-----------------------------
همه خبرها و ديدگاهاي سانسور شده و پشت فيلتر جمهوري اسلامي مانده را يكجا و بي درد سر در "هستي نيوز" بخوانيد... http://groups.google.com/group/hasti-news/

--------------------------------------------







Google Groups
Subscribe to Hasti News
Email:
Visit this group

۱۳۸۹ فروردین ۳۱, سه‌شنبه

Latest News from Koocheh for 04/20/2010

Email not displaying correctly? View it in your browser.
این خبرنامه حاوی عکس است. لطفا امکان دیدن عکس را در ایمیل خود فعال کنید.



علی انجیدنی / رادیو کوچه

برانکارد به سرعت به سمت اورژانس بیمارستان مرکزی بهشت در حال حرکت بود و من روی آن‌، خودم را به بیهوشی زده بودم‌. تجربه جالبی بود‌، اولین‌بار بود تمارض می‌کردم‌. همیشه بیماران پیش من تمارض می‌کردند و حالا خودم داشتم این کار را انجام می‌دادم. آدم اولین تجربه تمارضش در بهشت باشد زیاد هم بد نیست‌؟، در ذهنم معایناتی را که پزشک معمولن در این موارد انجام می‌دهد را تصور می‌کردم و با خودم عکس‌العمل‌های مناسب را مرور می‌کردم.

به محض ورود به اتاق معاینه اورژانس، پزشک از خدا بی‌خبر بدون معاینه کردن داد زد: «این که قلب ندارد آماده برای شوک باشید.» با خودم گفتم: «فکر کنم گیر یکی از اون پزشک‌های تازه فارغ‌التحصیل پیام‌آور بهداشت سهمیه‌ای زاقارت افتاده‌ام و طرف تا من رو تیکه تیکه نکند دست بردار نخواهد بود.» پس صلاح را در این دیدم که خودم مثل بچه آدم چشم‌هایم را باز کنم و او را از شوک دادن منصرف کنم. دکتر اورژانس تا دید چشم‌های من باز شد دوباره داد زد: «فکر کنم مردمک‌هایش غیر‌قرینه‌اند‌، این مورد اورژانس جراحی مغز و اعصاب است‌، سریعن اتاق عمل را آماده کنید.» دیگه آمپرم زد بالا و گفتم‌: «داداش‌! زحمت نکش‌، خوبم‌، مردمک‌هایم خیلی هم قرینه‌اند‌.» بنده خدا دست بر‌دار نبود و هی دستور می‌داد فلان دارو را تزریق کنید بهمان کار را انجام دهید، بلند شدم و روپوشش را گرفتم و داد زدم‌: «آقای دکتر پیرپکاجکی‌! من کاملن هوشیارم‌! GCS ام هم ۱۵ است و حالم خوب است. خودم هم دکترم‌، فقط سرم شکسته و نیاز به بخیه دارد، بزن بریم جهنم داره دیر می‌شود.»

چشم‌هایش را گرد کرد و نگاهی دقیق به قیافه من انداخت و گفت‌: «خوب پس چرا خودت را به بیهوشی زده بودی مردک! مگر ما علاف و مسخره تو هستیم! شروع کرد به داد و فریاد،  گیر داده بود که باید تمارض ایشان گزارش شود تا در نامه اعمال مد نظر قرار بگیرد.» با هزار عجز و لابه طرف را بی‌خیال گزارش کردم و پس از بانداژ سر به بیرون بیمارستان هدایت شدم. جلوی درب خروج رسیدم، دیگه هوا تاریک شده بود. با خودم گفتم بالاخره این سه‌شنبه لعنتی تمام شد و تا سه‌شنبه دیگر هم خدا بزرگ است و هر روز هم بزرگ‌تر می‌شود.

داشتم دور و برم را نگاه می ‌کردم که چشمم به جمال حوری عزیز روشن شد که با ماشین بیرون درب خروج منتظر من ایستاده بود‌. اول کاملن همه جا را به دقت نگاه کردم و بعد نزدیک‌تر رفتم و گفتم‌: «خیلی لطف کردی آمدی دنبالم‌! دلم رو شاد کردی بعد از این همه ماجرا‌ها‌!» گفت: «بهتری دکی؟» گفتم: «ای بحمد اله، بدک نیستم فقط کمی سرم درد می‌کند»، گفت: «سوار شو بریم انتظامات مرکزی بهشت.» جواب دادم: «جان؟ انتظامات؟ عمرن اگه بیام‌، من دنبال دردسر نمی‌گردم‌.» گفت‌: «خودت رو لوس نکن‌، مامورین انتظامات استادت را به جرم ضرب و جرح یکی از اهالی بهشت دست‌گیر کرده‌اند و بیچاره الان بازداشت است‌، پیرمرد حالش خوب نیست و تحمل زندان را ندارد، بیا برویم رضایت بده تا آزادش کنند!» با عصبانیت گفتم‌: «من رو باش فکر می‌کردم آمده‌ای دنبال من تا حالم را بپرسی‌، عجب خری هستم من‌!» صورتش در هم رفت و گفت‌: «می‌خواهی بروم و ماجرای تمارضت را به انتظامات گزارش بدهم‌؟» با عجله سوار ماشین شدم و گفتم‌: «راه بیفت بریم‌، دیر شد‌، بیچاره پیرمرد فتق‌اش عود کرد‌.»

انتظامات بهشت

پشت سر حوری‌، با ترس و لرز،  از پله‌های عمارت انتظامات مرکزی بهشت بالا رفتم‌. وارد اتاق افسر کشیک شدیم و حوری با افسر مربوطه چند جمله درگوشی صحبت کرد و بعد پای یک برگه از من امضا گرفتند و من را به اتفاق یک سرباز به بیرون از ساختمان هدایت کردند‌. گفتم‌: «ببخشید می‌توانم منتظر بمانم تا خانم حوری هم با من بیایند‌؟» طرف چنان نگاه غضب‌آلودی به من انداخت که انگار در مورد ناموسش حرف نامربوطی زده‌ام و من هم درنگ را جایز ندانستم و ببخشید ببخشید گویان خارج شدم‌، با خودم گفتم‌: «این سه‌شنبه از اون سه‌شنبه‌هاست‌، باید بی‌خیال حوری موری بشی‌، برو به جهنم خودت، امن تره.»

چند ساعت تا صبح مانده بود و من هم  خسته و گرسنه و کوفته با سری بسته شده‌، خودم را روی چمن‌ها ولو کردم و فوری به خواب رفتم‌. در خواب تمام ماجراهای آن روز مثل فیلم از جلوی چشم‌هایم رژه می‌رفتند و چند‌بار مثل جن‌زده‌ها از خواب پریدم‌. صبح زود راس ‌ساعت ‌۶، حسن پلنگ راننده ترانسفر بهشت جهنم‌، با لبخند مسخره همیشگی‌اش من را سوار کرد و تا به ورودی برزخ برسیم حسابی روی اعصابم راه رفت و من با اعصاب خراب و سر زخمی خودم را برای سووال و جواب‌های تکراری نکیر و منکر آماده می‌کردم‌.

با خودم گفتم‌: «این برزخ تکراری، هم شده جریی از عذاب جهنم، خوب مکانش را می‌گذاشتند در جهنم و آن‌جا سووال و جواب می‌کردند که این‌قدر مسافت را طی نکنیم و در مصرف سوخت هم صرفه‌جویی بشود.» ناگهان صدای مهیبی ماشین را تکان داد که می‌گفت: «خودت بری به جهنم نمک به حرام! حالا می‌خواهی نکیر و منکر را بفرستی جهنم؟،» گریه‌ام گرفت و گفتم: «ای بابا، غلط کردم، باز ماجراها شروع شد، آقا به خدا امروز چهارشنبه است، عذاب مون رو شروع کنید تا حالشو ببریم.»

در کریدور برزخ جرات سر بلند کردن نداشتم‌، اگر چشمم تو چشم نکیر یا منکر می‌افتاد حتمن قبض روح می‌شدم‌. روی صندلی پرسش پاسخ نشستم و مثل بچه‌های کلاس چهارم ابتدایی منظم و مرتب به سووالات جواب دادم‌، نه مزه می‌پراندم و نه الکی سووال می‌کردم‌. خدا خدا می‌کردم زودتر برزخ تمام شود و ببرندم به جهنم راحت شوم‌! هیچ وقت این‌قدر رفتن به جهنم برایم لذت بخش نبود‌. آخرین سووال را جواب دادم و گفتم‌: «می‌تونیم بریم آقا‌؟» نکیر جواب داد‌: «کجا دکتر جان‌؟» گفتم: «جهنم قربان.» گفت: «نه عزیزم. خوشحال باش. به دستور باری‌تعالی چون در بهشت یک عمل انسان دوستانه و خیرخواهانه انجام دادی  و از خودت گذشت و بخشش نشان داده‌ای،  این هفته یک سهمیه فوق‌العاده بهشت‌، برایت در نظر گرفته شده است و تا صبح چهارشنبه هفته بعد در بهشت خواهی بود‌.…….»   ( ادامه دارد!)


 


حمید جعفری / رادیو کوچه

اگر بخواهیم غزلیات سعدی را ترسیم هندسی کنیم، به باور من، مثلثی را باید در نظر بگیریم که سه ضلع دارد. هر یک از اضلاع این مثلث گویای یک شاخص و عنصر اصلی در غزلیات سعدی است. تلفیق این عناصر، غزل روان و دل‌نشین سعدی را می‌آفریند. یک عنصر یا ضلع آن اندیشه و فکر سعدی است که از آن می‌توان به نبوغ اندیشگی یا فکری سعدی یاد کرد. عنصر دیگر نبوغ شاعری و شگردهای هنری اوست. ضلع یا زاویه سوم نیز نبوغ زبانی است. ما چندان به این بخش از هنر سعدی نپرداخته‌ایم و بسیاری از واژه‌ها و اصطلاحات زبان او را نمی‌شناسیم.

آن‌چه بازگو شد بخشی از سخنان دکتر فرح نیازکار استاد دانشگاه و سعدی‌پژوه بود که در بیستمین درس گفتار سعدی که به «زبان سعدی در غزل» اختصاص داشت، در شهرکتاب مرکزی برگزار شد. پایان‌نامه دکتری وی «زبان سعدی در غزل» نام دارد و در آستانه نشر توسط انتشارات «هرمس» است.

دکتر نیازکار در ادامه این‌گونه بیان می‌کند که:« شعر فارسی در خراسان بزرگ زاده شد و در قالب حماسی رو به تکامل گذاشت. اما علاوه‌بر این قالب، دو ویژگی دیگر داشت که آن را رو به تکامل بیشتر برد. از آن دو ویژگی یکی را می‌توان شاخه‌ی «عارفانه» دانست و دیگری را شاخه‌ی «عاشقانه». این شعر، با چنین ویژگی‌هایی، در قرن هفتم و در شیراز به سعدی می‌رسد و او آن را به اوج می‌رساند. از این رو شاید، با اندکی تسامح، بتوان تاریخ ادبیات فارسی را به دوره‌ی پیش از سعدی و پس از سعدی تقسیم‌بندی کرد. تنها ستاره‌ای هم که پس از او توانست بدرخشد، «حافظ» بود.

حافظ نیز تکیه بر داشته‌های سعدی داشت و از این راه بود که نام بلندی یافت. اگر چه زبانی که شاعران و نویسندگان خراسان استفاده می‌کردند، زبانی فاخر بود، اما به دلیل نقطه ضعف‌هایش، نمی‌توانست به زبان معیار تبدیل شود. این سعدی بود که با تکیه بر واقعیات اجتماعی و سنت‌های فرهنگی و هم‌چنین تجربیات شخصی و خلاقیت هنری، توانست به گونه‌ای هوش‌مندانه این زبان را بدل به زبان معیار کند. در بخش نثر، «گلستان» اوج چنین زبانی است و در بخش شعر، غزلیات اوج دیگری است. اما ظرافت‌های کار سعدی هنگامی مشخص می‌شود که ما سیر غزل را از آغاز، یعنی اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم، بررسی کنیم و تغییراتی را که سعدی در آن می‌دهد، مورد توجه قرار دهیم.

موسیقی‌ای که در این برنامه می‌شنوید اثری بود به نام نقش خیال به آهنگ‌سازی «علی قمصری» و خوانندگی «همایون شجریان» که در مهرماه سال ۱۳۸۴ منتشر شد. نکته‌ی بارز این موسیقی استفاده ی گسترده از سازهای موسیقی کلاسیک و راک مانند گیتار، ویولون و حتا کنترباس است که در زمان انتشار آن نقد‌های مثبت و منفی فراوانی بر همایون شجریان برای استفاده از این سازها در موسیقی سنتی وارد آمد. این اثر در دست‌گاه «نوا» که یکی از سخت‌ترین دست‌گاه‌های موسیقی سنتی ایران است تنظیم شده و حتمن متعجب خواهید شد اگر بدانید که علی قمصری، این قطعات را در سن ۲۲ سالگی آهنگ‌سازی کرده است. نوازندگان این آلبوم عبارتند از:

مصباح قمصری، کلارینت، دودوک

نیما رحمتی، کمانچه

نوید جابری، تنبور

حامد زند کریم‌خانی، تنبک

گلناز خاضعی، دف، دهل

عرفان شهرآبادی، نی

بهزاد احمدی، طبلا

امیر حسین طریقت کوزه، تنبک تصنیف  «توبه شکن»

هیرش نقش‌بندی، کاسوره

علی قمصری، تار، بم تار، عود، سه تار، گیتار

مازیار ظهیرالدینی، ویلن

علی جعفری، ویلن

پیام طونی، ویلن، آلتو، سولیست تصنیف”دوای دل”

امیر پورخلجی، ویلن، آلتو، ویلنسل، سولیست”مقدمه نوا”

علی‌رضا خورشیدفر، کنتر باس


 


اردوان طاهری/ رادیو کوچه

a.taheri@koochehmail.com

«غبار و خاکستر آتشفشان موسوم به «ایافیالایوکول» در ایسلند به ارتفاع ۱۱ کیلومتر به آسمان برخاسته و حریم هوایی کشورهای شمالی اروپا را پوشانده است. کارشناسان هشدار داده‌اند که ذرات کوچک سنگ، شیشه و شن موجود در غبار و خاکستر آتشفشانی، موجب انسداد موتور هواپیما و از کار افتادن آن خواهد شد. پروازهای بسیاری در حریم هوایی اروپا لغو شده و مسافران در فرودگاه‌ها درمانده‌اند. من که به یاد فیلم‌های هالیوود افتادم.»

از زمانی که دوباره «محموداحمدی‌نژاد» به کاخ‌سفید نامه نوشته تا امروز که برخی پروازهای بر فراز اروپا به حالت نیمه عادی بازگشته، اتفاقات زیادی به عنوان خبر، گوش و چشم ما را تسخیر کرده است. خبر توقیف روزنامه «بهار» یا لغو پروانه فعالیت جبهه مشارکت ایران اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب، همه و همه از توفق جریانی تمامیت‌خواه در عرصه سیاسی ایران حکایت دارد که جای بسی تامل خواهد داشت.

تایید حکم زندان «مصطفی‌تاج‌زاده»، «محسن‌میردامادی» و «داوود سلیمانی» هم از همان خبرهای نیمه داغ بود، اما داغ‌ترین خبر که در حد همین آتشفشان نمی‌دانم چه ایسلند، غبارآلود بود و موجب انسداد ذهن من شد، همین نامه‌ی رییس دولت جمهوری اسلامی به کاخ سفید بود که نمی‌دانم چرا باز هم، توسط اهالی کاخ‌سفید رونمایی شد؟!

این آقای «احمدی‌نژاد» تشابه بسیاری به آتشفشان «ایافیالایوکول» دارد. در مدت کوتاهی چندین هزار زلزله کوچک در زیر آتشفشان ایسلندی و در اطراف رییس دولت ایرانی روی می‌دهد. هر دو کم و بیش فوران‎هایی دور از دهانه‌ی اصلی داشته‌اند و سرانجام، فوران اصلی از دهانه‌ی حدود چهار کیلومتری آتشفشان ایسلندی، تمام اروپا را به خاکستر نشاند و رییس دولت جمهوری اسلامی ایران هم با یک فوران احساسات، چنان آتشی به پا می‌کند که خاکستر آن از آسیا تا اروپا و آمریکا را طی می‌کند؛ از چین و روسیه تا آلمان و فرانسه و انگلیس و فراتر، تا ایالات متحده آمریکا. حالا در این میان انگلیسی‌ها هم به کار محبوبیت‌سنجی مشغولند و ایران ما را به عنوان کشوری با «کم‌ترین محبوبیت» در بین ۲۸ کشور جهان معرفی کرده‌اند.[۱]

به نظر شما منظور آقای «غفوری‌فرد» همان قطار هسته‌ای ترمز بریده «محموداحمدی‌نژاد» نیست؟

از طرف دیگر، «دکتراحمدی‌نژاد»، که به قول «مهدی‌کروبی»، «مدیریت جهان و کشور [برایش] کم بود [ ... و ] اینک قصد مدیریت در حوزه خصوصی خانواده‌ها را [دارد]»،نظر به افزایش زاد و ولد دارد و از هدیه‌ی یک میلیون تومانی به ازای هر نوزاد خبر داده است. داستان حکم جلب «مهدی‌هاشمی»، فرزند «هاشمی‌رفسنجانی» هم به این خبرهای داغ و نیمه‌داغ، اضافه شده و تا جایی پیش رفته که «حسن‌غفوری‌فرد»، عضو هیات‌رییسه مجلس شورای اسلامی، وزیر نیروی دولت «میرحسین‌موسوی» و رییس سازمان تربیت بدنی دولت «اکبرهاشمی‌رفسنجانی» گفته: «در نظام مقدس جمهوری اسلامی، آن‌هایی که نتوانستند خودشان را با نظام و ولی‌فقیه زمان هماهنگ کنند، مجبور به ترک قطار نظام شدند و ما در بین این افراد از رییس‌جمهوری گرفته که بنی‌صدر بود تا آیت‌اله؛ یعنی شریعت‌مداری را به عنوان مصداق داریم.» به نظر شما منظور آقای «غفوری‌فرد» همان قطار هسته‌ای ترمز بریده «محموداحمدی‌نژاد» نیست؟


[۱] – نتیجه نظرسنجی سال ۲۰۱۰ سرویس جهانی بی‌بی‌سی در ۲۸ کشور جهان.
 


اردوان  روزبه/ رادیو کوچه

ardavan@koochehmail.com

هم‌واره وقتی بین دولت‌ها تخاصم حاکم است انگار خواسته یا ناخواسته مردم هم در‌گیر این درگیری‌ها باید باشند. اما همیشه انسانیت و ارتباط حرف تازه‌ای دارد. موضوع امشب گفت‌و‌گوی اردوان روزبه ماجرایی دارد.

هر‌ساله نزدیک به ده سال است که ناو هواپیما‌بر آمریکایی در مالزی که پهلو می‌گیرد گروهی از داوطلب‌های این ناو یعنی تفنگ‌داران و خدمه و فرماندهانش داوطلب کمک در نو نوار کردن و تمیز کردن مرکز نگهداری کودکان عقب مانده ذهنی و معلولین می‌شوند.

آن‌ها می‌آیند و سه روز یا بیشتر از در و دیوار رنگ می‌کنند تا خرابی‌ها را درست کنند.

این کار داوطلبانه است خوب به نظر خیلی تضاد بزرگی است سرباز‌هایی با فانتوم‌ها و موشک‌ها و ناو همیشه آماده برای نبر‌د هستند و این جا دیوار رنگ می‌کنند

حالا جالب‌تر خواهد شد بدانید که مدیره مرکزی که این کودکان در آن نگهداری می‌شوند و نامش «تاس پوترا» است، یک ایرانی مالزییایی به نام خانم الهه است .

این فرصتی شد که کمی فراتر از رنگ کردن در  و دیوار مرکز توسط این آمریکن مارین‌ها صحبت کنیم

گفت‌و‌گوی الهه با اردوان روزبه را بشنوید.

ما مقاله‌ای را در یک روزنامه محلی مالزی دیدیم در ارتباط با  اعضای نیروی دریایی  آمریکا که روی یک ناو کار می‌کنند و در ‌حمایت و نظافت مرکزی که شما کودکان را در آن نگه‌داری می‌کنید هم‌کاری می‌کنند. توضیح دهید که این سربازان  نیروی دریایی آمریکا در مرکز نگه‌د‌اری کودکان عقب مانده‌ی ذهنی شما چه کاری انجام می‌دهند؟

موسسه‌ی «تاس‌پوترا» یک موسسه‌ی ان‌جی‌او سازمان غیر‌دولتی است. و چون غیرانتفاعی است باید از تمام مردم جامعه از نظر مالی و اجتماعی کمک بگیریم که آن را اداره داریم. ما با تمام افراد رابطه داریم و از آن‌ها کمک می‌خواهیم و یکی از کشورهایی که به ما کمک می‌کند کشور آمریکا است. وقتی کشتی‌های ناوبر آمریکایی به کوآلالامپور می‌آید در سازمان‌های ان‌جی‌او کمک می‌کند.

قبل از آن یک مسوول که از سفارت آمریکا می‌آید، معین می‌کند که سربازان کجا روند و با ما صحبت می‌کند. از ما می‌پرسد که چه کارهایی را ما نیاز داریم تا سربازان انجام دهند. آن‌ها کارهای الکتریکی، تکنیکی، رنگ کردن و نظافت کردن را انجام می‌دهند. از حدود پنج هزار نفری که در کشتی کار می‌کنند حداقل ۶۰ نفر از آن‌ها برگه‌ای را امضا می‌کنند و در سازمان‌های غیر‌دولتی کمک می‌کنند. ما هم شانس داشتیم که شامل لیست سفارت آمریکا شدیم و چون نزدیک به آن‌جا هم هستیم به ما کمک می‌کنند.

این کار حدود هشت سال پیش شروع شد و از آن خیلی استقبال شد.  آن‌ها نه تنها مکان را تمیز می‌کنند بلکه حسی را به وجود می‌آورند که برای مردم مالزی مشوق است. کشتی که این‌بار آمده بود ۵۰ نفر برای کمک آمدند. شعبه‌ی دوم مرکز «تاس‌پوترا» نیاز به رنگ شدن داشت بنابراین آن‌ها سه روز برای کمک آمدند. آن‌ها با خود لوازم مورد نیاز را می‌آورند. شهرداری هم می‌داند که سفارت آمریکا این افراد را برای کمک می‌فرستد، بنابراین ماشین‌های حمل زباله را در اختار ما می‌گذارد. آن‌ها حتا درختان را هم قطع و تمیز می‌کنند. زیرا در مراحل عادی حدود سه ماه طول می‌کشد که شهرداری  به ما نوبت دهد و درختان را قطع کند. اما وقتی نیرو از خارج می‌آید این کار زودتر انجام می‌شود.

آن‌ها با بچه‌ها بازی می‌کنند، موسیقی می‌نوازند و می‌خوانند و این برای بچه‌ها خیلی جالب است.

شما در کشوری زندگی می‌کنید که بخش عمده‌ای از آن مسلمان هستند.  نگاه دولت‌مردان این‌جا به سربازان آمریکایی چیست؟

من فکر می‌کنم وقتی افرادی به سازمان‌های ان‌جی‌او کمک می‌کنند، هر کسی از آن استقبال می‌کند. به‌خصوص سازمان‌هایی که افراد سالمند و بچه‌های مصیبت‌زده را نگه‌داری می‌کنند. و می‌دانند که این سازمان‌ها پول زیادی ندارد. به همین دلیل همه استقبال می‌کنند و کسی تا به حال با آمریکایی بودن آن‌ها مشکلی نداشته است. این سربازان نه تنها در مالزی بلکه هر جایی که می‌روند این کارها را انجام می‌دهند. و دیگران را به خوش قلبی  و کمک به هم‌نوع تشویق می‌کنند.

مالزی کشور امنی است و سیاست ثابتی هم دارد به همین خاطر آن‌ها به مالزی می‌آیند و مشکلی ندارند. اگر هم مشکل سیاسی پیش بیاید پلیس مراقبت می‌کند. مطبوعات هم این کار را منتشر می‌کنند.

از سال‌های گذشته دولت‌های آمریکایی‌ها و ایرانی‌ها با یکدیگر تنش‌هایی داشته و دارند. با توجه به این‌که شما ایرانی_مالزیایی هستید و سربازان هم آمریکایی هستند، آیا در برخوردهای آن‌ها حس بدی را احساس کردید یا فکر می‌کنید این حس در سربازان وجود ندارد؟

اوایل کار من احساس عجیبی داشتم. اولین‌باری که ما را برای یک مهمانی در یک کشتی دعوت کردند ما در قسمتی از کشتی بودیم که بمب‌ها در بالای سر ما بود و می‌گفتند این کشتی در «خلیج فارس» لنگر می‌اندازد، من با خودم گفتم چه‌طور این آدم‌هایی که این‌قدر مهربانند و احساس دارند بمب‌ها را در سر مردم می‌ریزند؟ به همین دلیل اوایل برای من مشکل بود اما وقتی دیدم با خلوص نیت کار می‌کنند، آن‌ها را قبول کردم. حتا یک آقای لهستانی در کشتی بود که اسلام درس می‌داد و قبل از این‌که کشتی به مالزی برسد به آن‌ها یاد می‌داد که چه‌طور رفتار کنند تا مسلمان‌ها آن‌ها را قبول کنند. این برای من خیلی جالب بود. فکر می‌کنم پشت قلب هر کسی یک دلیل دینی است. چون تمام مذهب‌های دنیا به داشتن حس تعاون و خوب بودن تکیه می‌کنند.

برای اولین‌باری که سربازان آمریکایی به مرکز شما آمدند چه غذایی به آن‌ها دادید؟

ما بودجه‌ی خیلی محدودی داریم و نمی‌توانیم مبلغی را برای این کار اختصاص دهیم. چند‌بار مردم  برای آن‌ها غذا آوردند. اما این‌بار دوست داشتم برای دوستی و مودت بیشتر خودم برای آن‌ها غذا درست کنم. من برایشان مرغ‌هایی که با سبزی‌های مالزیایی و ایرانی پر شده بود، سرو کردم. و همیشه هم با آب نارگیل تازه به عنوان نوشیدنی از آن‌ها پذیرایی می‌کنیم. بین غذا خوردن هم فرصتی پیش می‌آید که با آن‌ها بیشتر صحبت کنیم. تعدادی از آن‌ها فیلیپینی، تعدای مکزیکی و کشورهای آمریکای جنوبی بودند و همه می‌گفتند که: «ما دوستان ایرانی بسیاری داریم.» ایران کشوری نیست که آن را پنهان کرد. می‌دانستند که من ایرانی هستم و وقتی از کشورم برایشان صحبت کردم خیلی خوششان آمد.

پس منظورتان این است که سربازانی که به مرکز شما می‌آیند فارغ از هر سیاست و رنگی هستند و برای دوستی کردن می‌آیند؟

آمریکا مانند یک شرکت بازرگانی است. آن‌ها دوست دارند روی ارتباطات اجتماعی خود کار کنند. دوست دارند که مردم بدانند که درست است جاهایی روابط سیاسی دارند اما آن‌ها هم مانند ما انسان هستند و احساس دارند. ما به عنوان یک مسلمان باید حس تعاون و مودت را در خودمان تقویت کنیم و بگوییم که مسلمان‌ها هم آدم‌های خوبی هستند. انسان خوب و بد همه جا  و با هر دین و مذهب و ملیتی وجود دارد. نمی‌توانیم بگوییم چون من ایرانی هستم  خوب هستم و چون دیگری آمریکایی است سیاسی است. نه. اصلن صحبت سیاست نیست. من به یادم می‌آورم زمانی که وضعیت عراق بحرانی بود و آمریکا در آن‌جا کشتار زیادی انجام داد، مدیر کل هتل «رنسانس» که در تمام دنیا شعبه دارند، به من گفت: «من از این‌که آمریکایی هستم احساس حقارت می کنم.»


 


سام شریف / رادیو کوچه

sam@koochehmail.com

امروز اگر هر گزارش‌گر غربی به میان مردم ایران برود، شاید از مهمان‌نوازی ایرانیان، دست و دلبازی ایشان و یا تمدن هزاران ساله آن‌ها سخن به میان آورد. از کورش و داریوش بنویسد و به فرمان‌های تاریخی پادشاهان ایرانی برای مراعات با اسیران و بردگان بپردازد و یا اشاره‌ای به مفاد منشور حقوق بشر ایرانیان بکند.

اما اگر همین گزارش‌گر به سراغ افغان‌های ساکن در ایران برود، شاید از گزارش خود پشیمان شود. نقل قول‌هایی که افغان‌های ساکن در ایران از شرایط زندگی خود می‌کنند، شاید انسان را به یاد رفتار با قوم بربر و  یا فرمان‌روایی مغولان در ایران بیاندازد. ترس از مواجهه با ماموران، کنترل‌های گاه و بیگاه برای شناسایی و اخراج پناه‌جویان بدون کارت اقامت، عدم اجازه تحصیل به فرزندان ایشان، رفتارهای ناشایست در محیط کار، برچسب‌های توهین‌آمیز به این قشر از مهاجرین و در نهایت تحقیر‌های ساختاری، تنها بخشی از زندگی این افراد در خاک کشوری است که بر اساس اصول دینشان نباید به هم‌دینان خود بدرفتاری کنند. اما ایرانیان با این گونه سوابق مذهبی، برای خبرنگار غربی مهمان‌نوازترند تا شیعیان قوم هزاره. قومی از اقوام شیعه افغانستان که از مدت‌ها پیش، از بیم جان، و برای زندگی در محیطی امن دست به مهاجرت زده و ایران، همان کشوری که همانند آن‌ها به امامان شیعه اعتقاد دارند را برای زندگی انتخاب کردند.

اما امروزه این ساکنان ایران زمین، در کشور دوست و برادر ایمانی خود در شرایطی زندگی می‌کنند که شاید شرایط زندگی آنان چندان با حقوق اولیه بشری تطابق نداشته باشد.

«جمشید گراوند»، محقق و جامعه شناس ایرانی در مقاله‌ای تحت عنوان «‌تاملی بر نظریه‌های جامعه شناختی مهاجرت و مهاجرین افاغنه در ایران» دلایل مهاجرت افغان‌ها به ایران را «‌تصفیه مراکز دولتی و آموزش عالی از مخالفان، اصلاحات انقلابی برای تغییر زیرساخت‌های اجتماعی، شروع جنگ داخلی، سربازگیری اجباری، بمباران و قتل عامل بیشتر نظامیان، نقض حقوق بشر، انهدام مراکز اقتصادی و سیاست زمین سوخته، مداخله شوروی و مقاومت منفی و پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و شعار امت واحد اسلامی‌‌« عنوان کرده است.

افغان‌ها در کنار برادران دینی خود

افغان‌ها در طول تاریخ مهاجرت خود چندین مقصد را برای خود انتخاب کردند. گروهی که دارای خویشاوندانی در اروپا یا آمریکا بودند و یا موقعیت اجتماعی و اقتصادی بهتری داشتند، به این سرزمین‌ها مهاجرت کردند، اما دسته‌ای که از توان مالی ضعیف‌تری برخوردار بودند و یا راهی به کشورهای جهان اول پیدا نکردند، سرزمین‌های کشورهای اطراف را پناه‌گاه امنی برای حفظ بقای خود یافتند.

ایشان در این مهاجرت، غالبن به دو دسته تقسیم شدند، دسته اول غالبن سنی‌هایی بودند که به مرز پاکستان رفتند و مدارس عالی مذهبی به راه انداختند و طلاب را به جنگ با آن‌هایی فرستادند که عامل خروج ایشان از وطن خود می‌دانستند. ولی دسته دوم راه ایران را برای آزادی خود انتخاب کردند. این دسته، شیعیانی بودند از قوم هزاره، قومی که در زمان حکومت شاه عباس صفوی به دین اسلام شیعی گرویدند و در فراگرد جنگ و خون‌ریزی، هم مسلکان خود یا همان شیعیان ایران را بر ای هم‌زیستی انتخاب کردند. این دسته از مهاجرین، بر خلاف دسته اول، در شهرهای ایران پخش شدند و هیچ‌گاه گروه منسجمی برای خود ایجاد نکردند. شاید همین عامل بود که ایشان را در مقابل عکس‌العمل‌های ایرانیان ضربه‌ناپذیر و شکننده کرد، به حدی که در مقابل برخوردهای تحقیر‌آمیز و تبعیض‌های ساختاری کمر خم کرده و به موج گم‌شدگان در تاریخ پیوستند.

این دسته از افغان‌ها، شیعیانی بودند که تصور می‌کردند که در بزرگ‌ترین کشور شیعه‌نشین دنیا، در حالی که غبار جنگ‌های پی‌در‌پی را بر دوش دارند، از آن‌ها استقبال می‌شود. این در حالی بود که به شدت تحت آزار و اذیت‌های ساختاری قرار گرفتند، به طوری که حقوق اولیه بشری از جمله حق تحصیل، حق ازدواج بدون محدودیت‌های نژادی و قومی، حق انتخاب محل اقامت و حق داشتن حداقل‌های قانونی برای کار کردن و امرار معاش را از دست دادند.  از بارزترین محدودیت‌هایی که برای مهاجرین قانونی به ایران ایجاد شده بود، می‌توان به موردی اشاره کرده که بالاخره بعد از سال‌ها  فرزندان کنسول‌گری افغانستان در مشهد، در سال ۱۳۸۳ اجازه گرفتند تا فرزندان خود را به مدرسه بفرستند، که خود تبعیضی بود برای کسانی که از این حق اولیه نیز برخوردار نبودند. در این میان نمی‌توان این انتظار را داشت که فرزندان مهاجرین غیر‌قانونی که تنها برای حفظ جان، مجبور به ترک وطن خود شده بودند، اجازه تحصیل و غیره داشته باشند. در حالی که در هیچ‌کدام از کشوهای جهان اول، اصل و نسب، رنگ پوست، جنسیت و یا اقامت قانونی و حتا غیر‌قانونی والدین، مانع از آن نمی‌شود که دولت این دسته از کشورها، فرزندان مهاجرین را از تحصیل ممنوع کنند.

اما این شرایط تنها نیمه راه برای این دسته از مهاجرین است. گروهی توانستند از ایران، خود را به مرزهای اروپا و آمریکا برسانند، و مهاجرت دوم را برای خود رقم بزنند. پدیده‌ای که از دیدگاه جامعه شناسی مهاجرت، بسیار سخت قابل توجیه است. در واقع، مهاجرت خود به تنهایی پدیده‌ای بسیار پیچیده است که جنبه‌های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و عاطفی بسیاری را در خود پنهان کرده است. پدیده‌ای اجرای آن  برای هر کسی مقدور نیست. جابه‌جایی و نقل مکان جغرافیایی، تنها مشخصه‌های تعریف پدیده مهاجرت نیست. عدم آشنایی با محیط جدید، مشکلات اداری، مشکلات فرهنگی در پذیرش محیط فرهنگی جدید و هم‌چنین، عدم اطمینان به یافتن شغل، از خواص این پدیده جهان شمول است. با این حال عده‌ای از این افغان‌ها راه زندگی را برای خود در مهاجرت اول سخت یافتند و با تمام مشکلات خود را به‌طور قانونی و یا غیر‌قانونی به مرزهای کشورهای غربی رساندند. کشورهایی که برای آن‌ها هم از نظر زبان و هم دین و فرهنگ بومی بسیار غریبه بود.

مهاجرت دوم افغان‌ها، گاهی برایشان مضر هم نبود؛ امکان بیان عقاید در محیطی آزاد، امکان ادامه تحصیل و داشتن حق کار و ازدواج با اتباع این دسته از کشورها، امکان ارتباط با سایر فرهنگ‌ها و آشنایی آن‌ها با زبان و فرهنگ سایر کشورهای پیشرفته، این امکان را به آن‌ها داد تا پس از برقراری آرامش نسبی در سرزمین مادری خود، مسیر بازگشت را برای خود هموار‌تر ببینند.

گرچه بازگشت به کشور جنگ‌زده و هم‌چنان ناپایدار افغانستان برای آن‌ها ساده نیست، اما گروهی از این مهاجرین برای بازسازی کشور خود و شرکت در فعالیت‌های اقتصادی آن، با کوله‌باری از تجربه‌های گران‌بها به سرزمین خود بازگشتند تا شاید بتوانند شرایطی را فراهم آوردند تا دیگر هم‌وطنان خود در کشور غریبه، احساس حقارت نکنند.


 


فرورتیش / رادیو کوچه

lichar@koochehmail.com

سیل، طوفان، رعد و برق، آتش‌فشان، خشک‌سالی، گردباد، سونامی… این همه بلایای طبیعی هست. چرا زلزله؟ درباره همه این‌ها کلی آیه و حدیث و روایت داریم. چرا گیر دادید به زلزله؟ چرا تهران؟ مگر گناه فقط توی تهران هست؟ اگر ما ۳۰ تا Sin City داریم، چرا جاهای دیگه قرار نیست چیزی بشود و فقط در تهران زلزله می‌آید؟

راست‌گویی را به مردم یاد بدهید و خودتان هم راست بگویید. در ایران مغازه‌دار به مشتری، مشتری به مغازه‌دار، مسافر به راننده تاکسی، راننده تاکسی به مسافر، پدر به بچه، بچه به پدر، همسر به همسر و حتا خود آدم هم به خودش دروغ می‌گوید.


 


حمیده خیرآبادی (نادره) بازی‌گر سینما و تلویزیون شام‌گاه دوشنبه در سن ۸۶ سالگی درگذشت.
حمیده خیرآبادی بازیگر نام‌دار ایرانی پس از نیم قرن فعالیت هنری شام‌گاه گذشته (دوشنبه) در تهران و بر اثر کهولت سن درگذشت.


 


لیلا جدیدی

با وجود آدرس‌های گم‌راه‌کننده‌ای که از جانب دو طرف در علت جلوگیری از سفر خاتمی به ژاپن داده می‌شود، این سوال مطرح می‌گردد که به‌راستی چه کسی جز علی خامنه‌ای می‌تواند اراده کننده یا دستور دهنده این امر باشد. اقدام مزبور، تداوم فرار ناگزیر و دایمی خامنه‌ای به جلو است زیرا وی نه می‌خواهد و نه می‌تواند ذره‌ای عقب‌نشینی کند و یا در بهترین حالت سر جای خود در جا بزند. به این علت، جلو دویدن او و حمله در میدان نبرد تا وقتی رقبایش برخورد قاطعی نداشته باشند، اجتناب‌ناپذیر است.

اگر چه برخی از حامیان خاتمی علت جلوگیری از سفر وی را دریافت نامه کتبی از وزارت خارجه جمهوری اسلامی عنوان کردند، محمود علی‌زاده طباطبایی، وکیل خاتمی ممنوع‌الخروج شدن وی را تکذیب کرد. این درحالیست که دفتر خاتمی گفت که علی‌زاده طباطبایی وکیل خاتمی نیست.

در همین حال یکی از اساتید حقوق بین‌الملل دانشگاه تهران این امر را «غیر حقوقی، سیاسی، امنیتی یا بنا به مصلحت» توصیف کرد و حجت‌الاسلام قدرت‌اله علی‌خانی، عضو فراکسیون خط امام در مجلس ارتجاع اظهار داشت که پی‌گیری‌های وی حاکی از آن است که به «خاطر بعضی از مصالحی که برخی محافل تشخیص دادند، محترمانه از آقای خاتمی خواسته شده است در این اجلاس حضور پیدا نکنند و این با توصیه برخی از نهادها بوده است.»

از سوی دیگر، حمید رسایی از نمایندگان حامی دولت در مجلس ارتجاع گفت که بر اساس اطلاعات دقیق، موسوی، کروبی و خاتمی ممنوع‌الخروج هستند و علت آن‌را «خواست ۱۵۰ نماینده مجلس و عزم جدی قوه قضاییه در برخورد با سران فتنه» خواند.

می‌بینیم که «اصلاح طلبان» خود را هم‌چنان به کوچه علی چپ می‌زنند و آدرس این یا آن را می‌دهند و حتا خود خاتمی باز هم از ترس زبان به اعتراض نمی‌گشاید. اما این‌که منشا چنین تصمیماتی خود خامنه‌ای است که هدایت‌کننده و رهبر پروژه‌های حفظ قدرت و حکومت است، بر کسی پوشیده نیست. خامنه‌ای حتا به قیمت بی‌آبرو شدن بیشتر در صحنه داخلی و خارجی لحظه‌ای فرصت یا فرجه به مخالفین خود نمی‌دهد.

نتیجه آن‌که شخص رهبر بیش از هر کس بدین امر که حکومت وی در شرایط بحرانی سختی بسر می‌برد، واقف است. وی می‌داند این بحران فراتر از امثال خاتمی عمق پیدا کرده است و نباید هیچ روزنه‌ای، حتا اندک را نیز نادیده بگیرد.

منبع


 


وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با اشاره به تبادل سوخت هسته‌ای در تهران تاکید کرد: «تبادل سوخت هسته‌ای رآکتور تحقیقاتی تهران می‌تواند فرصتی مناسب برای اعتمادسازی طرفین باشد.»

به گزارش ایرنا منوچهر متکی روز سه‌شنبه در یک نشست مطبوعاتی مشترک با همتای ترکیه‌ای خود با بیان این‌که ترکیه نسبت به کنفرانس خلع سلاح تهران نگاه مثبت دارد، گفت: «می‌توان با همه کشورها حتا کشورهای دارنده سلاح‌های هسته‌ای در زمینه به راه انداختن قطار خلع سلاح هسته‌ای به اجماع رسید.»

وی در پاسخ به سوالی مبنی بر این که آیا ایران هم‌چنان به تبادل سوخت در خاک خود اصرار می‌کند یا گزینه‌های دیگری را هم مدنظر دارد، گفت: «اگر اصل تبادل سوخت مورد اتفاق نظر جدی باشد، در سایر زمینه‌ها امکان تبادل‌نظر و تفاهم برای اعتماد متقابل وجود دارد.»

وزیرامورخارجه در بخشی دیگر از سخنانش با بیان این‌که ایده تبادل سوخت هسته‌ای هم‌چنان روی میز قرار دارد، گفت: «روی‌کرد اصولی جمهوری اسلامی ایران هم‌واره حمایت از گفت‌و‌گو در این زمینه بوده است و برای هم‌کاری و ایجاد زمینه‌های جدید، گفت‌و‌گو مناسب‌ترین ظرفیت ممکن است که می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد.»

به گفته‌ی آقای متکی فعالیت‌های هسته‌ای ایران تداوم دارد و اطلاع‌رسانی درخصوص آن انجام می‌شود و این روند اطلاع‌رسانی ادامه خواهد یافت.‌ اظهارات آقای متکی دو روز پس از سخنان دست‌یار ارشد محمود احمدی‌نژاد  بیان می‌شود.

روز یک‌شنبه مجتبا ثمره‌هاشمی اعلام کرده بود که مکان‌یابی سایت جدید هسته‌ای ایران توسط محمود احمدی‌نژاد تایید شده و پروسه ساخت این مرکز هسته‌ای نیز با دستور وی آغاز خواهد شد. این در حالی است که آمریکا و سران کشورهای غربی از دست‌یابی ایران به سلاح هسته‌ای ابراز نگرانی می‌کنند و گروه پنج به علاوه یک، از احتمال اعمال دور چهارم تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران سخن به‌میان آورده است.


 


سه شنبه ۳۱  فروردین ماه – ۲۰  آوریل

شروع پخش زنده از ساعت ۴/۰۰ بعداز ظهر – به وقت تهران

note3اجرا :  اعظم

note3 تقویم تاریخ – مریم

note3گزیده اخبار مطبوعات ایران

note3روزنگاشت – «از داخائو تا قلعه‌ی عقاب‌ها» -  زادروز «آدولف هیتلر» – محبوبه

note3کوچه مهتابی – «از خزان بهار تا قطار ترمز بریده»- اردوان طاهری

note3 بخش اول اخبار

note3رادیو لیچار – قسمت بیست و پنجم – فرورتیش

note3گزارش روز – «مهاجران افغان در چنگال تبعیض» – سام

note3 بخش دوم اخبار

note3طنز در پزشکی – سه‌شنبه‌ها با حوری – قسمت پنجم – علی انجیدنی

note3سعدی‌نامه – حمید جعفری


 


آرش صادقی،  فعال سیاسی و هم‌چنین دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی به سه سال حبس محکوم شد.
به گزارش هرانا روز دوشنبه شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه حکم محکومیت سه سال حبس  آرش صادقی را به اتهام «شرکت در تجمعات غیرقانونی» و هم‌چنین «فعالیت علیه نظام» صادر و اعلام کرد.
آقای صادقی که پیش‌تر دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی تهران بوده و سال گذشته به دلیل مسایل سیاسی از این دانشگاه اخراج شده است در روز عاشورا بازداشت شده بود و پس از ۳ماه زندان در آستانه  نوروز به مرخصی آمد. وی در روز ۱۵ فروردین سال جاری از سوی ماموران امنیتی  دوباره بازداشت شد.


 


مریم/ رادیو کوچه

maryam.m@koochehmail.com

  • نهم میلادی – سنای ایران اردوان سوم که تنها از جانب مادر به اشک اول سردودمان اشکانیان پیوند می‌خورد به شاهی ایران برگزید. انتخاب شاهان اشکانی لزومن وراثتی نبود، رای اکثریت مهستان شرط تعیین شاه بعدی بود، ولی چون عمدتن شاه بعدی در زمان حیات شاه وقت نامزد می‌شد و او پسر و یا برادر و برادرزاده خود را ترجیح می‌داد سلطنت از خانواده اشکانیان خارج نمی‌شد، مگر این‌که شاه وقت پیش از تعیین شاه بعدی به مرگ ناگهانی از دنیا می‌رفت.
  • ۵۸۹ میلادی – به نوشته برخی از مورخان اروپایی و به استناد مدارک منتقل شده از قسطنطنیه به ایتالیا در سال ۱۴۵۳، خسروپرویز که در پی درگیری با اسپهبد بهرام مهران یا بهرام چوبین از سلطنت برکنار شده بود از تیسفون (پایتخت وقت ایران) ره‌سپار شمال آناتولی شد تا از امپراتور روم شرقی برای بازگشت به قدرت کمک بگیرد که با این کار خود لکه ننگی در تاریخ ایران باقی گذارد. زیرا که به‌خاطر مقام، برضد هم‌وطنان به بیگانه متوسل شده بود، عملی مغایر فرهنگ ایرانیان و خلاف تصور آنان. خسروپرویز که پس از بازگشت به قدرت، تا آغاز سال ۶۲۸ میلادی سلطنت کرد بعدن (بدون توجه به وضعیت روز جهان، اصول و مصالح عمومی) برای پاک‌کردن این لکه، با روم شرقی وارد یک رشته جنگ غیرضروری شد که همین عمل دو امپراتوری را ناتوان ساخت. نخست به عمر امپراتوری ایران و سپس روم پایان داد.
  • ۱۷۶۹ میلادی – «پونتیاک» رییس قبیله سرخ‌پوستان «اوتاوا» قربانی توطئه انگلیسی‌ها شد که بر شرق آمریکای شمالی استیلا داشتند و جان خود را از دست داد. در آن زمان هنوز مهاجرنشینان استقلال نداشتند.
  • ۱۵۳۴ میلادی – «الیزابت بارتن» راهبه انگلیسی که ادعای پیغمبری کرده بود اعدام شد.
  • ۱۸۶۵ میلادی – «ماکس نتلائو» تاریخ‌دان اتریشی به‌دنیا آمد که عقیده داشت برای حل مسایل اقتصادی، اجتماعی، انسانی و سیاسی جهان لازم است که ملل روی کره زمین یک کنفدراسیون تشکیل دهند که یک نخست‌وزیر واحد داشته باشد.
  • ۱۹۱۷ میلادی – «پراودا» کار انتشار خود را آغاز کرد که بعدن ارگان حزب کمونیست شوروی شد و پس از انحلال این حزب به دست یلتسین مدتی تعطیل شد و سپس یک سوسیالیست یونانی آن را خرید و دوباره منتشر کرد.
  • ۱۹۴۱ میلادی – یک‌صد بمب‌افکن آلمانی شهر آتن را بمباران کردند.
  • ۱۹۰۲ میلادی – «پیر و ماری کوری» زن و شوهر فیزیک‌دان موفق شدند که عنصر رادیواکتیو رادیوم را ایزوله کنند.
  • ۱۹۹۹ میلادی – کشتار دبیرستان کلمباین، تیراندازی دو دانش‌آموز در دبیرستان کلمباین در یکی از ایالات آمریکا و کشتار ۱۲ نفر در این‌روز.
  • ۹۲۰ میلادی – «جزیره ایسلند» با تشکیل مجلس عمومی به‌نام «آلتینگ» استقلال خود را اعلام کرد. ایسلند ازقرن ۱۳ میلادی تحت حاکمیت شاه نروژ و سپس دانمارک بود. در زمان جنگ جهانی دوم پس ازتصرف دانمارک به‌دست نیروهای آلمانی، قوای بریتانیا نیز ایسلند را اشغال کرد. اما بعد از جنگ ایسلندی در همه‌پرسی به استقلال کشور خود رای دادند و به اتحاد با دانمارک نیز پایان بخشیدند.
  • ۱۹۶۳ میلادی – «ژولیان گریمو گارسیا» یکی از سیاست‌مداران و انقلابیون معروف اسپانیا به اتهام شرکت در جنگ‌های داخلی اسپانیا و شکنجه‌دادن اسرا در جریان آن جنگ‌های خونین تیرباران شد. اعدام گارسیا، با تظاهرات دامنه‌داری در اسپانیا و سایر ممالک که به شخصیت گارسیا آشنا بودند روبرو شد. برای نجات وی از اعدام، علاوه بر فرانکو، به کندی و خروشچف و لرد هیوم نیز متوسل شده بودند که بی‌نتیجه ماند.
  • ۱۳۶۶ خورشیدی – استاد «محمدتقی شریعتی» مفسر قرآن کریم و اندیش‌مند عالی‌قدر اسلامی در ۸۰ سالگی درگذشت. او در سال ۱۲۸۶ خورشیدی در مزنیان سبزوار متولد شد و علومی چون منطق، فلسفه، فقه و اصول را در مشهد مقدس فرا گرفت. استاد محمدتقی شریعتی کانون نشر حقایق اسلامی را در مشهد بنیاد نهاد و جلسات سخن‌رانی و تفسیر قرآن را به‌طور مستمر در این شهر برپا می‌کرد.

 


انفجار یک بمب در ایلام منجر به کشته شدن دست‌کم‌ سه تن و زخمی شدن سی تن دیگر شد.
به گزارش رسانه‌های داخلی ایران صبح امروز (سه‌شنبه)  انفجار یک خودروی بمب‌گذاری شده در خیابان فردوسی شهر  ایلام بیش از سی کشته و زخمی بر جای گذاشت.
بر اساس گزارش‌های رسیده پس از این انفجار نیروهای پلیس منطقه را به محاصره درآوردند.

Click here to view the embedded video.


پیش از این نیز روز ۲۱ فروردین ماه بر اثر انفجار یک بمب بخشی از دیوار زندان مرکزی ایلام تخریب شده بود که منجر به زخمی شدن ۱۴ تن گردید. در پی این انفجار سه زندانی نیز متواری شدند.
تاکنون شخص یا گروهی مسوولیت این انفجارها را برعهده نگرفته است.
 


حکم محکومیت حبس تعزیری مدیر عامل سابق خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی (ایرنا) از سوی دادگاه انقلاب تهران  تایید شد.

در پی اعلام جرم دادستان تهران علیه محمد‌جعفر بهداد مدیر عامل سابق خبرگزاری ایرنا به دلیل درج مطلبی در رابطه با علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی وی به هم‌راه امیرطاهر حسین‌خان نویسنده مطلب فوق از سوی دادگاه بدوی به ۴ ماه حبس تعزیری محکوم شده بودند که این حکم از سوی قاضی پرونده تایید شد.

گفتنی است  امیرطاهر حسین‌خان عضو سابق اداره پژوهش ایرنا در یادداشتی با عنوان «آن‌هایی که جوانان ما را به کشتن دادند» علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی را متهم کرده بود که در حوادث پس از انتخابات خرداد گذشته ایران نقش داشته است.

بر اساس حکم صادر شده از سوی دادگاه امیرطاهر حسین‌خان عضو سابق اداره کل پژوهش ایرنا به  ۴ ماه زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد و محمد جعفر بهداد مدیر عامل سابق ایرنا به  ۴ ماه زندان محکوم شد.


 


نادر احسنی از فعالان دانشجویی تهران روز گذشته (دوشنبه) ‌به منظور به اجرا درآمدن حکم ۱ سال حبس تعزیری‌اش، دست‌گیر و به زندان اوین منتقل شد.

به گزارش هرانا آقای احسنی که روز دوشنبه برای پی‌گیری پرونده خود به دادگاه انقلاب تهران مراجعه کرده بود دست‌گیر و بلافاصله به قرنطینه زندان اوین منتقل شد.

نادر احسنی دانشجوی طیف چپ روز ۱۱ آذر ماه سال ۸۶ از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شد و پس از دو ماه حبس در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی مقیسه‌ای به تحمل ۱ سال حبس تعزیری محکوم شد.

گفتنی است نادر احسنی ۱۹ بهمن ماه سال گذشته و در پی بازداشت‌های گسترده قبل از سال‌گرد انقلاب بهمن ۵۷، به همراه خواهرش الهام احسنی دست‌گیر شد و چند هفته در بند ۲۰۹ زندان اوین بسر برد.


 


فرمانده نیروی انتظامی ایران از افزایش مرگ و میر کارکنان پلیس بر اثر فشار‌های روانی خبر داد.

به گزارش مهر سردار اسماعیل احمدی‌مقدم روز دوشنبه با اعلام این خبر افزود: «تلاش‌مان در نیروهای مسلح باید متوجه این موضوع باشد تا هیچ پرسنلی بر اثر فشارهای روانی بیمار نشود زیرا طبق آمار هرچه به سمت جلو گام بر می‌داریم با افزایش مشکلات، فشار روانی بر پرسنل افزایش یافته و آن‌ها را مبتلا به انواع امراض قلبی و عروقی می‌کند.»

به گفته‌ی آقای احمدی مقدم در سال‌های اخیر شهادت پرسنل نیروی انتظامی کاهش داشته ولی آمار مرگ و میر عادی ناشی از فشارهای روانی در میان کارکنان افزایش داشته است.

وی از مسوولان بهداری ناجا خواست که نیازهای روحی و روانی کارکنان نیروی انتظامی را مد نظر قرار دهند.

این برای نخستین‌بار است که یک مقام عالی‌رتبه نظامی از مرگ کارکنان پلیس بر اثر فشارهای روانی اظهار نگرانی می‌کند.


 


پلیس پاکستان از انفجار یک بمب در شمال‌غربی این کشور و کشته‌شدن دست‌کم ۱۸ تن خبر داد.

به گزارش خبرگزاری فرانسه روز دوشنبه بر اثر انفجار یک بمب در بازاری شلوغ در شهر «پیشاور» در شمال غربی پاکستان ۱۸ نفر کشته و ۳۲ نفر دیگر زخمی شدند.

به گفته‌ی عمران خیشوار یکی از افسران پلیس پاکستان این انفجار احتمالن ناشی از بمب یا حمله‌ای انتحاری بوده است و در پی این انفجار دست‌کم ۱۸ نفر از جمله سه پلیس کشته و ۳۲ نفر دیگر زخمی شدند.

این دومین حمله در شهر پیشاور از صبح امروز تاکنون و پنجمین حمله در طول سه روز اخیر در این شهر به شمار می‌رود.

صبح امروز یک بمب دست‌ساز در برابر مدرسه‌ای ابتدایی در شهر پیشاور منفجر و به کشته‌شدن یک کودک هشت ساله منجر شد.

تاکنون هیچ فرد یا گروهی مسوولیت این انفجارها را بر عهده نگرفته است.


 


کمیساریای عالی مستقل انتخابات عراق دستور بازشماری دستی آرا ماخوذه در بغداد را صادر کرد.

به گزارش شبکه تلویزیونی الجزیره به نقل از  حمیده الحسینی، کمیساریای عالی انتخاباتی عراق بازشماری دستی آری ماخوذه بلافاصله شروع خواهد شد.

به گفته‌ی الحسینی این اقدام در پی شکایت‌های موجود پیرامون نتایج انتخابات پارلمانی این کشور اعلام شده است.

بغداد یکی از چند حوزه انتخاباتی است که نوری مالکی نخست وزیر عراق خواستار شمارش مجدد آرای آن‌جا به طور دستی شده است.

پیش از این نیز برخی از مقام‌های عراقی خواستار بازشماری مجدد آرا در برخی از استان‌های این کشور شده بودند.

گفتنی است  کمیسیون عالی انتخابات عراق شام‌گاه ششم فروردین، نتایج نهایی انتخابات پارلمانی اخیر را اعلام کرد که بر این اساس فهرست العراقیه به ریاست علاوی با ۹۱ کرسی، دولت قانون به ریاست نوری المالکی با ۸۹ کرسی و ائتلاف ملی عراق با ۷۰ کرسی در رده‌های اول تا سوم قرار گرفتند.


 


کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران امروز اعلام کرد که دولت ایران اساتید برجسته دانشگاه‌ها را به‌خاطر اندیشه‌های سیاسی آن‌ها اخراج می‌کند.

پس از اخراج دکتر مرتضی مردی‌ها از دانشگاه علامه طباطبایی در تاریخ ۱۶ فروردین ماه ۱۳۸۸، دو استاد دیگر نیز از دانشگاه علم و صنعت اخراج شدند. این اخراج‌ها بخشی از روند جاری اخراج پرسنل علمی دانشگاهی است که دارای اندیشه‌های متفاوت از دولت هستند و یا از دانش‌جویان در جریان اعتراضات دانش‌جویی حمایت کرده‌اند.

سید‌علی‌اصغر بهشتی و محمد شهری، دوتن از اساتید دانشگاه علم وصنعت‌ هستند که به‌دنبال سخنان ویر علوم، تحقیقات و فن‌آوری که خواستار سازگاری ایدئولوژیک اساتید شده بود، نامه اخراج دریافت کردند.

ارون رودز، سخن‌گوی کمپین بین‌المللی حقوق بشر در این مورد گفت: «پاک‌سازی دانشگاه‌ها از اساتیدی با نگرش‌های مستقل، توهین به حقوق بشر آن‌ها و آزادی علمی است.» ارون تاکید کرد که «این سیاست‌ها منجر به سیاسی و بی‌ارزش‌شدن دانشگاه‌ها می‌شود. دانشگاه‌هایی که مایه غرور ملی و مورد تحسین متفکرین جهانی است.»

این اخراج‌ها در نوع خود از اولین اخراج‌ها پس از سخنان کامران دانشجو، وزیر علوم، تحقیقات و فن‌آوری است که در تاریخ ۱۳ اسفند ماه ۱۳۸۸ ایراد شد، و در آن، وزیر علوم اعلام کرده بود که پرسنل علمی که با «نظام هم‌سو» نیستند و «التزام عملی به ولایت فقیه» ندارند، اخراج خواهند شد. دانشجو در اظهارات خود گفته بود: «ما به دانشگاهیانی که تمایلات و فعالیت‌هایشان با نظام جمهوری اسلامی هم‌سو نیست نیازی نداریم.» این اظهارات از جمله صریح‌ترین گفته‌هایی است که دانشگاهیان را از مشاغلشان بخاطر عقاید سیاسی آن‌ها محروم می‌کند. وزیر علوم هیچ توضیحی در مورد این‌که منظور از «هم‌سو با نظام» چیست، نداده است.

به نوشته وب‌سایت کلمه، سید‌علی‌اصغر بهشتی‌شیرازی، استاد برجسته ارتباطات و باسابقه در دانشگاه علم و صنعت، و پرفسور محمد شهری، استاد سابق مهندسی الکترونیک، که هر دو در استخدام مرکز تحقیقات مهندسی الکترونیک بودند، در روز ۲۴ فروردین ماه نامه اخراج دریافت کردند.

این دو استاد دانشگاه علم و صنعت قبلن در اعتراض به صدور احکام سنگین و بی‌سابقه برای دانش‌جویان توسط کمیته انضباطی دانشگاه  نامه‌ای نوشته بودند و ضمن حمایت از دانش‌جویان، به ورود نیروهای لباس شخصی به دانشگاه در تاریخ  ۷ دیماه ۱۳۸۸ و ضرب و شتم دانشجویان معترض شده بودند.

مدتی قبل نیز پرفسور تورج محمدی، رییس دپارتمان مهندسی شیمی پس از این‌که مدت‌ها به‌خاطر مخالفت با سیاست‌های دانشگاه نسبت به دانش‌جویان از سوی دانشگاه علم و صنعت تحت فشار قرار گرفته بود، استعفا داد.

قبل از آن هم، پس از انتخاب احمدی‌نژاد به ریاست جمهوری، در اجرای سیاست‌های اعمال فشار و کنترل سیاسی دانشگاهیان، برنامه بازنشستگی اجباری دانشگاهیا‌ن به اجرا درآمد که در جریان آن بیش از ۵۰ استاد برجسته بالاجبار بازنشسته یا اخراج شدند، ازجمله امیر‌ناصر کاتوزیان، کریم مجتهدی، علی شیخ‌الاسلام، حسن بشیریه، محمد عرفانی، ابولقاسم گرجی، محمد آشوری، جمشید ممتاز، محمد‌رضا شفیعی‌کدکنی، رضا داوری. هم‌چنین تعداد دیگری در اجرای همین سیاست از امور اجرایی دانشگاه اخراج شدند.

مرتضی مردی‌ها، استاد فلسفه در دانشگاه علامه طباطبایی در تاریخ ۱۶ فروردین ماه ۱۳۸۹، در نتیجه سیاست قهرآمیز جدید مسوولین دانشگاه نامه اخراج دریافت کرد. مرتضی مردی‌ها و صبا واصفی، محقق و استاد دانشگاه شهید بهشتی، از تاریخ ۳۰ دیماه ۱۳۸۸ از تدریس محروم شدند. مردی‌ها از متخصصین برجسته فلسفه سیاسی در ایران است. واحد فلسفه دانشکده ادبیات در اثر فشارهای مستمر رییس دانشگاه تصمیم به اخراج مردی‌ها گرفت.

مردی‌ها یکی از اعضای بلند پایه دانشگاه علامه طباطبایی بود و محروم کردن وی از تدریس، فاقد هر‌گونه توجیه قانونی است. صبا واصفی، محقق، فعال حقوق بشر و از پرسنل علمی دانشگاه شهید بهشتی نیز از تدریس محروم و اخراج شد. واصفی سومین زن از فعالان جنبش زنان است که درچند ماه گذشته از کار برکنار شده است. تاکنون ۲۳ نفر از پرسنل برجسته علمی دپارتمان اقتصادی دانشگاه علامه طباطبایی به دستور واحد اداری دانشگاه وادار به بازنشستگی شد‌ه‌اند.

کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران خواستار بررسی فوری اخراج‌های سیاسی از دانشگاه‌های ایران و بازگشت آن‌ها به دانشگاه است. این کمپین هم‌چنین خواستار هم‌بستگی بین‌المللی اساتید و پرسنل دانشگاه‌ها در سراسر جهان با اساتید و متفکرین ایرانی است که  بخاطر دیدگاه‌های مسالمت‌آمیز و بیان آن بی‌رحمانه از دانش‌جویان، دانشگاه و موسسات علمی جدا شده‌اند.

۳۰  فروردین‌ماه ۱۳۸۸

منبع


 


رادیو کوچه

محققان امریکایی اعلام کردند که ذهن انسان قادر به شنیدن صدای سکوت است.

در حالی که در حالت عادی فضای بدون صدا را سکوت می‌نامیم، محققان اعلام کردند که سکوت هم داری صداست.

بر اساس آخرین مطالعات دانشگاه اورگن امریکا‌، بخشی از مغز قدرت شنیدن صدای سکوت و هم‌چنین تشخیص آن می‌باشد.

این تحقیقات نشان داده است که محرک‌های شنیداری در مغز برای شنیدن صدای سکوت از همان روش  صداهای آوادار استفاده می‌کنند و تنها تفاوت آن در نوع عصب‌های استفاده شده برای انتقال آن است.

مایکل ور، رییس بخش تحقیقات و روانشناسی مغز و اعصاب دانشگاه اورگن گفت: «این اتفاق طبیعی همیشه در مغز در حال انجام است. در مغز محرک‌هایی وجود دارد که که این ارتعاشات صدای سکوت را درک، محاسبه و سپس به مغز منتقل میکند تا مغز به آن‌ها پاسخ دهد.»

به گفته‌ی این دانشمند آمریکایی ذهن انسان با اندازه گیری فرکانس صدای آوادار اول و فرکانس صدای آوادار دوم و به دست آوردن اختلاف آن‌ها میتواند فرکانس صدای سکوت را محاسبه کند و آن را بشنود و به آن پاسخ دهد.

منبع


 


مهم‌ترین عنوان‌های مطبوعات امروز ایران:

  • روزنامه جمهوری اسلامی

اعتراض هاآرتص؛ اسراییل در برزخ گرفتار است.

دستور احمدی‌نژاد برای استخدام ۲۳ هزار پرستار.

  • روزنامه همشهری

لغو ۶۳ هزار پرواز زیان میلیاردی اقتصاد اروپا.

لاریجانی‌: «در اجرای برنامه چهارم دچار انحراف شدیم‌».

  • روزنامه دنیای اقتصاد

بورس در ارتفاع ۱۴ هزار واحدی.

مناطق آسیب‌پذیر تهران در زلزله  توسط چین اعلام شد.

  • روزنامه وطن امروز

جزییاتی درباره‌ی زلزله تهران.

احمدی‌نژاد خبر داد: «استخدام ۲۳ هزار پرستار».

  • روزنامه ایران

استقلال از پرسپولیس پیش افتاد؛ سپاهان را قهرمان بدانید.
وزیر امور خارجه در پایان کنفرانس خلع سلاح اعلام کرد: «آغاز دور جدید مذاکرات ایران با اعضای شورای امنیت».

  • روزنامه ابتکار

نتایج یک پژوهش علمی درباره حوادث احتمالی زمین‌لرزه در پایتخت مشخص کرد؛ آسیب‌پذیرترین مناطق تهران در زلزله.
طرح جدید محسن رضایی برای هدف‌مند‌کردن یارانه‌ها.

  • روزنامه کیهان

در اختتامیه نشست تهران اعلام شد: «تشکیل دبیرخانه دایمی خلع سلاح در ایران».
رییس فراکسیون روحانیت مجلس خبر داد: «رضایت رهبر انقلاب از هم‌دلی مجلس و دولت در قانون یارانه‌ها».

  • روزنامه جام جم

ثبت رکوردهای جدید در بورس تهران.
تداوم سرگردانی مسافران در اروپا.

  • روزنامه شرق

پیروزی مالکی در گام نخست؛ بازشماری آرا در بغداد.
فرمانده پلیس درباره آغاز دوباره طرح امنیت اجتماعی: «با روی‌کرد مثبت برخورد می‌کنیم».

  • روزنامه آفرینش

آینده کنکور و تاریخ دقیق حذف آن امروز روشن می‌شود.
رییس کل بانک مرکزی خبر داد: «افزایش مجدد  وام ساخت مسکن در تمام شهرها به جز تهران».

  • روزنامه تهران امروز

پرواز بورس با کمک شبه دولتی‌ها.
کالاها با آهنگ کندتری گران می‌شوند.


 


محبوبه / رادیو کوچه

mahboobeh@koochehmail.com

بیستم آوریل مصادف با زادروز «آدولف هیتلر» در سال ۱۸۸۹ است، او رهبر حزب ملی کارگران سوسیالیست آلمان در سال‌های ۱۹۲۰ و ۱۹۲۱ و به مدت ۱۲ سال صدراعظم و پیشوای آلمان در بین سال‌های ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵ (دوران حکومت حزب نازی) در آلمان بود. وی در ۳۰ آوریل ۱۹۴۵ با شلیک تپانچه به زندگی خود پایان داد.

«آدولف هیتلر» در ۲۰ آوریل سال ۱۸۸۹ در منطقه سرسبز باواریا ( مرز میان آلمان و اتریش)، زاده شد. آلویس هیتلر پدر آدولف کارمند اداره گمرک بود و دوست داشت که پسرش نیز راه او را ادامه دهد و کارمند شود. اما  او کارمند شدن را اسارت مى‌دانست به همین جهت با آن‌که پدرش سخت مخالف بود به هنر نقاشى روى آورد. دیرى نپایید که نخست پدر و سپس مادرش را از دست داد و او مجبور شد که براى ادامه زندگى به تنهایى به وین، پایتخت بزرگ و ثروت‌مند آن زمان اروپا، گام بگذارد.

او در آن‌جا روزگار سختى را پشت سرگذاشت. در سال ۱۹۱۴ یعنى درست در سالى که جنگ اول جهانى رخ داد به آلمان هجرت کرد و چون تعصبات ملى قویى داشت به جبهه اعزام شد و آن طور که دوستانش مى‌گویند رشادت‌هاى زیادى از خود نشان داد تا آن‌جا که به مدال صلیب شجاعت که تا آخر عمر با افتخار به گردن مى‌آویخت نائل گشت.

هیتلر به عنوان یک کهنه‌سرباز نشان‌دار جنگ جهانی اول، در سال ۱۹۲۰ به حزب نازی پیوست و در ۱۹۲۱ به ریاست آن رسید. او پس از زندانی شدن به خاطر شرکت در کودتای نافرجام ۱۹۲۳، با ترویج ایده‌های ناسیونالیستی، ضد کمونیستی و یهودستیزی و ایراد سخن‌رانی‌های پرشور و پروپاگاندا، حامیانی در سطح کشور آلمان به دست آورد.

هیتلر در سال ۱۹۳۳ به مقام صدراعظمی رسید و این لحظه تاریخى آغاز «رایش سوم» مى‌باشد. او بی‌درنگ یک نظام ناسیونال سوسیالیستی را بنیان نهاد. مجموعه‌ی ارتشی، صنعتی آلمان توانست قوای تحلیل رفته این کشور را ترمیم و آن را تبدیل به یکی از قدرت‌های برتر اروپا در زمان خود نماید.

در اردوگاه مرگ آشویتس، گروهی از یهودیان مجار به صف شده‌اند تا مورد انتخاب قرار بگیرند.

هیتلر بارشته‌ای از عملیات خشن و توطئه‌های رذیلانه مانند به آتش کشیدن «رایش تاگ»، پارلمان آلمان و به درهم شکستن مقاومت نیروهای مترقی، سرکوب مخالفان وتحکیم قدرت خود دست زد. او آشکارا اعلام کرد که برای رسیدن به هدف، یعنی پیروزی «رایش سوم» از هیچ جنایتی روی‌گردان نیست.

رژیم نازی طی دوازده سال حاکمیت جهنمی خود در داخل کشور به اختناق شدید، و در سیاست خارجی به تهدید و تجاوز ویران گرانه دست زد. حزب نازی برای سرکوب مخالفان سیاسی و عقیدتی، در پی‌گرد و کشتار یهودیان، یگان‌های ضربتی ویژه‌ای مانند «اس اس»، «اس آ»و «گشتاپو» را سازمان داد. این باندها در گسترش رعب و وحشت در سراسر آلمان وسرزمین‌های اشغال شده، و برپایی نظامی وحشیانه و خفقان آلود فعال بودند. هیتلر برای نیل به آرزوهای جهان‌گشایانه خود زرادخانه عظیمی تدارک دید تا با آتش و باروت «برتری جهانی رایش» را تامین کند.

هیتلر سیاست خارجی خود را با هدف ساخت یک کشور مقتدر آلمانی بر مبنای روابط برابر با همسایه‌ها و یک‌پارچه کردن مناطق آلمانی‌نشین اروپا تحت نام رایش آلمان پی‌گیری کرد. دولت‌های فرانسه و انگلستان که از قدرت گرفتن آلمان تحت حکومت هیتلر نگران بودند در سال ۱۹۳۹ و در پی حمله آلمان برای باز پس‌گیری مناطق جدا شده به لهستان به آلمان اعلان جنگ کردند و جنگ جهانی دوم آغاز گردید. جنگی که بین دو قدرت محور و متفقین درگرفت و در طی این مدت اروپا و هم‌چنین سایر نقاط دنیا شاهد ویرانی‌ها و تلفات بسیار بود.

با وجودی‌که هیتلر چندین بار در طول جنگ به طور رسمی درخواست صلح کرد اما متفقین به رهبری سیاسی انگلستان از صلح سر باز زدند و به جنگ خون‌بار ادامه داده شد. هیتلر حتا در سخنرانی معروف خود در ۴ می ۱۹۴۱ در حالی‌که آلمان در اوج قدرت بود، پیشنهاد داد تا آلمان تمام مناطقی را که تصرف کرده بود شامل فرانسه و سایر کشورها را آزاد کند، اگر که متفقین حاضر به پذیرش صلح باشند.

اما‌ پس از ورود آمریکا به جنگ جهانى دوم که توسط ژاپن صورت گرفت‌، روح تازه‌اى در قواى متفقین دمیده شد و جنگ وارد مرحله جدیدى گردید.

سرانجام با توافقى که توسط سران سه کشور انگلستان، روسیه و آمریکا یعنى «چرچیل»، «استالین» و «روزولت» انجام گرفت‌، متفقین از شرق و غرب به سمت آلمان یورش بردند و توانستند ارتش آلمان را به زانو درآورند.

یک گور دسته‌جمعی بلافاصله پس از آزادسازی اردوگاه. برگن- بلزن، آلمان، ماه مه ۱۹۴۵٫

در ماه آوریل ارتش سرخ «برلین» را به محاصره گرفت و به طرف ستاد فرماندهی رایش پیش رفت. هیتلر در مخفی‌گاه خود، به هم‌راه همسر تازه‌اش «اوا براون» دست به خودکشی زد. اوا براون با شکستن کپسول سیانور و هیتلر نیز با سیانور و شلیک هم‌زمان گلوله تپانچه به سرخود دست به خودکشی زدند. پیکر بی‌جان آن دو را کسانی که در سنگر بودند به بیرون بردند و به خواست خود هیتلر که خواسته بود پیکرش چون موسولینی به دست دشمنان نیفتد سوزانده شد.

طبق آن‌چه نقل‌شده‌ است بین سال‌های ۱۹۴۲تا ۱۹۴۵، اِس اِس، با همکاری حکومت و نیروهای جدیدی که از کشورهای اشغالی بودند، با روشی معین در حدود سه و نیم میلیون یهودی را در اردوگاه‌های «داخائو»، «بلزن» کشتند. گروهی دیگر نیز به دلیل گرسنگی و بیماری در حین کار اجباری جان می‌دادند. علاوه بر یهودی‌ها، کمونیست‌ها، هم‌جنس‌گرایان، پروتستان‌ها، معلول‌های جسمی، عقب‌ماندگان ذهنی، اسیران ‌جنگی شوروی، روشن‌فکران لهستانی، پیروان یهود، روحانیون مخالف نازی، بیماران روانی، نیز جزو قربانیان بودند. این کشتارها که توسط نازی‌ها انجام می‌شد، در حال حاضر به طور کلی کشتار و «سوزاندن جمعی» یا «هولوکست» گفته می‌شوند.

برخی از مخالفان اسراییل هولوکست را افسانه خواندن از جمله رییس جمهوری اسلامی، «محمود احمدی‌نژاد» به دفعات هولوکست را انکار کرده است این انکار موجب مناقشات بین‌المللی و موضع‌گیری دولت‌ها بر علیه او شده است.

منبع‌ها:

ویکی پدیا

گنجینه دانش آدولف هیتلر

مبارزه با صهیونیسم


 



 


اعضای کادرفنی تیم ملی شنای جمهوری اسلامی ضمن انتقاد از وضعیت موجود در فدراسیون شنا، شیرجه و واترپلو از سمت خود استعفا کردند.

به گزارش خبرگزاری ورزش ایران بهزاد خبازیان (سرمربی) و خشایار حضرتی، محسن سمیع‌زاده و پیروز افتخار معنوی (مربیان تیم ملی) با بیان این‌که «وضعیت شنای کشور دچار سردرگمی و بی‌برنامگی است»، استعفای خود را تسلیم سرپرست فدراسیون شنا کردند.

این افراد در متن استعفای خود با اشاره به «عدم اجرای برنامه‌ها از سوی فدراسیون» نوشتند که تعطیلی‌های مکرر تمرینات، عدم برگزاری اردوهای تمرینی، تشکیل فقط یک جلسه کمیته فنی شنا طی ۵ ماه، عدم مشورت با کادر فنی و اتخاذ تصمیمات فردی در خصوص شنای کشور، انتخاب نفرات تیم ملی بدون اطلاع کادر فنی و بسیاری موارد دیگر سبب شده که کادر فنی تیم ملی بستر را برای ادامه همکاری با فدراسیون شنا مناسب نداند.

تیم ملی شنای ایران در حال آماده سازی برای رقابت‌های‌ المپیک ۲۰۱۲ لندن است.


 


حمیده خیرآبادی (نادره) بازی‌گر سینما و تلویزیون شام‌گاه دوشنبه در سن ۸۶ سالگی درگذشت.
حمیده خیرآبادی بازیگر نام‌دار ایرانی پس از نیم قرن فعالیت هنری شام‌گاه گذشته (دوشنبه) در تهران و بر اثر کهولت سن درگذشت.
حمیده خیرآبادی متولد ۱۳۰۳ خورشیدی در شهر رشت بود. وی فعالیت خود درعرصه هنر را ازسال ۱۳۲۶ با تاتر فرهنگ آغاز کرد و در سال ۱۳۳۲ در نخستین فیلم خود به نام «میهن‌پرست» نقش داشت.
او در طول ۵۴ سال فعالیت در سینما و تلویزیون در بیش از یک‌صد فیلم بازی کرد.
مراسم تشییع جنازه خانم خیرآبادی عصر سه‌شنبه برگزار خواهد شد.

 


مهم‌ترین عنوان‌های رسانه‌های امروز مالزی:

خبرگزاری برناما

  • نجیب: «زمان آن فرا رسیده که تجدیدی دوباره به سیاست نگاه به شرق داشته باشیم.»
  • مالزی و ژاپن از ابتکاراتی در مورد صنایع محیط زیستی و انرژی خبر دادند.
  • مالزی با اعزام تیم پزشکی به افغانستان موافقت کرد.
  • پرونده‌ها در دادگاه جدید اقتصادی در عرض یک سال بسته خواهند شد.
  • هواپیمایی مالزی بوینگ ۷۴۷ به سمت رم فرستاد.
  • نامزد حزب پیش‌رو خواستار شد: «از اشاعه دروغ در کمپین‌های انتخاباتی بپرهیزید.»
  • کاندیدای مستقل جوهان محمد دیها کنار کشید.
  • بومیان سلانگور از کاندیداها خواستند که مشکلات زمین‌هایشان را رفع کنند.
  • شرکت بویینگ هفتاد و پنجمین هواپیمای اندونزی را تحویل می‌دهد.
  • خصیصه سرمایه‌گذاری در بندر اسکندر در ابوظبی پدیدار شد.
  • شرکت برق مالزی از اجرای طرحی در آینده برای تامین نیاز به انرژی خبر داد.
  • ژن چاقی و بالابرنده ریسک آلزایمر کشف شد.
  • دو مقام بلند پایه القاعده در عراق کشته شدند.
  • روش‌های جدیدی برای در امان ماندن ماهی‌گیران یمنی از دست دزدان دریایی بکار برده می‌شود.

روزنامه استار

  • انتخابات سلانگور به مسابقه‌ای مابین حزب پیش‌رو و حزب مردم تبدیل شده است.
  • سلطان اذلان شاه، حاکم پرک، از دست کسانی که باعث بی‌آبرویی مالزی در دیدگاه بین‌المللی شده‌اند ابراز ناخشنودی کرد.
  • وزارت منابع انسانی اعلام کرد که به منظور کمتر کردن استخدام افراد خارجی، نرخ حقوق آنان را افزایش می‌دهد.
  • یک دختر ۴ ساله اهل سیبو‌، آخرین قربانی H1N1 شد.
  • ۳۸ خط جدید قطار برقی با هزینه‌ای بالغ بر  ۲ میلیارد رینگیت در ماه می راه  می‌افتند.
  • کوالالامپور و توکیو فصل جدیدی از همکاری‌ها را رقم زدند.
  • هم‌چنان وزارت‌خانه در منطقه آزاد اقتصادی بندر کلانگ سرمایه‌گذاری می‌کند.
  • سه ایرانی دیگر بجرم حمل مواد مخدر دست‌گیر شدند.
  • استان پهانگ رشد ۲٫۴ درصدی در اقتصاد را پیش‌بینی کرد.
  • با دست‌گیری ۴ سارق خودرو‌، دو اتوموبیل از آنان کشف شد.
  • برخی از پرواز‌ها در اروپا از سر گرفته شد.
  • موشک‌های ایران ممکن است تا سال ۲۰۱۵ قادر به هدف‌گیری خاک امریکا باشند.
  • شمار قربانیان زلزله چین به بیش از ۲،۰۰۰ نفر رسید.

روزنامه نیو استریت تایمز

  • مالزی از سال آینده برخی از روش‌های تدریس ژاپنی را در دانشگاه‌ها پیاده می‌کند.
  • ۸۰ درصد آمریکاییان به دولتشان اعتماد ندارند.
  • پس از چند روز از زلزله، یک زن مسن و یک دختر ۴ ساله چینی از زیر آوار نجات یافتند.

روزنامه سان

  • پیشنهاد شد که جریمه‌های رانندگی افزایش یابد.
  • دکتر پرونتیپ در دادگاه فردا در مورد قتل تئو بنگ هوک حاظر نخواهد شد.
  • Liow: «درمان و پیش‌گیری اولیه بهترین راه مقابله با H1N1 است.»

روزنامه مالایی میل

  • کلاتنان مسئله نفت سلطنتی را به دادگاه می‌کشاند.
  • هیت مبارزه با فساد مالزی خبر دست‌گیری یک سرمایه‌گذار خصوصی را رد کرد و گفت که تنها با دادن اخطاریه بسنده شده است.

 
شما این خبرنامه را به این دلیل دریافت می کنید که ایمیل شما پس از تایید وارد لیست دریافت کنندگان شده است. برای لغو عضویت از این خبرنامه به این لینک مراجعه کنید یا به koocheh-unsubscribe@sabznameh.com ایمیل بزنید. با فرستادن این خبرنامه به دوستان خود آنها را تشویق کنید که عضو این خبرنامه شوند. برای عضویت در این خبرنامه کافی است که به koocheh@sabznameh.com ایمیل بزنید. برای دریافت لیست کامل خبرنامه های سبزنامه به help@sabznameh.com ایمیل بزنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خبرهاي گذشته