-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/
چند شب پیش شهرام امیری در برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دوم ظاهر شد و با مجری که گفته می شود دارای ارتباطات خاصی با وزارت اطلاعات است گفتگو کرد، اما این گفتگو به روشن شدن ابهامات موجود کمکی نکرد که هیچ ابهامات تازه ای را هم به وجود آورد که این سریال کمدی را عجیب تر کرد اما درست چند روز بعد امیرفرشاد ابراهیمی، وبلاگ نویس ساکن آلمان در مطلبی مدعی شد که امیری خود تقاضای پناهندگی کرده بود، زمان انتشار این ادعا برای بسیاری از اهل فن ابهامات تازه ای پیش آورده است.
پیش از این در همین رسانه از تلاش حاکمیت برای نفوذ به فضای مجازی و فضای خبر سخن گفته شد ، حاکمیت با تلاش رسانه ایی خود هر چند ناشیانه و نخ نما سعی در ایجاد فضای بی اعتمادی در اخبار داشته و دارد .
با بسته شدن فضای خبر می توان ادعا کرد که به موفقیت هایی هم رسیده است کسی خبر « سعیده پور آقایی » و رو دست خوردن معترضین را فراموش نمی کند. از این دست ماجراها کم نبود، ابهام در وجود یا عدم وجود شخصی به نام « ترانه موسوی » که با وجود خروج منابع خبری از کشور همچنان سوالات مخاطبان بی پاسخ مانده و کسی صراحتا نمی تواند وجود وی را تایید کند. بازداشت ریگی واعترافات به یاد ماندنی اش و حالا هم « شهرام امیری» سوژه تازه ایی که نمایش حاکمیت به دست مردم و رسانه ها داده است .
اما در جایی دیگر «امیر فرشاد ابراهیمی» دست به افشای پشت پرده فرار امیری از وطن می زند و مدعی می شود با کمک و همکاری وی امیری موفق شده به سفارت آمریکا در عربستان برود و در اسکایپ و از طریق ایمیل از ابتدای گریختن اش از وطن از او درخواست کمک کرده است . از نوشته ابراهیمی این گونه برداشت می شود که امیری از عوامل حکومت بوده و برای نمایشی چون نمایش سعیده پورآقایی دست به کار شده است . از طرفی دیگر اگر نوشته های ابراهیمی را باور کنیم به این نتیجه می رسیم امیری نمایش داده شده توسط حاکمیت همان شهرام امیری حقیقی است.
اما ابهامات همچنان ادامه دارد نه اینکه باور ماموریت شهرام امیری سخت باشد اما نحوه پرداختن ابراهیمی به این موضوع کمی باورناپذیر است . چطور می شود که امیر فرشاد ابراهیمی در زمانی که حاکمیت خبر وجود چنین دانشمند هسته ایی را تکذیب کرد سکوت اختیار کرده و از وی سخنی به زبان نیاورد ؟ چرا حالا که نمایش حاکمیت به اتمام رسیده ابراهیمی دست به کار شده است ؟ حتی زمانی که ویدیوهای امیری مبنی بر ربوده شدن اش به نمایش گذاشته شد باز هم ابراهیمی سکوت کرد و مثلا اسنادی که به گفته خودش ثابت می کند امیری با ایمیل از او درخواست کمک کرده است را افشا نکرد؟ و حالا درست در زمانی که افشای چنین اسنادی می تواند دردسر و خطراتی را متوجه شهرام امیری که در چنگال وزارت اطلاعات است بکند، به یاد آن اسناد و مکالمات افتاده است؟
فضای خبری هر روز آلوده و آلوده تر می شود مخاطب امروز حق دارد به شنیده ها و خوانده های خود اعتماد نکند . سوال اینجاست این موضوع را چه کسی یا کسانی پیچیده تر می کنند؟ آیا پیچیده شدن ماجرا به نفع معترضین خواهد بود ؟ یا به نفع حاکمیت ؟ صراحتا نمی توان مدعی شد که این شهرام امیری همان شهرام امیری واقعی نیست . هیچ کس صراحتا نمی تواند مدعی شود که شهرام امیری از عوامل حکومت بوده و چنین ماموریتی را داشته یا خیر اما شاید پرداختن به موضوع و ادامه دادن آن درست همان کاری است که حاکمیت از رسانه های معترض انتظار دارد . تنها موضوعی که این میان می توان به آن صراحتا باور داشت این است که نمایش حاکمیت دروغی بیش نیست و نمایشی است نمادین برای پوشاندن واقعیت شاید حالا که اعتصاب بازار و چند روز تعطیلی مردم را برای حرکتی تازه ،یعنی اعتصاب تشویق کرده است . حالا که کارمندان میراث فرهنگی برای تصمیم عجولانه و بی برنامه دولت در خصوص ترک تهران جلوی مجلس تجمع کرده اند و آهسته آهسته فضا برای اعتصابات عمومی و تجمعات صنفی بازتر شده ؛ حاکمیت چاره ایی جز رو کردن برگ تازه خبری نداشته و ندارد حالا که خبر اصلی دفاعیات کوبنده «عیسی سحر خیز » است . چه خبری از این بهتر که شهرام امیری مدتی سر رسانه ایی ها و مخاطبانشان را گرم کند تا زهر خبر و گزارش های مربوط به دادگاهها و اعتصاب ها را بگیرد و مدتی بگو مگو بر سر اینکه شهرام امیری کیست و پشت پرده این ماجرا چیست را باب کند؟
شکی نیست که اخبار مبهمی چون « ترانه موسوی» و « شهرام امیری» باید رمز گشایی شوند تا ادامه روند خبرسازی چه از جانب حکومت چه از جانب فرصت طلبان متوقف شود و اگر وجود این اشخاص ثابت شود اعتماد به فضای رسانه بازگردد؛ اما نباید این دست خبرها و جدل بر سر آنها موجب فراموشی سایر خبرها شده و چنان سرگرممان کند که فراموش کنیم خبر اصلی و تیتر یک حقیقی کدام است . کار ساده ایی نیست .
اصولا برقراری تعادل میان عملکرد رسانه ایی آن هم در شرایطی این گونه طاقت فرسا دشوار و گاهی ناممکن است اما باید بپذیریم در طلایی ترین تجربه رسانی خود هستیم و پیروزی هایی که در این مبارزه سخت به دست می آوریم شیرین تر و به یادماندنی تر از نوشتن گزارش و خبر در فضای آزاد و امن خبری است .
بپذیریم که از بحث و جدل های جذبی ، بحث بر سر اخبار مبهم و توجه به سوژه های جانبی تا امروز هیچ کس به اندازه محمود احمدی نژاد و یارانش سود نبرده است . دولت با استفاده از منحرف کردن ذهن معترضین و گل آلود کردن آب این دریای خروشان مخالف و معترض ماهی خودش را صید می کند و بیشترین بهره را می برد باید جلوی صیادی ناشیانه اش ایستاد و باور کرد امروز خبر اصلی تصمیمات بی برنامه دولت و مجلس در روابط خارجی است و ماجراجویی های احمدی نژاد در عرصه بین الملل تنها برای پوشاندن اوضاع وخیم داخلی است که با این دست خبرها به فراموشی سپرده می شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر