد و گفت: من احساس کردم که این حرف ها در چارچوب یک پروژه است. در سالگرد انتخابات چند مجموعه مطبوعاتی اقدام به چاپ مطالب و ویژه نامه هایی کردند که درجهت قلب تاریخ بود. در سالگرد پذیرش قطعنامه ۵۹۸ هم همان مجموعه ها، شروع به درج مطلب درباره دفاع مقدس کردند. حتی شنیدم که کسی گفته اگر دولت در آن زمان امکانات خود را در اختیار ما می گذاشت، در سال پنجم جنگ بغداد را فتح می کردیم که به هیچ وجه چنین نبود. من اشاراتی داشتم که این مباحث کنترل شود و البته اگر ادامه پیدا کند، ما حرف های زیادی از آن دوران داریم. موسوی افزود: غیر از مسئله جنگ، احساس من این است که همه ارزش های آن دوره مورد هجمه قرار گرفته است و در این خلال هم تلاش می شود اختلافی بین ما و دوستان ایجاد شود. ما باید متوجه این برنامه ها باشیم و اسیر جوی که طرف مقابل ایجاد می کند، نشویم. دهه اول انقلاب را نمی توان یکپارچه نقد کرد مهندس موسوی درباره ابهامات موجود درباره دهه اول انقلاب نیز گفت: من بارها گفته ام که آن دوره بی عیب و نقص نیست. اما در فضایی که امروز ایجاد کرده اند، همه ارزش های سی سال انقلاب مدفون می شود و این بسیار خطرناک است. وی ادامه داد: در مورد همه موارد مبهم می توان بحث و گفت و گو کرد، حتی درباره تصفیه های اوایل انقلاب. بنده شاهد بودم که دولت جناب آقای بازرگان، به دست خود ش، خودش را از جریان مدیریت منفک کرد. من در شورای انقلاب از نزدیک شاهد حوادث بودم. با ایشان و اعضای نهضت هم دوست بودم و رفاقت داشتم. بسیاری از کسانی که دولت موقت دشمن خود می پنداشت، سعی کردند که مانع سقوط دولت موقت شوند. وی در ادامه گفت: بعد از استعفای مهندس بازرگان، آقای بهشتی عنوان کردند که اعضای جدید شورای انقلاب به زودی معرفی می شوند و من می خواهم به امام اصرار کنم که اسم ایشان باقی بماند. این در حالی بود که در روزنامه های این دوستان به ایشان، بهشتی جهنمی می گفتند و من هنوز آن تیترها را به یاد دارم. ایشان فردی بود که رفت و با اصرار، امام را راضی کرد که به مهندس بازرگان حکم دهد. موسوی اظهار داشت: بنابراین سخن گفتن درباره دهه اول انقلاب، ممکن است و حتما نقدهایی هم وجود دارد اما آن را نباید یکپارچه دید و باید هر حادثه ای را تحلیل کرد. انقلاب در وضعیتی بود که از روز دوم استقرار، بندر لنگه شلوغ شد. چند روز بعد بندر ترکمن مشکل پیدا کرد. بلوچستان شلوغ شد. خوزستان و کردستان مسئله پیدا کرد. این فضاها را باید دید و درک کرد و نقد کرد. من از مجموعه اصول و ارزش هایی که در ابتدای انقلاب مطرح شد و کلیت حرکت مردم دفاع می کنم. قدرت جنبش سبز در اخلاقی بودن آن است میرحسین موسوی به سئوالات بسیاری که درباره سال ۶۷ وجود دارد اشاره کرد و گفت: مسئله سال ۶۷ را باید در منظر تاریخی خود باید بررسی کرد و بعد هم دید آیا دولت در این زمینه اطلاعی داشته است؟ نقشی داشته است؟ آیا اصلا امکانی برای دخالت داشته است؟ آیا در احکام و اسناد، نامی از دولت وجود داشته است؟ دولت که نقشی در این مسئله نداشته است. خیلی از کسان دیگر هم اطلاع نداشته اند. اما برای مطرح کردن این مسائل با ذکر جزئیات، من هم محذوراتی دارم. مهندس موسوی اظهار داشت: قدرت جنبش سبز در اخلاقی بودن آن است؛ در این که سفید را سفید گفته و سیاه را سیاه گفته است. ما چیزی که بد بوده را قبول نمی کنیم اما اگر کسی در جایی سکوت می کند، معنای آن موافقت و همراهی با آن نیست و باید این حق را برای افراد قائل باشیم. نخست وزیر دوران دفاع مقدس، به نحوه انتشار گفتمان ها در جامعه اشاره کرد و گفت: در همان روزهایی که من استعفا دادم، متن آن منتشر شد اما جامعه نسبت به هواپیماربایی واکنشی نشان نداد. این شاید برای این باشد که آن زمان، چنین کاری یک مطلوب اجتماعی محسوب می شده است. این به این معناست که ما باید به تاریخ انقلاب اسلامی خودمان دقت بیشتری داشته باشیم. برخی از ایستادگی ها و خون دل خوردن ها، در چارچوب یک تحلیل درست از موقعیت کشور معنا پیدا می کند. قائم مقام شهید بهشتی در حزب جمهوری اسلامی به سیره شهید بهشتی اشاره کرد و گفت: ایشان انسان بسیار با اخلاق و آزادی خواهی بود و یکی از دلایل عظمت شخصیت ایشان، این است که بسیاری از ارزش هایی که ما امروز به دنبال آن هستیم، در آن زمان هم در زندگی شخصی و هم در کار، بر آن استوار بود. اعتقاد بر آزادی طرح افکار بود که باعث شد آن مناظره های تلویزیونی با کیانوری یا نماینده فدائیان خلق به اصرار ایشان برگزار شود. موسوی ادامه داد: من که چنین شخصیت والایی را درک کرده ام و به آن اعتقاد دارم، نمی توانم از این شخصیت به دلیل عدم همراهی یا شناخت جامعه و به اصطلاح فضا، دل بکنم. به دلیل آنکه بد عمل کرده ایم، به دلیل آنکه یک روحانی در یک جشن می گوید نیمی از جامعه را می توان اعدام کرد، این را به پای بهشتی و امام و انقلاب هم می نویسند. مهندس موسوی گفت: این حرف ها زده می شود که اگر روزی قتل عامی در زندان ها یا جاهای دیگر رخ داد، بگویند یک سابقه تاریخی در زندگی حضرت امیر (ع) دارد. کما اینکه می گویند چنین کاری در جنگ نهروان سابقه داشته است، اما باید ببینیم جنگ نهروان چگونه شروع شد و چه شرایطی به وجود آمد و چگونه می توان حضرت امیررا به چنین کاری متهم کرد. ایستادگی بر مطالبات مهندس میرحسین موسوی با اشاره به مطالبات جنبش سبز گفت: تاکید بر استقلال مجلس، یک خواسته کلیدی است. الان افکار پیش از رسیدن به مجلس تصفیه می شود. یکی از امامان جمعه گفته شورای نگهبان، یک صافی است و این صافی مورد رضایت امام زمان هم هست. من می گویم کجا مورد رضایت ایشان است و مدارک آن را نشان دهند که ما هم تسلیم شویم. در انتخابات مجلس ششم، آن قدر رای ها را جا به جا کردند که آقای رجایی حذف شد و آقایی که رییس فرهنگستان ادب! شد وارد مجلس کردند. وی گفت: استقلال مجلس و انتخابات آزاد، یک خواسته کلیدی است که برای مردم هم ملموس است. به نظر من به عنوان یک همراه جنبش سبز، ایستادگی بر خواسته های انضمامی و روشن، باعث می شود بسیاری از مسائل دیگرمان حل شود. در پایان این مراسم، لوح هایی از طرف حضار به مهندس موسوی و دکتر رهنورد اهدا شد. با ۱۰۶ امتیاز و ۴ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات پنتاگون و موساد مسئوليت پرتاب ترقه از روي ناو هواپيمابر ترومن به سوي ا.ن را برعهده گرفتند با ۱۰۵ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی نظرات آقای موسوی روز سه شنبه ۱۲ مرداد (۳ اوت) و در آستانه سالگرد صدور فرمان مشروطه گفت که آزادی خواهان ایران بر خلاف بعضی کشورهای دیگر هنوز نتوانسته اند "لویاتان" یا هیولای قدرت را مهار کنند. او گفت: "دائم از ما خواسته می شود که به طور کامل از کسی یا حرفی تبعیت کنیم، در حالی که در اسلام چنین چیزی نداریم و انقلاب اسلامی هم این هدف را دنبال نمی کرد". به نظر می رسد که اشاره آقای موسوی به گفته های هواداران آیت الله علی خامنه ای، رهبر ایران است که می گویند اختیارات ولایت فقیه فراتر از قانون اساسی و قوانین عادی است و همه باید دستورات حکومتی او را اجرا کنند. آیت الله خامنه ای خود اخیرا در پاسخ به استفتایی، ولایت فقیه را "شعبه ای از ولایت ائمه اطهار که همان ولایت رسول الله است" خوانده و نوشته بود که شرط "التزام به ولایت" اطاعت از دستورات حکومتی "ولی امر مسلمین" است. اما آقای موسوی می گوید که آیت الله روح الله خمینی، قدرت را در محدوده قانون تعریف می کرد: "امام بارها گفتند که حکومت فرد نداریم، حکومت فقیه نداریم، حکومت رئیس جمهور نداریم و فقط حکومت قانون داریم؛ قانون را هم به مفهوم محدود و مشروط کننده قدرت به کار می بردند". این در حالی است که هم در میان منتقدان آیت الله خمینی و هم در میان هوداران سرسخت آیت الله خامنه ای کسانی هستند که می گویند آیت الله خمینی خود ابداع کننده نظریه "ولایت مطلقه" بود و عقیده داشت که مصلحت حکومت نه تنها بر قانون، بلکه حتی بر احکام شرعی مانند نماز و روزه و حج هم تقدم دارد. اما گروه دیگری از صاحبنظران در سوی دیگر چنین استدلال می کنند که نفس تعطیل بردار دانستن دستورات دینی به دلیل "مصلحت"، می تواند بالقوه به "عرفی گرا" یا "سکولار" شدن یک حکومت مذهبی بینجامد. با ۱۰۰ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات جمعی از روزنامه نگاران کشور دیروز در حالی با میر حسین موسوی وزهرا رهنورد دیدار کردند که اعتصاب غذای 17 تن از زندانیان سیاسی در زندان اوین واز این میان اعتصاب غذای هشت تن روزنامه نگا، جلسه را تحت الشعاع خود قرار داده بود. میر حسین موسوی مقاومت روزنامه نگاران در بند را مقاومتی در جهت تحقق خواسته های ملت ایران دانست وگفت: "این عزیزان در بند، بهترین فرزند ان این کشور هستند وملت قدر این تلاش ها را خواهد دانست." سایت کلمه در گزارش مختصر این جلسه نوشته: "در ابتدای این دیدار تعدادی از مدیران مسئول روزنامه ها و همچنین روزنامه نگاران و خانواده های روزنامه نگاران دربند به بیان دیدگاه های خود پیرامون برنامه های جنبش سبز، وضعیت آزادی مطبوعات در ایران و همچنین خطراتی که با حرکت های نسنجیده بعضی از مسئولین اجرایی امنیت ملی کشور را به خطر می اندازد، پرداختند با ۹۹ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات مي خواستم تمام سهميه بنزين باقي مانده رو تو باک ماشين خالي کنم اما با تعجب ديدم که نازل سر 2 ليتر آخر ايستاد و ديگه بنزين نزد و نشون ميداد که سهميه ام تموم شده. اول فکر کردم که اين مشکل براي من پيش اومده اما با پرس و جو از دوستان و همکاران ديدم که اين داستان براي همه اتفاق افتاده. مشخصه که دولت در اقدامي عجيب 2 ليتر از سهميه بنزين هر خودرو رو ضبط کرده. شما اگه تعداد کل خودرو ها رو در 2 ليتر ضرب بکنيد ميشه فهميد که تحريم بنزين چه بلايي سر حکومت آورده که اينجور به گدايي و دله دزدي رو آورده با ۹۸ امتیاز و ۵ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات چکیده : فاجعه ای در راه است. آیا روسای قوای نظارتی کشور ، از این فاجعه و مسئولیت خود در قبال آن بی خبراند ؟ آیا مراجع عظام و روحانیت شیعه راهکاری برای گریز از این فاجعه ندارند ؟ راستی مسئولیت نا امیدی زندانیان و خانواده های آنان از سیستم قضایی با کیست ؟ آیا در نامه ها و اعتصاب های آنان هشدارهای برای این نا امیدی دیده نمی شود ؟ به راستی زندانیان باید شکایت خود را به کجا ببرند؟ کلمه – داریوش محمدی :اگر چه به لحاظ نظری خشونت غیر قابل دفاع است و خشونت مطلق ، مطلقاً قابل دفاع نیست . اما در یک قضاوت اخلاقی ، خشونت اگر «ابزاری» برای تامین امنیت و آزادی جامعه باشد ، در شرایطی قابل دفاع می نماید . به عبارتی دیگر خشونت موجه است اگر ابزاری ، برای تضمین هنجارهای اجتماعی باشد و توسط مراجع ذیصلاح اعمال شود . این گونه خشونت که کارکردی ابزاری دارد و به قصد تامین حقوق انسانی و مدنی اعمال می شود لاجرم خشونتی است محدود . خشونت محدود ، محدود است به آن چه درصدد تامین آن است ، محدود است به آن که قانوناً اختیارش را دارد و البته محدود است به زمانی معین و مکانی مشخص . به عبارتی دیگر ، « خشونتِ محدود » ، اعمال خشونت برای پرهیز از خشونت بیشتر است و به نوعی دفع افسد ا ست به فاسد . از طرفی دیگر ، درهیچ قضاوت اخلاقی ، از « خشونت به مثابه ی یک هدف » دفاع نمی شود . خشونت به مثابه ی یک هدف ، ابزاری برای تامین یک آرمان نیست ، بلکه خود همان آرمانی است که عامل خشونت ، آرزوی رسیدن به آن را دارد . واضح است که این گونه خشونت هیچ قیدی را بر نمی تابد . یعنی خشونتی است نامحدود . خشونت نامحدود ، همان «خشونت مطلق » است که به لحاظ نظری مطلقاً قابل دفاع نیست ، حتی برای کسانی که به آن روی می آورند . بی دلیل نیست که ، بانیان این گونه خشونت ، به جای دفاع ، اغلب به ستایش آن مشغول اند و در نظر آنان « خشونت نامحدود» در حقیقت « خشونتی است محمود» . با این اوصاف و با اندکی مسامحه می توان به مجازات زندان ، بسان نوعی از اعمال خشونت نگریست . اگرچه به لحاظ نظری ، زندان به مانند یک محرومیت و محدودیت پسندیده و قابل دفاع نیست ؛ اما در یک وضعیت واقعی ، زندان اگر وسیله ای برای تنبیه مجرمین باشد و «ابزاری» برای تضمین هنجارها شود و الگویی برای تامین امنیت عمومی گردد ، می تواند موجه ، اخلاقی و قابل دفاع باشد . همچنین ، « زندان بسان یک هدف » اگر مطلوبی برای محصور ساختن مخالفان سیاسی و انتقام از رقیبان شود ، در یک داوری اخلاقی همواره مردود است . به عبارتی دیگر ، آن گاه که زندان ، ابزاری برای مجازات مجرم است ؛ قاضی به فراخور جرم و به آئین قانون ، مجرم را به زندان می فرستد تا با استفاده از آن، زندانی را تنبیه و با سلب آزادی او ، آزادی و امنیت جامعه را تامین کند . اما وقتی زندان خود هدفی برای انتقام از زندانی شود ، آن گاه قاضی و قانون و زندانبان ، به ابزاری برای به زندان آمدن رقیب و انتقام از زندانی تبدیل می شوند . از آنجا که این انحراف در وسیله و هدف ممکن می نماید ، اغلب ساز و کار های قانونی و مدنی برای تشخیص و پرهیز از آن وجود دارند . در شرایطی که این سازو کارها کارکرد خود را از دست می دهند و یا کارائی لازم را برای تشخیص ندارند ، می توان به نشانه های اجتماعی آنها رجوع کرد . « زندان بسان یک ابزار » ، زندانی را فردی مجرم می داند و جایگاه اجتماعی او را به تناسب جرم تنزل می دهد و بستگان او را در انزواء قرار داده و میزان همبستگی اجتماعی را با مشکلات و خواسته های آنان کم می کند . اما «زندان بسان یک هدف» ، از زندانی مظلوم و یا قهرمانی می سازد که رقیب نتوانسته است با ساز و کار سیاسی بر او غالب آید و با سوء استفاده از قانون او را محدود ساخته است . طبیعی است که در این حال بستگان زندانی نه تنها در انزواء قرار نمی گیرند که میزان همبستگی اجتماعی با مظلوم و قهرمان بیشتر می شود و البته تعمیم این قضیه عمق فاجعه را نشان می دهد . یعنی : آن گاه « زندان » یک « ارزش » است ، لاجرم «زندانی شدن» یک « فضیلت » است . آنچه در یک سال اخیر از زندان های ایران به گوش می رسد و آن گونه که افکار عمومی با زندانیان و خانواده های آنان مواجهه می شوند ، نشانه هایی است که نشان می دهند فاجعه ای از این دست در حال وقوع است . فاجعه ای که حاکی از ناتوانی و محدودیت سازوکار های قانونی و یا وجود اراده ای غیر قانونی برای انحراف در کارکرد اجتماعی و قضایی زندانها است . نمونه ها بسیارند : ناتوانی دادستان در تاثیر بر روند ملاقات ها و برخورد با زندانیان ، ناتوانی مجلس در نظارت بر زندان ها ، صدها گزارش با نام و بی نام از سوء رفتار و شکنجه ی زندانیان ، عدم بر خورد با اوامر کهریزک ، تحقیر و تهدید و تبعید زندانیان ، توزیع و اشاعه ی مواد مخدر در زندان ها و بندهای سیاسی ، اعتصاب های مکرر زندانیان ، اعتصاب های خانواده های زندانیان ، حجم نامه های سرگشاده به روسای قوه های مقننه و قضائیه و موارد بی شمار دیگر نشانه های کافی بر ناتوانی سازوکارهای قانونی است . و در غیاب این سازوکارهای قانونی ، حمایت وسیع افکار عمومی از زندانیانی که علی القاعده باید فاقد جایگاه اجتماعی باشند و همراهی و همبستگی اجتماعی با خانواده های آنان همان نشانه هایی است که از آن ها سخن رفت . فاجعه ای در راه است . آیا روسای قوای نظارتی کشور ، از این فاجعه و مسئولیت خود در قبال آن بی خبراند ؟ آیا مراجع عظام و روحانیت شیعه راهکاری برای گریز از این فاجعه ندارند ؟ راستی مسئولیت نا امیدی زندانیان و خانواده های آنان از سیستم قضایی با کیست ؟ آیا در نامه ها و اعتصاب های آنان هشدارهای برای این نا امیدی دیده نمی شود ؟ به راستی زندانیان باید شکایت خود را به کجا ببرند ؟ با ۹۳ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات خبرگزاری حقوق بشر ایران - رهانا: پرسنل و مسئولان زندان اوین با اعتصاب کنندگانی که در اثر ضعف جسمانی به بهداری منتقل شدهاند، رفتار نامناسب و توهین آمیزی دارند. پرسنل بهداری زندان اوین، صبح روز جاری، به جای درمان زندانیان سیاسی اعتصاب کننده در سلولهای انفرادی که به بهداری زندان منتقل شدهاند، به پرخاشگری و توهین به آنها پرداختند. به گزارش خبرنگار رهانا، در حالی که تعدادی از اعتصاب کنندگان که نام آنها مشخص نیست، روز جاری به بهداری زندان اوین منتقل شده بودند، پرسنل و پرستاران بهداری، فریاد میزدند که: «شما یک مشت منافقید»، «کشور را به هم ریختهاید و حالا زندان را به ریختهاید» و برخوردهای نامناسب و توهین آمیزی با زندانیان داشتند. این در حالی است که طی سالیان گذشته، عدم رسیدگی مناسب پزشکی به زندانیان در زندانهای ایران فجایع بسیاری را به بار آورده است، که از نمونههای آن مرگ اکبر محمدی و امیدرضا میرصیافی را میتوان نام برد. امروز دهمین روز از اعتصاب غذای ۱۷ زندانی بند ۳۵۰ زندان اوین است که به سلولهای انفرادی منتفل شده و در اعتراض به برخورهای بد مسئولان دست به اعتصاب غذا زدهاند. عبدالله مومنی، فعال دانشجویی، بهمن احمدی امویی، روزنامه نگار، جعفراقدامی فعال مدنی، ابراهیم (نادر) بابایی فعال مدنی و از جانبازان جنگ ایران و عراق و کیوان صمیمی ، روزنامه نگار از جمله زندانیانی بودند که روز گذشته در نهمین روز از اعتصاب غذا به بهداری زندان اوین منتقل شدند و پس از دریافت خدمات اولیه پزشکی دوباره به سلول های انفرادی منتقل شدند و به اعتصاب غذای خود ادامه دادند. پیمان کریمی آزاد نیز دیگر زندانی اعتصاب کننده است که جهت مداوای پزشکی به بیمارستانی خارج از زندان اوین منتقل شده و خبری از وی در دست نیست. با ۹۱ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات بهمن احمدی امویی ،کیوان صمیمی و مجید توکلی در اعتصاب غذای خشک هستند. مجيد از بيماري كليه و زخم معده رنج ميبرد و اينهمه را مديون بركات اعتصاب غذاهاي پيشين است. آخرين بار مجيد تا دم مرگ رفت و باز آمد اما اينبار آيا دوام مياورد؟ او مجيد توكلي است، نماد شجاعت جنبش دانشجويي ايران. صداي اعتراضش ميرسد به گوشتان؟ با ۸۹ امتیاز و ۳۴ نظر فرستاده شده در بخش اجتماعی نظرات مهندس میرحسین موسوی در آستانه روز خبرنگار، با جمعی از مدیران مسئول، خبرنگاران و خانواده های روزنامه نگاران دربند، دیدار و گفت و گو کرد. به گزارش خبرنگار کلمه، میر حسن موسوی در ابتدا با اشاره به اهمیت فعالیت های خبرنگاران در آگاه سازی جامعه گفت: مساله اطلاع رسانی و مطبوعات آزاد از مهمترین مسائل ما در صدسال اخیر بوده است و این خواسته در انقلاب اسلامی هم به جد دنبال شد. از این جهت چنین جلسه ای و حضور در جمع کسانی که اقدام به روشنگری می کنند، برای من بسیار مغتنم است. مهندس موسوی ادامه داد: باید صدای ما به دوستان دربندی که برای رسیدن به حقوق ابتدایی خود اعتصاب غذا کرده اند، برسد و آنان بدانند که جنبش سبز، آزادی خواهان و کل آحاد ملت ما پشتیبان آنان برای رسیدن به خواسته های به حق شان است. وی گفت: وجود این تعداد زیاد روزنامه نگار در زندان هم تاسف انگیز است، هم خیلی با معناست ونشان می دهد گسترش آگاهی به ضرر عده خاصی است. تعدد روزنامه نگاران دربند، حقانیت راهی که جنبش سبز برگزیده است را نشان می دهد چرا که بخشی از قشر آگاه، روشن و حق طلب جامعه به دلیل مخالفت با رویش مجدد استبداد در زندان به سر می برند. اطلاع رسانی؛ مهمترین ابزار مشروط کردن قدرت سردبیر اسبق روزنامه جمهوری اسلامی ادامه داد: کلیدواژه هایی از انقلاب مشروطه در ادبیات ملت ایران وجود دارد و دائم به آن رجوع کردیم که مهمترین آن عدالت طلبی و آزادی خواهی و حکومت قانون است. در میان این کلیدواژه ها، ظاهرا کمترین توجه را به خود واژه مشروطیت داشته ایم. تجربیات یک سال گذشته نشان داد که مهمترین خواسته های فعلی ما، مشروط کردن قدرت است و اگر موفق شویم که قدرت را مشروط کنیم، بسیاری از مشکلات بنیادین کشور حل می شود. به نظر من مقاومتی که امروز در برابر پیشرفت کشور وجود دارد از همین ناحیه است و بهایی که امروز خبرنگاران می پردازند به این دلیل است که رکن اطلاع رسانی و گسترش آگاهی، مهمترین ابزار مشروط کردن قدرت است. وی گفت: حساسیت بسیاری که به کار خبرنگاران و فعالیت رسانه ها وجود دارد و دلیل اصلی حمله به روزنامه ها و روزنامه نگاران همین است که مهمترین مسئله کشور را هدف گرفته اند. مهندس موسوی با اشاره به وجود بیشترین تعداد روزنامه نگاران زندانی در ایران، گفت: به نظر می رسد همان طور که جنبش سبز کم کم بر مسائل اساسی تمرکز پیدا می کند، بیش از همیشه برمسئله آزادی بیان تاکید کند. وقتی بحث انتخابات آزاد یا اجرای بدون تنازل قانون اساسی هم مطرح می شود، ناظر به مشروط کردن قدرت است و به همین دلیل مورد پذیرش قرار نمی گیرد. میرحسین موسوی ادامه داد: به نظر می رسد برای بعضی از دست اندرکاران فعلی امور، صحبت کردن با خارجی ها و کوتاه آمدن و کمی پیشرفتن و عقب نشستن، از براورده کردن حقوق ملت، برگشتن به قانون و بازکردن راه ساده تر باشد. در حالی که این روش می تواند بسیاری از مشکلات ملی ما را حل و ریشه های بحران را به تدریج خشک کند و ما را به وضعیت عادی برگرداند. مهندس موسوی گفت: قدرت همیشه میل به اطلاق دارد و کشورهایی موفق بوده اند که توانسته اند قدرت یا به قول هابز، لویاتان را در چارچوبی قرار دهند و آن را مهار کنند اما ما نتوانسته ایم قدرت را محدود و مهار کنیم. دائم از ما خواسته می شود که به طور کامل از کسی یا حرفی تبعیت کنیم در حالی که در اسلام هم چنین چیزی نداریم و انقلاب اسلامی هم این هدف را دنبال نمی کرد. خود امام بارها گفتند که حکومت فرد نداریم، حکومت فقیه نداریم، حکومت رییس جمهور نداریم و فقط حکومت قانون داریم. قانون را هم در مفهوم محدود و مشروط کننده قدرت به کار می برد. راه جنبش سبز مسالمت آمیز است میرحسین موسوی در بخش دیگری از سخنانش به ظهور و سقوط تمدن ها اشاره کرد و گفت: جنبش سبز باید بتواند زندگی کند تا بتواند پیروز شود، یعنی هر نوع اقدامی که تمام نیروهای نظامی و امنیتی را یکپارچه در مقابل مردم قرار دهد و فشارها را افزایش دهد، به ضرر جنبش سبز است و باید از آن پرهیز کنیم. وی به وضعیت تایلند اشاره کرد و گفت: یک سرکوب گسترده، وسیع و همهجانبه میتواند مدتهای مدید پیروزی این حرکت حقطلبانه مردم را به عقب براند. برای همین ایستادگی روی جنبه های مسالمتآمیز به نظر من حیاتی بوده و بهترین راه برای رسیدن به مطالبات به حق مردم است. وی افزود: هدف اصلی ما مشروط کردن قدرت، رسیدن به عدالت و آزادی، زنده شدن ارزشهای بنیادین و رفتن به سمت جامعهایست که در آن فشار و تهدید نباشد. این احتیاج به زمان دارد و یک سال مدت زیادی برای رسیدن به این اهداف نیست. گرچه در این یک سال آگاهیهای جامعه ما بسیار گستردهتر شده است. به نظرم ایدهای اگر خوب متولد شود، پیروزی آن قطعی است و من بر این باورم که ایده تغییر در کشور متولد شده است. موسوی اظهار داشت: در دانشگاه تهران جشن بزرگ ولایت برگزار شد که یک روحانی در آن سخنرانی می کرد و می گفت: اگر در جامعه ای دو دستگی به وجود بیاید و یک گروه بر گروه دیگر حاکم شد، می تواند همه آن دیگران را اعدام کند. سوال اینجاست که چرا این تفکر در یک جشن که برای شادی و سرور و وحدت باید برگزار شود، مطرح می شود. دلیل آن ترس از ریزش نیروها و تولد ایده ایست که به آن اشاره کردم. از فشار بر کشور خشنود نیستیم مهندس موسوی در بخش دیگری از سخنانش گفت: مسئله کشور ما تنها پیروزی جنبش سبز و اهداف آن نیست. حفظ وحدت ملی، منافع بلندمدت، یکپارچگی و وحدت ملت از مسایل اساسی کشور است که هم جنبش را متعهد می کند و هم همه کسانی را که در این عرصه فعالیت دارند تا دست به اقدامات بی مهابا نزنند. وی افزود: ما بر پیروزی جنبش سبزبه هر قیمتی باور نداریم و می خواهیم کشور و منافع ملی حفظ شود. ما به هیچ وجه از این تحریم ها و فشارهای بین المللی خشنود و راضی نیستیم. نخست وزیر دوران دفاع مقدس با اشاره به متن استعفای منتصب به خود در سال ۶۸، اظهار داشت: من در همان زمان نسبت به ضایعاتی که در اثر افراط و ماجراجویی در عرصه بین الملل دچار آن می شدیم هشدار داده بودم و اعتقاد دارم ما از رجوع به اصول و پایبندی به ارزش های بنیادین در سیاست داخلی و خارجی ضرری نکرده ایم و لطماتی که خوردیم، اغلب از نادانی و ماجراجویی بوده است. نخست وزیر امام خاطره ای از دوران جنگ بیان کرد: روز بعد از حمله صدام به حلبچه، به آنجا رفتیم و آن صحنه های فجیع را از نزدیک دیدیم. با دعوت از خبرنگاران و انتشار فیلم ها و عکس ها، جو جهانی از نظر تبلیغات کمی به نفع ما تغییر کرد. درست در همان زمان – حالا نمی گویم توسط که و چگونه- هواپیمایی ربوده شد و می خواست در مهرآباد فرود بیاید. ما به دوستان گفتیم فرودگاه را ببندند و این هواپیما به مشهد رفت. این وضعیت برای ما قابل دفاع نبود و ضرباتی را بر ما تحمیل کرد. موسوی ادامه داد: اما گفتن این مسایل با جزئیات به نظر من جز در مواقعی که ضرورتی وجود دارد، به نفع جنش سبز نیست. ما باید نیرو جذب کنیم و همه نیروهای دلسوز انقلاب را با هر اختلاف سلیقه و دیدگاهی کنار هم جمع کنیم. برای ما مهم است که اصول گرایان منصف و علاقمند به حرکت کشور در مسیر درست را در کنار خود داشته باشیم و به آنها بگوییم ما هدف و حرف مشترکی داریم و آن اصلاح امور است. ناگفته های زیادی از دوران دفاع مقدس وجود دارد نخست وزیر دوران دفاع مقدس در ادامه به مباحث جدیدی که درباره ادامه جنگ مطرح شده اشاره کرد و گفت: من احساس کردم که این حرف ها در چارچوب یک پروژه است. در سالگرد انتخابات چند مجموعه مطبوعاتی اقدام به چاپ مطالب و ویژه نامه هایی کردند که درجهت قلب تاریخ بود. در سالگرد پذیرش قطعنامه ۵۹۸ هم همان مجموعه ها، شروع به درج مطلب درباره دفاع مقدس کردند. حتی شنیدم که کسی گفته اگر دولت در آن زمان امکانات خود را در اختیار ما می گذاشت، در سال پنجم جنگ بغداد را فتح می کردیم که به هیچ وجه چنین نبود. من اشاراتی داشتم که این مباحث کنترل شود و البته اگر ادامه پیدا کند، ما حرف های زیادی از آن دوران داریم. موسوی افزود: غیر از مسئله جنگ، احساس من این است که همه ارزش های آن دوره مورد هجمه قرار گرفته است و در این خلال هم تلاش می شود اختلافی بین ما و دوستان ایجاد شود. ما باید متوجه این برنامه ها باشیم و اسیر جوی که طرف مقابل ایجاد می کند، نشویم. دهه اول انقلاب را نمی توان یکپارچه نقد کرد مهندس موسوی درباره ابهامات موجود درباره دهه اول انقلاب نیز گفت: من بارها گفته ام که آن دوره بی عیب و نقص نیست. اما در فضایی که امروز ایجاد کرده اند، همه ارزش های سی سال انقلاب مدفون می شود و این بسیار خطرناک است. وی ادامه داد: در مورد همه موارد مبهم می توان بحث و گفت و گو کرد، حتی درباره تصفیه های اوایل انقلاب. بنده شاهد بودم که دولت جناب آقای بازرگان، به دست خود ش، خودش را از جریان مدیریت منفک کرد. من در شورای انقلاب از نزدیک شاهد حوادث بودم. با ایشان و اعضای نهضت هم دوست بودم و رفاقت داشتم. بسیاری از کسانی که دولت موقت دشمن خود می پنداشت، سعی کردند که مانع سقوط دولت موقت شوند. وی در ادامه گفت: بعد از استعفای مهندس بازرگان، آقای بهشتی عنوان کردند که اعضای جدید شورای انقلاب به زودی معرفی می شوند و من می خواهم به امام اصرار کنم که اسم ایشان باقی بماند. این در حالی بود که در روزنامه های این دوستان به ایشان، بهشتی جهنمی می گفتند و من هنوز آن تیترها را به یاد دارم. ایشان فردی بود که رفت و با اصرار، امام را راضی کرد که به مهندس بازرگان حکم دهد. موسوی اظهار داشت: بنابراین سخن گفتن درباره دهه اول انقلاب، ممکن است و حتما نقدهایی هم وجود دارد اما آن را نباید یکپارچه دید و باید هر حادثه ای را تحلیل کرد. انقلاب در وضعیتی بود که از روز دوم استقرار، بندر لنگه شلوغ شد. چند روز بعد بندر ترکمن مشکل پیدا کرد. بلوچستان شلوغ شد. خوزستان و کردستان مسئله پیدا کرد. این فضاها را باید دید و درک کرد و نقد کرد. من از مجموعه اصول و ارزش هایی که در ابتدای انقلاب مطرح شد و کلیت حرکت مردم دفاع می کنم. قدرت جنبش سبز در اخلاقی بودن آن است میرحسین موسوی به سئوالات بسیاری که درباره سال ۶۷ وجود دارد اشاره کرد و گفت: مسئله سال ۶۷ را باید در منظر تاریخی خود باید بررسی کرد و بعد هم دید آیا دولت در این زمینه اطلاعی داشته است؟ نقشی داشته است؟ آیا اصلا امکانی برای دخالت داشته است؟ آیا در احکام و اسناد، نامی از دولت وجود داشته است؟ دولت که نقشی در این مسئله نداشته است. خیلی از کسان دیگر هم اطلاع نداشته اند. اما برای مطرح کردن این مسائل با ذکر جزئیات، من هم محذوراتی دارم. مهندس موسوی اظهار داشت: قدرت جنبش سبز در اخلاقی بودن آن است؛ در این که سفید را سفید گفته و سیاه را سیاه گفته است. ما چیزی که بد بوده را قبول نمی کنیم اما اگر کسی در جایی سکوت می کند، معنای آن موافقت و همراهی با آن نیست و باید این حق را برای افراد قائل باشیم. نخست وزیر دوران دفاع مقدس، به نحوه انتشار گفتمان ها در جامعه اشاره کرد و گفت: در همان روزهایی که من استعفا دادم، متن آن منتشر شد اما جامعه نسبت به هواپیماربایی واکنشی نشان نداد. این شاید برای این باشد که آن زمان، چنین کاری یک مطلوب اجتماعی محسوب می شده است. این به این معناست که ما باید به تاریخ با ۸۸ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات زهرا رهنورد، در آستانه سالروز بزرگداشت مشروطه و روز خبرنگار از حاکمیت خواست تا به رفتارهای پلیسی خود پایان دهد و با آزادی زندانیان سیاسی ، آزادی مطبوعات و رسانه ها ، اجرای بی تنازل قانون اساسی و برگزاری انتخاباتی آزاد آرامش را به کشور بازگرداند. وي افزود: در زمان مظفر الدین شاه و محمد علیشاه با وجود بگیر و ببندها و تعطیل کردن ها، در روند مشروطیت تعداد روزنامه ها از شش عدد به نزدیک صد عدد رسید و ملت حرف خود را می گفت و آنها هم می شنیدند آیا حاکمیت فعلی از دولت قاجار هم کمتر و تنگ نظر تر است که این چنین به بستن دهانها ادامه می دهد؟ او با اشاره به رفتارهای عجیب حاکمیت در این روزها گفت :« گروکان گیری خانواده آقای مصطفایی وکیل شجاع که آنها نتوانسته اند در این روزها به او دسترسی پیدا کنند، یکی از روشهایی است که به هیچ وجه در یک حاکمیت عاقل و عادل مشاهده نشده است . کدام حکومتی با گروگانگیری و انتقام جویی و انداختن زندانیان در خفای سلولهای انفرادی و تهدید فرزندان ، دختران و زنانشان می تواند به خواسته اش برسد. البته می دانم که این رفتار مورد توافق همه ارکان حاکمیت فعلی نیست و انتظار می رود به میمنت این ایام مبارک حاکمیت با تغییر این روش ها به فضای تمامیت خواه خود خاتمه و به اخلاق و انسانیت نزدیک شود .» رهنورد با بیان اینکه در شرایط بحرانی کشور که سیاست های غلط داخلی و جنگ طلبی ها و فرصت سوزی های بخشی از حاکمیت سایه شوم تهاجم و جنگ را بر منطقه افکنده است تاکید کرد:« با چنین شرایطی و تحریم های جهانی که حکایت از آغاز دوران سختی برای توده های فقیر و ملت زجر کشیده ایران است کسب مشروعیت داخلی ، اکسیر حیات بخشی است که برخی از مشکلات را از سر راه ایران عزیزمان دور می کند. رفع محیط خفقان ، پلیسی و آزادی مطبوعات قدم مهمی در این زمینه است .» با ۸۶ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات چکیده : غلامحسین عرشی به اتهام شرکت در تجمع روز عاشورا بازداشت شده است .ماموران با در دست داشتن یک عکس او را در منزل مسکونی اش بازداشت کردند. .عکسی که نشان می داد او نیز در جمع مردم معترض در عاشورای تهران حضور داشته است . کلمه :غلامحسین عرشی ۳۰ ساله که در میان هفده اعتصاب کننده غذای زندان اوین اسمش به چشم می خورد، تاکنون از وضعیتش هیچ خبری در دست نبوده است و کسی نمی دانست او کی و کجا و به چه دلیلی بازداشت شده است. به گزارش کلمه، خانواده وی می گویند که او به اتهام شرکت در تجمع روز عاشورا بازداشت شده است .ماموران با در دست داشتن عکس وی در تجمع روز عاشورا او را در منزل شان بازداشت کردند .عکسی که نشان می داد او نیز در جمع مردم معترض حضور داشته است . او چند روز قبل هم به دلیل وخامت حالش به بهداری زندان اوین منتقل شد و پس از بازگشت دوباره به اعتصاب غذا در سلول انفرادی ادامه داد. خانواده این زندانی گمنام که روز گذشته به همراه دیگر خانواده ها در مقابل زندان اوین حاضر شده بودند نسبت به سلامتی او اظهار نگرانی می کنند و از دادستان تهران می خواهند که امکان ملاقات با وی را فراهم کنند . با ۸۱ امتیاز و ۱ نظر فرستاده شده در بخش سیاست نظرات | |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر